Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان =مصطفی ملکیان | عنوان اصلی = | تصویر =...» ایجاد کرد
 
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
مصطفی ملکیان (زاده 12 خرداد 1335 در شهرضای اصفهان)،اخلاق‌پژوه، عرفان‌پژوه، مترجم و روشنفکر معنوی ایرانی است. بخش عمده پژوهش‌های وی در حوزه تاریخ فلسفه، منطق، فلسفه اخلاق، فلسفه دین، عرفان، ادیان و مذاهب، روان‌شناسی اخلاق، کلام، هرمنوتیک و فقه و اصول، فلسفه فقه و مولانا‌پژوهی بوده است.
مصطفی ملکیان (زاده 12 خرداد 1335 در شهرضای اصفهان)،اخلاق‌پژوه، عرفان‌پژوه، مترجم و روشنفکر معنوی ایرانی است. بخش عمده پژوهش‌های وی در حوزه تاریخ فلسفه، منطق، فلسفه اخلاق، فلسفه دین، عرفان، ادیان و مذاهب، روان‌شناسی اخلاق، کلام، هرمنوتیک، فقه و اصول، فلسفه فقه و مولانا‌پژوهی بوده است.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
مصطفی ملکیان در ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ در شهرضا، از شهرهای استان اصفهان، به دنیا آمد. دوره‌یِ دبستان و بخش اعظم دوره‌یِ دبیرستان را در زادگاه خود طی کرد و پس از اخذ دیپلم ریاضی در تهران، تحت تأثیر توصیه‌یِ پدر و‌ مادر و فشار برخی خویشان ابتدا به رشته‌های فنی-مهندسی روی آورد و تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۵۲ در رشته‌یِ مهندسی مکانیک در دانشکده‌یِ فنی دانشگاه تبریز آغاز کرد. اما پس از دو سال تحصیل در این رشته به این نتیجه رسید که درست نیست شکافی میان رشته‌یِ تحصیلی‌اش و رشته‌هایی که دلش در گرو آنها بود، ‌یعنی علوم انسانی، وجود داشته باشد. لذا از تحصیل انصراف داد و مجدداً در کنکور شرکت کرد و با رتبه‌یِ اول در رشته‌یِ فلسفه‌یِ اسلامی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیل را آغاز کرد. کلاسهای [[مرتضی مطهری]] را جزو معدود کلاسهای قابل استفاده در آن رشته ‌یافت. در کلاسهای مهرداد بهار و عبدالحسین زرین‌کوب نیز بطور مستمع آزاد شرکت می‌کرد و بسیار علاقه‌مند و شیفته‌یِ آنان بود. به منزل مرحوم امیرحسین ‌یزدگردی نیز، که استاد زبان و ادبیات فارسی‌شان بود، دائماً رفت و آمد داشت و در تحقیقات علمی دستیار ایشان بود.<ref>ویلاگ به اندیشان</ref> در اواخر دوره‌یِ کارشناسی، زمانی که فقط ‌یک‌ ترم از تحصیلش باقی مانده بود، رژیم شاه به دلیل در دست داشتن آثار دکتر [[علی شریعتی]] او را دستگیر و چند روز زندانی کرد و به دنبال آن از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه بازگشت و در تیرماه ۱۳۵۸ فارغ التحصیل شد. در همان تیرماه ۵۸ با خانم سیمین صالح ازدواج کرد و در همان سال به منظور تحصیل در علوم اسلامی عموماً، و فلسفه و عرفان اسلامی خصوصاً، به حوزه‌یِ علمیه‌یِ قم رفت. همچنین با اصرار دکتر مفتّح، رئیس وقت دانشگاه تهران، در مقطع کارشناسی ارشد رشته‌یِ فلسفه ادامه‌یِ تحصیل داد. اما در اواخر تحصیل در مقطع ارشد به دلایلی از تحصیلات آکادمیک صرف نظر کرد و به مطالعه‌یِ شخصی و تحصیلات حوزوی ادامه داد. زبان و ادبیات عرب را از قبل آموخته بود. در قم فلسفه‌یِ اسلامی، عرفان اسلامی، اصول فقه و فقه را تا مرحله‌یِ تخصّصی ادامه داد؛ اما با گذشت زمان به فلسفه‌یِ غرب بیشتر و بیشتر گرایش پیدا می‌کرد و در کنار دروس متعارف حوزه، به طور خودآموز به مطالعه‌یِ فلسفه‌یِ غرب می‌پرداخت. علاوه بر آن، تدریس بعضی درسهایی را که خارج از نظام حوزه بود، مثل زبان انگلیسی، برعهده گرفت. مدت ۱۸ سال ،‌یعنی از سال ۵۸ تا سال ۷۶، در قم سکنی گزید. البته در این فاصله‌یِ زمانی به تهران نیز رفت و آمد داشت و از سال ۱۳۶۵ به تدریس در دانشکده‌یِ الاهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و تدریس در دانشگاه امام صادق نیز پرداخت. تقریباً همزمان با آن به دانشگاه تربیت مدرس برای تدریس دروس دوره‌یِ فوق‌لیسانس دعوت شد و باز هم همزمان با آن به دانشگاه صنعتی شریف دعوت شد. به این ترتیب در چهار دانشگاه، در‌ یکی به صورت مستقر و در سه تای دیگر به عنوان استاد مدعو و مهمان تدریس میکرد. از سال ۷۶ به تهران بازگشت. البته باز هم با قم بی‌ارتباط نبود؛ از جمله، در عین این‌که در دانشگاه مفید قم هیچ‌وقت تدریس نکرده بود عضو هیأت تصویب رساله‌های این دانشگاه بود. همچنین سالها در مرکز تربیت مدرس حوزه‌یِ علمیه‌یِ قم، که به دانشگاه قم وابسته بود، تدریس می‌کرد و با مؤسسه‌یِ آموزشی امام خمینی هم همکاری داشت و مشاور ارشد پژوهشکده‌یِ فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌یِ اسلامی نیز بود. از سال ۱۳۸۸فعالیت وی به تدریس در مؤسسات غیردولتی محدود شد.
مصطفی ملکیان در ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ در شهرضا، از شهرهای استان اصفهان، به دنیا آمد. دوره‌یِ دبستان و بخش اعظم دوره‌یِ دبیرستان را در زادگاه خود طی کرد و پس از اخذ دیپلم ریاضی در تهران، تحت تأثیر توصیه‌یِ پدر و‌ مادر و فشار برخی خویشان ابتدا به رشته‌های فنی-مهندسی روی آورد و تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۵۲ در رشته‌یِ مهندسی مکانیک در دانشکده‌یِ فنی دانشگاه تبریز آغاز کرد. اما پس از دو سال تحصیل در این رشته به این نتیجه رسید که درست نیست شکافی میان رشته‌یِ تحصیلی‌اش و رشته‌هایی که دلش در گرو آنها بود، ‌یعنی علوم انسانی، وجود داشته باشد. لذا از تحصیل انصراف داد و مجدداً در کنکور شرکت کرد و با رتبه‌یِ اول در رشته‌یِ فلسفه‌یِ اسلامی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیل را آغاز کرد. کلاسهای [[مرتضی مطهری]] را جزو معدود کلاسهای قابل استفاده در آن رشته ‌یافت. در کلاسهای مهرداد بهار و عبدالحسین زرین‌کوب نیز بطور مستمع آزاد شرکت می‌کرد و بسیار علاقه‌مند و شیفته‌یِ آنان بود. به منزل مرحوم امیرحسین ‌یزدگردی نیز، که استاد زبان و ادبیات فارسی‌شان بود، دائماً رفت و آمد داشت و در تحقیقات علمی دستیار ایشان بود.<ref>ویلاگ به اندیشان</ref> در اواخر دوره‌یِ کارشناسی، زمانی که فقط ‌یک‌ ترم از تحصیلش باقی مانده بود، رژیم شاه به دلیل در دست داشتن آثار دکتر [[علی شریعتی]] او را دستگیر و چند روز زندانی کرد و به دنبال آن از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه بازگشت و در تیرماه ۱۳۵۸ فارغ التحصیل شد. در همان تیرماه ۵۸ با خانم سیمین صالح ازدواج کرد و در همان سال به منظور تحصیل در علوم اسلامی عموماً، و فلسفه و عرفان اسلامی خصوصاً، به حوزه‌یِ علمیه‌یِ قم رفت. همچنین با اصرار دکتر مفتّح، رئیس وقت دانشگاه تهران، در مقطع کارشناسی ارشد رشته‌یِ فلسفه ادامه‌یِ تحصیل داد. اما در اواخر تحصیل در مقطع ارشد به دلایلی از تحصیلات آکادمیک صرف نظر کرد و به مطالعه‌یِ شخصی و تحصیلات حوزوی ادامه داد. زبان و ادبیات عرب را از قبل آموخته بود. در قم فلسفه‌یِ اسلامی، عرفان اسلامی، اصول فقه و فقه را تا مرحله‌یِ تخصّصی ادامه داد؛ اما با گذشت زمان به فلسفه‌یِ غرب بیشتر و بیشتر گرایش پیدا می‌کرد و در کنار دروس متعارف حوزه، به طور خودآموز به مطالعه‌یِ فلسفه‌یِ غرب می‌پرداخت. علاوه بر آن، تدریس بعضی درسهایی را که خارج از نظام حوزه بود، مثل زبان انگلیسی، برعهده گرفت. مدت ۱۸ سال ،‌یعنی از سال ۵۸ تا سال ۷۶، در قم سکنی گزید. البته در این فاصله‌یِ زمانی به تهران نیز رفت و آمد داشت و از سال ۱۳۶۵ به تدریس در دانشکده‌یِ الاهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و تدریس در دانشگاه امام صادق نیز پرداخت. تقریباً همزمان با آن به دانشگاه تربیت مدرس برای تدریس دروس دوره‌یِ فوق‌لیسانس دعوت شد و باز هم همزمان با آن به دانشگاه صنعتی شریف دعوت شد. به این ترتیب در چهار دانشگاه، در‌ یکی به صورت مستقر و در سه تای دیگر به عنوان استاد مدعو و مهمان تدریس میکرد. از سال ۷۶ به تهران بازگشت. البته باز هم با قم بی‌ارتباط نبود؛ از جمله، در عین این‌که در دانشگاه مفید قم هیچ‌وقت تدریس نکرده بود عضو هیأت تصویب رساله‌های این دانشگاه بود. همچنین سالها در مرکز تربیت مدرس حوزه‌یِ علمیه‌یِ قم، که به دانشگاه قم وابسته بود، تدریس می‌کرد و با مؤسسه‌یِ آموزشی امام خمینی هم همکاری داشت و مشاور ارشد پژوهشکده‌یِ فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌یِ اسلامی نیز بود. از سال ۱۳۸۸فعالیت وی به تدریس در مؤسسات غیردولتی محدود شد.