Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۸: خط ۳۸:


==نقد دیدگاه==
==نقد دیدگاه==
خانم احمدی وجود قانون حجاب در جامعه اسلامی را از عوامل ایجاد دیدگاه جنسی و آذیت و آزار خیابانی میداند و تاکید میکند که افزایش مساله آزار جنسی رابطخ مستقیمی با حجاب زنان دارد.این در حالی است که مساله افزایش خشونت جنسی و آزرهای جنسی در کشورهایی که مساله پوشش و حجاب اصلا مطرح نیست بسیار بیشتر است افزایش خشونتهای خانگی و آزراهای جنسی طبق آمارهای جهانی حتی با تعریف متفاوتی که از خشونت در ایران و غرب است نشان از این مساله دارد که آزادی پوشش هیچ اثری در کاهش میزان خشونت جنسی نداشته است.از طرفی راهکار قانونی به تنهایی اگر مکفی بود با تغییر هر روز قوانین در غرب بادی شاهد کاهش آمار خشونت، آزار جنسی، استحکام خانواده....باشیو در حالی که چنین نیست.باید توجه داشت آنجه موجب تغییر و بهبود وضعیت زن مسلمان ایرانی میشود راهکار قانونی به تنهایی نمیست بلکه تغییر نوع نگرش، باور بینش و رفتار زن مسلمان نسبت به مسائل پیش رو است که میتواند زمینه ساز رهایی از مسائل و مشکلات باشد.باید توجه داشت تفسیر آموزههای اسلام بر اساس مبانی و اصول از پیش تعیین شده و یا تفسیر بر اساس مبانی دنیای مدرن و پست مدرن نه تنها زن مسلمان ایرانی را رها نمیکند بلکه هر وز او را بیشتر به یوغ ستم میسپارد همچنان که زن غربی هر زوز عصبانی تر خشمگین تر و نا امید تر از قبل به ساختارها دین، عقاید و باورهای پیش خود میتازد به امید روزی بهتر.
خانم احمدی وجود قانون حجاب در جامعه اسلامی را از عوامل ایجاد دیدگاه جنسی و آذیت و آزار خیابانی میداند و تاکید میکند که افزایش مساله آزار جنسی رابطه مستقیمی با حجاب زنان دارد.این در حالی است که مساله افزایش خشونت جنسی و آزرهای جنسی در کشورهایی که مساله پوشش و حجاب در آنهااصلا مطرح نیست بسیار بیشتر است افزایش خشونتهای خانگی و آزراهای جنسی طبق آمارهای جهانی حتی با تعریف متفاوتی که از خشونت در ایران و غرب است نشان از این مساله دارد که آزادی پوشش هیچ اثری در کاهش میزان خشونت جنسی نداشته است.از طرفی راهکار قانونی به تنهایی اگر مکفی بود با تغییر هر روز قوانین در غرب باید شاهد کاهش آمار خشونت، آزار جنسی، استحکام خانواده....باشیم در حالی که در واقعیت چنین نیست.باید توجه داشت آنجه موجب تغییر و بهبود وضعیت زن مسلمان ایرانی میشود راهکار قانونی به تنهایی نیست بلکه تغییر نوع نگرش، باور بینش و رفتار زن و مرد مسلمان نسبت به مسائل پیش رو است که میتواند زمینه ساز رهایی از مسائل و مشکلات باشد.باید توجه داشت تفسیر آموزههای اسلام بر اساس مبانی و اصول از پیش تعیین شده و یا تفسیر بر اساس مبانی دنیای مدرن و پست مدرن نه تنها زن مسلمان ایرانی را رها نمیکند بلکه هر وز او را بیشتر به یوغ ستم میسپارد همچنان که زن غربی هر روز عصبانی تر خشمگین تر و نا امید تر از قبل به ساختارها دین، عقاید و باورهای پیش خود به امید دنیای بهتر میتازد.
آنچه موجب شده است که خانم خراسانی و دوستان ایشان قوانین اسلام را در تضاد با شخصیت و هویت زن ایرانی بدانند نوع نگاه ایشان به مسائل مطرح شده در اسلام است.جزیره ای دیدن مساله زن و همچنین انتخاب گزینشی بین احکام و قوانین موجب شده تا نگاه غلط خویش را به تمام آنچه در اسلام است سرایت داده و برای رهایی از آنچه ستم و ظلم دیده میشود به قوانین شریعت و دید بتازند.این در حالی است که حل مساله زن در گرو نگاه شبکه ای و مهندسی به مساله زن است. ﻫﻤﻪي فعالیتهای ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﻛﻪ در زﻣﻴﻨﻪي زن و ﻣﺴﺄﻟﻪي زن در ﻛﺸﻮر وﺟﻮد دارد - از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻘﻮﻗﻰ و ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ و ﻓﻘﻬﻰ  ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺮاﻳﻰ، ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻋﺎﻃﻔﻰ، ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ ﻛﻪ در زﻣﻴﻨﻪي زن ﻣﻄﺮح اﺳﺖ - باید ﺷﻜﻞ ﺳﻴﺴﺘﻤﻰ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، باید ﻫﻨﺪﺳﻪي ﻋﻤﻮﻣﻰ ﭘﻴﺪا ﺑﻜﻨﺪ.اگر ﻣﺎ ﻫﻤﻪي ﻣﺴﺎﺋﻞ زﻧﺎن را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻴﺴﺘﻤﻰِ ﻛﺎﻣﻞ، ﺑﺎ ﻳﻚ ﻫﻨﺪﺳﻪي ﺻﺤﻴﺢ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﻨﻴﻢ، ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻛﻨﻴﻢ مساله زن حل خواهدشد.
از طرفی آنچه موجب شده که خانم خراسانی و دوستان ایشان قوانین اسلام را در تضاد با شخصیت و هویت زن ایرانی بدانند نوع نگاه ایشان به مسائل مطرح شده در اسلام است.جزیره ای دیدن مساله زن و همچنین انتخاب گزینشی بین احکام و قوانین موجب شده تا نگاه غلط خویش را به تمام آنچه در اسلام است سرایت داده و برای رهایی از آنچه ستم و ظلم دیده میشود به قوانین شریعت و دید بتازند.این در حالی است که حل مساله زن در گرو نگاه شبکه ای و مهندسی به مساله زن است. ﻫﻤﻪي فعالیتهای ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﻛﻪ در زﻣﻴﻨﻪي زن و ﻣﺴﺄﻟﻪي زن در ﻛﺸﻮر وﺟﻮد دارد - از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻘﻮﻗﻰ و ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ و ﻓﻘﻬﻰ  ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺮاﻳﻰ، ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻋﺎﻃﻔﻰ، ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ ﻛﻪ در زﻣﻴﻨﻪي زن ﻣﻄﺮح اﺳﺖ - باید ﺷﻜﻞ ﺳﻴﺴﺘﻤﻰ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، باید ﻫﻨﺪﺳﻪي ﻋﻤﻮﻣﻰ ﭘﻴﺪا ﺑﻜﻨﺪ.اگر ﻣﺎ ﻫﻤﻪي ﻣﺴﺎﺋﻞ زﻧﺎن را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻴﺴﺘﻤﻰِ ﻛﺎﻣﻞ، ﺑﺎ ﻳﻚ ﻫﻨﺪﺳﻪي ﺻﺤﻴﺢ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﻨﻴﻢ، ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻛﻨﻴﻢ مساله زن حل خواهدشد.
 
==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
خانم خراسانی اولین نوشته هایش را در فروردین سال1370 در کتاب توسعه منتشرکرد.کتاب توسعه در سالهای 69-74 در قالب فصلنامه به سردبیری جواد موسوی خراسانی چاپ میشد.در خلال فعالیتهای مطبوعاتی با نسرین ستوده آشنا شد.احمدی فعالیتهای خود در حوزه زنان را چنین شرح میدهد:«در آن روزها دلمشغولی‌هایم با مساله زنان ندرتا به شکل مقاله در محفلهای زنانه خارج از کشور منتشر میشد.در سال 1374 ابتدا در نشریه جامعه سالم و بعد در نشریات دیگر به شکل پیوسته به انتشار مقاله دست زدم.در همین زمان با سرک کشیدن در محافل زنانه و شناختن آنچه در آن میان میگذشت من نیز در این محافل شرکت کرده و خانه ام گاه محل برگزاری جلسات و سخنرانی در رابطه با زنان بود.این نشست ها با موضوعات متنوع و به بهانه های گوناگونی در میان زنان برگزار میشد.از کتابخوانی، دیدن و نقد فیلم تا جمع های که به مناسبت سالروز انقلاب مشروطه و بزرگداشت قمرالملوک وزیری و روز جهانی زن یا به مناسبت اسفندگان و مهرگان برگزار میشد.در ادامه، فعالیتها در محفلهایی شکل گرفت که دغدغه های فمنیستی محور آنها میشد.همین محفلهای فمنیستی بود که مرا درگیر خود کرد.<ref>احمدی، بهار جنبش زنان،ص22</ref>
خانم خراسانی اولین نوشته هایش را در فروردین سال1370 در کتاب توسعه منتشرکرد.کتاب توسعه در سالهای 69-74 در قالب فصلنامه به سردبیری جواد موسوی خراسانی چاپ میشد.در خلال فعالیتهای مطبوعاتی با نسرین ستوده آشنا شد.احمدی فعالیتهای خود در حوزه زنان را چنین شرح میدهد:«در آن روزها دلمشغولی‌هایم با مساله زنان ندرتا به شکل مقاله در محفلهای زنانه خارج از کشور منتشر میشد.در سال 1374 ابتدا در نشریه جامعه سالم و بعد در نشریات دیگر به شکل پیوسته به انتشار مقاله دست زدم.در همین زمان با سرک کشیدن در محافل زنانه و شناختن آنچه در آن میان میگذشت من نیز در این محافل شرکت کرده و خانه ام گاه محل برگزاری جلسات و سخنرانی در رابطه با زنان بود.این نشست ها با موضوعات متنوع و به بهانه های گوناگونی در میان زنان برگزار میشد.از کتابخوانی، دیدن و نقد فیلم تا جمع های که به مناسبت سالروز انقلاب مشروطه و بزرگداشت قمرالملوک وزیری و روز جهانی زن یا به مناسبت اسفندگان و مهرگان برگزار میشد.در ادامه، فعالیتها در محفلهایی شکل گرفت که دغدغه های فمنیستی محور آنها میشد.همین محفلهای فمنیستی بود که مرا درگیر خود کرد.<ref>احمدی، بهار جنبش زنان،ص22</ref>