حق سلامتی زنان

از ویکی‌جنسیت

حق سلامتی زنان ؛ حق برخورداری زنان از رفاه و آسایش کامل روانی، جسمی و اجتماعی.

زنان در قیاس با مردان از آسیب‌پذیری بیشتری برخوردارند، میزان دسترسی و بهره‌مندی آنها از امکانات و خدمات کمتر بوده و از حیث فیزیولوژیکی و فرهنگی عهده‌دار نقش‌های همسری و مادری هستند که ایفای آنها در شرایطی می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد. از این‌رو توجه به حق سلامتی زن و مصونیت وی از تهدیدات، مورد تأکید اسلام و به تبع آن سازمان‌های جهانی بوده است.

مفهوم‌شناسی

سلامتی به‌معنی تندرستی، عافیت، بهبودی و صحت مزاج،[۱] امروزه مفهوم وسیعی یافته و به‌معنای داشتن رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و تنها به فقدان بیماری و یا نقص عضو محدود نمی‌شود.[۲] از طرفی ارتباط مستقیم سلامتی با حقوق بشر و کرامت انسان، آن را به شکل یک حق ویژه مطرح کرده است که نیازمند حمایت قانونی است.[۳] سلامتی همان‌گونه که با اعمال ارادی خود فرد (نظیر استعمال دخانیات و مصرف الکل) به خطر می‌افتد در نتیجه اعمال دیگران (خشونت، تهدید و محرومیت) نیز ممکن است با مشکل مواجه شود. از این‌رو قانون با ایجاد مانع و محدودیت،‌ نقش مهمی در بهره‌مندی افراد از این حق دارد. در شرایطی که تعصب‌های اجتماعی و تبعیض‌های جنسیتی، سلامتی زنان را بیشتر تهدید می‌کند، اهمیت حمایت‌های قانونی و فرهنگی از حق سلامتی زنان، دوچندان می‌شود.[۴]

وضعیت سلامت زنان در ایران و جهان

وضعیت سلامت در هر کشوری متأثر از بسترهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن کشور است. در این چارچوب، وضعیت سلامت زنان ایران نیز تابع شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ ویژۀ ایران است.[۵] امروزه سلامت زنان در ایران نسبت به ادوار گذشته و در قیاس با میانگین جهانی روبه‌رشد است، به‌عنوان مثال امید به زندگی زنان، از 57 سال در سال 1960م، به 79 سال در سال 2019م، افزایش یافته است که متخصصان با توجه به متوسط سن امید به زندگی در جهان (73 سال)، آن را مطلوب ارزیابی می‌کنند. به‌علاوه کاهش 90 درصدی میزان مرگ‌ومیر مادران هنگام زایمان در سال‌های 2000 تا 2017م، نیز روند رو به رشد سلامت زنان در ایران را نشان می دهد.[۶] این در حالی است که در آمریکا میزان مرگ‌ومیر مادران باردار در سال‌های 1999 – 2019م، دو برابر شده است.[۷]

سلامت زنان در رویکردهای فمینیستی

تحلیل‌های فمنیستی، سلامتی زنان را دارای ابعاد مختلفی می‌دانند از جمله: سلامت ذهنی، سلامت فیزیکی، سلامت شغلی، سلامت معنوی، سلامت عاطفی، سلامت محیط زندگی و سلامت اجتماعی. آنها معتقدند یکی از موانع مهم در دستیابی زنان به حق سلامتی، وجود نابرابری و شکاف جنسیتی است،[۸] زیرا سلامتی زنان به تعاملات پیچیده بین بیولوژی فردی، رفتار بهداشتی و زمینه‌های خاص تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زندگی زنان بستگی دارد. علاوه بر موارد خاص فیزیولوژیکی زنان، نابرابری‌های بهداشتی- درمانی[۹] و وظایف چندگانه زنان که متأثر از عوامل اجتماعی- فرهنگی است، سلامتی آنها را متأثر می‌سازد. با این وجود مطالعات پزشکی، بیشتر معطوف به مسائل مردان است تا زنان. به‌عنوان مثال مطالعات خاص درباره خطرات شغلی بیشتر متوجه مشاغلی بوده که مردان در آنها اکثریت دارند و خطرات مشاغلی که سلامتی زنان را تهدید می‌کند، عمدتاً نادیده گرفته شده‌اند و یا به تفاوت‌های میان نیازهای بهداشتی زنان و مردان توجهی نشده است.[۱۰] در این میان، خشونت جسمی، جنسی و روانی علیه زنان یکی از معضلات بزرگ بهداشتی در بسیاری از کشورهای جهان است که پیامدهای منفی متعددی برای سلامتی زنان دارد،[۱۱] اما تنها بعد از تلاش گروه‌های هوادار آزادی زنان و تشکیل خانه‌های امن، مورد توجه محققان وزارت بهداشت قرار گرفته است.[۱۲] به همین نحو مسائلی مانند برنامه‌های مایه‌کوبی ناکافی و نامناسب برای دختران و کم‌توجهی به بیماری‌هایی که عمدتاً زنان دچار آن می‌شوند[۱۳] و مشکلاتی مانند نبود تسهیلات برای نگه‌داری از کودکان خردسال در زمان مراجعه مادران به مراکز درمانی، طرز برخورد پزشکان و مشکل بودن تعامل زنان با آنها، مواردی است که از عدم وجود برابری در برخورداری از خدمات بهداشتی، حکایت می‌کند و سلامتی زنان را تهدید می‌کند.[۱۴]

سلامت زنان در نگاه فقهی

وظیفه اصلی زن در ازدواج، تمکین خاص از شوهر بوده و مرد مجاز به هر نوع کامروایی مشروع از زن است. در این روابط، زن به‌دلیل ضعف قدرت جسمانی و آموزه‌های فرهنگی، از امکان تصمیم‌گیری و کنترل چندانی برخوردار نیست و اگر شوهر به وضعیت و موانع موجود، بی‌توجه باشد، سلامتی زن با مشکل مواجه می‌شود. بر این ‌اساس زمانی که حفظ سلامتی زن در تزاحم با حقوق شوهر است، اسلام اولویت را به حق سلامتی زن داده است.[۱۵] به‌عنوان مثال زن در صورت عدم تمکین، ناشزه محسوب شده و حق وی در برخورداری از نفقه سلب می‌شود، اما در مواردی با وجود عدم تمکین، ناشزه محسوب نمی‌شود.[۱۶] این استثنائات عبارت است از وجود مانع شرعی مانند حیض، نفاس و روزه واجب و عذرهای پزشکی همچون بیماری‌های واگیردار در مرد مانند سوزاک و سیفلیس.[۱۷] آیات قرآن نیز با تأکید بر ممانعت از نزدیکی با زنان در ایام حیض و نفاس، حق سلامتی زن در ازدواج را به رسمیت شناخته است.[۱۸] بنابراین در صورتی که زن بیمار باشد و رابطه جنسی سبب تشدید بیماري وی شود و یا چنین رابطه‌اي مستلزم ایراد ضرر و مشقتی شود که نوعاً قابل تحمل نیست، می‌تواند از نزدیکی خودداري کند، همچنین در صورتی که زن از نظر جسمانی، ضعیف و نحیف بوده و تاب مقاربت با شوهر را نداشته باشد.[۱۹] علاوه بر این در سایر مواردي که به‌دلیل بیماري زن، پزشک آمیزش را براي وي ممنوع اعلام می‌کند، دستور پزشک عذر موجه محسوب می‌شود.[۲۰] به همین نحو مجاز ندانستن زنا [۲۱] بر اساس منابع شرعی، مورد دیگری از توجه به حق سلامتی زن است؛ زیرا یکی از عوارض داشتن شرکای جنسی متعدد و بدون ضابطه، شیوع بیماری‌های مقاربتی در جامعه است و اگر مردی به این عمل مبادرت داشته باشد، حق سلامتی زن تضییع می‌شود.[۲۲] همچنین در صورتی که بارداری، سلامتی مادر را به خطر بیندازد، جلوگیری از بارداری و یا سقط جنین مجاز شمرده می‌شود.[۲۳]

قوانین مربوط به سلامت زنان

قانون مدنی در ماده‌های 1127،[۲۴] 1108 [۲۵] و 1115[۲۶] به حق سلامتی زن توجه داشته است و قانون مجازات اسلامی، مجازات‌هایی را برای تضییع این حق وضع کرده که عبارت است از: صدمه وارد کردن به زن در حین رابطه جنسی، چنانچه موجب پاره‌شدن بافت‌‌های حائل میان واژن و مقعد و یا بافت‌‌های میان واژن و مثانه شود، تحت عنوان «افضا» جرم‌انگاری شده است و مردی که حین رابطه جنسی، باعث این آسیب به زن شود، محکوم به پرداخت دیه یا ارش[۲۷] خواهد شد.[۲۸] به همین نحو ختنه زنان و از بین بردن قدرت باروری یا لذت جنسی در آنها جرم‌انگاری شده است.[۲۹] در این میان افزایش تعداد زنان مبتلا به ویروس ایدز که اغلب از طریق شوهران دارای شرکای جنسی متعدد و یا معتاد تزریقی، مبتلا شده‌اند و نبود قوانین لازم در این موارد، آسیب‌های جسمی و روحی زیادی برای زنان به همراه داشته است. جرم‌انگاری رفتارهای انتقال دهنده ویروسHIV یا گنجاندن شروط محدود کننده مانند گواهی سلامت برای طرفین در ازدواج دوم می‌تواند مانع تضییع این حق در زنان شود.[۳۰] امروزه زنان با استناد به ماده 1130 قانون مدني[۳۱] و اثبات عسر و حرج ناشی از تضییع حق سلامتی می‌توانند از طریق دادخواست طلاق، سلامتی خود را حفظ کنند.[۳۲]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب.
  2. محسنی، جامعه‌شناسی پزشکی، 1376ش، ص46.
  3. آذری و بهرامی، «توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست‌گذاری‌های کلان و خرد»، 1399ش، ص530.
  4. رحیمی سجاسی، تبیین فرایند مواجهه زنان با شکاف هنجارهای عرفی و موازین شرعی در ارتباط با حقوق خود در نقش همسری، 1398ش، ص77.
  5. سیف افجه‌ای، «مقایسه جایگاه زنان ایران و منطقه»، وب‌سایت مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی.
  6. [۱]«بررسی وضعیت زنان در ایران»، وب‌سایت صعود.
  7. [۲]«افزایش دو برابری نرخ مرگ و میر مادران باردار در آمریکا»، خبرگزاری مهر.
  8. آذری و بهرامی، «توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست‌گذاری‌های کلان و خرد»، 1399ش، ص535-536.
  9. ودادهیر و دیگران، «سلامت زنان از منظر مجلات بهداشت و سلامت در ایران: تحلیل محتوای مجلات منتخب علمی-پژوهشی بهداشت و سلامت»، 1387ش، ص135.
  10. آبوت و والاس، جامعه‌شناسی زنان، 1393ش، ص138.
  11. قهاری و همکاران، «سلامت روان زنان قربانی همسر آزاری»، 1385ش، ص58.
  12. آبوت و والاس، جامعه‌شناسی زنان، 1393ش، ص239-240.
  13. ودادهیر و دیگران، «سلامت زنان از منظر مجلات بهداشت و سلامت در ایران: تحلیل محتوای مجلات منتخب علمی-پژوهشی بهداشت و سلامت»، 1387ش، ص135.
  14. آبوت و والاس، جامعه‌شناسی زنان، 1393ش، ص147.
  15. رحیمی سجاسی و دیگران، «نقدی بر رویکرد اقتصاد محور قوانین خانواده: تبیین خلاهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن در خانواده»، 1398ش، ص37.
  16. قانون مدنی، ماده 1127.
  17. گرجی و دیگران، بررسی تطبیقی حقوق خانواده، 1392ش، ص197.
  18. سوره بقره، آیه 222.
  19. نجفی، جواهر الکلام، 1365ش، ص312.
  20. محقق داماد، تحليل فقهي حقوق خانواده، 1387ش، ص294- 295.
  21. سوره اسراء، آیه 32.
  22. رحیمی سجاسی و دیگران، «نقدی بر رویکرد اقتصاد محور قوانین خانواده: تبیین خلاهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن در خانواده»، 1398ش، ص38.
  23. خمینی، استفتائات امام خمینی، 1392ش، ص427-428.
  24. قانون مدنی، ماده 1127.
  25. قانون مدنی، ماده 1108.
  26. قانون مدنی، ماده ۱۱۱۵.
  27. قانون مجازات اسلامی، ماد‌ه ۴۴۹.
  28. قانون مجازات اسلامی، ماده660 ؛ 659.[۳]
  29. قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۶۳؛ ماده 706، 707 و 708.
  30. احسان‌پور، «ايدز و حقوق کیفری»، 1387ش، ص141.
  31. قانون مدنی، ماده 1130.
  32. رحیمی سجاسی، تبیین فرایند مواجهه زنان با شکاف هنجارهای عرفی و موازین شرعی در ارتباط با حقوق خود در نقش همسری، 1398ش، ص79.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آبوت، پاملا و والاس، کلر، جامعه‌شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران، نی، 1393ش.
  • آذری، هاجر و بهرامی، لیلا، «توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست‌گذاری‌های کلان و خرد»، در زن در توسعه و سیاست، شماره 4، دوره 18، زمستان 1399ش.
  • احسان‌پور، سیدرضا، «ايدز و حقوق کیفری»، در فصلنامه حقوق پزشکی، شماره 5، سال 2، 1387ش.
  • «افزایش دو برابری نرخ مرگ و میر مادران باردار در آمریکا»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 17 تیر 1402ش.
  • «بررسی وضعیت زنان در ایران»، وب‌سایت صعود، تاریخ درج مطلب: 13بهمن 1402ش.
  • خمینی، روح‌الله، استفتائات امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1392ش.
  • سیف افجه‌ای، معصومه، «مقایسه جایگاه زنان ایران و منطقه»، وب‌سایت مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تاریخ درج مطلب: 3 اسفند 1401ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 1 مهر 1403ش.
  • رحیمی سجاسی، مریم، تبیین فرایند مواجهه زنان با شکاف هنجارهای عرفی و موازین شرعی در ارتباط با حقوق خود در نقش همسری، پایان‌نامه دوره دکتری، تهران، دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، 1398ش.
  • رحیمی سجاسی، مریم و دیگران، «نقدی بر رویکرد اقتصادمحور قوانین خانواده: تبیین خلأهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن»، در پژوهش‌نامه اسلامی زنان و خانواده، شماره 14، سال 17، بهار 1398ش.
  • قانون مدنی
  • قانون مجازات اسلامی.
  • قهاری، شهربانو و دیگران، «سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری»، در مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان، شماره 4، دوره 8، زمستان 1385ش.
  • گرجی، ابوالقاسم و دیگران، بررسی تطبیقی حقوق خانواده، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1392ش.
  • محسنی، منوچهر، جامعه‌شناسی پزشکی، تهران، طهوری، 1376ش.
  • محقق داماد، سیدمصطفی، تحليل فقهي حقوق خانواده، قم، علوم اسلامی، چاپ پانزدهم، 1372ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهرالكلام في شرح شرايع الاسلام، تهران، المكتبه الاسلاميه، چاپ دوم، 1365ش.
  • ودادهیر، ابوعلی و دیگران، «سلامت زنان از منظر مجلات بهداشت و سلامت در ایران (تحلیل محتوای مجلات منتخب علمی-پژوهشی بهداشت و سلامت)»، در پژوهش زنان، شماره 2، دوره 6، تابستان 1387ش.