Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳: خط ۳:


==ماهيّت حضانت==
==ماهيّت حضانت==
در اينكه حضانت از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كرده‏اند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمرده‏اند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كرده‏اند.  برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانسته‏اند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفته‏اند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كرده‏اند با كسانى كه آن را به حق تعريف نموده‏اند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref>
در اينكه حضانت از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كرده‏اند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمرده‏اند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كرده‏اند.  برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانسته‏اند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفته‏اند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كرده‏اند با كسانى كه آن را به حق تعريف نموده‏‌اند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref>


حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفته‏اند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مى‏كنند، مطالبه كند، پدر مى‏تواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى ‏شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مى‏شود. برخى گفته ‏اند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مى‏ باشد.  پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>
حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفته‏اند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مى‏كنند، مطالبه كند، پدر مى‏تواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى ‏شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مى‏شود. برخى گفته ‏اند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مى‏ باشد.  پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:
#انتقال حقّ حضانت به جدّ پدرى و در صورت نبودن وى، به ديگر بستگان كودك بر حسب مراتب ارث. بنابر اين، آن كه در ارث بردن به كودك نزديك‏تر است، عهده دار حضانت وى مى‏ گردد و در صورت تعدد و تساوى، مانند دو خواهر، ميان آنان قرعه زده مى ‏شود.  
#انتقال حقّ حضانت به جدّ پدرى و در صورت نبودن وى، به ديگر بستگان كودك بر حسب مراتب ارث. بنابر اين، آن كه در ارث بردن به كودك نزديك‏تر است، عهده دار حضانت وى مى‏ گردد و در صورت تعدد و تساوى، مانند دو خواهر، ميان آنان قرعه زده مى ‏شود.  
#انتقال حقّ حضانت به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث و در صورت تعدّد آنان و تساوى در قرابت، ميان ايشان قرعه زده مى‏شود. اين قول به اكثر فقها، بلكه- در فرض نبودن جدّ پدرى- به مشهور نسبت داده شده است.  
#انتقال حقّ حضانت به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث و در صورت تعدّد آنان و تساوى در قرابت، ميان ايشان قرعه زده مى‏شود. اين قول به اكثر فقها، بلكه- در فرض نبودن جدّ پدرى- به مشهور نسبت داده شده است.  
#انتقال به جدّ پدرى و با نبودن وى به وصىّ او يا وصىّ پدر كودك و در صورت نبودن وصىّ به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث.  
#انتقال به جدّ پدرى و با نبودن وى به وصىّ او يا وصىّ پدر كودك و در صورت نبودن وصىّ به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث.
 
==شرايط حضانت كننده==
==شرايط حضانت كننده==
آزاد و عاقل بودن و نيز- در صورت محكوم بودن‏ كودك به مسلمانى- مسلمان بودن و در مادر، علاوه بر آن ازدواج نكردن با مردى ديگر، شرايط حضانت كننده ‏اند. بنابر اين، در صورت آزاد بودن يكى از والدين و برده بودن ديگرى، فرد آزاد اولى‏ به حضانت كودك است. حكم ياد شده در فرض عاقل بودن يكى و ديوانه بودن ديگرى يا مسلمان بودن يكى و كافر بودن ديگرى نيز جارى است. در شرط بودن مثل عدالت، مقيم بودن (مسافر نبودن) و سلامت از بيمارى مسرى خطرناك، مانند جذام و پيسى، اختلاف است.  
آزاد و عاقل بودن و نيز- در صورت محكوم بودن‏ كودك به مسلمانى- مسلمان بودن و در مادر، علاوه بر آن ازدواج نكردن با مردى ديگر، شرايط حضانت كننده ‏اند. بنابر اين، در صورت آزاد بودن يكى از والدين و برده بودن ديگرى، فرد آزاد اولى‏ به حضانت كودك است. حكم ياد شده در فرض عاقل بودن يكى و ديوانه بودن ديگرى يا مسلمان بودن يكى و كافر بودن ديگرى نيز جارى است. در شرط بودن مثل عدالت، مقيم بودن (مسافر نبودن) و سلامت از بيمارى مسرى خطرناك، مانند جذام و پيسى، اختلاف است.