بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
از ویژگیهای زن مدرن، داشتن نقشهای مشابه با نقشهای مردانه است. تشابه نقش بهمعنای آن است که زنان، شبیه مردان در اجتماع حضور یابند و هویتی همسان مردان داشته باشند.<ref>. سلطانی و زرشناس، «آسیب پذیری فرهنگی زنان»، 1378ش، ص37-38.</ref> | از ویژگیهای زن مدرن، داشتن نقشهای مشابه با نقشهای مردانه است. تشابه نقش بهمعنای آن است که زنان، شبیه مردان در اجتماع حضور یابند و هویتی همسان مردان داشته باشند.<ref>. سلطانی و زرشناس، «آسیب پذیری فرهنگی زنان»، 1378ش، ص37-38.</ref> | ||
دوبووار با تآکید بر تشابه نقشهای جنسیتی، معتقد است که «انسان، زن زاده نمیشود، بلکه زن میشود». زنان مدرن در جنبش فمینیستی بر این مسئله تاکید دارند که نقشهای جنسیتی ویژگیهای کسبشده و موقعیتهای مقررشدة بخشی از یک ایدئولوژی هستند و باید با گذار از آن، یکسانسازی نقشهای زن و مرد پیگیری شود.<ref> محبی، «مردمیشدن | دوبووار با تآکید بر تشابه نقشهای جنسیتی، معتقد است که «انسان، زن زاده نمیشود، بلکه زن میشود». زنان مدرن در جنبش فمینیستی بر این مسئله تاکید دارند که نقشهای جنسیتی ویژگیهای کسبشده و موقعیتهای مقررشدة بخشی از یک ایدئولوژی هستند و باید با گذار از آن، یکسانسازی نقشهای زن و مرد پیگیری شود.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص92.</ref> | ||
اولویتیافتن اشتغال برای زنان مدرن از الزامات تمدن غرب است که تافلر، آن را بیش از هر تمدن دیگر، تاجر مسلک دانسته است.<ref>. تافلر، موج سوم، 1384ش، ص57.</ref> از این منظر، زن مدرن همپای مرد در میدان کار، حضور فعال دارد و دارای استقلال مالی است؛ اما میتواند عهدهدار نقشهای خانوادگی نیز باشد.<ref>. سالاریفر، «راههای تحکیم خانواده در فرآیند جهانی شدن»، 1385ش، بیص.</ref> | اولویتیافتن اشتغال برای زنان مدرن از الزامات تمدن غرب است که تافلر، آن را بیش از هر تمدن دیگر، تاجر مسلک دانسته است.<ref>. تافلر، موج سوم، 1384ش، ص57.</ref> از این منظر، زن مدرن همپای مرد در میدان کار، حضور فعال دارد و دارای استقلال مالی است؛ اما میتواند عهدهدار نقشهای خانوادگی نیز باشد.<ref>. سالاریفر، «راههای تحکیم خانواده در فرآیند جهانی شدن»، 1385ش، بیص.</ref> | ||
در چنین فضایی که اقتدار با ملاکهای مادی توزین میشود، زن و مرد هر دو بهدنبال پول هستند<ref> محبی، «مردمیشدن | در چنین فضایی که اقتدار با ملاکهای مادی توزین میشود، زن و مرد هر دو بهدنبال پول هستند<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص91.</ref> و نقش مادری از مدار مرجحات زن خارج شده و به تعبیر سگالن، حاملهنشدن یک وضعیت طبیعی برای زنان مدرن دانسته میشود.<ref>سگالن، جامعه شناسی تاریخی خانواده، 1388ش، ص197.</ref> | ||
==پیامدهای ظهور زن مدرن== | ==پیامدهای ظهور زن مدرن== | ||
ایده تشابه نقشهای جنسیتی، خانوادهها را دچار بحران میکند.<ref> محبی، «مردمیشدن | ایده تشابه نقشهای جنسیتی، خانوادهها را دچار بحران میکند.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص91.</ref> تشابه جنسیتی، زن را با هویت زنانگی بیگانه ساخته و دچار بحران هویت جنسیتی میسازد. آنچه در بستر مبارزات فمینیستی در غرب اتفاق افتاد، بهجای ارتقای منزلت انسانی زن، موجب آزادسازی مسائل جنسی ممنوعه به بهانه حمایت از زنان شد و به گسترش انواع مفاسد اخلاقی و آسیبهای اجتماعی منجر شد، <ref>. فاکس، «زنان و آینده خانواده، بررسی بنیادهای جنبش فمینیستی»، 1381ش، بیص.</ref> ازجمله: | ||
===تضعیف اقتدار پدری=== | ===تضعیف اقتدار پدری=== | ||
اقتدار مرد در خانواده از ابزارهای لازم برای ایفای نقشهای نظارتی است که در دنیای معاصر با مشکل مواجه شده است. فمینیستها، اقتدار مرد را منشا اصلی شکلگیری نظامهای پدرسالار معرفی کرده و مظلومیت تاریخی زنان را بر همین مبنا تفسیر میکنند.<ref> محبی، «مردمیشدن | اقتدار مرد در خانواده از ابزارهای لازم برای ایفای نقشهای نظارتی است که در دنیای معاصر با مشکل مواجه شده است. فمینیستها، اقتدار مرد را منشا اصلی شکلگیری نظامهای پدرسالار معرفی کرده و مظلومیت تاریخی زنان را بر همین مبنا تفسیر میکنند.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص94.</ref> | ||
پایین کشیدن موقعیت پدری، بیپدری را در سطح خانوادهها گسترش داد. آمارها نشان میدهد که فقدان مدیریت مردانه، آنهم از موقعیت پدری، پیامدهای سنگینی برای خانوادهها دارد. تحقیقات لوئیس و مییرز (1989م) در بوستون دربارة گروهی از کودکان بیخانمان، نشان داد که 99% این کودکان متعلق به خانوادههای بدون پدر هستند.<ref>. ویتز، «فروپاشی خانواده: نتایج تحقیقات علوم اجتماعی»، 1389ش، بیص.</ref> | پایین کشیدن موقعیت پدری، بیپدری را در سطح خانوادهها گسترش داد. آمارها نشان میدهد که فقدان مدیریت مردانه، آنهم از موقعیت پدری، پیامدهای سنگینی برای خانوادهها دارد. تحقیقات لوئیس و مییرز (1989م) در بوستون دربارة گروهی از کودکان بیخانمان، نشان داد که 99% این کودکان متعلق به خانوادههای بدون پدر هستند.<ref>. ویتز، «فروپاشی خانواده: نتایج تحقیقات علوم اجتماعی»، 1389ش، بیص.</ref> | ||
در آمریکا 60% متجاوزان به عنف، 72% قاتلان نوجوان و 70% محکومان حبسهای بلندمدت از خانههای بدون پدر بودهاند. در سال 1981م، 43% از کودکانی که بدرفتاری با آنان گزارش شده بود در چنین خانوارهایی زندگی میکردند.<ref>. پوپنو، «دنیایی در نبود پدران»، 1388ش، بیص.</ref> با توجه به چنین شرایطی، برخی مشاوران خانواده در غرب، بیش از گذشته به این نکته واقف شدهاند که لازم است موقعیت رهبری در خانواده، به عهده مرد باشد. <ref> محبی، «مردمیشدن | در آمریکا 60% متجاوزان به عنف، 72% قاتلان نوجوان و 70% محکومان حبسهای بلندمدت از خانههای بدون پدر بودهاند. در سال 1981م، 43% از کودکانی که بدرفتاری با آنان گزارش شده بود در چنین خانوارهایی زندگی میکردند.<ref>. پوپنو، «دنیایی در نبود پدران»، 1388ش، بیص.</ref> با توجه به چنین شرایطی، برخی مشاوران خانواده در غرب، بیش از گذشته به این نکته واقف شدهاند که لازم است موقعیت رهبری در خانواده، به عهده مرد باشد. <ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص94.</ref> | ||
===تضعیف عواطف مادری=== | ===تضعیف عواطف مادری=== | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در چنین روندی، نفرت از نقش مادری در ذهنیت جوامع غربی نهادینه شده و بهناچار نقش مادری را از مادر بودن تفکیک میشود. نقش مادری از این منظر، منحصر به مادران نیست، بلکه یک نقش عام اجتماعی است که هر بخشی از خانواده و جامعه، قسمتی از آن را انجام میدهند. | در چنین روندی، نفرت از نقش مادری در ذهنیت جوامع غربی نهادینه شده و بهناچار نقش مادری را از مادر بودن تفکیک میشود. نقش مادری از این منظر، منحصر به مادران نیست، بلکه یک نقش عام اجتماعی است که هر بخشی از خانواده و جامعه، قسمتی از آن را انجام میدهند. | ||
چنین تفکیکی، نقش محوری مادر در کانون عاطفی خانواده را عاری از پشتوانه طبیعی میسازد. بر مبنای تحقیقات علمی، بچهها در سنین کودکی نیاز به حضور فیزیکی مادر دارند و یک پرستار هرچه وظایف خود را خوب انجام دهد باز نیاز عاطفی کودک را تامین نمیکند.<ref> محبی، «مردمیشدن | چنین تفکیکی، نقش محوری مادر در کانون عاطفی خانواده را عاری از پشتوانه طبیعی میسازد. بر مبنای تحقیقات علمی، بچهها در سنین کودکی نیاز به حضور فیزیکی مادر دارند و یک پرستار هرچه وظایف خود را خوب انجام دهد باز نیاز عاطفی کودک را تامین نمیکند.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص98-96.</ref> | ||
بر مبنای نظرسنجیها؛ فرزندان حتی بچههای دبیرستانی، دوست دارند وقتی وارد خانه میشوند، مادر حضور داشته باشد و تصور اینکه مادر در خانه نیست، آنان را مضطرب میکند.<ref>. سفیری، «اشتغال زنان یک مشارکت اجتماعی است «، 1383ش، بیص.</ref> | بر مبنای نظرسنجیها؛ فرزندان حتی بچههای دبیرستانی، دوست دارند وقتی وارد خانه میشوند، مادر حضور داشته باشد و تصور اینکه مادر در خانه نیست، آنان را مضطرب میکند.<ref>. سفیری، «اشتغال زنان یک مشارکت اجتماعی است «، 1383ش، بیص.</ref> | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
با جذب زنان در بازار کار، کانون عاطفی خانواده آسیب دیده و خانه تبدیل به خوابگاه میشود. پژوهشی دربارۀ عوامل ناهنجاریهای اجتماعی و تزلزل خانواده در کشورهای اسکاندیناوی، نشان داد که خانواده هستهای، خانه را بهمثابه خوابگاه میانگارد و برای احیای خانه، باید زن دست از اشتغال کشیده و به خانواده برگردد. | با جذب زنان در بازار کار، کانون عاطفی خانواده آسیب دیده و خانه تبدیل به خوابگاه میشود. پژوهشی دربارۀ عوامل ناهنجاریهای اجتماعی و تزلزل خانواده در کشورهای اسکاندیناوی، نشان داد که خانواده هستهای، خانه را بهمثابه خوابگاه میانگارد و برای احیای خانه، باید زن دست از اشتغال کشیده و به خانواده برگردد. | ||
زن و مردی که 8 یا 10 ساعت با همدیگر کار میکنند، بهطور طبیعی مبادلات عاطفی دارند. زن و مردی که نیازهای عاطفی آنها تامین شده باشد، در خانه بهعنوان همسر برای یکدیگر جذابیت نداشته و هرکدام در صدد رفع خستگی خود هستند. قربانیان اصلی این وضعیت، کودکان هستند که بدون توجه به نیازهای آنها، جهت نگهداری به دیگران تحویل داده شده یا به حال خود رها میشوند.<ref> محبی، «مردمیشدن | زن و مردی که 8 یا 10 ساعت با همدیگر کار میکنند، بهطور طبیعی مبادلات عاطفی دارند. زن و مردی که نیازهای عاطفی آنها تامین شده باشد، در خانه بهعنوان همسر برای یکدیگر جذابیت نداشته و هرکدام در صدد رفع خستگی خود هستند. قربانیان اصلی این وضعیت، کودکان هستند که بدون توجه به نیازهای آنها، جهت نگهداری به دیگران تحویل داده شده یا به حال خود رها میشوند.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص98-97.</ref> | ||
===فروپاشی خانواده=== | ===فروپاشی خانواده=== | ||
از منظر زنان مدرن؛ ازدواج در سطح کامجویی جنسی معنا یافته و طلاق امری عادی تلقی میشود.<ref> محبی، «مردمیشدن | از منظر زنان مدرن؛ ازدواج در سطح کامجویی جنسی معنا یافته و طلاق امری عادی تلقی میشود.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص99-98.</ref> میزان طلاق در امریکا 60٪، در سوئد 67٪ و در اسپانیا 50٪ است. به گزارش یونسکو در کشورهای صنعتی از هر چهار مورد ازدواج سه مورد به طلاق منجر میشود.<ref>. سجادی، «همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن»، 1382ش، ص159-160.</ref> | ||
دختران و پسران ولگرد و فراری، زنان خیابانی و مردان مجرد یا بیعلاقه به خانواده، از برجستهترین پیامدهای طلاق و نمودهای بیخانمانی در دنیای مدرن است.<ref> محبی، «مردمیشدن | دختران و پسران ولگرد و فراری، زنان خیابانی و مردان مجرد یا بیعلاقه به خانواده، از برجستهترین پیامدهای طلاق و نمودهای بیخانمانی در دنیای مدرن است.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص100.</ref> | ||
به اعتقاد پوپنو، محقق آمریکایی، بیپدری تاثیر مستقیمی بر بسیاری از بیماریهای غمانگیز اجتماعی دارد. بزهکاری و خشونت جوانان بیش از سایر پیامدهای منفی بر ذهن عموم مردم سایه افکنده است.<ref>. پوپنو، «دنیایی در نبود پدران»، 1388ش، بیص.</ref> مردان مجرد به خشونت و بیبندوباری تمایل بیشتری داشته و برای جامعه تهدید محسوب میشوند؛ همچنین مرگ ناشی از بیماری، سانحه یا حوادث نابهنگام در میان آنها بشتر است. آنان اکثریت منحرفان، تبهکاران و خلافکاران را تشکیل میدهند. سناتور موی نیهان درباره جامعهای پر از مردان مجرد هشدار داده و آنها را عامل هرجومرج اجتماعی میداند. | به اعتقاد پوپنو، محقق آمریکایی، بیپدری تاثیر مستقیمی بر بسیاری از بیماریهای غمانگیز اجتماعی دارد. بزهکاری و خشونت جوانان بیش از سایر پیامدهای منفی بر ذهن عموم مردم سایه افکنده است.<ref>. پوپنو، «دنیایی در نبود پدران»، 1388ش، بیص.</ref> مردان مجرد به خشونت و بیبندوباری تمایل بیشتری داشته و برای جامعه تهدید محسوب میشوند؛ همچنین مرگ ناشی از بیماری، سانحه یا حوادث نابهنگام در میان آنها بشتر است. آنان اکثریت منحرفان، تبهکاران و خلافکاران را تشکیل میدهند. سناتور موی نیهان درباره جامعهای پر از مردان مجرد هشدار داده و آنها را عامل هرجومرج اجتماعی میداند. | ||
نتیجه مطالعه بر روی 75 زن و دختر فراری حاکی از مشکلات خانوادگی آنها از قبیل بیسرپرستی یا بدسرپرستی بوده است.<ref> محبی، «مردمیشدن | نتیجه مطالعه بر روی 75 زن و دختر فراری حاکی از مشکلات خانوادگی آنها از قبیل بیسرپرستی یا بدسرپرستی بوده است.<ref> محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص101-100.</ref> | ||
===فزونی روسپیگری=== | ===فزونی روسپیگری=== | ||