بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
فایرستون بیولوژی تولید مثل را موجب سرکوب [[زنان]] میداند. او در كتابش تحت عنوان «ديالكتيك جنس»، بدن جنس مؤنث] را عامل ستمديدگی [[زنان]] میداند، زيرا از نظر وی زنان قدرت لازم برای انجام برخی از كارها را ندارند و به مرور، تن به كارهای پست همچون خانهداری میدهند و هميشه اسير ساختار بدنشان خواهند بود، زيرا هماره نيازمند مردان بوده و مورد بهرهكشی جنسیآنان قرار میگيرند. فايرستون معتقد است كه روابط جنسی و فرزندزايی سلطهی مردان را بر زنان تقويت میكند. | فایرستون بیولوژی تولید مثل را موجب سرکوب [[زنان]] میداند. او در كتابش تحت عنوان «ديالكتيك جنس»، بدن جنس مؤنث] را عامل ستمديدگی [[زنان]] میداند، زيرا از نظر وی زنان قدرت لازم برای انجام برخی از كارها را ندارند و به مرور، تن به كارهای پست همچون خانهداری میدهند و هميشه اسير ساختار بدنشان خواهند بود، زيرا هماره نيازمند مردان بوده و مورد بهرهكشی جنسیآنان قرار میگيرند. فايرستون معتقد است كه روابط جنسی و فرزندزايی سلطهی مردان را بر زنان تقويت میكند. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
شولامیث فایراستون <ref> shulamith firestone</ref> متولد ۷ ژانویه ۱۹۴۵م در اتووای کانادا به دنیا آمد و در موسسه هنر شیکاکو تحصیل کرد. فایرستون مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا خود را از همین مدرسه دریافت کرد. فایرستون یکی از بنیانگذاران جنبش آزادی [[زنان]] در دهه ۱۹۶۰م بود. او یکی از اعضای [[زنان]] طرفدار اصلاحات نیویورک و نیز عضو گروهی بنام «وداستایتینگ» بود و برای مجله اصلاح طلب طرفدار آزادی [[زنان]] مقاله مینوشت. در سال ۱۹۷۰م وی کتابی با نام «مناظره جنسیت» رابه چاپ رساند که بیانیهای در مورد انقلاب فمینیستی بود و یکی از تاًثرگذارترین آثار در کنار آثار[[بتی فریدان]]، [[کیت میلت]] و جرمینگری محسوب میشد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2060 «نظریه های روانشناسی فمینیستی شولامیث فایرستون، وبلاگ جعفر هاشملو]</ref> | شولامیث فایراستون <ref> shulamith firestone</ref> متولد ۷ ژانویه ۱۹۴۵م در اتووای کانادا به دنیا آمد و در موسسه هنر شیکاکو تحصیل کرد. فایرستون مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا خود را از همین مدرسه دریافت کرد. فایرستون یکی از بنیانگذاران جنبش آزادی [[زنان]] در دهه ۱۹۶۰م بود. او یکی از اعضای [[زنان]] طرفدار اصلاحات نیویورک و نیز عضو گروهی بنام «وداستایتینگ» بود و برای مجله اصلاح طلب طرفدار آزادی [[زنان]] مقاله مینوشت. در سال ۱۹۷۰م وی کتابی با نام «مناظره جنسیت» رابه چاپ رساند که بیانیهای در مورد انقلاب فمینیستی بود و یکی از تاًثرگذارترین آثار در کنار آثار [[بتی فریدان]]، [[کیت میلت]] و جرمینگری محسوب میشد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2060 «نظریه های روانشناسی فمینیستی شولامیث فایرستون، وبلاگ جعفر هاشملو]</ref> | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
«فایرستون» در کتاب «دیالکتیک جنسیت » معتقد است: فرودستی [[زنان]] نه تنها در زمینههای آشکاری مانند قانون و اشتغال تحقق دارد، بلکه در روابط شخصی نیز وجود دارد. [[زنان]] نه تنها از [[مردان]] متمایزند، بلکه زیردست آنانند. اساساً مرد دشمن اصلی [[زن]] است. بنابراین وظیفه نظری، فهمیدن نظام جنس و جنسیت و وظیفه سیاسی پایان دادن به آن است. به نظر فایرستون، تفاوت میان [[مردان]] و [[زنان]] مبنایی زیستی دارد. [[زنان]] به دلیل ویژگیهای تناسلیشان و به این دلیل که ناگزیرند از نوزاد ناتوان انسان مراقبت کنند، از لحاظ جسمی ضعیف تر از [[مردان]] هستند. این امر روابط اجتماعی را ایجاد کرده است که بر اساس آن، [[زنان]] برای تأمین امنیت جسمانی خویش ناچارند به وابستگی به [[مردان]] تن دهند، اما چون پیشرفتهای فناورانه، بارداری را به نحو دیگری نیز میسر ساخته است، بنابراین، مبنای زیستی عملاً خاصیت خویش را از دست داده و فرودستی [[زنان]] و در مقابل، سلطه مردان دیگر ضرورتی ندارد. این پیشرفتها [[زنان]] را از اجبار به بچهدارشدن رها کرده، در نتیجه [[مردان]] و [[زنان]] میتوانند در کار بچه آوردن و بچهداری سهیم شوند.<ref>[https://basirat.ir/fa/amp/news/235980 «نگاهی به گرایشهای فمینیستی (بخش سوم)»، وبسایت بصیرت]</ref> | «فایرستون» در کتاب «دیالکتیک جنسیت » معتقد است: فرودستی [[زنان]] نه تنها در زمینههای آشکاری مانند قانون و اشتغال تحقق دارد، بلکه در روابط شخصی نیز وجود دارد. [[زنان]] نه تنها از [[مردان]] متمایزند، بلکه زیردست آنانند. اساساً مرد دشمن اصلی [[زن]] است. بنابراین وظیفه نظری، فهمیدن نظام جنس و جنسیت و وظیفه سیاسی پایان دادن به آن است. به نظر فایرستون، تفاوت میان [[مردان]] و [[زنان]] مبنایی زیستی دارد. [[زنان]] به دلیل ویژگیهای تناسلیشان و به این دلیل که ناگزیرند از نوزاد ناتوان انسان مراقبت کنند، از لحاظ جسمی ضعیف تر از [[مردان]] هستند. این امر روابط اجتماعی را ایجاد کرده است که بر اساس آن، [[زنان]] برای تأمین امنیت جسمانی خویش ناچارند به وابستگی به [[مردان]] تن دهند، اما چون پیشرفتهای فناورانه، بارداری را به نحو دیگری نیز میسر ساخته است، بنابراین، مبنای زیستی عملاً خاصیت خویش را از دست داده و فرودستی [[زنان]] و در مقابل، سلطه مردان دیگر ضرورتی ندارد. این پیشرفتها [[زنان]] را از اجبار به بچهدارشدن رها کرده، در نتیجه [[مردان]] و [[زنان]] میتوانند در کار بچه آوردن و بچهداری سهیم شوند.<ref>[https://basirat.ir/fa/amp/news/235980 «نگاهی به گرایشهای فمینیستی (بخش سوم)»، وبسایت بصیرت]</ref> |