بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
با وجودی که بخش مهمی از مردانگی فرایندی اکتسابی است، اما این خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ‌مند خود را تا حد ویژگی‌های طبیعی ارتقا داده و حائز وضعیت طبیعت ثانوی شده‌اند؛<ref>. برگر و لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت، 1387ش، ص176.</ref> به آن معنا که گویی همراه با مردانگی به‌دنیا می‌آیند. در این میان زنانگی به­‌معنای خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ­‌مند نیز به ویژگی‌های طبیعی و ذاتی زنان بدل شده است. مردانگی تبدیل به اصل و معیار و زنانگی به صفاتی که مرد برای مرد بودن باید از آنها رها شود، اطلاق شده است. در این تعریف مرد همواره نیاز به دیگری دارد که بر اساس دوری یا نزدیکی از صفات منتسب به او، درجه مردانگی خود را تعریف کند.<ref>. Connell، Masculinity ،2005: 18.</ref>
با وجودی که بخش مهمی از مردانگی فرایندی اکتسابی است، اما این خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ‌مند خود را تا حد ویژگی‌های طبیعی ارتقا داده و حائز وضعیت طبیعت ثانوی شده‌اند؛<ref>. برگر و لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت، 1387ش، ص176.</ref> به آن معنا که گویی همراه با مردانگی به‌دنیا می‌آیند. در این میان زنانگی به­‌معنای خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ­‌مند نیز به ویژگی‌های طبیعی و ذاتی زنان بدل شده است. مردانگی تبدیل به اصل و معیار و زنانگی به صفاتی که مرد برای مرد بودن باید از آنها رها شود، اطلاق شده است. در این تعریف مرد همواره نیاز به دیگری دارد که بر اساس دوری یا نزدیکی از صفات منتسب به او، درجه مردانگی خود را تعریف کند.<ref>. Connell، Masculinity ،2005: 18.</ref>


در ادامه این رویه است که تقابل‌های دوتایی ثابتی میان مردانگی و زنانگی شکل گرفته است. مردانگی مثبت، معقول، قابل اعتماد و اتکا و زنانگی منفی، احساساتی، غیرقابل اعتماد و اتکا فهم می‌شود و البته فهرست این صفات ادامه‌دار است. بر این اساس مردانگی نه به‌­عنوان صفات اصیل و ذاتی مرتبط با مرد بودن بلکه به نوعی در تقابل با زنانگی شکل می‌گیرد.<ref>. لوید، عقل مذکر: زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، 1402ش.</ref>
در ادامه این رویه است که تقابل‌های دوتایی ثابتی میان مردانگی و زنانگی شکل گرفته است. مردانگی مثبت، معقول، قابل اعتماد و اتکا و زنانگی منفی، احساساتی، غیرقابل اعتماد و اتکا فهم می‌شود و البته فهرست این صفات ادامه‌دار است. بر این اساس مردانگی نه به‌­عنوان صفات اصیل و ذاتی مرتبط با مرد بودن بلکه به نوعی در تقابل با زنانگی شکل می‌گیرد.<ref>. لوید، عقل مذکر: زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، 1402ش.</ref>  
==مردانگی، اصیل یا برساختی؟==
==مردانگی، اصیل یا برساختی؟==