بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<big>'''خانواده‌های زن سرپرست'''</big>؛ خانوارهای متکی به مدیریت و معاش زنان.  <br>
<big>'''خانواده‌های زن سرپرست'''</big>؛ خانوارهای متکی به مدیریت و معاش زنان.  <br>


خانواده‌های زن سرپرست موضوعی جدید و در حال رشد در ادبیات علوم اجتماعی است. تعداد این خانوارها در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه افزایش قابل توجهی داشته است. در بسیاری از جوامع، این زنان به‌دلیل نبود حمایت‌های کافی دولتی و فرهنگی، با چالش‌های متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی و محدودیت‌های اجتماعی مواجه هستند که منجر به فشارهای مضاعف جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی بر آنان می‌شود. حمایت اجتماعی و توانمندسازی این زنان، دو راهبرد مهم در قوانین هستند.<ref group="دیدگاه">این قسمت اصلاح شود.</ref>
خانواده‌های زن سرپرست موضوعی جدید و در حال رشد در ادبیات علوم اجتماعی است. تعداد این خانوارها در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه افزایش قابل توجهی داشته است. در بسیاری از جوامع، این زنان به‌دلیل نبود حمایت‌های کافی دولتی و فرهنگی، با چالش‌های متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی و محدودیت‌های اجتماعی مواجه هستند که منجر به فشارهای مضاعف جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی بر آنان می‌شود. حمایت اجتماعی و توانمندسازی این زنان، دو راهبرد مهم در قوانین هستند.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
بر اساس استانداردهای سازمان بین‌المللی کار(ILO)، خانواده‌های زن سرپرست به خانواده‌ای اطلاق می‌گردد که به‌دلیل شرایطی مانند طلاق و متارکه، فوت، اعتیاد یا ازکارافتادگی همسر یا پدر، زندانی بودن یا معلولیت مرد، یا ترک خانواده توسط مردان مثل مهاجرت یا بی‌مسئولیتی، زن مسئولیت اصلی تأمین معیشت و مدیریت خانوار را برعهده دارد<ref>محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص14.</ref>  یا در صورت حضور مرد، سهمی در درآمدهای خانواده همانند مردان بیکار، معتاد، زندانی، متواری یا از کار افتاده ندارد.<ref>Zarhani, Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran, 2011, p. 49.</ref>  
بر اساس استانداردهای سازمان بین‌المللی کار(ILO)، خانواده‌های زن سرپرست به خانواده‌ای اطلاق می‌گردد که به‌دلیل شرایطی مانند طلاق و متارکه، فوت، اعتیاد یا ازکارافتادگی همسر یا پدر، زندانی بودن یا معلولیت مرد، یا ترک خانواده توسط مردان مثل مهاجرت یا بی‌مسئولیتی، زن مسئولیت اصلی تأمین معیشت و مدیریت خانوار را برعهده دارد<ref>محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص14.</ref>  یا در صورت حضور مرد، سهمی در درآمدهای خانواده همانند مردان بیکار، معتاد، زندانی، متواری یا از کار افتاده ندارد.<ref>Zarhani, Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran, 2011, p. 49.</ref>  
در حالی که در گذشته عامل اصلی پدیده خانوارهای زن سرپرست در ایران فوت همسر بوده است ،<ref>[[احمدنیا و کامل‌قالیباف، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‌ها و ظرفیت‌های آنان»، 1396ش، ص105.|https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=2982&sid=1&slc_lang=fa]]</ref> در سال‌های اخیر با توجه به تغییرات ارزشی و هنجاری، تحولات فرهنگی و اقتصادی و پیامدهای این تغییرات از جمله افزایش نرخ طلاق، کاهش ازدواج، مرگ‌ومیر و مهاجرت‌های داخلی و خارجی این پدیده روند رو به رشدی را تجربه کرده است،<ref>سیدل و گاردنر، وای‏وای اروپا-آمریکا، 1389ش، ج2، ص20.</ref>  به‌طوری‌که مهم‌ترین علل افزایش زنان سرپرست خانوار در دوره معاصر را می‌توان طلاق، تجرد قطعی و مهاجرت برشمرد.<ref>[[شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، ۱۳۹۸ش، ص۶۹.|https://jsr.ut.ac.ir/article_75859.html]]</ref><ref group="دیدگاه">منبع در اینجا باید اصلاح شود.</ref>  
در حالی که در گذشته عامل اصلی پدیده خانوارهای زن سرپرست در ایران فوت همسر بوده است ،<ref>[[احمدنیا و کامل‌قالیباف، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‌ها و ظرفیت‌های آنان»، 1396ش، ص105.|https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=2982&sid=1&slc_lang=fa]]</ref> در سال‌های اخیر با توجه به تغییرات ارزشی و هنجاری، تحولات فرهنگی و اقتصادی و پیامدهای این تغییرات از جمله افزایش نرخ طلاق، کاهش ازدواج، مرگ‌ومیر و مهاجرت‌های داخلی و خارجی این پدیده روند رو به رشدی را تجربه کرده است،<ref>سیدل و گاردنر، وای‏وای اروپا-آمریکا، 1389ش، ج2، ص20.</ref>  به‌طوری‌که مهم‌ترین علل افزایش زنان سرپرست خانوار در دوره معاصر را می‌توان طلاق، تجرد قطعی و مهاجرت برشمرد.<ref>[[شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، ۱۳۹۸ش، ص۶۹.|https://jsr.ut.ac.ir/article_75859.html]]</ref>  
==تاریخچه==
==تاریخچه==
بررسی روند خانواده‌های زن ‌سرپرست در ایران بر اساس داده‌های سرشماری نشان‌دهنده‌ رشد پیوسته‌ این شاخص است. در سال ۱۳۵۵، سهم این خانوارها ۱.۳ درصد از کل خانواده‌های کشور بود که در سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ به ترتیب به ۷.۱ درصد و ۸.۴ درصد افزایش یافت.<ref>مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۷۵، ۱۳۷۵ش.</ref>  روند صعودی در سال‌های ۱۳۸۵ برابر با ۹.۵ درصد و ۱۳۹۰ برابر با ۱۲.۱ درصد  تداوم پیدا کرد و در سرشماری ۱۳۹۵ به ۱۲.۷ درصد رسید.<ref>مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۹۵، ۱۳۹۵ش.</ref>  بر اساس سالنامه‌ آماری معاونت زنان و خانواده‌ ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار زن، معادل ۱۳ درصد از کل خانوارها سرپرستی خانواده را بر عهده داشته‌اند.<ref>[[تبریزی و همکاران، «بررسی پدیدارنگاری حماست اجتماعی در زنان سرپرست خانوار»، ۱۴۰۳ش، ص۴۸۹.|https://jwdp.ut.ac.ir/article_96964.html]]</ref>  
بررسی روند خانواده‌های زن ‌سرپرست در ایران بر اساس داده‌های سرشماری نشان‌دهنده‌ رشد پیوسته‌ این شاخص است. در سال ۱۳۵۵، سهم این خانوارها ۱.۳ درصد از کل خانواده‌های کشور بود که در سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ به ترتیب به ۷.۱ درصد و ۸.۴ درصد افزایش یافت.<ref>مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۷۵، ۱۳۷۵ش.</ref>  روند صعودی در سال‌های ۱۳۸۵ برابر با ۹.۵ درصد و ۱۳۹۰ برابر با ۱۲.۱ درصد  تداوم پیدا کرد و در سرشماری ۱۳۹۵ به ۱۲.۷ درصد رسید.<ref>مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۹۵، ۱۳۹۵ش.</ref>  بر اساس سالنامه‌ آماری معاونت زنان و خانواده‌ ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار زن، معادل ۱۳ درصد از کل خانوارها سرپرستی خانواده را بر عهده داشته‌اند.<ref>[[تبریزی و همکاران، «بررسی پدیدارنگاری حماست اجتماعی در زنان سرپرست خانوار»، ۱۴۰۳ش، ص۴۸۹.|https://jwdp.ut.ac.ir/article_96964.html]]</ref>  
خط ۲۰: خط ۲۰:
==افزایش خانواده‌های زن سرپرست؛ نابرابری‌های جنسیتی==
==افزایش خانواده‌های زن سرپرست؛ نابرابری‌های جنسیتی==
افزایش تعداد خانواده‌های زن سرپرست را می‌توان به عنوان چالشی اجتماعی تلقی کرد که ریشه در نابرابری‌های ساختاری جنسیتی جامعه دارد. در نظام تقسیم کار سنتی، نقش سرپرستی خانواده را به مردان اختصاص داده و زنان برای ایفای نقش سرپرستی تربیت نشده‌اند. زمانی که تقسیم کار جنسیتی، به هر دلیلی کارایی خود را از دست دهد، زنان ناگزیر به پذیرش این مسئولیت می‌شوند و با مشکلات چندبُعدی مواجه می‌گردند.<ref>Fitzpatric and Gomez, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, 1997, p.338.</ref>  بار مضاعف نقش‌های خانگی و خانه‌داری و نقش مادری، همراه با محدودیت‌های ساختاری در دسترسی به فرصت‌های شغلی مناسب، فشارهای روانی و جسمانی قابل توجهی بر این زنان وارد می‌سازد.<ref>Montoya and Teixeira, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, 2017, p.1037.</ref>  
افزایش تعداد خانواده‌های زن سرپرست را می‌توان به عنوان چالشی اجتماعی تلقی کرد که ریشه در نابرابری‌های ساختاری جنسیتی جامعه دارد. در نظام تقسیم کار سنتی، نقش سرپرستی خانواده را به مردان اختصاص داده و زنان برای ایفای نقش سرپرستی تربیت نشده‌اند. زمانی که تقسیم کار جنسیتی، به هر دلیلی کارایی خود را از دست دهد، زنان ناگزیر به پذیرش این مسئولیت می‌شوند و با مشکلات چندبُعدی مواجه می‌گردند.<ref>Fitzpatric and Gomez, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, 1997, p.338.</ref>  بار مضاعف نقش‌های خانگی و خانه‌داری و نقش مادری، همراه با محدودیت‌های ساختاری در دسترسی به فرصت‌های شغلی مناسب، فشارهای روانی و جسمانی قابل توجهی بر این زنان وارد می‌سازد.<ref>Montoya and Teixeira, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, 2017, p.1037.</ref>  
نابرابری دستمزدها علی‌رغم انجام وظایف مشابه با مردان، محرومیت از شبکه‌های اعتباری رسمی و غیررسمی و کمبود ابزارهای مدیریت ریسک، چرخه فقر و نابرابری را در این گروه تقویت می‌کند.<ref>Grube-Farrell, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, 2002, p.347.</ref>  این شرایط نه‌تنها بر وضعیت معیشتی، بلکه بر سلامت روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تأثیرات منفی بلندمدتی برجای می‌گذارد.<ref>Klasen and et. al, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, 2015, p.36.</ref><ref group="دیدگاه">بحث باید به صورت کامل تری ارائه شود.</ref>  
نابرابری دستمزدها علی‌رغم انجام وظایف مشابه با مردان، محرومیت از شبکه‌های اعتباری رسمی و غیررسمی و کمبود ابزارهای مدیریت ریسک، چرخه فقر و نابرابری را در این گروه تقویت می‌کند.<ref>Grube-Farrell, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, 2002, p.347.</ref>  این شرایط نه‌تنها بر وضعیت معیشتی، بلکه بر سلامت روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تأثیرات منفی بلندمدتی برجای می‌گذارد.<ref>Klasen and et. al, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, 2015, p.36.</ref>  
==ابعاد سه‌گانه ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪسازی خانواده‌های زن سرپرست==
==ابعاد سه‌گانه ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪسازی خانواده‌های زن سرپرست==
توانمندسازی به عنوان فرآیندی تعریف می‌شود که طی آن افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها بر مسائل و مشکلات پیش روی خود تسلط می‌یابند.<ref>Snehendu and et. al, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, 1999, p.1435.</ref> عوامل تآثیرگذار توانمندسازی خانواده‌های زن‌سرپرست در ابعاد سه‌گانه اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روان‌شناختی و در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل طبقه‌بندی است.
توانمندسازی به عنوان فرآیندی تعریف می‌شود که طی آن افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها بر مسائل و مشکلات پیش روی خود تسلط می‌یابند.<ref>Snehendu and et. al, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, 1999, p.1435.</ref> عوامل تآثیرگذار توانمندسازی خانواده‌های زن‌سرپرست در ابعاد سه‌گانه اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روان‌شناختی و در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل طبقه‌بندی است.