حجاب

از ویکی‌جنسیت

حجاب، پوشش واجب بانوان مسلمان در جامعه و معاشرت با نامحرمان.

حجاب به‌معنای پوشش مناسب بانوان در معاشرت با مردان نامحرم، از هنجارهای مورد تأکید اسلام است که از زمان مواجهه تمدنی اسلام با غرب مدرن، تبدیل به چالشی طرفینی شده و جامعه ایران با وجود تاکید تاریخی خود بر حجاب بانوان، از زمان پهلوی با نفوذ فرهنگ بیگانه، بی‌حجابی برخی بانوان را تجربه کرده است. این پدیده پس از دهه اول انقلاب اسلامی، به دلایل فرهنگی و سیاسی روبه گسترش نهاده است.

مفهوم‎‌شناسی

واژه «حجاب» به‌‎معنای پوشیدن، پرده و پردگی است که در عصر حاضر، درباره پوشش بانوان به‌کار می‌رود و بدین معنا است که زن هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و جلوه‌گری و خودنمایی نکند.[۱] اين هنجار، طيف گسترده‌اي از ژست‌ها و رفتارها را شامل مي‌شود؛ از پوشش کامل اندام -به‌استثنای مواضع خاص- گرفته تا نحوۀ تعامل، گفت‌وگو، نگاه، راه‌رفتن، حمل زيورآلات، آرايش و استعمال مواد خوش‌‎بوکننده که تحقق حداکثري آن به اموری همچون جنس و رنگ لباس، ترکيب اجزاء، تناسب آن با موقعيت سني فرد و نوع دوخت نيز ارتباط مي‎‌يابد. فقدان پوشش مناسب بانوان متناسب با استانداردهاي عرفی و برگرفته از شرع، «بی‌حجابی» خوانده می‌شود که علاوه‌بر پوشش نامناسب، رفتارها و منش فرد را نیز دربر گرفته و به اموری چون تزیین و آرایش، عدم رعایت وقار و حرکات و رفتارهایی که نگاه نامحرم را جلب کند نیز اطلاق می‌شود.[۲]

تاریخچه

هرچند حجاب اختصاص به ایران و اسلام نداشته و در سایر ملل، همچون یهود و ادیان پیشین نیز رایج بوده؛ اما تمام مورخان و شرق‌شناسان معترف هستند که ایرانیان، برعکس اروپاییان، در سراسر تاریخ خود با پوشش کامل و فراخ شناخته شده‌اند.[۳]

کشف حجاب

بی‌حجابی به‌شکل امروزی در ایران از سال 1306ش، با کشف حجاب صدیقه دولت‌آبادی[۴] در خیابان آغاز شد. در دورۀ رﺿﺎﺧﺎن پهلوی، به‌دلیل اثرپذیری وی از سفر امان‌الله‌خان، پادشاه افغانستان به ایران و فرایند نوسازی کشور ترکیه و تصمیم جدی به اجرای قانون کشف حجاب اجباری در سال 1314ش، ﭘﻮﺷﺶ اﺳﻼﻣﻲ زﻧﺎن، نخستین‌ﺑﺎر ﺑﻪعنوان ﻳﻚ ﻣﺴﺌﻠۀ ﺳﻴﺎﺳﻲ، وارد ﺑﺎﻓﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ایران ﺷﺪ. با وجود لغو این قانون با برکناری رضاخان در 1320ش، طرفداران این رویکرد همچنان بر بی‌حجابی پای‌فشردند.[۵] حجاب در نهضت 30 تیر 1330ش، ملی‌شدن صنعت نفت و قیام 15 خرداد، تبدیل به مسئله‌ای هویتی شد و انقلاب اسلامی نیز «انقلاب حجاب» نام گرفت. جمهوری اسلامی نیز حجاب را به‌منزلۀ یک هنجار، ترویج کرده و در سیاست‌گذاری‌های خود بر آن تأکید کرد؛ اما هوادارن بی‌حجابی نیز به طرق مختلف، به تلاش‌های خود ادامه دادند.[۶]

حجاب پس از انقلاب اسلامی

در دهۀ نخست انقلاب اسلامی، فضای عمومی جامعه همسو با افراد باحجاب بود و ناهیان از منکر دارای قدرت بودند؛ اما با اتمام جنگ تحمیلی و اجرای سیاست‌های توسعه، رواج تدریجی ارزش‌های سرمایه‌دارانه به تضعیف ارزش‌های دینی و شکل‌گیری جامعه مصرفی انجامید و زنان نیز با رویکرد برابری جنسی، برای حضور در جامعه تشویق شدند؛ ساختارهای جدید با عفت و حجاب منافات داشتند و حجاب به یک مسئلۀ مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تبدیل شد.[۷]

گفتمان‌های حجاب در ایران

1.گفتمان لائیک متجدد: با نفوذ بعد از مشروطه و تحت‌حمایت جریان‌های فمینیستی، به نفی کلی حجاب و ضرورت کنار نهادن آن می‌پردازد.[۸]

2.گفتمان سنتیِ حجاب حداکثری: به ترجیح خانه‌نشینی و عدم مشارکت اجتماعی‌سیاسی زن، حجاب کامل حتی دست‌وصورت و حرمت مطلق نگاه زن‌ومرد معتقد است.[۹]

3.گفتمان الگوی سوم زن: مبتنی بر نگاه رهبران انقلاب اسلامی، بر ترکیب حجاب و حیات فعال اجتماعی زن و مجازبودن و حتی ضرورت مشارکت اجتماعی زنان، روابط عاری از صبغۀ جنسی و حتی اشتغال آنان در مشاغل مخصوص تأکید دارد.[۱۰]

دربارۀ نسبت حکومت اسلامی با حجاب نیز به‌اعتقاد برخی، حجاب اجباری همچون بی‌حجابی اجباری، پیامدهای ناگواری دارد؛[۱۱] لذا عده‌ای با ادبیات «حقوق شهروندی»، به مخالفت با الزام قانونی حجاب پرداخته‌اند. در مقابل، برخی حتی ولی‌فقیه را دارای اختیار شرعی برای مداخله در این امر می‌دانند[۱۲] و با استناد به «حقوق اکثریت شهروندان مسلمان»، از الزام قانونی دفاع می‌کنند؛ درعین‌حال، هر دو دیدگاه، مداخله فرهنگی دولت برای رفع بی‌حجابی را می‌پذیرند.[۱۳]

بازنمایی حجاب در پژوهش‌های آماری

در یک پژوهش ملی سال 1397ش، 61.2% پاسخگویان چادری و 27% مانتویی بوده و تنها ۶/۰% پاسخگویان هرگز حجاب را رعایت نکرده‌اند.[۱۴] پیش از آن پژوهشی در سال 1389ش نشان داده بود که 55% زنان بدحجاب تهرانی، حجاب را تکلیف قانونی می‌دانند؛ 66.75% آنان حجاب را دارای جنبه اجباری می‌دانند و بالای 70% آنان نیز معتقدند حجاب کارکردهای مثبتی چون امنیت اجتماعی و سلامت خانواده داشته و اکثرشان مخالف تأثیرات منفیِ حجاب همچون ممانعت از پیشرفت زنان و دست‌وپاگیر بودن آن بوده‌اند. این آمارها، نشان از شکاف عمیق بین نگرش مثبت و رفتار منفی افراد بدحجاب دارد. همچنین 95.2% مسئولان قضایی، 92.5% روحانیت، 87.1% مدیران اجرایی و 76.5% دانشگاهیان، آموزش همگانی حجاب توسط نیروی انتظامی را ضروری می‌دانند؛ 64.5% مدیران اجرایی، 47.1% دانشگاهیان، موافق و 52.4% مسئولان قضایی و 51.4% روحانیون مخالف این نظرند که مسئولان نظام، تنها نیروی انتظامی را کنترل‌کنندۀ حجاب می‌دانند. درباره ضرورت برخورد فرهنگی با حجاب، مسئولان قضایی 100%، روحانیون 92.3%، دانشگاهیان 91.2% و مدیران اجرایی 80% موافق هستند.[۱۵]

در سال 1393ش، نتایج پیمایش ایسپا در تهران بدین شرح بوده است:

  • محبوب‌ترین پوشش نزد تهرانی‌ها در سال 1393ش، نیز به‌ترتیب، الگوی «مانتو-شال» با 32%، «مانتو-مقنعه» 20.4% و «چادر» 14.7% بوده است.
  • میزان تمایل تهرانی‌ها به مانتو-مقنعه و چادر از 54.4% در سال 1385 به 35.1% کاهش یافته و به‌سمت مانتو-شال سوق یافته است.
  • متأهلین، افراد مسن‌تر، کم‌درآمدها و دارندگان تحصیلات دیپلم و زیردیپلم، به پوشش‌‌های مورد تأیید نظام، استقبال بیشتری دارند؛ اما مجردها، جوانان، پردرآمدها و دارندگان تحصیلات دانشگاهی، به پوشش مانتو در اشکال مختلف تمایل دارند.
  • حدود 40% از افراد دارای درآمد متوسط، پوشش مانتو-شال را ترجیح می¬‌دهند.
  • 49.2% افراد، حجاب را مسئله‌ای شخصی دانسته و مخالف دخالت دولت هستند.
  • مخالفین دخالت دولت در حجاب نیز در سال‌های 1385-1393ش، 15% افزایش یافته است.[۱۶]

قانون حجاب

امروزه حجاب به مسئله‌ای اجتماعی‌سیاسی و اهرم فشار فرهنگ غربی علیه مسلمانان تبدیل شده است.[۱۷]

قانون حجاب در فرانسه

فرانسه به‌عنوان نخستین کشور غربی در اتخاذ سیاست‌های ضدحجاب، در سال 2004م، قانون حجاب را تصویب و طی آن استفاده از پوشش‌های مذهبی و در سال 2010م نیز استفاده از روبند را ممنوع و مشمول مجازات دانست. دادگاه فدرال آلمان به ایالت‌های کشور، مجوز اعمال محدودیت علیه حجاب را داده و دولت انگلیس نیز به‌ویژه پس از 2001م، رفتارهای حجاب‌ستیزانۀ مدارس را تأیید کرده و علیه تعرضات به مسلمانان واکنش جدی ندارد.[۱۸]

قانون حجاب در سایر کشورهای اروپایی

در مدارس سوئد، موافقت با حجاب کامل برعهدۀ نهاد یا مؤسسه مربوطه است. طبق قوانین هلند و ایتالیا، استفاده از روبند در اماکن عمومی ممنوع شده است. در سایر کشورهای اروپایی نیز برخی مدارس از ورود دانش‌آموزان محجبه ممانعت می‌کنند. دانشگاه‌های آمریکا با وجود هجمۀ رسانه‌های این کشور علیه حجاب اسلامی، قوانین سخت‌گیرانه‌ای دربارۀ التزام بیشتر دانشجویان در محیط دانشگاه به پوشش مناسب وضع کرده‌اند که مجازات آن تا حد اخراج است که در دانشگاه‌های برخی کشورهای دیگر نیز وجود دارد.[۱۹]

قانون حجاب در کشورهای اسلامی

رعایت حجاب در کشورهای اسلامی مانند مصر، تونس، اردن، مراکش، ترکیه، آذربایجان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و حتی عربستان نیز با مشکلات فراوانی روبه‌رو بوده و این کشورها برای خوش‌خدمتی به دول غربی، حتی قوانین و برخوردهای خشن‌تر و سخت‌گیرانه‌تری در ورود به دانشگاه، مدارس و مناصب دولتی اعمال کرده و زنان محجبه در این کشورها تحت فشار و آزار هستند. البته در ترکیه با سرکار آمدن اسلام‌گرایان، محدودیت‌ها کمتر شده است. در کشورهای تحت اشغال بیگانگان چون فلسطین، عراق، افغانستان و سومالی نیز بیگانگان و نظامیان مزدور، مرتکب هتک حرمت و برداشتن حجاب زنان مسلمان شده‌اند.[۲۰]

قانون حجاب در ایران

طبق مصوبۀ هیئت وزیران (1375ش)، مصادیق البسه و آرایش خلاف شرع و جریحه‌دار کننده عفت عمومی، شامل مواردی همچون استفاده از انواع وسایل آرایشی، لباس‌های نازک یا شهرت، مانتوهای کوتاه بالای زانو یا آستین کوتاه، کفش‌های لنگه‌به‌لنگه یا چراغدار، وسایل نمایشی و مبتذلی چون مچ‌بند، عینک، کراوات و نظایر آن است.[۲۱]

طبق ماده 638 قانون مجازات اسلامی و تبصره آن، فردی که علناً در انظار عمومی، تظاهر به عمل حرام کند، به‌جز کیفر عمل، به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا 74 ضربه شلاق و اگر مرتکب عملی شود که عفت عمومی را جریحه‌دار کند، فقط به حبس یا شلاق محکوم می‌شود. همچنین زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از 10 تا 60 روز و یا از 50هزار تا 500هزار (طبق تبصره 8 بهمن 1399ش، مبلغ 2میلیون تا 10میلیون) ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.[۲۲] طرح ساماندهی مدولباس مجلس نیز طی 11 ماده، وزارت‌خانه‌های دولتی و مراکز فرهنگی چون صداوسیما را مکلف به حمایت‌های مالی و قانونی، ارائه تسهیلات، تأمین پوشاک مورد نیاز، حمایت از طرح‌های مربوطه و اعطای مجوز می‌کند.[۲۳] شورای فرهنگ عمومی نیز وظایف بسیار متعددی برای قوای سه‌گانه و انواع سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌های خردوکلان کشور در رابطه با حجاب و عفاف تعیین کرده است.[۲۴]

عوامل ضعف حجاب در ایران

بی‌حجابی معلول طیف وسیعی از علل بیرونی و انگیزه‌های متفاوت و متنوع فردی است:

علل فردی-روانشناختی

گاهی ضعف ایمانی و اعتقادی فرد، سبب ضعف التزام عملی او به آموزه‌های دینی و حتی گاهی مخالفت با مقولاتی چون حجاب می‌شود؛[۲۵] گاهی تلاش برای تسخیر مردان، زنان را گرفتار روابط اجتماعیِ غیرعفیفانه و بی‌حجابی در محیط‌های عمومی می‌کند. زنان خیابانی به‌منظور بازاریابی جنسی و برخی دختران نیز به‌منظور همسریابی به بی‌حجابی روی می‌آورند.[۲۶] همچنین عواملی چون ناآگاهی از حدود و الزام شرعی حجاب یا پیامدهای ناگوار بی‌حجابی، بی‌میلی روانشناختی به فرهنگ خودی، ضعف حیا، خودپسندی و مدگرایی افراطی، پذیرش این القائات که حجاب عامل پیرتر دیده‌شدن و بی‌حجابی سبب شادی و خوشبختی و به‌مثابه جسارت و بزرگی زن بوده و در مقابل، حجاب مساوی اُمّلی، عقب‌ماندگی و ترس است، از دیگر عوامل فردی بی‌حجابی است.[۲۷]

عوامل مربوط به خانواده

از جمله علل خانوادگی بدپوششی جوانان عبارتند از: فقدان جایگاه، اقتدار و مرجعیت پیشین خانواده، عدم حمایت رسانه‌ها، دولت‌ها و حتی خویشاوندان از والدین برای اجرای برنامه‌های تربیتی و اصلاحی، جایگزینی نهادهای غیردینی در پاسخ به نیازهای فکری جامعه به‌جای خانواده، کاهش غیرت‌ورزی و حساسیت والدین نسبت به مسائل دینی، افراط و تفریط والدین در آگاهی‌بخشی جنسی به فرزندان یا در کنترل حجاب آنان، فقدان الگوی پوشش در خانواده و الگوناپذیری دختران از حجاب مادران، وجود اختلاط‌های خانوادگی و فشار افکار عمومی به والدین برای سهل‌انگاری درباره بی‌حجابی فرزندان و ناکارآمدی اطلاع‌رسانی‌ها در این موضوعات، است.[۲۸]

رسانه و تکنولوژی

تکنولوژی و ورود سه‌مرحله‌ای آن (ویدئو، ماهواره و اینترنت) به ایران که در بسیاری از برنامه‌های خود، تعمداً به تابوشکنی در مسائل اخلاقی و ترویج روابط نامشروع می‌پردازد، به حیازدایی و بی‌حجابی در جامعه می‌انجامد.[۲۹] همچنین آرایش زنان، عدم رعایت حجاب شرعی، تحقیر چادر و حجاب و وجود رفتارهای محرک و روابط نامشروع در فیلم‌ها و سریال‌ها، عدم بهره‌گیری از متخصصین در برنامه‌های رسانه‌ای مربوط به حجاب و پخش این برنامه‌ها در ساعات نامناسب، پخش انیمیشن‌هایی با محتوای بدحجابی و روابط عاشقانه و استفاده از کودکان در تبلیغات تجاری نیز به ترویج بی‌حجابی می‌انجامد.[۳۰]

شکاف هویتی در جامعه

احساس ظلم تاریخی زنان همراه با اغراق‌های فمینیست‌ها، به نارضایتی و فرار آنان از زنانگی و نمادهای زنانه‌ای چون حجاب شده است. جامعه ایران به‌دلیل ترکیبی از فرهنگ دینی، ملی، غربی و قومی و نبود الگوی واحد شناختی، به هویتی متعارض دچار شده که هم‌زمان هم بر بی‌حجابی و هم ضرورت حجاب تأکید دارد.[۳۱]

مواجهه آسیب‌زا با بی‌حجابی

تلقی نادرست از روش‌ها و حدود امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، برخوردهای خشن و کینه‌مآبانه و تأکید صرف بر حجاب و چشم‌پوشی از دیگر منکرات رایج به‌ویژه فسادهای کلان، به نفرت افراد از حجاب می‌انجامد.[۳۲]

عوامل سیاسی

بخش مهمي از رواج بدحجابي، ناشي از تهاجم فرهنگ بیگانه است.[۳۳] شبهه‌پراکنی رسانه‌ای علیه حجاب و پاسخ‌نگرفتن این شبهات، سبب امکان‌ناپذیری دفاع از حجاب شده است.[۳۴] گره‌خوردن حجاب به مسائل سیاسی چون انتخابات و رأی‌آوری و تأکید هم‌زمان بر حضور بانوان در عرصه‌های بین‌المللی و ورزشی با رعایت حجاب، سبب وضع قوانینی شده که جوانان را از حجاب گریزان می‌کند.[۳۵] همچنین حجاب زنان در سال‌های اخیر جزو منافع حکومت تلقی شده و بی‌حجابی به نماد مخالفت با حکومت تبدیل شده است.[۳۶]

ضعف برنامه‌ها و محصولات فرهنگی

نبود برنامه بلندمدت، فقدان نگاه سیستمی به فرهنگ، موازی‌کاری نهادها، وجود و توزیع وسیع لباس‌های نامتناسب و ارزان‌قیمت‌بودن آن و نبود البسه مناسب حجاب اسلامی یا گران‌قیمت بودن آن، بی‌توجهی و ابهام در قوانین حجاب و نبود زمینه پذیرش آن توسط جامعه، از دیگر عوامل تضعیف حجاب در جامعه است.[۳۷]

پانویس

  1. مهدی‌زاده، حجاب‌شناسی، 1382ش، ص20.
  2. شرف‌الدین، «ریشه‌یابی جامعه‌شناختی بی‌حجابی»، 1386ش، ص1-4؛ جوانی و امیری، «بررسی عوامل گرایش به بدحجابی و راهکارهای مقابله با آن»، 1395ش، ص117.
  3. معیدفر، «سبک زندگی، هویت اجتماعی و تغییر الگوی پوشش زنان»، 1389ش، ص37-39.
  4. از فعالان تأسیس مدارس دخترانه و رئیس کانون بانوان که وظیفه آن، اجرای دستور کشف حجاب رضاخان از طریق معلمین و دانش‌آموزان بود.
  5. جاودانی‌مقدم، «بررسی سیر تطور گفتمان حجاب در سپهر سیاست و فرهنگ ایران»، 1398ش، ص130.
  6. زائری، «دیرینه‌شناسی بی‌حجابی در ایران»، 1393ش، ص181-182.
  7. زیبایی‌نژاد، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، 1387ش، ص40-43.
  8. صالحی، «نظریه‌ها و راهبردها در حجاب و فعالیت‌های اجتماعی زنان»، 1391ش، ص4-21.
  9. صالحی، «نظریه‌ها و راهبردها در حجاب و فعالیت‌های اجتماعی زنان»، 1391ش، ص4-21.
  10. صالحی، «نظریه‌ها و راهبردها در حجاب و فعالیت‌های اجتماعی زنان»، 1391ش، ص4-21.
  11. زائری، «دیرینه‌شناسی بی‌حجابی در ایران»، 1393ش، ص182.
  12. زیبایی‌نژاد، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، 1387ش، ص49.
  13. بستان، سیاستپژوهی عفاف و حجاب در ایران، 1399ش، ص14-15.
  14. «مروری بر گزارش طرح پژوهشی بررسی فرهنگ پوشش و حجاب زنان ایران»، وب‌سایت شیرازه.
  15. ذوالفقاری و بیات، «بررسی نگرش مسئولان و نخبگان جامعه نسبت به پدیده بدحجابی»، 1389ش، ص181-207.
  16. ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران)، «50درصد مردم تهران معتقدند دولت نباید در موضوع حجاب مداخله کند»، 1396ش، ص2-9.
  17. غلامی، مسئله حجاب در غرب، 1391ش، ص303-360.
  18. غلامی، مسئله حجاب در غرب، 1391ش، ص303-360.
  19. غلامی، مسئله حجاب در غرب، 1391ش، ص303-360.
  20. بختیاری، هویت برتر، 1389ش، ص123-169.
  21. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص165.
  22. «قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)»، ماده 638، سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران.
  23. «قانون ساماندهی مدولباس»، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
  24. «راهکارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب»، وبسایت نشریه فرهنگ پویا، ص45-57.
  25. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص79.
  26. زیبایی‌نژاد، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، 1387ش، ص43-45.
  27. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص87-111.
  28. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص115-126 و 155.
  29. زیبایی‌نژاد، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، 1387ش، ص47.
  30. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص148-151.
  31. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص83-85.
  32. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص139.
  33. خامنهای، گزيده سخنان در مورد تهاجم فرهنگی، 1375ش.
  34. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص130-132.
  35. زیبایی‌نژاد، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، 1387ش، ص48.
  36. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص140.
  37. غلامی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، 1391ش، ص157-168.

منابع

  • ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران)، «50درصد مردم تهران معتقدند دولت نباید در موضوع حجاب مداخله کند»، نشریه شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی، شماره 7700177، 14 بهمن 1396ش.
  • بختیاری، فاطمه، هویت برتر، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1389ش.
  • بستان، حسین، سیاست‌پژوهی عفاف و حجاب در ایران، قم، حوزه‌ و دانشگاه، 1399ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، گزيده سخنان در مورد تهاجم فرهنگی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1375ش.
  • جاودانی‌مقدم، «بررسی سیر تطور گفتمان حجاب در سپهر سیاست و فرهنگ ایران»، نشریه سپهر سیاست، شماره 20، 1398ش.
  • جوانی، وجیهه و امیری، مجتبی، «بررسی عوامل گرایش به بدحجابی و راهکارهای مقابله با آن»، نشریه تحقیقات فرهنگی ایران، شماره 4، 1395ش.
  • ذوالفقاری، حسین و بیات، بهرام ، «بررسی نگرش مسئولان و نخبگان جامعه نسبت به پدیده بدحجابی»، در پوشش و حجاب، رویکردی جامعه‌شناختی، نوشته علی ایلخانی‌پور نادری، 1389ش.
  • «راهکارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب»، وبسایت نشریه فرهنگ پویا، تاریخ انتشار: پاییز 1389ش.
  • زائری، قاسم، «دیرینه‌شناسی بی‌حجابی در ایران»، نشریه زن در توسعه و سیاست، شماره 2، 1393ش.
  • زیبایی‌نژاد، محمدرضا، «نظام اسلامی و مسئله پوشش زنان»، در نظام اسلامی و مسئله حجاب، سیدجعفر حق‌شناس، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1387ش.
  • شرف‌الدین، سیدحسین، «ریشه‌یابی جامعه‌شناختی بی‌حجابی»، نشریه فقه و علوم وابسته، شماره 51-52، 1386ش.
  • صالحی، سیدعباس، «نظریه‌ها و راهبردها در حجاب و فعالیت‌های اجتماعی زنان»، نشریه حوزه، شماره 163-164، 1391ش.
  • غلامی، علی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، تهران، دانشگاه امام صادق، 1391ش.
  • غلامی، علی، مسئله حجاب در غرب، تهران، دانشگاه امام صادق، 1391ش.
  • «قانون ساماندهی مدولباس»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: 7 شهریور 1403ش.
  • «قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)»، سامانه ملی قوانین و مقررات، تاریخ بازدید: 12 مهر 1403ش.
  • «مروری بر گزارش طرح پژوهشی بررسی فرهنگ پوشش و حجاب زنان ایران»، وبسایت شیرازه، تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۸ش.
  • معیدفر، سعید، «سبک زندگی، هویت اجتماعی و تغییر الگوی پوشش زنان»، در پوشش و حجاب؛ رویکردی جامعه‌شناختی، نوشته علی ایلخانی‌پور نادری، 1389ش.
  • مهدی‌زاده، حسین، حجاب‌شناسی، قم، حوزه علمیه قم، 1382ش.