خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==فعالیت== | ==فعالیت== | ||
پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامهها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «[[هدا شعراوی]]» تصمیم دارد سه نفر از فارغالتحصیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فوراً به مقر اتحادیه زنان رفت و با [[هدا شعراوی]] دیدار كرد. [[هدا شعراوی]] پس از شنیدن داستان زینب و سختیهایی كه برای تحصیل متحمل شده و فوراً او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای به دستآوردن زینب خوشحال میشد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! [[هدا شعراوی]] در زینب همان كسی را میدید كه برای جانشینی خود مناسب | زینب پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامهها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «[[هدا شعراوی]]» تصمیم دارد سه نفر از فارغالتحصیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فوراً به مقر اتحادیه [[زنان]] رفت و با [[هدا شعراوی]] دیدار كرد. [[هدا شعراوی]] پس از شنیدن داستان زینب و سختیهایی كه برای تحصیل متحمل شده و فوراً او را به عضویت اتحادیه [[زنان]] درآورد. او باید برای به دستآوردن زینب خوشحال میشد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! [[هدا شعراوی]] در زینب همان كسی را میدید كه برای جانشینی خود مناسب بود. | ||
طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید. پس از یك ماه از اعلام اسامی دانشآموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. | طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید. پس از یك ماه از اعلام اسامی دانشآموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. |