خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
آدلین ویرجینیا استیون ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ در لینگستون جنوبی در لندن به دنیا آمد. نام کوچکش را از نام عمهی مادرش برداشته بودند اما به دلیل درگذشت دردناک این زن هیچکس او را آدلین صدا نزد و به این ترتیب او به نام وسطش یعنی ویرجینیا مشهور شد. خانوادهی استیون خانوادهی سرشناسی بودند. مادرش زنی بسیار زیبا بود که مانند سایر خواهرانش بهعنوان مدل نقاشی و عکاسی فعالیت میکرد. بسیاری میگویند ویرجینیا چهره را از مادرش به ارث برده بود و در روزگار جوانی او را با چهرهای نیمه اشرافی و پریشان توصیف میکردند. پدر ویرجینیا هم مرد مشهوری بود و به این ترتیب دخترک در فضایی بزرگ شد که پر از ارتباطات مؤثر با روشنفکران، نقاشان، هنرمندان و طبقات بالای جامعه انگلستان از نظر فرهنگی و اجتماعی بود. | آدلین ویرجینیا استیون ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ در لینگستون جنوبی در لندن به دنیا آمد. نام کوچکش را از نام عمهی مادرش برداشته بودند اما به دلیل درگذشت دردناک این زن هیچکس او را آدلین صدا نزد و به این ترتیب او به نام وسطش یعنی ویرجینیا مشهور شد. خانوادهی استیون خانوادهی سرشناسی بودند. مادرش زنی بسیار زیبا بود که مانند سایر خواهرانش بهعنوان مدل نقاشی و عکاسی فعالیت میکرد. بسیاری میگویند ویرجینیا چهره را از مادرش به ارث برده بود و در روزگار جوانی او را با چهرهای نیمه اشرافی و پریشان توصیف میکردند. پدر ویرجینیا هم مرد مشهوری بود و به این ترتیب دخترک در فضایی بزرگ شد که پر از ارتباطات مؤثر با روشنفکران، نقاشان، هنرمندان و طبقات بالای جامعه انگلستان از نظر فرهنگی و اجتماعی بود. | ||
با وجود این خانوادهی استیون هم اعتقادی به تحصیلات عالی دختران نداشتند و به این ترتیب او و خواهرش ونسا نزد مادر و اطرافیان و در کتابخانهی پدر آموزش دیدند. کتابخانهی پدر ویرجینیا پر از آثار مهم جهان بود و به این ترتیب او تبدیل به دختری با دانش و ذکاوت زیاد شده بود. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و اولین داستانهایش را در پنج سالگی نوشته است. او در ۱۵ سالگی موفق شد به کالج پادشاهی لندن برود و تا نوزدهسالگی در آنجا درس خواند. زندگی ویرجینیا تا سیزدهسالگی زندگی آرامی بود تا آنکه مادرش براثر بیماری درگذشت و این آغازی بر آشفتگیهای روحی او شد. | با وجود این خانوادهی استیون هم اعتقادی به تحصیلات عالی دختران نداشتند و به این ترتیب او و خواهرش ونسا نزد مادر و اطرافیان و در کتابخانهی پدر آموزش دیدند. کتابخانهی پدر ویرجینیا پر از آثار مهم جهان بود و به این ترتیب او تبدیل به دختری با دانش و ذکاوت زیاد شده بود. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و اولین داستانهایش را در پنج سالگی نوشته است. او در ۱۵ سالگی موفق شد به کالج پادشاهی لندن برود و تا نوزدهسالگی در آنجا درس خواند. زندگی ویرجینیا تا سیزدهسالگی زندگی آرامی بود تا آنکه مادرش براثر بیماری درگذشت و این آغازی بر آشفتگیهای روحی او شد.<ref>https://fidibo.com/books/author/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D9%88%D9%88%D9%84%D9%81</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مرگ مادر در در سال ۱۸۹۵ و مرگ خواهر ناتنی در سال ۱۸۹۷ روان ویرجینیا را به هم ریخت و او نتوانست این داغها را تحمل کند. او مبتلا به دوقطبی بود و از همین سالها بیماری در او شدت گرفت. او سالهای بین ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۴ را که به مرگ پدرش انجامید را سالهای تلخ و سیاه زندگی خودش میداند. آنچه بعدها مشخص شد این بود که او و خواهرش در کودکی مورد سوءاستفادهی جنسی برادر ناتنیشان هم واقع شده بودند که آثارش در روح او تا پایان عمر پیدا بود. | مرگ مادر در در سال ۱۸۹۵ و مرگ خواهر ناتنی در سال ۱۸۹۷ روان ویرجینیا را به هم ریخت و او نتوانست این داغها را تحمل کند. او مبتلا به دوقطبی بود و از همین سالها بیماری در او شدت گرفت. او سالهای بین ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۴ را که به مرگ پدرش انجامید را سالهای تلخ و سیاه زندگی خودش میداند. آنچه بعدها مشخص شد این بود که او و خواهرش در کودکی مورد سوءاستفادهی جنسی برادر ناتنیشان هم واقع شده بودند که آثارش در روح او تا پایان عمر پیدا بود. | ||
سوگهای زیاد و سپس همزمان شدن دوران زندگی او با جنگهای جهانی و مرگ تعداد زیادی از دوستان و بستگان باعث شد روح ویرجینیا هیچوقت فرصت التیام یافتن پیدا نکند و به این ترتیب او تا پایان عمر با این شیدایی درگیر بود و چند باری هم دست به خودکشی زد. | سوگهای زیاد و سپس همزمان شدن دوران زندگی او با جنگهای جهانی و مرگ تعداد زیادی از دوستان و بستگان باعث شد روح ویرجینیا هیچوقت فرصت التیام یافتن پیدا نکند و به این ترتیب او تا پایان عمر با این شیدایی درگیر بود و چند باری هم دست به خودکشی زد.<ref>https://fidibo.com/books/author/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D9%88%D9%88%D9%84%D9%81</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
حضور در خانوادهای سطح بالا و ارتباطات خانوادگی خوب باعث شد ویرجینیا علیرغم محروم شدن از فرصت تحصیل در دانشگاهی مانند کمبریج، فرصتی که برادرانش داشتند، نسبت به سایر دختران انگلیسی فرصتهای بیشتری داشته باشد. او در سال ۱۹۰۰ اولین نوشتهاش را برای ضمیمهی زنان مجلهی گاردین نوشت که دربارهی بازدیدش از هاورث بود. او برای ضمیمهی ادبی مجلهی تایمز هم مطلب مینوشت. | حضور در خانوادهای سطح بالا و ارتباطات خانوادگی خوب باعث شد ویرجینیا علیرغم محروم شدن از فرصت تحصیل در دانشگاهی مانند کمبریج، فرصتی که برادرانش داشتند، نسبت به سایر دختران انگلیسی فرصتهای بیشتری داشته باشد. او در سال ۱۹۰۰ اولین نوشتهاش را برای ضمیمهی زنان مجلهی گاردین نوشت که دربارهی بازدیدش از هاورث بود. او برای ضمیمهی ادبی مجلهی تایمز هم مطلب مینوشت. | ||
ویرجینیا وولف سه زندگینامه هم منتشر کرده است؛ نخستین زندگینامهاش را در سال ۱۹۰۸ با عنوان «خاطرات» منتشر شد و دو زندگی نامهی دیگر بعدها در ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ چاپ شدند. ویرجینیا همراه خواهرش ونسا بل که نقاش و طراح مشهوری بود و چندین نویسندهی دیگر که لئونارد وولف، همسر آيندهی ویرجینیا هم در جمع آنها حضور داشت حلقهی روشنفکری بلومزبری را راه انداخته بودند که برای زمانهی خودش بسیار پیشگام بود و مسائل سیاسی، فلسفی و اخلاقی زیادی در آن مطرح میشد. بیشتر اعضای این حلقه بعدها به نویسندگان، نقاشان و افراد مشهوری تبدیل شدند. | ویرجینیا وولف سه زندگینامه هم منتشر کرده است؛ نخستین زندگینامهاش را در سال ۱۹۰۸ با عنوان «خاطرات» منتشر شد و دو زندگی نامهی دیگر بعدها در ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ چاپ شدند. ویرجینیا همراه خواهرش ونسا بل که نقاش و طراح مشهوری بود و چندین نویسندهی دیگر که لئونارد وولف، همسر آيندهی ویرجینیا هم در جمع آنها حضور داشت حلقهی روشنفکری بلومزبری را راه انداخته بودند که برای زمانهی خودش بسیار پیشگام بود و مسائل سیاسی، فلسفی و اخلاقی زیادی در آن مطرح میشد. بیشتر اعضای این حلقه بعدها به نویسندگان، نقاشان و افراد مشهوری تبدیل شدند.<ref>https://fidibo.com/books/author/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D9%88%D9%88%D9%84%D9%81</ref> | ||
== دیدگاهها == | == دیدگاهها == |