جنس

از ویکی‌جنسیت

جنس، حقایق و انتسابات مرتبط با بیولوژی انسان.

جنس (Sex) مفهومی پیچیده و به بیان برخی دال تهی است که گروه‌های مختلف فمینیستی و جامعه‌شناسان جنسیت، معانی متعددی برای آن پیشنهاد کرده‌اند. برخی جنس را به‌معنای خصوصیات ذاتی و طبیعی و گروهی نیز برای اشاره به مذکر و مونث بودن در نظر می­گیرند. برخی جنس را امری گفتمانی فرض کرده و میان جنس به‌عنوان یک وضعیت بیولوژیکی و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن تفاوت و تمایز جدی قائل هستند.

جنس به‌مثابه بستر انتسابات هویتی

در نگاه اولیه تعریف جنس سهل به‌شمار می‌آید، اما به‌عنوان بستری که انتسابات هویتی و نقشی به آن مرتبط است، محل چالش جدی در مطالعات جنسیت است.[۱]

رویکرد طبیعی و ذاتی به جنس

جنس در این رویکرد به‌معنای ذخیرۀ ژنتیکی است که هر فرد با آن متولد می‌شود. این دخیرۀ بیولوژیکی چنانچه حاوی دو کروموزم XX باشد، جنس فرد، مونث و چنانچه یکی از کروموزم­ها یکی از بازوهایش را از دست بدهد XY و جنس فرد، مذکر است؛ بر این اساس نظر برخی آن است که طبیعت به‌سمت مادینگی پیش می­رود و چنانچه نقصی در این مسیر رخ دهد، فرد مذکر به‌دنیا می‌آید.[۲]

این رویکرد در تقابل کامل با دیدگاه ارسطو است که معتقد بود طبیعت به‌سمت موجود مذکر پیش می‌رود و چنانچه در این مسیر خللی رخ دهد فرد، مونث به‌دنیا می‌آید.[۳] از نظر وی چون جنس مذکر دارای کروموزم Y است، تعیین‌کنندۀ جنسیت جنین خواهد بود. اگر کروموزمY به کروموزم X زن متصل شود، جنین، مذکر و در غیر این‌ صورت، مونث خواهد بود.[۴]

جنس در رویکرد طبیعی یا ذاتی، به‌معنای ویژگی­های اساسی است که یک انسان را می‌سازد. این ویژگی­ها ذاتی، غیرقابل تغییر، بی­زمان، همیشگی[۵] و بستر اصلی شکل‌دهنده به خصوصیات مرتبط با فرد مذکر و مونث (& Male female) است. در این رویکرد هویت­ها، نقش­ها، تکالیف و حقوق بر جنس مذکر و مونث بار شده، ارتباط مستقیم با این ظرفیت داشته و تحت­تاثیر تغییر شرایط محیطی، تاریخی و فرهنگی نخواهند بود.[۶] زنان همواره بچه به‌دنیا می‌آورند و مردان نیز مسئولیت مدیریت را بر عهده دارند.[۷]

از آنجا که در تاریخ بشر، جنس و خصوصیات وابسته به آن تغییری نداشته است، مثلا هرگز جنس نر فرزندی به‌دنیا نیاورده است و در تمامی فرهنگ‌ها و محیط‌های مختلف شرایط مشابهی از زندگی اجتماعی وجود داشته است، بنابراین جنس، امری ثابت است.[۸]

رویکردهای دینی به جنس

رویکرد ادیان به جنس، نزدیک به رویکرد طبیعی به این مفهوم است. صاحب‌نظران دینی جنس و خصوصیات و تکالیف مرتبط با آن را ذاتی می‌دانند. از نظر این گروه، خالق هستی بنا بر مصلحت و حکمتی جنس طبیعی و ثابتی را در ابناء بشر پیش‌بینی کرده است.[۹] از آنجا که در تاریخ گزارشی از تغییر در اساس خلقت دو جنس و تکالیف مربوط به آنان نیامده است، بنابراین جنس افراد، بنیانی اصیل و سخت‌تغییر است[۱۰] که افراد بر اساس آن به‌سمت هویت و نقش­های طبیعی هدایت می‌شوند.[۱۱]

در این رویکرد برای اشاره به اصالت جنس از واژگانی چون طبیعت، ذات، خلقت، تکوین و فطرت استفاده می‌شود[۱۲] که امروزه از حوزه‌های چالش برانگیز به‌شمار می‌آید؛ به‌عنوان مثال در اشاره به صفات طبیعی یک مرد و یک زن، امروزه به میزان بهره‌مندی مرد یا زن از هر ویژگی توجه می‌شود،[۱۳] مانند بهره‌مندی از عقل،[۱۴] اقتدار، احساسات، مادری، حیا، عفت و غیرت.[۱۵] از این منظر، تنها ویژگی اختصاصی انسان مذکر و مونث، تفاوت در اندام تناسلی و توانایی انحصاری زن در باروری، فرزندزایی و شیردهی به فرزند است.[۱۶]

رویکردهای گفتمانی به جنس

در این رویکرد آنچه به افراد دارای ذخیرۀ ژنتیکی XX و XY منتسب می‌شود، تماماً برساخت فرهنگی و ناشی از بازی­‌های زبانی و گفتمانی شمرده می‌شود.[۱۷] مذکر یا مونث نامیدن فرد دارای ذخیرۀ ژنتیکی خاص، آغاز مسیری است که او را به‌سمت هویت، نقش و تکالیف متمایزی می­برد که برای همیشه او را در محاصرۀ خود نگاه خواهد داشت. این محاصرۀ تاریخی موجب می‌شود ظرفیت­‌های­ بیولوژیک، حیات یک فرد را به چند خصوصیت و قابلیت زیستی کاهش داده و آنان را در راستای گفتمان قدرت منتفع از آن، تنظیم و هدایت کند.[۱۸]

در این رویکرد واژگان، حاوی بار معنایی جهت‌دار هستند.[۱۹] بر این اساس مذکر یا مرد نامیدن یک فرد بر اساس اندام جنسی، به برتری یافتن او بر فرد دیگری می­انجامد که مونث یا زن نامیده شده است. مدافعان این نظر بر این باورند که برای رهایی از این زندان زیستی، که توانش فرد را برش زده و محدودیت­هایی برای او ایجاد می‌کند،[۲۰] لازم است علاوه بر ابداع گروه جدیدی از واژگان،[۲۱] منابع مقدس‌­ساز و طبیعی‌نمایاندن این رویه خنثی شوند.[۲۲]

رویکردهای پست‌مدرن به جنس

در رویکرد پست‌مدرن جنس افراد، یک وضعیت سیال تلقی می‌شود[۲۳] که بر اساس ذخیرۀ ژنیتکی و اندام تناسلی تعیین نمی­شود، بلکه وضعیتی اکتسابی و ساختنی است که می‌تواند طیفی از زن تا مرد و تمامی هویت‌های متصور در این میانه را شامل شود.[۲۴] فرد در هیچ بخش از این طیف موقعیت ثابتی جز با انتخاب خودش نخواهد داشت.[۲۵]

رویکرد اسطوره‌ای به جنس

رویکرد اسطوره‌ای، ادعا می‌کند که آفرینش دو جنس زن و مرد به‌نحوی است که تنها در کنار یکدیگر کامل خواهند شد. این رویکرد، در داستان‌ها و استعاره­هایی درباره خلقت دیده می‌شود که بر اساس آن انسان اولیه انسان بی­جنس یا دوجنسی (Androgen) و شامل هر دو جنس زن و مرد بوده به‌نحوی که امکان جداسازی یا نامیدن او به‌عنوان زن یا مرد ممکن نبوده است. زمانی که میان این دو بخش جدایی ایجاد شد، این دو در جست‌وجوی یکدیگر بر آمده و تنها زمانی به آرامش و بهترین وضعیت کارکرد می­رسند که در کنار یکدیگر باشند؛[۲۶] به‌ویژه برای پاسخ به غریزۀ جنسی و تولیدمثل.[۲۷]

معروف‌ترین استعاره‌­های مرتبط با این رویکرد «یین» و «یانگ» در ادبیات چین و «مشی» و «مشیانه» در ادبیات ایران است. در این دو استعاره پس از جدا شدن بخش زنانه از بخش مردانه، نقصی در هیچ‌یک ایجاد نمی­شود، بلکه آنان برای یافتن نیمۀ گمشده (Soul mate) به‌سمت یکدیگر جذب می‌شوند. تعبیر دیگری نیز از این استعاره و جدا شدن بخش نر از بخش ماده وجود دارد و آن نقص و ناتمامی است. به آن معنا که جز در کنار هم آمدن این دو هیچ‌یک موجودیت کاملی نخواهند داشت. استفاده امروز از استعاره نیمۀ گمشده آن است که زن و مرد جز در ازدواج با یکدیگر کامل نخواهند شد. مرد یا زن تنها، صرف‌نظر از میزان موفقیت فردی و اجتماعی، فردی ناقص و ناتمام است.[۲۸]

رویکرد جنس مخالف

در این رویکرد به جنس، دو ذخیرۀ ژنتیکی مجزا به‌معنای دو طبیعت و دو دنیای متفاوت است. زنانه و مردانه نامیدن این دو طبیعت ثابت، تاریخی، غیرقابل تغییر و به‌ویژه با کشش غریزی و جنسی به یکدیگر، آنان را به دو جنس مخالف با یکدیگر تبدیل کرده است. جایگاه این دو جنس به‌جهت برقراری نظم جنسی و پیشگیری از آشفتگی در امر جنسی، به‌ویژه در فرهنگ‌هایی که مناسبات سخت و جدی در مشخص بودن در تبار و طهارت نسل دارند (فرهنگ‌های دین‌محور)، به جداسازی دنیای زنانه و مردانه انجامیده است. در این رویکرد زن و مرد آتش و پنبه­ای تصور می‌شوند که در غیر از مراقبت­های لازم، به‌عنوان دو قطب مخالف به‌سمت یکدیگر کشیده می‌شوند.[۲۹]

در این رویکرد که رگه­‌هایی از رویکرد طبیعی، دینی و مکمل نیز دیده می‌­شود، مناسبات اجتماعی لازم برای دور نگه داشتن حداکثری زن و مرد همچون نگاه‌داشتن زنان در خانه، محدودیت تردد در عرصۀ عمومی، تعریف حوزه‌های مراوده با مردان مجاز و غیرمجاز (محرم یا نامحرم در ادبیات دینی) و لزوم پوشش بیشتر زنان تا زمان ازدواج به اجرا در می‌آید.[۳۰]

پانویس

  1. .  گرت، جامعه‏شناسی جنسیت، 1380ش، ص9.
  2. . حسيني و ديگران، كتاب زن، 1381ش، ص124.
  3. . نعمتی، «تاثیر گفتمان‌های ارسطو، خواجه نصیرالدین و ملاصدرا در نابرابری‌های جنسیتی»، 1399ش، ص247.
  4. . سفیری و ايمانيان، جامعه‌شناسی جنسیت، 1388ش، ص29.
  5. . سفيري و ايمانيان، جامعه‌شناسي جنسيت، 1388ش، ص18.
  6. . فیشر، جنس اول، 1380ش، ص3.
  7. . World Health Organization, "Gender, equity and human rights: Glossary of terms and tools", merriam-webster, Retrieved July 16, 2021.
  8. . گرت، جامعه­شناسی جنسیت، 1380ش، ص15-17.
  9. . طباطبائی، تفسیر المیزان، 1399ش، ج2، ص413؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص113-124.
  10. . کارل، انسان موجود ناشناخته، 1402ش، ص90.
  11. . مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص150؛ علاسوند، زن در قران، 1390ش، ج1، ص84.
  12. . زيبايي‌­نژاد، هویت و نقش­های جنسیتی، 1388ش، ص56-57.
  13. . زيبايي‌­نژاد، هویت و نقش­های جنسیتی، 1388ش، ص68؛ محمدی، «تحليل تفاوت‌هاي جنسيتي زن و مرد در علوم تجربي و آموزه­هاي ديني»، 1392ش، ص74.
  14. .پارسانیا، «رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به عقل و جنسیت»، 1384ش، ص20.
  15. . زیبایی‌­نژاد، هویت و نقش­های جنسیتی، 1388ش، ص72-95.
  16. . مطهری، بیست گفتار، 1395ش، ص50ـ60.
  17. . باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص55.
  18. . باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص67.
  19. اسمارت، میشل فوکو، 1385ش، ص100.
  20. . بهرامی برومند، از زنان پرده‌­نشین تا بدن­های رام، 1399ش، ص65.
  21. . تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، 1388ش، ص356؛ هاردینگ، شناخت­‌شناسی‌­های دارای دیدگاه فمنیستی، 1388ش، ص644.
  22. . بوردیو، سلطه مذکر، 2010م ، ص52.
  23. . دریفوس و رابینو، میشل فوکو: فراسوی ساختارگرایی و هرمنیوتیک، 1379ش، ص211-212.
  24. . فوکو، دانش و قدرت، 1401ش، ص190.
  25. . تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، 1385ش، ص349.
  26. . سوره بقره، آیه 187.
  27. . سوره بقره، آیه 23.
  28. . چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم (تبیین رویکرد اسلام و فمینیسم به کارکردهای خانواده)، 1389ش، ص189؛ بناهان و همکاران، «تبیین جایگاه جنسیت در تربیت از منظر هستی‌شناسی پست مدرنتیستی و نقد آن از دیدگاه اسلامی»، 1403ش، ص149.
  29. . حلبی، رساله حجاب در اسلام ، 1102ق، ص2.
  30. . لاری، حجاب و پرده‌داری، 643ق، ص1؛ بیوکل، پوشاک ملل از کهن‌ترین زمان تا قرن نوزدهم، 1387ش؛ ضیاء­پور، پوشاک زنان ایران: از کهن‌ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی، 1347ش.

منابع

  • اسمارت، بری، میشل فوکو، ترجمه لیلا جوافشانی و حسن چاوشیان، تهران، آمه، 1385ش.
  • باتلر، جودیت، آشفتگی جنسیت، ترجمه امین قضایی، وبگاه نشر مجله شعر، 1385ش.
  • بناهان، مریم و همکاران، «تبیین جایگاه جنسیت در تربیت از منظر هستی‌شناسی پست مدرنتیستی و نقد آن از دیدگاه اسلامی»، مطالعات راهبردی زنان، دوره 26، شماره 103، 1403ش.
  • بوردیو، پیر، سلطه مردانه، ترجمه رحیم هاشمی، استراسبورگ، سایت اینترنتی کتابناک،2010 م.
  • بهرامی برومند، مرضیه، از زنان پرده نشین تا بدن­های رام، تهران، لوگوس، 1399ش.
  • بیوکل، دورینه‌دن، پوشاک ملل از کهن‌ترین زمان تا قرن نوزدهم، ترجمه مریم مدنی، تهران، مارلیک، 1387ش.
  • پارسانیا، حمید، «رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به عقل و جنسیت»، مجله حورا، شماره 18، 1384ش.
  • تانگ، رزمری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم­‌عراقی، تهران، نی، 1358ش.
  • چراغی کوتیانی، اسماعیل، خانواده، اسلام و فمینیسم (تبیین رویکرد اسلام و فمینیسم به کارکردهای خانواده)، قم، موسسه پژوهشی امام خمینی، 1389ش.
  • حسيني، سيدهادي و همکاران، كتاب زن، تهران، اميركبير، 1381ش.
  • حلبی، محمود، رساله حجاب در اسلام، بی­جا، 1102ق.
  • دریفوس، پل و رابینو، هیوبرت، میشل فوکو: فراسوی ساختارگرایی و هرمنیوتیک، ترجمۀ حسین بشیریه، تهران، نی، 1381ش.
  • زیبایی­‌نژاد، محمدرضا، هویت و نقش­های جنسیتی، تهران، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، 1388ش.
  • سفيري، خديجه و ايمانيان، سارا، جامعه‌شناسي جنسيت، تهران، جامعه‌­شناسان، 1388ش.
  • ضیاء­پور، جلیل، پوشاک زنان ایران: از کهن‌ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ، 1347ش.
  • طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ، مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1399ش.
  • علاسوند، فريبا، زن در اسلام، قم، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1390ش.
  • فوکو، میشل، دانش و قدرت، ترجمه محمد ضمیران، تهران، هرمس، 1401ش.
  • فیشر، هلن ، جنس اول، ترجمة نغمه صفاریان­پور، تهران، زریاب، 1381ش.
  • کارل، الکسیس، انسان موجود ناشناخته، ترجمه پرویز دبیری، تهران، نگاه، 1402ش.
  • گرت، استفانی، جامعه‌شناسی جنسیت، ترجمة کتایون بقایی، تهران، دیگر، 1380ش.
  • گیدنز، آنتونی، جامعه­شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، 1374ش.
  • لاری، علی‌اصغر، حجاب و پرده‌داری، بی­جا، 643ق.
  • محمدی، مسلم، «تحليل تفاوت‌های جنسيتی زن و مرد در علوم تجربی و آموزه‌های دينی»، دوفصلنامه انسان­‌پژوهی دينی، شماره 29، 1392ش.
  • مشهدی­‌نژاد، نفیسه، گزارش کتاب، زن در آینه جلال وجمال، کتاب نقد، شماره 17، 1379ش.
  • مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، 1395ش.
  • مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، 1371ش.
  • نعمتی، مهرانگیز، «تاثیر گفتمان­‌های ارسطو، خواجه نصیرالدین و ملاصدرا در نابرابری­های جنسیتی»، جستارهایی در فلسفه و کلام، شماره 2(105)، 1399ش.
  • هاردینگ، ساندرا، شناخت­‌شناسی­‌های دارای دیدگاه فمنیستی، در از پست مدرنیسم تا پست مدرنیسم، تهران، نی، 1388ش.
  • World Health Organization, "Gender, equity and human rights: Glossary of terms and tools", merriam-webster, Retrieved July 16, 2021.