Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}
}}
== زندگینامه ==
== زندگینامه ==
== آثار ایونلی فاکس کلر ==
1983 A Feeling for the Organism: The Life and Work of Barbara McClintock. Freeman ISBN 0-805-07458-9[16]
1985 Reflections on Gender and Science. Yale University Press ISBN 0-300-06595-7(تأملاتی در مورد جنسیت و علم)
1989 Three cultures : fifteen lectures on the confrontation of academic cultures, The Hague : Univ. Pers Rotterdam
1992 Secrets of Life/Secrets of Death: Essays on Language, Gender and Science. Routledge(رازهای زندگی/رازهای مرگ: مقالاتی درباره زبان، جنسیت و علم)
1995 Refiguring Life: Metaphors of Twentieth-century Biology. The Wellek Library Lecture Series at the University of California, Irvine. Columbia University Press ISBN 0-231-10205-4
1998 Keywords in Evolutionary Biology (co-edited with Elisabeth Lloyd). Harvard University Press (reprinted 1998 ISBN 0-674-50313-9).
2000 The Century of the Gene. Harvard University Press ISBN 0-674-00825-1[17][18]
2002 Making Sense of Life : Explaining Biological Development with Models, Metaphors, and Machines. Harvard University Press ISBN 0-674-01250-X
2010 The Mirage of a Space between Nature and Nurture. Duke University Press ISBN 0-822-34731-8
A
== دیدگاه‌ها ==
== دیدگاه‌ها ==
یکی از افرد موثر در [[معرفت‌شناسی فمینیستی]]، ایونلی فاکس کلر است که با [[سوزان بوردو]] و [[سندرا هاردینگ]] همنظر هستند. معرفت‌شناسی معاصر که پایه اساسی علوم تجربی است، بر تمایز قاطع میان عالِم و عالَم یا ذهن و طبیعت و به دیگر سخن میان فاعل شناسایی و متعلق آن تأکید می‌ورزد. این تفکیک که از ویژگی‌های بنیادی معرفت‌شناسی مدرن است، در دوره‌های ماقبل مدرن وجود نداشته است. زیرا اندیشه‌های حاکم بر دوران پیش از مدرن، جهان را یک ارگانیسم زنده پنداشته و انسان جزئی از این ارگانیسم تلقی می‌شده است. در نتیجه چنین تفکری جهان به صورت روحانی و معنادار درک می‌شد. در حالی که این تصویر در دوران مدرن دگرگون گشت.  
یکی از افرد موثر در [[معرفت‌شناسی فمینیستی]]، ایونلی فاکس کلر است که با [[سوزان بوردو]] و [[سندرا هاردینگ]] همنظر هستند. معرفت‌شناسی معاصر که پایه اساسی علوم تجربی است، بر تمایز قاطع میان عالِم و عالَم یا ذهن و طبیعت و به دیگر سخن میان فاعل شناسایی و متعلق آن تأکید می‌ورزد. این تفکیک که از ویژگی‌های بنیادی معرفت‌شناسی مدرن است، در دوره‌های ماقبل مدرن وجود نداشته است. زیرا اندیشه‌های حاکم بر دوران پیش از مدرن، جهان را یک ارگانیسم زنده پنداشته و انسان جزئی از این ارگانیسم تلقی می‌شده است. در نتیجه چنین تفکری جهان به صورت روحانی و معنادار درک می‌شد. در حالی که این تصویر در دوران مدرن دگرگون گشت.