بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|خدمات = | |خدمات = | ||
}} | }} | ||
مهناز متین پزشک است و در دانشگاه تهران تحصیل کرده و از سال 1983 کشور را ترک کرده است. او تخصص اش را در پاریس گرفته و همانجا مشغول به کار است. از اوایل سال 84 با گروهی متشکل از زنان فمينيست به نام | ==زندگینامه== | ||
مهناز متین پزشک است و در دانشگاه تهران تحصیل کرده و از سال 1983 کشور را ترک کرده است. او تخصص اش را در پاریس گرفته و همانجا مشغول به کار است. از اوایل سال 84 با گروهی متشکل از زنان فمينيست به نام «انجمن بیداری» در پاریس آغاز به همکاری کرد و بعد از آن «انجمن زنان پناهنده» را تشکیل دادند که تا اوایل دههی 90 فعالیت داشت. از دهه نود به بعد خانم متین کار گروهی متشکل انجام نداده و بیشتر به نوشتن روی آورده است. وی از بنيانگذاران [[فصلنامهی نقطه]] بود و عضو تحريريه ى آن نشريه. سال 99، گردآوری و ویراستاری “بازبینی تجربه ی اتحاد ملی زنان” را به انجام رساند که توسط نشر نقطه منتشر شد. سپس “گریز ناگزیر” را با میهن روستا، سیروس جاویدی و ناصر مهاجر منتشر کرد. | |||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
مطالعهی هر چند اجمالی قرآن به عنوان مهمترین منبع فکری مسلمانان، برای اغلب زنان فمینیستِ در تبعید، جای شک باقی نگذاشت که پیاده شدن آموزههای قرآن، نه برابری حقوق زن و مرد را امکانپذیر خواهد کرد و نه دستیابی به حقوق همهی شهروندان جامعه را. به همین دلیل فمینیستهای سکولار ایرانیی خارج از کشور -زنانی که به رغم اختلاف نظرشان در بسیاری زمینهها، -ظاهراً در یک چیز وحدت نظر داشتند و آن : نقش شریعت و فقه اسلامی در اِعمال تبعیض نسبت به زنان و ناتوانی حکومت دینی در پی ریزی نظامی مبتنی بر دموکراسی، آزادی و برابری حقوقی شهروندان است. آنها بر عدم تطبیق پذیری | مطالعهی هر چند اجمالی قرآن به عنوان مهمترین منبع فکری مسلمانان، برای اغلب زنان فمینیستِ در تبعید، جای شک باقی نگذاشت که پیاده شدن آموزههای قرآن، نه برابری حقوق زن و مرد را امکانپذیر خواهد کرد و نه دستیابی به حقوق همهی شهروندان جامعه را. به همین دلیل فمینیستهای سکولار ایرانیی خارج از کشور -زنانی که به رغم اختلاف نظرشان در بسیاری زمینهها، -ظاهراً در یک چیز وحدت نظر داشتند و آن : نقش شریعت و فقه اسلامی در اِعمال تبعیض نسبت به زنان و ناتوانی حکومت دینی در پی ریزی نظامی مبتنی بر دموکراسی، آزادی و برابری حقوقی شهروندان است. آنها بر عدم تطبیق پذیری «[[فمینیسم]]» با «اسلام ایدئولوژیک» انگشت گذاشتند که یکی تئوری رهایی زنان از ستم جنسی است و دیگری برعکس، توجیهگر و تثبیت کنندهی موقعیت فرودست زنان در جامعه. تحلیل و بررسی “فمینیسم اسلامی” از سوی فمینیستهای خارج از کشور، موضوع دهها مقاله و کتاب و سخنرانی شد که در آنها نگاه تبعیض آمیز اسلام نسبت به زن و ناخوانایی برابری حقوقی زن و مرد در نظامی مبتنی بر احکام اسلامی – که “فمینیستهای اسلامی” مدعی آن بودند- بار دیگر مورد تأکید قرار گرفت.<ref>متین، مهناز، اسلام و مسئلهی زن پس انقلاب بهمن – سه مرحله، سه پرسش* – ، سایت اخبار روز، 16فروردین 87</ref> | ||
خانم متین ادعا میکند اقشار گستردهی مردم بیش از پیش پی برده اند که حکومت دینی با دموکراسی، آزاداندیشی، حقوق بشر، برابری قانونی آحاد ملت – صرفنظر از تعلقات جنسی، قومی، ملی و مذهبی- آزادی پوشش، آزادی اجرای آداب و رسوم ملی و تاریخی و حتا برگذاری جشن و سرورهای معمول و متعارف نیز سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.از این رو در یک سر این طیف، دست اندرکاران مستقیم و غیر مستقیم حکومت قرار دارند و اسلام گرایانی که نظام مورد نظرشان جمهوری اسلامی “معتدل” شده است، و در سر دیگرش، نیروهای غیر دینیای که خواهان جدایی کامل دین از دولت و برقراری حکومتی لائیک در ایران هستند. در میانهی دو سر این طیف، اقشار وسیعی وجود دارند که اگرچه بسیاریشان دین باور و مسلمانند، اما نظامی را برای ایران مناسب میدانند که بتواند اجزاء و عناصری از جامعهی سکولار را در خود پذیرا شود. لذا امروز، در کنار زنان بنیادگرایی که تبعیض و نابرابری زن و مرد را عین “عدالت” و “انصاف” میدانند، زنانی پا به میدان گذاشتهاند که از سویی بر مسلمان بودن خود تأکید دارند و از سوی دیگر، مخالفت خود را به درجات گوناگون نسبت به تبعیض در مورد زنان ابراز میکنند.<ref>متین، مهناز، اسلام و مسئلهی زن پس انقلاب بهمن – سه مرحله، سه پرسش* – ، سایت اخبار روز، 16فروردین 87</ref> | خانم متین ادعا میکند اقشار گستردهی مردم بیش از پیش پی برده اند که حکومت دینی با دموکراسی، آزاداندیشی، حقوق بشر، برابری قانونی آحاد ملت – صرفنظر از تعلقات جنسی، قومی، ملی و مذهبی- آزادی پوشش، آزادی اجرای آداب و رسوم ملی و تاریخی و حتا برگذاری جشن و سرورهای معمول و متعارف نیز سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.از این رو در یک سر این طیف، دست اندرکاران مستقیم و غیر مستقیم حکومت قرار دارند و اسلام گرایانی که نظام مورد نظرشان جمهوری اسلامی “معتدل” شده است، و در سر دیگرش، نیروهای غیر دینیای که خواهان جدایی کامل دین از دولت و برقراری حکومتی لائیک در ایران هستند. در میانهی دو سر این طیف، اقشار وسیعی وجود دارند که اگرچه بسیاریشان دین باور و مسلمانند، اما نظامی را برای ایران مناسب میدانند که بتواند اجزاء و عناصری از جامعهی سکولار را در خود پذیرا شود. لذا امروز، در کنار زنان بنیادگرایی که تبعیض و نابرابری زن و مرد را عین “عدالت” و “انصاف” میدانند، زنانی پا به میدان گذاشتهاند که از سویی بر مسلمان بودن خود تأکید دارند و از سوی دیگر، مخالفت خود را به درجات گوناگون نسبت به تبعیض در مورد زنان ابراز میکنند.<ref>متین، مهناز، اسلام و مسئلهی زن پس انقلاب بهمن – سه مرحله، سه پرسش* – ، سایت اخبار روز، 16فروردین 87</ref> |