بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در رویکرد پستمدرن جنس افراد، یک وضعیت سیال تلقی میشود<ref>. دریفوس و رابینو، میشل فوکو: فراسوی ساختارگرایی و هرمنیوتیک، 1379ش، ص211-212.</ref> که بر اساس ذخیرۀ ژنیتکی و اندام تناسلی تعیین نمیشود، بلکه وضعیتی اکتسابی و ساختنی است که میتواند طیفی از زن تا مرد و تمامی هویتهای متصور در این میانه را شامل شود.<ref>. فوکو، دانش و قدرت، 1401ش، ص190.</ref> فرد در هیچ بخش از این طیف موقعیت ثابتی جز با انتخاب خودش نخواهد داشت.<ref>. تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی، 1385ش، ص349.</ref> | در رویکرد پستمدرن جنس افراد، یک وضعیت سیال تلقی میشود<ref>. دریفوس و رابینو، میشل فوکو: فراسوی ساختارگرایی و هرمنیوتیک، 1379ش، ص211-212.</ref> که بر اساس ذخیرۀ ژنیتکی و اندام تناسلی تعیین نمیشود، بلکه وضعیتی اکتسابی و ساختنی است که میتواند طیفی از زن تا مرد و تمامی هویتهای متصور در این میانه را شامل شود.<ref>. فوکو، دانش و قدرت، 1401ش، ص190.</ref> فرد در هیچ بخش از این طیف موقعیت ثابتی جز با انتخاب خودش نخواهد داشت.<ref>. تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی، 1385ش، ص349.</ref> | ||
==رویکرد | ==رویکرد جنس مکمل== | ||
رویکرد | رویکرد جنس مکمل، ادعا میکند که آفرینش دو جنس زن و مرد بهنحوی است که تنها در کنار یکدیگر کامل خواهند شد. این رویکرد، در داستانها و استعارههایی درباره خلقت دیده میشود که بر اساس آن انسان اولیه انسان بیجنس یا دوجنسی (Androgen) و شامل هر دو جنس زن و مرد بوده بهنحوی که امکان جداسازی یا نامیدن او بهعنوان زن یا مرد ممکن نبوده است. زمانی که میان این دو بخش جدایی ایجاد شد، این دو در جستوجوی یکدیگر بر آمده و تنها زمانی به آرامش و بهترین وضعیت کارکرد میرسند که در کنار یکدیگر باشند؛<ref>. سوره بقره، آیه 187.</ref> بهویژه برای پاسخ به غریزۀ جنسی و تولیدمثل.<ref>. سوره بقره، آیه 23.</ref> | ||
معروفترین استعارههای مرتبط با این رویکرد «یین» و «یانگ» در ادبیات چین و «مشی» و «مشیانه» در ادبیات ایران است. در این دو استعاره پس از جدا شدن بخش زنانه از بخش مردانه، نقصی در هیچیک ایجاد نمیشود، بلکه آنان برای یافتن نیمۀ گمشده (Soul mate) بهسمت یکدیگر جذب میشوند. تعبیر دیگری نیز از این استعاره و جدا شدن بخش نر از بخش ماده وجود دارد و آن نقص و ناتمامی است. به آن معنا که جز در کنار هم آمدن این دو هیچیک موجودیت کاملی نخواهند داشت. استفاده امروز از استعاره نیمۀ گمشده آن است که زن و مرد جز در ازدواج با یکدیگر کامل نخواهند شد. مرد یا زن تنها، صرفنظر از میزان موفقیت فردی و اجتماعی، فردی ناقص و ناتمام است.<ref>. چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم (تبیین رویکرد اسلام و فمینیسم به کارکردهای خانواده)، 1389ش، ص189؛ بناهان و همکاران، «تبیین جایگاه جنسیت در تربیت از منظر هستیشناسی پست مدرنتیستی و نقد آن از دیدگاه اسلامی»، 1403ش، ص149.</ref> | معروفترین استعارههای مرتبط با این رویکرد «یین» و «یانگ» در ادبیات چین و «مشی» و «مشیانه» در ادبیات ایران است. در این دو استعاره پس از جدا شدن بخش زنانه از بخش مردانه، نقصی در هیچیک ایجاد نمیشود، بلکه آنان برای یافتن نیمۀ گمشده (Soul mate) بهسمت یکدیگر جذب میشوند. تعبیر دیگری نیز از این استعاره و جدا شدن بخش نر از بخش ماده وجود دارد و آن نقص و ناتمامی است. به آن معنا که جز در کنار هم آمدن این دو هیچیک موجودیت کاملی نخواهند داشت. استفاده امروز از استعاره نیمۀ گمشده آن است که زن و مرد جز در ازدواج با یکدیگر کامل نخواهند شد. مرد یا زن تنها، صرفنظر از میزان موفقیت فردی و اجتماعی، فردی ناقص و ناتمام است.<ref>. چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم (تبیین رویکرد اسلام و فمینیسم به کارکردهای خانواده)، 1389ش، ص189؛ بناهان و همکاران، «تبیین جایگاه جنسیت در تربیت از منظر هستیشناسی پست مدرنتیستی و نقد آن از دیدگاه اسلامی»، 1403ش، ص149.</ref> |