خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
زینب با همان اعتماد به نفس وارد دفتر آقای مدیر شد و بیمقدمه شروع كرد: السلام علیكم و رحمة الله و بركاته... من خانم زینب الغزالی هستم ملقب به نسیبة بنت كعب مازنی... مدیر نگاهی به او انداخت و با تعجب گفت: خوب خانم زینب یا نسیبه چه میخواهی؟ او هم داستان خود و قضیه برادر بزرگش را با مدیر گفت و از او خواست از او برای تحصیل در مدرسه ثبتنام كند. وقتی مدیر از او درباره خانوادهاش سوال كرد، پدر و پدر بزرگش را شناخت و از زینب خواست برادر دومش «علی» را كه با تحصیلش موافق بود برای ثبتنام به همراه خود به مدرسه بیاورد. زینب توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 اهل تسنن]</ref> | زینب با همان اعتماد به نفس وارد دفتر آقای مدیر شد و بیمقدمه شروع كرد: السلام علیكم و رحمة الله و بركاته... من خانم زینب الغزالی هستم ملقب به نسیبة بنت كعب مازنی... مدیر نگاهی به او انداخت و با تعجب گفت: خوب خانم زینب یا نسیبه چه میخواهی؟ او هم داستان خود و قضیه برادر بزرگش را با مدیر گفت و از او خواست از او برای تحصیل در مدرسه ثبتنام كند. وقتی مدیر از او درباره خانوادهاش سوال كرد، پدر و پدر بزرگش را شناخت و از زینب خواست برادر دومش «علی» را كه با تحصیلش موافق بود برای ثبتنام به همراه خود به مدرسه بیاورد. زینب توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 اهل تسنن]</ref> | ||
زینب به این هم اكتفا نكرد و علوم دینی را نیز | زینب به این هم اكتفا نكرد و علوم دینی را نیز در نزد شخصیتهایی چون: شیخ عبدالمجید اللبان جانشین شیخ الازهر و شیخ محمد سلیمان رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابههای شیخ حسن البنا، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref> | ||
==فعالیت== | ==فعالیت== |