ویرجینیا وولف

از ویکی‌جنسیت

آدلاین ویرجینیا وولف[۱] رمان‌نویس، مقاله‌ نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی.

آدلاین ( ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲– ۲۸ مارس ۱۹۴۱)، آثاری چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به‌سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشته تحریر درآورده است.

ویرجینا وولف در سال‌های بین دو جنگ جهانی از چهره‌های محافل ادبی لندن و از مهره‌های اصلی انجمن روشنفکری بلومزبری بود. او در طول زندگی بارها دچار بیماری روانی دوره‌ای شد و در نهایت در سال ۱۹۴۱ خودکشی کرد.

ویرجینیا وولف
اطلاعات شخصی
زاده ۲۵ ژانویهٔ ۱۸۸۲؛ کنزینگتون جنوبی، لندن، انگلستان
درگذشت ۲۸ مارس ۱۹۴۱ (۵۹ سال)؛ لوئیس، انگلستان
محل سکونت انگلیس
همسر لئونارد وولف ۱۹۴۱–۱۹۱۲
خدمات
دین بی دین
شغل نویسنده

زندگی‌نامه

اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم سال‌های تحولات بزرگی در جهان است. سال‌هایی که جنگ‌ جهانی اول و دوم رخ دادند و زندگی در جهان به شکل عجیبی تغییر کرد. یکی از این تغییرات مهم تغییر نقش زنان، از عناصر منفعل داخل خانه به عناصر فعال در زندگی اجتماعی بود. یکی از پیشگامان این مسیر زن نویسنده فمینیست انگلیسی، ویرجینیا وولف است. زنی که او را یکی از بهترین نویسندگان و کنشگران قرن بیستم می‌دانند که ایستاد و جنگید و جایگاهش را در دنیای مردانه‌ی اطرافش پیدا کرد. او به‌عنوان یک زن در پایان عصر ویکتوریا توانست جایگاهش را به‌عنوان یک مدرنیست به دست آورد.

  • سال‌های آغازین زندگی

آدلین ویرجینیا استیون ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ در لینگستون جنوبی در لندن به دنیا آمد. او سومین فرزند، در میان دو پسر و دو دختر پدر و مادرش بود. نام کوچکش را از نام عمه‌ی مادرش برداشته بودند اما به دلیل درگذشت دردناک این زن هیچ‌کس او را آدلین صدا نزد و به این ترتیب او به نام وسطش یعنی ویرجینیا مشهور شد. خانواده‌ی استیون خانواده سرشناسی بودند. مادرش جولیا استفن از زیبارویان مشهور زمان خود بود که در خانه‌اش محافل مشخص ادبی ترتیب می‌داد. کتابخانه‌ی معظم و ذوق آفرین لسی استفن در خانه محل پرورش ذوق ادب ویرجینیا بود. جولیا استفن مانند سایر خواهرانش به‌عنوان مدل نقاشی و عکاسی فعالیت می‌کرد. پدر ویرجینیا هم مرد مشهوری بود و به این ترتیب دخترک در فضایی بزرگ شد که پر از ارتباطات مؤثر با روشنفکران، نقاشان، هنرمندان و طبقات بالای جامعه انگلستان از نظر فرهنگی و اجتماعی بود.

فرزندان استفن؛ ویرجینیا، وانسا، توبی و آدریان همگی با مراقبت پدر و و مادرشان در کوشش‌های فکری خود تشویق می‌شدند اما بیشترین تاثیر پدر بر ویرجینیا بود. طی دروس روزانه، پدرش به ویرجینیا می‌آموخت که چگونه مطالب را با همه‌ی احساس خود بخواند و زیبائی نوشته‌ها را دریابد و تحسین کند. از پدرش آموخت که کلمات و عقاید نه فقط فوق العاده اهمیت دارند بلکه می‌توانند بی‌نهایت دلپذیر و افسون کننده باشند.[۲]

با وجود این خانواده‌ استیون هم اعتقادی به تحصیلات عالی دختران نداشتند و به این ترتیب او و خواهرش ونسا نزد مادر و اطرافیان و در کتابخانه‌ پدر آموزش دیدند. کتابخانه‌ی پدر ویرجینیا پر از آثار مهم جهان بود و به این ترتیب او تبدیل به دختری با دانش و ذکاوت زیاد شده بود. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و اولین داستان‌هایش را در پنج سالگی نوشته است. او در ۱۵ سالگی موفق شد به کالج پادشاهی لندن برود و تا نوزده‌سالگی در آنجا درس خواند. زندگی ویرجینیا تا سیزده‌ سالگی زندگی آرامی بود تا آنکه مادرش براثر بیماری درگذشت و این آغازی بر آشفتگی‌های روحی او شد.[۳]


  • افسردگی و بیماری دوقطبی

مرگ مادر در در سال ۱۸۹۵ و مرگ خواهر ناتنی در سال ۱۸۹۷ باعث به هم ریختگی روان ویرجینیا و منجر به اولین حمله از رشته حمله‌های عصبی ویرجینیا وولف شد. او مبتلا به دوقطبی بود و از همین سال‌ها بیماری در او شدت گرفت. او سال‌های بین ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۴ را که به مرگ پدرش انجامید را سال‌های تلخ و سیاه زندگی خودش می‌داند. آنچه بعدها مشخص شد این بود که او و خواهرش در کودکی مورد سوءاستفاده‌ی جنسی برادر ناتنی‌شان هم واقع شده بودند که آثارش در روح او تا پایان عمر پیدا بود.

سوگ‌های زیاد و سپس همزمان شدن دوران زندگی او با جنگ‌های جهانی و مرگ تعداد زیادی از دوستان و بستگان باعث شد روح ویرجینیا هیچ‌وقت فرصت التیام یافتن پیدا نکند و به این ترتیب او تا پایان عمر با این شیدایی درگیر بود و چند باری هم دست به خودکشی زد.[۴]

در مجموع، در تمام زندگی خود از بیماری روانی رنج می‌برد و چندین بار در بیمارستان روانی بستری شد و دست‌کم دوبار تلاش کرد خودکشی کند. به عقیده برخی روانپزشکان، بیماری او علائمی داشته که امروزه به عنوان اختلال دوقطبی تشخیص داده می‌شود و در آن زمان درمان موثری برای آن وجود نداشته است.

با وجود این بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱، موفق شد در دانشکده زنان کالج سلطنتی لندن درس‌هایی (گاه تا حد مدرک) در زبان یونانی، لاتین، آلمانی و تاریخ بگذراند که مقدمات آشنایی او را با بعضی از پیشگامان مدافع آموزش زنان مانند کلارا پیتر، جرج وار و لیلیان فیتفول فراهم کرد.[۵]

  • استقلال از خانواده

ویرجینیا پس از مرگ پدرش در ۲۲ سالگی‌اش (سال ۱۹۰۴)، بعد از آنکه توانست از زیر سلطه برادر ناتنی‌اش جورج داک‌ورت آزاد شود، استقلال تازه‌ای را تجربه کرد. برپایی جلسات بحث دوستانه همراه خواهرش ونسا، و برادرش توبی و دوستان آنها تجربه نو و روشنفکرانه‌ای برای آنها بود. در این جلسه‌ها سر و وضع و جنسیت افراد مهم نبود بلکه قدرت تفکر و استدلال آنها بود که اهمیت داشت.

علاوه بر این، ویرجینیا همراه خواهر و برادرش به سفر و کسب تجربه نیز می‌پرداخت. استقلال مالی ویرجینیا در جوانی و پیش از مشهور شدن، از طریق ارثیه مختصر پدرش، ارثیه برادرش، توبی که در سال ۱۹۰۶ بر اثر حصبه درگذشت و ارثیه عمه‌اش، کارولاین امیلیا استیون (که در کتاب اتاقی از آن خود بدان اشاره کرده است) به دست آمد.[۶]

چ

  • در دنیای نویسندگان

حضور در خانواده‌ای سطح بالا و ارتباطات خانوادگی خوب باعث شد ویرجینیا علی‌رغم محروم شدن از فرصت تحصیل در دانشگاهی مانند کمبریج، فرصتی که برادرانش داشتند، نسبت به سایر دختران انگلیسی فرصت‌های بیشتری داشته باشد. او در سال ۱۹۰۰ اولین نوشته‌اش را برای ضمیمه‌ی زنان مجله‌ی گاردین نوشت که درباره‌ی بازدیدش از هاورث بود. او برای ضمیمه‌ی ادبی مجله‌ی تایمز هم مطلب می‌نوشت.

ویرجینیا وولف سه زندگی‌نامه هم منتشر کرده است؛ نخستین زندگی‌نامه‌اش را در سال ۱۹۰۸ با عنوان «خاطرات» منتشر شد و دو زندگی نامه‌ی دیگر بعدها در ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ چاپ شدند. ویرجینیا همراه خواهرش ونسا بل که نقاش و طراح مشهوری بود و چندین نویسنده‌ی دیگر که لئونارد وولف، همسر آينده‌ی ویرجینیا هم در جمع آن‌ها حضور داشت حلقه‌ی روشنفکری بلومزبری را راه انداخته بودند که برای زمانه‌ی خودش بسیار پیشگام بود و مسائل سیاسی، فلسفی و اخلاقی زیادی در آن مطرح می‌شد. بیشتر اعضای این حلقه بعدها به نویسندگان، نقاشان و افراد مشهوری تبدیل شدند.[۷]

ویرجینیا در سال ۱۹۱۲ یعنی در سی‌سالگی با همسرش لئونارد وولف ازدواج کرد و پس از آن از نام همسرش استفاده کرد. به همین دلیل است که ما او را ویرجینیا وولف می‌شناسیم. لئونارد و ویرجینیا زندگی خوبی در کنار یکدیگر داشتند. یکی از کارهای مشترک این دو راه‌اندازی انتشاراتی بود که تلاش می‌کرد نوشته‌های نویسندگانی که افکار متفاوتی داشتند و ناشران آن روز چندان از انتشار کارهایشان استقبال نمی‌کردند را منتشر کنند. آن‌ها همچنین بسیاری از آثار غیر انگلیسی که آن زمان در این کشور وجود نداشت، مثلاً کلیه‌ی آثار فروید را ترجمه و منتشر کردند. بسیاری از آثار ویرجینیا هم از سمت همین انتشارات در بازار عرضه شد.

ویرجینیا زن متفاوتی بود و چندان استعدادی در کارهای خانه نداشت. یکی از جالب‌ترین خاطراتی که از او نقل می‌شود مربوط به تلاش برای حضور در کلاس آشپزی و تهیه پودینگ برای سرو دسر است که منجر به افتادن حلقه در پودینگ و بایگانی شدن پرونده‌ی زندگی ویرجینیا به‌عنوان یک آشپز و خانه‌دار قابل شد. موضوع دیگری که زندگی لئورنارد و ویرجینیا را بسیار تحت تأثیر قرار داده بود بیماری دوقطبی بانوی نویسنده بود. آنچه از خاطرات خودش بر می‌آيد لئونارد تلاش زیادی برای بهبود همسرش کرد و در تمام مراحل بیماری همراه او بود اما در نهایت نتوانست ویرجینیا را نجات دهد، رنج درون و جهان آشفته‌ی بیرون او را تسلیم خود کرد.[۸]

خودکشی و مرگ ویرجینیا

سال ۱۹۴۱ جنگ جهانی دوم هنوز در جریان بود و روح حساس و بیمار ویرجینیا دیگر نمی‌توانست شرایط را تاب بیاورد. او پس از پایان دادن به کتاب بین دو پرده نمایش در بیست و هشتم مارس به رودخانه اوز در شهر لوس ساسکس شرقی رفت و با جیب‌های پر از سنگ به «رودخانه اوز» در «رادمال» رفت و خود را غرق کرد. جسد او را هفته‌ها بعد در پایین رودخانه از آب گرفتند.

جسد او در روز ۲۱ آوریل در حضور همسرش لئونارد سوزانده شد و خاکسترش در سایه درختی در باغچه‌ای به خاک سپرده شد. به این ترتیب، ویرجینیا در سال ۱۹۴۱، در سن ۵۹ سالگی، خود را در رود اوز در شهرک لوئیس غرق کرد و به زندگی‌اش پایان داد. [۹]

این نویسنده پیش از خودکشی نامه‌ای برای همسرش نوشت که آن را یکی از عاشقانه‌ترین و زیباترین نامه‌های تاریخ می‌دانند و ارزش ادبی بالایی دارد. در جمله‌ی پایانی نامه خطاب به لئونارد آمده است:‌ «من فکر نمی‌کنم هیچ دونفری در جهان به اندازه‌ای که من و تو خوشبخت بودیم خوشبخت بوده‌ باشند.»[۱۰]

دیدگاه‌ها

ویرجینیا را زنی ساکت و عمیق توصیف می‌کنند. دختری با پشتکار زیاد که اهل مبارزه بود. او به دنیایی بهتر برای زنان می‌اندیشید و معتقد بود زنان حق دارند بنویسند، شعر بگویند، به دانشگاه بروند و تلاش می‌کرد وارد روابطی که او را در نقش جنس دوم قرار می‌داد نشود. او معتقد بود مرزهای جنسیتی‌ای که آن روز در جامعه انگلستان وجود داشتند ارتباطی به ذات زن بودن نداشت و بیشتر از مسائل اجتماعی نشئت می‌گرفت.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که او بر آن تأکید داشت اهمیت استقلال مالی زنان بود. ویرجینیا بعدها در سال ۱۹۲۹ در کتاب «اتاقی از آن خود» این موضوع را شرح داد. او معتقد بود زنان برای اینکه بتوانند بنویسند به اتاقی از آن خود و درآمد احتیاج دارند. استقلال مالی ویرجینیا در آغاز از طریق ارثیه برادرش و پول‌هایی که پدرش و همچنین عمه‌اش کارولاین امیلیا استیون برایش به‌جا گذاشته‌ بودند تأمین شد و بعدها هم کار نشر کتاب و فروش کتاب‌های خودش توانست استقلال مالی او را تأمین کند.

اثر دیگری از این نویسنده که اندیشه‌‌ها و نظرات فمینیستی او را به‌خوبی تصویر می‌کند خانم دلوی است. در این داستان که در سال ۲۰۰۵ در فهرست ۱۰۰ رمان برتر زبان انگلیسی در قرن بیستم قرار گرفته است یک روز از زندگی یک زن اشرافی از نگاه خود او ترسیم شده است. این اثر یکی از کتاب‌های اثرگذار جنبش فمینیسم در انگلستان است. [۱۱]

نقد

بازخوانی نوع نگاه و افکار ویرجینیا وولف با توجه به شرایط محیطی رشد یافته و ملاحظات خانوادگی او، حاکی از وجود سایه سنگین و تأثیرات قطعی محیط پیرامونی وی بر نوع افکارش می‌باشد. علاوه بر آنکه می‌توان مسئله پیشفرض‌های او را دخیل در آثار و نظریاتش دانست. همچنین نگاه خاص و محدود معاصر به زن و تک بعدی و در مواردی منحصر در وجه جنسیتی، به وضوح در مجموع آثار و زندگی ویرجینیا، قابل مشاهده است.


ویرجینیا به مسئلهٔ برابری زنان با مردان در ازدواج پرداخته است و در رمان به سوی فانوس دریایی به طرز خلاقانه‌ای به نابرابری موجود در ازدواج والدین خود اشاره می‌کند. اما منتقدان وی نیز معتقدند شخصیت‌های این رمان بر اساس والدین خود او ساخته و پرداخته شده‌اند. [۱۲]

آثار

ویرجینیا وولف، از چهره‌های اصلی و الهام‌بخش جنبش انتقادی فمینیسم است که آثار او تاکنون توجه گسترده و تفسیرهای مختلفی را برانگیخته است. آثار او تاکنون به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده‌اند. برخی آثار او عبارتند از:

  • به سوی فانوس دریایی
  • موج‌ها
  • خانم دالاوی
  • فانوس دریایی
  • اتاقی از آن خود
  • زنی در قاب آیینه
  • اندیشه هایی درباب صلح هنگام حمله هوایی
  • سال‌ها
  • بانو در آینه
  • سفر به بیرون
  • شب و روز
  • سه گینی
  • بین دو پرده نمایش
  • فلاش
  • ارلاندو
  • اتاق جیکوب
  • رهایی
  • دوشس و جواهرفروش
  • مُرده ریگ
  • یک تصویر
  • باغ ارواح
  • نقش روی دیوار
  • خانه اشباح
  • باغ ارواح
  • زن سی ساله
  • خیزاب ها
  • دوشنبه یا سه شنبه
  • آبی و سیز و آبی
  • دوشس خاموش

در رسانه

  • فیلم ساعت‌ها؛ ساخته استفن دالدری

محصول سال 2002 با بازی نیکول کیدمن در نقش ویرجینیا وولف [۱۳]

فعالیت و تأثیرات

  • راه اندازی انتشارات هوکارث در سال ۱۹۱۷؛ انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن زمان (از جمله کاترین منسفیلد و تی. اس. الیوت) را منتشر کرد.
  • تشکیل حلقه‌ی روشنفکری بلومزبری
  • بهره از سبک سیال ذهن، در نگارش.
  • نقش تأثیرگذار کتاب «اتاقی از آن خود» وولف؛

تدریس اثر مذکور، در کلاس‌های آیین نگارش پایه‌های مختلف تحصیلی دانشگاهی، علاوه بر اهمیت شیوه نگارشی آن، این کتاب ویژگی‌های نثر مدرنیستی را در مقاله‌نویسی وارد کرده و سبک جدیدی ایجاد کرده است. گذشته از این، اتاقی از آن خود را شکل دهنده جریان نظری فمینیستی و به طور خاص نقد ادبی فمینیستی می‌دانند. [۱۴]

جملات برگزیده

جملات برگزیده ویرجینیا وولف:

  • اگر حقیقت را در مورد خود نگویید، نمی‌توانید آن را درباره دیگران بیان کنید.
  • چرا زنان برای مردان خیلی بیشتر از مردان برای زنان جذابند؟
  • زن در بزرگ‌ترین بخش از تاریخ گمنام بوده است.
  • بزرگان هیچ‌گاه در قبال آن‌چه انجام می‌دهند، مسئول نیستند.
  • گذشته هر کس همچون صفحه‌های کتابی که از حفظ می‌داند، او را در برمی‌گیرد و دوستانش تنها می‌توانند سرتیترها را بخوانند.
  • من به عنوان یک زن وطنی ندارم، سرزمین منِ زن تمام دنیا است.
  • ارزش‌های زنان با ارزش‌های مردان فرق دارد اما در عین حال این ارزش‌های مردانه است که برنده می‌شود.
  • یک زن اگر می‌خواهد داستان‌پردازی کند باید هم پول داشته باشد و هم اتاقی از آن خود.
  • در دنیای کنونی، ما پیوسته از آدم‌ها طلب می کنیم خودشان باشند، در حالی‌که مدام با توقعات‌مان خلافش را می‌خواهیم ... .

جستارهای وابسته

پانویس

منبع

  • ویرجینیا وولف (۱۳۸۴)، «مقدمه مترجم»، در مژده دقیقی، اتاقی از آن خود، ترجمهٔ صفورا نوربخش، انتشارات نیلوفر
  • Jones, Josh. "Virginia Woolf's Handwritten Suicide Note: A Painful and Poignant Farewell (1941)". Open Culture. Retrieved 28 August 2013
  • Rose, Phyllis (1986). Woman of Letters: A Life of Virginia Woolf. Routledge. p. 243. ISBN 0-86358-066-1. Retrieved 24 September 2008
  • lib.ir