زینب غزالی

از ویکی‌جنسیت
زینب غزالی
اطلاعات شخصی
زاده ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۷؛مصر
درگذشت ۳ اوت ۲۰۰۵ (۸۸ سال)؛مصر
محل سکونت محمودیه،مصر
خدمات
مذهب اهل تسنن
خدمات تاسیس کننده انجمن زنان مسلمان

زینب غزالی؛ اسلام‌گرای مصری، بنیان‌گذار انجمن زنان مسلمان.

زندگی‌نامه

زینب غزالی یا «زینب الغزالی الجبیلی» در تاریخ 2 ژانویه 1917م در یكی از روستاهای استان «البحیره» در شمال «قاهره» به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) و نسب مادری‌اش، به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌رسد. پدربزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود. پدرش از همان كودكی در وجود زینب دوستی، خیر، فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار «نسیبة بنت كعب» صدا می‌زد.[پانویس ۱]

زینب درسن ده سالگی پدرش را از دست داد سپس با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره‌ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند. اما زینب به این حد اكتفا نكرد.[۱]

زینب در 12 سالگی پس از تلاش فراوان برای ادامه تحصیل توانست وارد مدرسه شود. او توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.[۲]

زینب علاوه بر تحصل در مدارس، علوم دینی را نزد شخصیت‌هایی چون: «شیخ عبدالمجید اللبان» جانشین شیخ الازهر و «شیخ محمد سلیمان» رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه‌های شیخ «حسن البنا»، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.[۳]

فعالیت‌

زینب پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه‌ها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «هدا شعراوی» تصمیم دارد سه نفر از فارغ‌التحصیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فوراً به مقر اتحادیه زنان رفت و با هدا شعراوی دیدار كرد. هدا شعراوی پس از شنیدن داستان زینب و سختی‌هایی كه برای تحصیل متحمل شده و فوراً او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای بدست‌ آوردن زینب خوشحال می‌شد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! هدا شعراوی در زینب همان كسی را می‌دید كه برای جانشینی خود مناسب بود.[۴]

طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید. پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش‌آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم‌پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می‌آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم.[۵]

زینب از رفتن به فرانسه منصرف شد. اصرارهای هدی شعراوی نیز نتوانست او را برای رفتن متقاعد کند. از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن‌گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی‌هایش استفاده می‌كرد خوش‌شان نمی‌آمد و آن را نشانه ارتجاع می‌دانستند! در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیت‌های اتحادیه زنان مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار»ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.[۶]

نقطه عطف

اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثر این حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده‌اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!» در این مدت زینب كه از همه قطع امید كرده بود تیمم می كرد و از پروردگارش طلب سلامت می كرد: «پروردگارا اگر بلایی كه بر سرم آمده به خاطر پیوستنم به گروه هدی شعراوی است من تصمیم گرفته‌ام تنها در راه تو حركت كنم... . و اگر خشم تو به علت آن است كه كلاه فرنگی بر سر گذاشته‌ام آن را بر خواهم داشت و حجاب بر تن خواهم كرد..» زینب بلافاصله پس از سلامتی به وعده خود وفا كرد... و با پوشیدن حجاب شروع به تبلیغ دین اسلام کرد. این‌چنین زینب الغزالی بسیار زود هنگام و در اوج فعالیت‌های زنان غربی دعوتی براساس نگاه اسلامی تاسیس كرد تا در برابر تمام كسانی كه سعی داشتند واپس گرایی زنان را به اسلام نسبت دهند بایستد و ثابت كند نقش زن مسلمان هیچ‌گاه به پایان نخواهد رسید.

او «جمعیت زنان مسلمان» را در سال 1937 م و در زمانی كه تنها 18 سال داشت تاسیس نمود. این جمعیت توانست 15 مسجد تاسیس نماید و در مدت كمی زنان دعوت‌گر زیادی به جامعه معرفی نماید. جمعیت زنان مسلمان سالانه حدود 119 همایش برگزار می نمود و هم‍‍‌چنین مجله‌ای هم منتشر می كرد كه با استقبال فراوانی روبرو شد. این جمعیت توانست ظرف مدت كوتاهی جمع زیادی از زنان و حتی تعدادی از سران انقلاب را جذب خود كند.[۷]

او طی 53 سال_ بیش از نیم قرن_ فعالیت دعوی مستمر با بسیاری از شخصیت‌های مشهور مسلمان همكاری كرد و تا حد زیادی تحت تاثیر افكار شیخ حسن البنا قرار گرفت تا اینكه جمعیت زنان مسلمان با پیشنهاد حسن البنا و موافقت زینب غزالی به جماعت اخوان المسلمین پیوست. مساله قابل ذكر این است كه در واقع فعالیت زنان در دعوت اسلامی_ كه توسط زینب الغزالی شكل گرفت_ یك فعالیت كاملا مستقل بود كه بدون تاثیر و دخالت مردان شكل گرفت و حتی پس از پیوستن به اخوان المسلمین استقلال خود را تا حد زیادی حفظ نمود.[۸]

مبارزه

از آنجا كه هدف جمعیت زنان مسلمان دفاع از زندگی اسلامی و درخواست برپایی شریعت اسلامی و دعوت زنان مسلمان به كتاب خدا و سنت پیامبرش بود با تمام احزاب سیاسی آن زمان مصر و حكومت انقلاب برخورد كرد. این برخورد هنگامی به اوج خود رسید كه او از دیدار با جمال عبدالناصر خودداری كرد و به فرستاده عبدالناصر با جرات همیشگی خود گفت: «من با دستی كه به خون عبدالقادر عوده [پانویس ۲] آلوده است مصافحه نخواهم كرد...» پس از آن زینب و بسیاری از هم‌قطارانش در زندان‌های عبدالناصر دچار شكنجه و سختی‌های فراوانی شدند... او تمام آن سال‌های سخت را در خاطراتش با عنوان «ایام من حیاتی» روایت می‌كند.

این كتاب سند مهمی است از دعوت اسلامی در مصر در بین سالهای 1964 تا 1971 كما اینكه او در این كتاب از شخصیت‌های مهمی نام می‌برد كه بسیاری از آنها در همان سال‌های محنت و شكنجه به شهادت رسیدند مانند شهید سید قطب و شهید عبدالفتاح اسماعیل و ...بعدها با پادرمیانی ملك فیصل بن عبدالعزیز پادشاه سعودی او پس از 6 سال در ماه آگست سال 1971 در دوران ریاست جمهوری انور سادات از زندان آزاد شد.[۹]

آثار

  • «الی ابنتی» برای دخترم، در دو جلد
  • «مشکلات الشباب و الفتیات» مشکلات دختران و پسران، در دو جلد
  • «نحو بعث جدید» به سوی حرکتی نو
  • «نظرات فی کتاب الله» نگرشی در کتاب خدا
  • «تفسیر سوره هایی از قرآن مجید (دو جلد)»
  • «نظرات فی الدین و الحیاه» (نگرشی بر دین و زندگی، دو جلد)
  • شرح «الاربعین النوویه»
  • شرح «اسماء الله الحسنی»
  • «ایام من حیاتی» (روزهایی از زندگی من)

کتابخانه زینب الغزالی هم در قاهره مرکز اطلاع رسانی و آگاهی بخش بانوان مسلمان و در واقع کتابخانه عمومی برای بانوان مصری بود و صدها جلد کتاب در زمینه‌های مختلف و از مذاهب اسلامی از جمله «شیعه» در کتابخانه وی موجود بود که نشان دهنده وسعت نظر وی درباره مذاهب اسلامی بود. یک دوره کامل از تفسیر «مجمع البیان» علامه طبرسی (چاپ قاهره، دارالتقریب) و یک دوره تفسیر «المیزان» علا مه طباطبایی (چاپ بیروت) در کتابخانه ایشان موجود بود که گفت:«در بحث‌های تفسیری خود از این تفاسیر استفاده می کنیم.»زینب الغزالی هوادار تقریب بین مذاهب اسلامی بود[۱۰]

یادداشت

  1. نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می‌گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره‌ای می‌كشید و من را وسط آن قرار می‌داد و شمشیری چوبی به دستم می‌داد و به من می‌گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می‌داد! یكی! دو تا! سه تا!...
  2. دانشمند و حقوقدان برجسته مسلمان. در دوران جمال عبدالناصر با تهمت واهی اقدام عليه امنيت ملي دستگير و به شهادت رسيد. از آثار او مي توان به «التشريع الجنائي في الاسلام» اشاره كرد.

پانویس

منابع

  • ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها، تاریخ درج: 2 بهمن 1393ش، تاریخ بازدید:6 دی 1401ش
  • ((زینب غزالی))، ویکی پدیا، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ((زینب عزالی))،اصلاح آنلاین، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ((زینب غزالی… زن در اوج))، پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران، تاریخ درج: 26 دی 1398ش، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش