بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===هیئتهای تمامزنانه=== | ===هیئتهای تمامزنانه=== | ||
در برخی سنتها، زنان بهصورت مستقل مراسم خود را برگزار میکنند. اَشکال غالب | در برخی سنتها، زنان بهصورت مستقل مراسم خود را برگزار میکنند. اَشکال غالب جلسههای زنان شامل مجالس روضهخوانی، جلسههای وعظ و سفرههای نذری است. | ||
===هیئتهای مختلط با مدیریت مردانه=== | ===هیئتهای مختلط با مدیریت مردانه=== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
نخستین دستههای عزاداری به شکل منسجم و ده روزه در سال ۳۵۲ق بهدستور معزالدوله دیلمی، حاکم شیعۀ آلبویه، پدید آمد.<ref>. ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۴۹؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۱، ص۲۴۳؛ شهرستانی، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۶.</ref> در عاشورای ۳۵۲ق، عزای عمومی اعلام شد و مردم در قالب راهاندازی دستههای سوگواری، با پوشیدن لباس سیاه، تعطیلی بازارها و برپایی خیمههای عزا، آیینهای سوگواری را به نمایش گذاشتند.<ref>. سیوطی، تاریخ خلفا، ۱۳۷۱ق، ص۴۰۱؛ جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۱۹.</ref> | نخستین دستههای عزاداری به شکل منسجم و ده روزه در سال ۳۵۲ق بهدستور معزالدوله دیلمی، حاکم شیعۀ آلبویه، پدید آمد.<ref>. ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۴۹؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۱، ص۲۴۳؛ شهرستانی، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۶.</ref> در عاشورای ۳۵۲ق، عزای عمومی اعلام شد و مردم در قالب راهاندازی دستههای سوگواری، با پوشیدن لباس سیاه، تعطیلی بازارها و برپایی خیمههای عزا، آیینهای سوگواری را به نمایش گذاشتند.<ref>. سیوطی، تاریخ خلفا، ۱۳۷۱ق، ص۴۰۱؛ جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۱۹.</ref> | ||
شواهد تاریخی دورۀ آلبویه نشاندهندۀ مشارکت سازمانیافتۀ زنان در عزاداریهای عمومی محرم با جلوههای نمادین مانند موی پریشان، صورتهای سیاه، لباسهای پاره، سیلیزنی بهصورت و ولوله و هلهله، بهعنوان الگویی از سوگواری جمعی شیعی است.<ref>. جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۱۹.</ref> این دوره، نقطۀ عطفی در عمومیسازی عزاداری محرم بود. | شواهد تاریخی دورۀ آلبویه نشاندهندۀ مشارکت سازمانیافتۀ زنان در عزاداریهای عمومی محرم با جلوههای نمادین مانند موی پریشان، صورتهای سیاه، لباسهای پاره، سیلیزنی بهصورت و ولوله و هلهله، بهعنوان الگویی از سوگواری جمعی شیعی است.<ref>. جوزی، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۱۹.</ref> این دوره، نقطۀ عطفی در عمومیسازی عزاداری محرم بود. سنت عزاداری عاشورا تا پایان حاکمیت آلبویه در ایران رواج داشت. در اوایل دورۀ سلجوقی علیرغم سختگیریهای سلجوقیان کمابیش در عراق و طبرستان با سیری نزولی استمرار داشت.<ref>. دورسون، دین و سیاست در دولت عثمانی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۴؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۲، ص۹2-۹3.</ref> | ||
سنت عزاداری عاشورا تا پایان حاکمیت آلبویه در ایران رواج داشت. در اوایل دورۀ سلجوقی علیرغم سختگیریهای سلجوقیان کمابیش در عراق و طبرستان با سیری نزولی استمرار داشت.<ref>. دورسون، دین و سیاست در دولت عثمانی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۴؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۲، ص۹2-۹3.</ref> | |||
در عصر سلجوقیان، زنان شیعه در روز عاشورا با مشارکت فعال در آیینهای عاشورایی چون عزاداری، مرثیهسرایی، مقتلخوانی، تعزیه و مناقبخوانی، به خراشیدن صورت و نوحهسرایی میپرداختند. این سنت که ریشه در سوگواری اهلبیت پس از واقعۀ کربلا داشت، بهویژه در محلۀ کرخ بغداد تداوم یافت. در سال ۴۵۸ هجری، زنان کرخ علیرغم سرکوب حکومت (زندان و ممانعت خلیفه)، این آیین را احیا کردند، که بیانگر خودجوشی و مقاومت فرهنگی شیعیان است.<ref>. ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۵۰؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۱، ص۲۵۹.</ref> | در عصر سلجوقیان، زنان شیعه در روز عاشورا با مشارکت فعال در آیینهای عاشورایی چون عزاداری، مرثیهسرایی، مقتلخوانی، تعزیه و مناقبخوانی، به خراشیدن صورت و نوحهسرایی میپرداختند. این سنت که ریشه در سوگواری اهلبیت پس از واقعۀ کربلا داشت، بهویژه در محلۀ کرخ بغداد تداوم یافت. در سال ۴۵۸ هجری، زنان کرخ علیرغم سرکوب حکومت (زندان و ممانعت خلیفه)، این آیین را احیا کردند، که بیانگر خودجوشی و مقاومت فرهنگی شیعیان است.<ref>. ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۵۰؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۱ق، ج۱۱، ص۲۵۹.</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۶: | ||
عزاداری محرم و صفر در دورۀ صفویه به اوج رسید و مناسکی مانند ساخت حسینیهها، تکایا، هیئتهای مذهبی و دستههای عزاداری محصول این روند تکاملی بود. یکی از مأموریتهای این هیئتهای مذهبی، اعلام جدایی از خلافت بنیعباس بود که در عصر صفویه احیا شد.<ref>. مطهری، حماسه حسینی، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۸7-۸8.</ref> بنا بر گزارشهای تاریخی، در عصر شاه عباس اوّل و دورههای پس از آن، در روز عاشورا هیئتهای عزاداری پس از سوگواری در سطح شهر، در برابر مزار بزرگان صفوی،<ref>. اولئاریوس، سفرنامه، 1363ش، ص488.</ref> میدانگاههای اصلی شهر<ref>. فیگوئروا، سفرنامه،1363ش، ص311.</ref> و کاخ شاهی<ref>. دلاواله، سفرنامه،1370ش، ص71.</ref> اجتماع میکردند. از این دوره به بعد، خصوصاً در زمان شاه صفی، هیئتهای معمول عزاداری با ابزارها و آلات خاصی همانند عَلَم، کُتَل، توغ و بیرق زینت داده میشد. علاوه بر ابزارآلات جدید، آیینهای نوین در سلک آیینهای عزاداری همانند «تیغزنی»، «قفلزنی»، «سنگزنی»، «قمهزنی»، «نخلگردانی» و «تعزیه» تثبیت شده و رواج یافته بود.<ref>. اولئاریوس، سفرنامه، 1363ش، ص۱۱2-۱۱8.</ref> همچنین از این دوره، آمیختگی واقعهخوانی توسط فقها و علما و دستهگردانی و استفاده از طبل و سنجزنی در هیئتهای مذهبی مشهود است.<ref>. آژند، نمایش در دوره صفوی، ۱۳۸۵ش، ص۸۷.</ref> مکانهایی همانند سقاخانهها، تكيه و حسينيه در دورۀ ميانۀ صفويه ساخته شد.<ref>. نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، 1361ش، ص9.</ref> | عزاداری محرم و صفر در دورۀ صفویه به اوج رسید و مناسکی مانند ساخت حسینیهها، تکایا، هیئتهای مذهبی و دستههای عزاداری محصول این روند تکاملی بود. یکی از مأموریتهای این هیئتهای مذهبی، اعلام جدایی از خلافت بنیعباس بود که در عصر صفویه احیا شد.<ref>. مطهری، حماسه حسینی، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۸7-۸8.</ref> بنا بر گزارشهای تاریخی، در عصر شاه عباس اوّل و دورههای پس از آن، در روز عاشورا هیئتهای عزاداری پس از سوگواری در سطح شهر، در برابر مزار بزرگان صفوی،<ref>. اولئاریوس، سفرنامه، 1363ش، ص488.</ref> میدانگاههای اصلی شهر<ref>. فیگوئروا، سفرنامه،1363ش، ص311.</ref> و کاخ شاهی<ref>. دلاواله، سفرنامه،1370ش، ص71.</ref> اجتماع میکردند. از این دوره به بعد، خصوصاً در زمان شاه صفی، هیئتهای معمول عزاداری با ابزارها و آلات خاصی همانند عَلَم، کُتَل، توغ و بیرق زینت داده میشد. علاوه بر ابزارآلات جدید، آیینهای نوین در سلک آیینهای عزاداری همانند «تیغزنی»، «قفلزنی»، «سنگزنی»، «قمهزنی»، «نخلگردانی» و «تعزیه» تثبیت شده و رواج یافته بود.<ref>. اولئاریوس، سفرنامه، 1363ش، ص۱۱2-۱۱8.</ref> همچنین از این دوره، آمیختگی واقعهخوانی توسط فقها و علما و دستهگردانی و استفاده از طبل و سنجزنی در هیئتهای مذهبی مشهود است.<ref>. آژند، نمایش در دوره صفوی، ۱۳۸۵ش، ص۸۷.</ref> مکانهایی همانند سقاخانهها، تكيه و حسينيه در دورۀ ميانۀ صفويه ساخته شد.<ref>. نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، 1361ش، ص9.</ref> | ||
اگرچه برخی روحانیون با بدعتهای آیینی مخالف بودند، غالباً به دلایل سیاسی سکوت کردند.<ref>. مظاهری، رسانه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۷۳.</ref> این تحولات، شیعه را از مذهبی، تقیهگرا به نیرویی فرهنگی-سیاسی مسلط تبدیل کرد و از همین دوران است که مراسم عزاداری تحت عنوان هیئتهای مذهبی علاوه بر بُعد مذهبی، وجهۀ ملی یافت و به یکی از آیینهای ملی-ایرانی تبدیل شد.<ref>. مظاهری، رسانه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۷۵.</ref> | اگرچه برخی روحانیون با بدعتهای آیینی مخالف بودند، غالباً به دلایل سیاسی سکوت کردند.<ref>. مظاهری، رسانه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۷۳.</ref> این تحولات، شیعه را از مذهبی، تقیهگرا به نیرویی فرهنگی-سیاسی مسلط تبدیل کرد و از همین دوران است که مراسم عزاداری تحت عنوان هیئتهای مذهبی علاوه بر بُعد مذهبی، وجهۀ ملی یافت و به یکی از آیینهای ملی-ایرانی تبدیل شد.<ref>. مظاهری، رسانه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۷۵.</ref> سرانجام با تکامل هرچه بیشتر تلفیق دستهگردانی و روضهخوانی در دورۀ زندیه زمینههای شکلگیری تعزیهخوانی (شبیهخوانی) فراهم شد.<ref>. آژند، نمایش در دوره صفوی، ۱۳۸۵ش، ص۸۷.</ref> | ||
سرانجام با تکامل هرچه بیشتر تلفیق | |||
===دوره قاجار: گسترش و تعالی آیینهای مذهبی در بستر اجتماعی=== | ===دوره قاجار: گسترش و تعالی آیینهای مذهبی در بستر اجتماعی=== |