پرش به محتوا

خانواده زن‌سرپرست

از ویکی‌جنسیت

خانواده زن‌سرپرست؛ خانوادۀ متکی به زن در مدیریت و معاش.
خانواده‌های زن‌سرپرست پدیده‌ای جدید نیستند، اما توجه به آنها به‌عنوان یک موضوع اجتماعی مهم، در دهه‌های اخیر بیشتر شده است. در گذشته نیز به دلایلی مانند جنگ، بیماری، مهاجرت یا فوت مردان، زنان مجبور به سرپرستی خانواده می‌شدند، اما این مسئله کمتر به‌صورت رسمی ثبت یا بررسی می‌شد. تعداد این خانواده‌ها در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌ توسعه، افزایش قابل توجهی داشته است. در بسیاری از جوامع، این زنان به‌دلیل نبود حمایت‌های کافی دولتی و فرهنگی، با چالش‌های متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی و محدودیت‌های اجتماعی مواجه هستند که منجر به فشارهای مضاعف جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی بر آنان می‌شود. حمایت اجتماعی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، دو راهبرد مهم در قوانین هستند.

مفهوم‌شناسی

خانواده‌ زن‌سرپرست به خانواده‌ای گفت می‌شود که به‌دلیل شرایطی مانند طلاق و متارکه، فوت، اعتیاد یا از کار افتادگی همسر یا پدر، زندانی بودن یا معلولیت مرد، یا ترک خانواده توسط مردان به‌دلیل مهاجرت یا بی‌مسئولیتی، زن مسئولیت تأمین معیشت و مدیریت خانواده را برعهده دارد؛[۱] یا در صورت حضور مرد، باز هم به‌دلیل بیکاری، اعتیاد یا از کار افتادگی او، زن سهم اصلی را در تأمین درآمد خانواده دارد.[۲] در گذشته، عامل اصلی پدیده خانوارهای زن‌سرپرست در ایران فوت همسر بوده است،[۳] اما امروزه با تحولات فرهنگی و اقتصادی و پیامدهای این تغییرات ازجمله افزایش نرخ طلاق، کاهش ازدواج، مرگ‌ومیر و مهاجرت‌های داخلی و خارجی،[۴] مهم‌ترین علل افزایش زنان سرپرست خانوار عبارت است از طلاق، تجرد قطعی و مهاجرت.[۵] در مباحث اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی از اصطلاح خانواده زن‌سرپرست بهره می‌گیرند و به گروهی از افراد مانند والدین و فرزندان اشاره دارد که تحت سرپرستی یک زن زندگی می‌کنند؛ اما در آمارهای رسمی، گزارش‌های دولتی و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی از اصطلاح خانوار زن‌سرپرست بهره گرفته می‌شود و به یک واحد آماری-اقتصادی اشاره دارد که زن، سرپرست آن است و می‌تواند شامل افراد غیر از فرزندان، مثل سالمندان یا دیگر بستگان باشد.

پیشینه سرپرستی خانواده توسط زنان ایرانی

بررسی روند خانواده‌های زن‌سرپرست در ایران بر اساس داده‌های سرشماری نشان‌دهندۀ رشد پیوستۀ این شاخص است. در سال ۱۳۵۵ش، سهم این خانوارها ۱٫۳ درصد از کل خانواده‌های کشور بود که در سال‌های ۱۳۶۵ش و ۱۳۷۵ش به ترتیب به ۷٫۱ درصد و ۸٫۴ درصد افزایش یافته است.[۶] روند صعودی در سال‌ ۱۳۸۵ش برابر با ۹٫۵ درصد و در ۱۳۹۰ش برابر با ۱۲٫۱ درصد تداوم پیدا کرد و در سرشماری ۱۳۹۵ش به ۱۲٫۷ درصد رسید.[۷] بر اساس سالنامه‌ آماری معاونت زنان و خانواده‌ ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ش، حدود ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار زن، معادل ۱۳ درصد از کل خانوارها، سرپرستی خانواده را بر عهده داشته‌اند.[۸]

تحلیل داده‌های آماری طی دوره ۶۰ ساله از سال ۱۳۳۵ش تا ۱۳۹۵ش، نشان می‌دهد که میانگین نرخ رشد سالانه خانوارهای زن‌سرپرست برابر با ۴ درصد به‌طور معناداری بالاتر از نرخ رشد خانوارهای مردسرپرست برابر با ۳ درصد بوده است. این تفاوت آماری حاکی از روند فزایندۀ خانوارهای زن‌سرپرست در طول این دوره و تحولات اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر ساختار خانوار در ایران است.[۹]

تحولات آماری در خانواده‌های زن‌سرپرست

خانوارهای زن‌سرپرست در مقایسه با خانوارهای مردسرپرست از نظر شاخص‌های اقتصادی-اجتماعی در وضعیت نامطلوب‌تری قرار دارند. این خانواده‌ها عمدتاً در دهک‌های درآمدی پایین‌تر جای می‌گیرند؛ به‌طوری‌که آمار توزیع خانوارها بر اساس دهک‌های درآمدی نشان می‌دهد ۴۳٫۳ درصد از خانوارهای زن‌سرپرست در دو دهک پایین درآمدی جامعه قرار دارند، در حالی‌که این نسبت برای خانوارهای مردسرپرست ۱۶٫۸ درصد است.[۱۰]

میانگین سن زنان سرپرست خانوار ۵۷٫۶ سال است، در حالی‌که این رقم برای سرپرستان مرد ۴۴٫۱ سال است. همچنین، ۲۹٫۷ درصد از خانوارهای زن‌‌سرپرست حداقل یک فرد بی‌سواد دارند که نشان‌دهندۀ «زنانه‌شدن سالمندی» است، در حالی‌که این نسبت در خانوارهای مردسرپرست تنها ۱٫۵ درصد است. این آمار گویای آن است که میزان بی‌سوادی و ترک تحصیل بین اعضای خانوارهای زن‌سرپرست به‌مراتب بیشتر است.[۱۱]

بر اساس آمار پژوهشكده آمار در سال ۱۳۹۲ش، نسبت خانوارهایی که در آنها زنان سرپرست، غیرشاغل هستند، ۸۲٫۱ درصد است، در حالی‌که این رقم برای خانوارهای مردسرپرست ۰٫۲۵ درصد بوده است. از سوی دیگر، میانۀ درآمد سالانۀ خانوارهای زن‌سرپرست ۶۵ میلیون و ۵۳۲ هزار و ۷۱۳ ریال است، در حالی‌که این مقدار برای خانوارهای مردسرپرست ۹۹ میلیون و ۳۳۵ هزار و ۸۴۶ ریال برآورد شده است.[۱۲]

بررسی داده‌های طرح هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار در سال ۱۴۰۰ش، نشان می‌دهد که عوامل مختلفی در شکل‌گیری خانواده‌های زن‌سرپرست نقش داشته‌اند که به ترتیب اهمیت عبارتند از:

۱) بیوه‌گی (۷۹ درصد): فوت همسر یا بیوه‌شدن اصلی‌ترین دلیل زن‌سرپرست شدن خانوارها است که نزدیک به چهار پنجم موارد را شامل می‌شود.

۲) وجود همسر، ولی عدم سرپرستی مرد (۹ درصد): این گروه با اختلاف بسیار زیاد شامل زنان متأهلی است که به دلایلی مانند بیکاری، از کارافتادگی، اعتیاد یا سایر مشکلات از جانب مرد، عملاً زنان سرپرستی خانوار را بر عهده دارند.

۳) طلاق (۸ درصد): مطلقه بودن حدود یک‌دهم از زنان سرپرست خانوار را تشکیل می‌دهد.

۴) تجرد قطعی (۴ درصد): کمترین سهم مربوط به زنانی است که هیچ‌گاه ازدواج نکرده‌اند.[۱۳]

انواع خانواده‌های زن‌سرپرست

خانواده از ارکان مهم جامعه است که اشکال متفاوتی به خود می‌گیرد[۱۴] و از میان آنها، خانواده‌های زن‌سرپرست نیز سه نوع متمایز هستند؛

۱) خانواده‌هایی که در آنها مرد به‌صورت دائمی حضور ندارد و زنان به دلایل فوت همسر، طلاق یا تجرد (دختران ازدواج‌نکرده‌ای که به‌تنهایی زندگی می‌کنند) سرپرستی خانواده را بر عهده دارند.

۲) خانواده‌هایی که مرد به‌صورت موقت و به دلایلی مانند مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری بودن، زندانی بودن یا سربازی حضور ندارد و زنان ناگزیر به تأمین معاش خود و در برخی موارد فرزندان‌شان هستند.

۳) خانواده‌هایی که مرد در آنها حضور فیزیکی دارد، اما به دلایلی مانند بیکاری، از کار افتادگی و اعتیاد، در تأمین معاش خانواده نقشی ندارد و در عمل، زنان مسئولیت ادارۀ زندگی خود و در برخی موارد فرزندان‌شان را بر عهده دارند.[۱۵]

این طبقه‌بندی ساختاریافته نشان می‌دهد که پدیدۀ زن‌ سرپرست خانواده هم در غیاب فیزیکی مرد و هم در حضور غیرفعال او محقق می‌شود و هر کدام پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خاص خود را به همراه دارد.[۱۶]

ازدواج مجدد در خانواده‌های زن‌‌سرپرست از منظر فقهی و حقوقی

در نظام فقهی-حقوقی اسلام، ازدواج مجدد زنان مطلقه، مستحب و مورد تأکید است.[۱۷] در فقه شیعه، این استحباب مبتنی بر روایات معتبری چون حدیث نبوی «اَلنِّكَاحُ سُنَّتِي» و با هدف تحکیم نهاد خانواده توصیه شده است، اما مشروط به رعایت شرایطی همچون گذراندن دورۀ عِدّة (سه طهر برای طلاق رجعی و چهار ماه و ده روز در مورد وفات) و توجه به مصلحت فرزندان است.[۱۸]

در نظام حقوقی ایران، مواد ۱۰۴۱ و ۱۱۷۰ قانون مدنی این حق را به رسمیت شناخته و بر اساس آن، ازدواج مجدد پس از عِدّة، آزاد است. برای زنان سرپرست‌ خانوار، این مسئله از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا ازدواج مجدد می‌تواند بر حق حضانت (با توجه به ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی) و وضعیت مالی فرزندان تأثیر بگذارد. پیش از ازدواج مجدد باید توافق‌های لازم دربارۀ حضانت، نفقه و ملاقات فرزندان به‌صورت رسمی ثبت شود. رویۀ قضایی ایران نشان می‌دهد که دادگاه‌ها در تفسیر مصلحت کودک، به حفظ ارتباط عاطفی فرزند با هر دو والد توجه ویژه‌ای دارند. این نگاه همسو با تأکیدات فقهی بر حفظ کرامت زن و حقوق فرزندان، الگویی متعادل از تعامل فقه و حقوق در موضوع ازدواج مجدد زنان مطلقه ارائه می‌دهد.[۱۹]

حضانت فرزند در خانواده‌های زن‌‌سرپرست از منظر فقهی-حقوقی

در نظام فقهی-حقوقی ایران، ولایت به‌عنوان یک نهاد حقوقی، انحصاراً به پدر و جد پدری اختصاص یافته است. بر اساس دیدگاه اکثریت فقهای امامیه و مواد قانون مدنی (به‌ویژه مواد ۱۱۸۰ تا ۱۱۸۴)، ولی قهری صرفاً پدر و در صورت فقدان او، جد پدری شناخته می‌شود. در این چارچوب حقوقی، مادر به هیچ‌وجه در زمرۀ اولیای قهری قرار نمی‌گیرد و از اختیارات ولایتی برخوردار نیست؛[۲۰] البته فقه اهل‌سنت مادر را نیز شامل می‌شود.[۲۱]

بر اساس دیدگاه مشهور فقها، در خانواده‌های زن‌سرپرست، مادر در نگهداری فرزند از اولویت برخوردار است؛ به این صورت که برای فرزند پسر تا سن دوسالگی و برای فرزند دختر تا سن هفت‌سالگی حق حضانت مادر بر پدر تقدم دارد.[۲۲] هرچند با توجه به عدم تناسب حکم اولیۀ حضانت (تقدم مادر در نگهداری پسر تا دوسالگی) با واقعیت‌های اجتماعی امروز و مصالح عالیه کودک، ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و به موجب آن در مواردی که والدین کودک جدا از هم زندگی می‌کنند، حق حضانت و نگهداری فرزند (اعم از پسر یا دختر) تا سن هفت‌سالگی با مادر بوده و پس از آن به پدر منتقل می‌شود.[۲۳]

فقهای شیعه با استناد به منابع معتبر فقهی بر این باور هستند که شرایط اساسی برای حضانت‌کنندۀ کودک عبارت از عاقل‌بودن[۲۴] آزادبودن، مسلمان‌بودن[۲۵] و دارای صلاحیت اخلاقی و سکونت ثابت حاضن است.[۲۶] مهم‌ترین شرط مورد تأکید فقهای شیعه، مسلمان‌بودن حضانت‌کننده است که مستند به آیه ۱۴۱ سوره نساء و روایات معتبر است.[۲۷] این تأکید ناشی از نگرانی جدی فقها از اثرپذیری کودک از باورهای غیراسلامی و احتمال انحراف عقیدتی است.[۲۸] شرط اساسی دیگر، ثبات سکونت حضانت‌کننده است؛ انتقال کودک توسط مادر به منطقه‌ای با امکانات کمتر از محل سکونت قبلی، از دیدگاه فقهی مجاز شمرده نمی‌شود، زیرا ممکن است به نقصان در تربیت و رشد کودک منجر شود. این شرایط در مجموع نشان‌دهندۀ حساسیت فقه امامیه به حفظ مصالح مادی و معنوی کودک در مسئلۀ حضانت است.[۲۹]

اولویت مادر در نگهداری و سرپرستی از فرزند تا زمانی است که مادر ازدواج نکند.[۳۰] در قانون مدنی نیز که برگرفته از فقه امامیه است، طبق مادۀ ۱۱۷۰ قانون مدنی در صورت ازدواج مادر، حضانت با پدر است، مگر اینکه دادگاه با توجه به مصلحت طفل برخلاف این اصل تصمیم بگیرد.[۳۱]

همچنین در موضوع حضانت فرزندان در خانواده‌های زن‌سرپرست، مسائل تکلیف نفقه و تأمین مالی فرزند، حق ملاقات و ارتباط با والد غیرحاضن، استثنائات و موارد سقوط حق حضانت یا ولایت، نقش نهادهای حمایتی دولتی و مدنی و رویه قضایی و آرای محاکم در تفسیر مصلحت کودک از دیگر نکات حائز اهمیت است.[۳۲]

چالش افزایش خانواده‌های زن‌سرپرست به دلیل نابرابری‌های جنسیتی

افزایش تعداد خانواده‌های زن‌سرپرست، امروزه چالشی اجتماعی است که ریشه در نابرابری‌های ساختاری جنسیتی دارد. در نظام تقسیم کار سنتی، نقش سرپرستی خانواده به مردان اختصاص دارد و زنان برای ایفای نقش سرپرستی تربیت نشده‌اند. زمانی که تقسیم کار جنسیتی، به هر دلیلی کارایی خود را از دست دهد، زنان ناگزیر به پذیرش این مسئولیت شده و با مشکلات چندبُعدی مواجه می‌شوند.[۳۳]

بار مضاعف نقش‌های خانگی و خانه‌داری و نقش مادری، همراه با محدودیت‌های ساختاری در دسترسی به فرصت‌های شغلی مناسب، فشارهای روانی و جسمانی قابل توجهی بر این زنان وارد می‌سازد.[۳۴] نابرابری دستمزدها علی‌رغم انجام وظایف مشابه با مردان، محرومیت از شبکه‌های اعتباری رسمی و غیررسمی و کمبود ابزارهای مدیریت ریسک، چرخۀ فقر و نابرابری را در این گروه تقویت می‌کند.[۳۵] این شرایط علاوه بر وضعیت معیشتی، بر سلامت روانی و اجتماعی زنان سرپرست‌ خانوار تأثیرات منفی بلندمدتی برجای می‌گذارد.[۳۶]

ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪسازی خانواده‌های زن‌سرپرست

توانمندسازی، فرآیندی است که طی آن افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها بر مسائل و مشکلات پیش روی خود تسلط می‌یابند.[۳۷] عوامل تآثیرگذار توانمندسازی خانوارهای زن‌سرپرست در ابعاد سه‌گانۀ اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روان‌شناختی و در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل طبقه‌بندی است.

بُعد اجتماعی-فرهنگی

توانمندسازی اجتماعی-فرهنگی خانواده‌های زن‌سرپرست نیازمند تحولات ساختاری است که مهم‌ترین آنها شامل پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی و عمومی، عدم چالش‌های فرزندپروری، ایجاد و گسترش شبکه‌های حمایتی، امنیت اجتماعی، ارتقای مشارکت اجتماعی و مبارزه با تبعیض از راهکارهای کلیدی محسوب می‌شوند. در بُعد فرهنگی، تغییر نگرش‌های جنسیتی از طریق آموزش و آگاهی‌رسانی، تقویت هویت مستقل، افزایش فرصت‌های ازدواج مجدد و آموزش مهارت‌های زندگی و آموزشی و فرهنگی از طریق دسترسی عادلانه به منابع آموزشی، تحصیلی و هنری ضروری است. این اقدامات، با کاهش وابستگی به نهادهای حمایتی، زمینه‌های خوداتکایی، انسجام اجتماعی و کاهش نابرابری‌ها را فراهم می‌سازد.[۳۸]

بُعد اقتصادی

اجرای برنامه‌های توانمندسازی برای خانوارهای زن‌سرپرست منجر به ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و بازار کار پایدار، فقرزدایی، ارائۀ تسهیلات مالی و اعتباری، اعطای وام خودکفایی، توسعۀ برنامه‌های بیمه‌ای و تأمین اجتماعی، توزیع سبد کالای اساسی، افزایش بودجۀ نهادهای حمایتی و بهبود خدمات رفاهی می‌شود.[۳۹] مشاركت فعال زنان در محيط شغلی به افزايش اقتدار شخصی، بين فردی و سياسی آنان منتهی می‌شود.[۴۰]

بُعد فردی-روان‌شناختی

توانمندسازی روان‌شناختی موجب تقویت مؤلفه‌های حیاتی مانند رشد خودکارآمدی، رشد خودارزشمندی و عزت‌نفس، كاهش خودسرزنشی، قبول مسئولیت شخصی برای تغییر، تشکیل گروه‌ و خودآگاهی نقادانه، کنترل بر زندگی، قدرت تصمیم‌گیری و حل مسئله می‌شود که این عوامل به‌عنوان سرمایه‌ای پایدار، کیفیت نقش مادرانۀ زنان را به‌صورت همه‌جانبه ارتقا می‌دهد و از پریشانی‌های روان‌شناختی خانواده می‌کاهد.[۴۱]

توانمندسازی زنان؛ زیربنای توسعه اجتماعی

زنان در خانواده‌های زن‌سرپرست به‌رغم چالش‌های اولیه، از طریق کسب تجربه در مدیریت چندگانۀ مسئولیت‌های خانوادگی، مادری، شغلی و اجتماعی، به‌تدریج به سطح بالاتری از خود-کارآمدی و نگرش مثبت به خود، دست یافته‌اند.[۴۲] این تحول روان‌شناختی عمدتاً محصول سازگاری موفقیت‌آمیز با نقش‌های چندگانه و تعاملات اجتماعی رو به رشد است.[۴۳]

کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده، ارتباط مستقیمی با میزان دسترسی به حمایت‌های اجتماعی دارد، به‌طوری که دریافت حمایت‌های ساختاریافته منجر به بهبود شاخص‌های اجتماعی (کیفیت روابط اجتماعی و احساس تعلق به جامعه)، عینی (مسکن، اشتغال و درآمد) و ذهنی (سلامت روانی و رفع مشکلات عاطفی) می‌شود.[۴۴] این رویکرد یکپارچه، بر اهمیت توسعۀ شبکه‌های حمایتی رسمی و غیررسمی به‌عنوان عامل کلیدی در توانمندسازی جامع این گروه تأکید دارد و الگویی اثربخش برای ارتقای پایدار این قشر آسیب‌پذیر محسوب می‌شود.[۴۵]

پانویس

  1. محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص۱۴.
  2. Zarhani, Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran, ۲۰۱۱, p. ۴۹.
  3. احمدنیا و کامل‌قالیباف، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‌ها و ظرفیت‌های آنان»، 1396ش، ص105.
  4. سیدل و گاردنر، وای‏وای اروپا-آمریکا، 1389ش، ج2، ص20.
  5. شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، ۱۳۹۸ش، ص۶۹.
  6. مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۷۵ش، ۱۳۷۵ش.
  7. مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۹۵ش، ۱۳۹۵ش.
  8. تبریزی و همکاران، «بررسی پدیدارنگاری حماست اجتماعی در زنان سرپرست خانوار»، ۱۴۰۳ش، ص۴۸۹.
  9. قربانی و همکاران، « فراتحلیل نیازها و اولویت‌های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه‌شناختی»، ۱۳۹۸ش، ص۶۱.
  10. خانی و همکاران، «مطالعه آسیب‌پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان‌آباد شهر تهران»، ۱۳۹۶ش، ص۵۹۸.
  11. خانی و همکاران، «مطالعه آسیب‌پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان‌آباد شهر تهران»، ۱۳۹۶ش، ص۵۹۸.
  12. پژوهشكده آمار، «بررسي ويژگي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سلامت خانوارهاي زن‌سرپرست با تأكيد بر سياست‌ها و برنامه‌هاي پشتيباني»، ۱۳۹۲ش.
  13. عبداللهی و عرب، «بررسی وجود رابطه بین علت زن سرپرست شدن خانوار و فقر در خانوارهای زن سرپرست»، ۱۴۰۴ش، ص۸.
  14. Bashir Dar, “Sicio-economic position of the female headed household of jammmu and keshmir with special reference to district”, 2018, p.4455.
  15. ربیعی، «بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار با تمرکز بر روی زنان دستفروش مترو»، ۱۳۹۰ش، ص۲۶.
  16. Mwangi, an assessment of impact of poverty on female headed household in kangemi, kenya, 2017, p.11-14.
  17. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۱۰.
  18. موسوی سبزواری، مهذب الأحکام في بیان الحلال و الحرام، ۱۴۱۳ق، ج۲۴، ص۶.
  19. مظلوم‌زاده و همکاران، «بررسی فقهی حقوقی حضانت کودک از طرف مادر؛ چالش‌ها و راهکارها»، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۲-۱۰۹.
  20. کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۱۴۱۱ق، ص۹۲؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۲۳.
  21. خطیب، فقه الطفل، دراسه مقارنه فی ضوء المذاهب الفقهیه السبعیه، ۲۰۱۰م، ص۲۱۰.
  22. میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۳۵۲.
  23. مظلوم‌زاده و همکاران، «بررسی فقهی حقوقی حضانت کودک از طرف مادر؛ چالش‌ها و راهکارها»، ۱۴۰۱ش، ص۱۰۸.
  24. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۳.
  25. حلّی، تحریر االحکام، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۳۵۱.
  26. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۴۰.
  27. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۲.
  28. نجفی، جواهر الکالم فی شرایع الاسلام، ۱۲۷۴ش، ج۳۱، ص۲۸۷.
  29. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۴۰؛ شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۵.
  30. آملی، المکاسب و البیع، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۶۹.
  31. صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۱.
  32. مظلوم‌زاده و همکاران، «بررسی فقهی حقوقی حضانت کودک از طرف مادر؛ چالش‌ها و راهکارها»، ۱۴۰۱ش، ص۱۰۸.
  33. Fitzpatric and Gomez, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, 1997, p.338.
  34. Montoya and Teixeira, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, 2017, p.1037.
  35. Grube-Farrell, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, 2002, p.347.
  36. Klasen and et. al, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, 2015, p.36.
  37. Snehendu and et. al, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, 1999, p.1435.
  38. Raheim and Bolden, “Economic empowerment of lowincome women through self-employment programs”, 1995, p. 143-144.
  39. حسین‌پور و همکاران، «شناسایی و اولویت‌بندی راه‌های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، ۱۴۰۰ش، ص۸۱.
  40. Almeleh and et. al, “Women's achievement of empowerment through activism in the work place”, 1993, p. 29.
  41. Davis, “Role occupancy, quality and psychological distress among Caucasian and African American women”, 2010, p. 85.
  42. احمدنیا و کامل‌قالیباف، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‌ها و ظرفیت‌های آنان»، 1396ش، ص119.
  43. Mc Whirter, Counseling for empowerment. Alexandria, 1994, p. 92.
  44. قربانی و همکاران، « فراتحلیل نیازها و اولویت‌های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه‌شناختی»، ۱۳۹۸ش، ص۷۴-۸۱.
  45. Parsons, “Specific practice strategies for empowermentbased practice with women: A study of two groups,” 159-179, 2001, p.164.

منابع

  • احمدنیا، شیرین و کامل ‏قالیباف، آتنا، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‏‌ها و ظرفیت‏‌های آنان»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، دوره ۱۷، شماره ۶۵، ۱۳۹۶ش.
  • آملی، میرزار محمدتقی، المکاسب و البیع، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • پژوهشكده آمار، «بررسي ويژگي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سلامت خانوارهاي زن‌سرپرست با تأكيد بر سياست‌ها و برنامه‌هاي پشتيباني»، ۱۳۹۲ش.
  • تبریزی، سحر و همکاران، «بررسی پدیدارنگاری حماست اجتماعی در زنان سرپرست خانوار»، زن در توسعه و سیاست، دوره ۲۲، شماره ۲، ۱۴۰۳ش.
  • حسین‌پور، اکبر و همکاران، «شناسایی و اولویت‌بندی راه‌های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ۲۱، شماره ۸۰، ۱۴۰۰ش.
  • حلی، حسن‌ بن یوسف، تحریر الاحکام، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۱ق.
  • خانی، سعید و همکاران، «مطالعه آسیب‌پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان‌آباد شهر تهران»، زن در توسعه و سیاست، دوره ۱۵، شماره ۴، ۱۳۹۶ش.
  • خطیب، على عبدالله، فقه الطفل، دراسه مقارنه فی ضوء المذاهب الفقهیه السبعیه، بیروت، المعارف للمطبوعات، ۲۰۱۰م.
  • خمینی، روح‌الله، ترجمه تحریر الوسیله (کتاب نکاح)، قم، اسلامی، ۱۳۶۱ش.
  • ربیعی، مرجان، بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار با تمرکز بر روی زنان دستفروش مترو، پایان-نامه کارشناسی¬ارشد، تهران، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی، ۱۳۹۰ش.
  • سیدل، روث و گاردنر، ویلیام، وای‏وای اروپا-آمریکا، ترجمه پریسا پورعلمداری و دیگران، تهران، معارف، ۱۳۸۹ش.
  • شهید ثانی، زین‌الدین‌ بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۹ق.
  • شیانی، ملیحه و زارع، حنان، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، مطالعات جامعه‌شناختی، دوره ۲۶، شماره ۲، ۱۳۹۸ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تهران، المکتبه المرتضویه، ۱۳۸۸ش.
  • صفایی، سیّدحسین و امامی، اسدالله، مختصر حقوق خانواده، تهران، زمستان، ۱۳۸۶ش.
  • طبرسی، فضل‌ بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۸ق.
  • عبداللهی، محمدرضا و عرب، عطیه، «بررسی وجود رابطه بین علت زن‌سرپرست شدن خانوار و فقر در خانوارهای زن‌سرپرست»، مجلس و راهبرد، دوره ۳۲، شماره ۱۲۱، ۱۴۰۴ش.
  • قربانی، فریدون و همکاران، « فراتحلیل نیازها و اولویت‌های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه‌شناختی»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، دوره ۱۹، شماره ۷۲، ۱۳۹۸ش.
  • کرکی، علی‌ بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل‌البیت، ۱۴۱۱ق.
  • محمدی، زهرا، زنان سرپرست خانوار، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، ۱۳۸۵ش.
  • مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۷۵، ۱۳۷۵ش.
  • مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۹۵، ۱۳۷۵ش.
  • مظلوم‌زاده، آمنه و همکاران، «بررسی فقهی حقوقی حضانت کودک از طرف مادر؛ چالش‌ها و راهکارها»، فصلنامه مطالعات میان‌رشته‌ای فقه، دوره ۲، شماره ۲، ۱۴۰۱ش.
  • موسوی سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الأحکام في بیان الحلال و الحرام، قم، السیّد عبدالاعلی السبزواری، ۱۴۱۳ق.
  • میرزای قمی، ابوالقاسم‌ بن محمدحسن ، جامع الشتات، تهران، کیهان، ۱۳۷۵ش.
  • نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکالم فی شرایع الاسلام، تهران، دار الکتب الاسالمیه، ۱۲۷۴ش.
  • Almeleh, N.; Soifer, S.; Gottlieb, N.; Gutierrez, L, “Women's achievement of empowerment through activism in the work place”, Affilia- journal of women and social work. Vol. 8(1), pp. 26-39, 1993.
  • Bashir Dar, Tariq (2018) “Sicio-economic position of the female headed household of jammmu and keshmir with special reference to district”, International Journal for Technological Research in Engineering, Vol. 11(5), pp. 4455-4458, 2018.
  • Davis, C, “Role occupancy, quality and psychological distress among Caucasian and African American women”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 26(1), pp. 83-89, 2010.
  • Fitzpatric, J. A.; Gomez, T. R, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 12(3), pp. 316-341, 1997.
  • Grube-Farrell, B, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 17(3), pp. 332-353, 2002.
  • Klasen, S.; Lechtenfeld, T.; Povel, F, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, World Development, No.71, pp.36-53, 2015.
  • Mc Whirter, E, Counseling for empowerment. Alexandria, VA: American Counseling Association, 1994.
  • Montoya, Á. J. A.; Teixeira, K. M. D, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, Social Indicators Research, No. 3, pp.1037-1063, 2017.
  • Mwangi, calolona, an assessment of impact of poverty on female headed household in kangemi, kenya, master thesis in n Gender and Development Studies of the University of Nairobi, 2017.
  • Parsons, R. J, “Specific practice strategies for empowermentbased practice with women: A study of two groups,” Affilia- journal of women and social work, Vol. 16(2), pp. 159-179, 2001.
  • Raheim, S.; Bolden, J, “Economic empowerment of lowincome women through self-employment programs”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 10(2), pp. 138-154, 1995.
  • Snehendu, B. K.; Catherin, A. P.; Chickering, K, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, Social science and medicine, Vol. 46, pp. 1431-1460, 1999.
  • Zarhani, SH, “Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran”, Empowerment -Female-Headed-Household Of Epidemiology, Vol. 10(2), pp.48-55, 2011.