Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۲: خط ۱۲:


==[[جنسیت]] در آراء اخلاقی فلاسفه==
==[[جنسیت]] در آراء اخلاقی فلاسفه==
[[جریان فمینیست]] یک جریان اعتراضی است بر نظام سنتی اخلاق در تمام ابعاد. بررسی مباحث [[جنسیت]] در آراء فلاسفه متقدم و نوع نگاه آنان به [[زنان]] برای تبیین دیدگاه  [[فمینیست‌های اخلاق‌گرا]] ضروری است.
جریان [[فمینیست]] یک جریان اعتراضی است بر نظام سنتی اخلاق در تمام ابعاد. بررسی مباحث [[جنسیت]] در آراء فلاسفه متقدم و نوع نگاه آنان به [[زنان]] برای تبیین دیدگاه  [[فمینیست‌های اخلاق‌گرا]] ضروری است.


===فلاسفه متقدم===
===فلاسفه متقدم===
خط ۱۹: خط ۱۹:
ارسطو تأکید می‌کند که فرمانرواها که همان [[مردانِ]] شهروندِ آزادِ آتن هستند با فرمانبردارها که سه دسته برای آن‌ها مطرح می‌کنند ([[زن]] و برده و کودک) با هم تفاوت کیفی دارند و طبیعتاً باید بین فضائل این دو دسته فرق باشد.  
ارسطو تأکید می‌کند که فرمانرواها که همان [[مردانِ]] شهروندِ آزادِ آتن هستند با فرمانبردارها که سه دسته برای آن‌ها مطرح می‌کنند ([[زن]] و برده و کودک) با هم تفاوت کیفی دارند و طبیعتاً باید بین فضائل این دو دسته فرق باشد.  
لذا یک [[سوگیری جنسیتی]] در اخلاق در اندیشه ارسطو مشهود است. اگر خود مفهوم فضیلت به عنوان مفهوم کانونی فلسفه اخلاق بررسی شود، غالباً به ندرت به‌عنوان [[صفت زنانه]] به کار برده می‌شود؛ [[زن خوب]]، [[زن پاکدامن]] و [[زن فروتن]] و خود کلمه فضیلت یک رویکرد [[مردانه]] دارد. لذا [[زن‌ها]] در عقبه نظریه‌ی اخلاقی غرب، غالباً نادیده گرفته شدند. [[مرد آزاد]] و [[مرد قدرتمند]]، موجودی است که مستعد و سزاوار پروراندن ملکات اخلاقی است. در این تفکر خانه، در خدمت نهاد بزرگتر جامعه است. [[زن‌ها]] و کودک‌ها از آن جهتی که در خانه هستند باید به گونه‌ای عمل کنند که منافع نهاد بزرگتر اجتماع تأمین شود ولو به قیمت از دست رفتن اختیار و اراده‌ی آزاد آنها باشد. این روند تحقیر نسبت به [[زن‌ها]]، به عنوان اینکه در خانه مشغول هستند تا قرن 18 و 19 ادامه دارد. <ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1259، ب 2.</ref>
لذا یک [[سوگیری جنسیتی]] در اخلاق در اندیشه ارسطو مشهود است. اگر خود مفهوم فضیلت به عنوان مفهوم کانونی فلسفه اخلاق بررسی شود، غالباً به ندرت به‌عنوان [[صفت زنانه]] به کار برده می‌شود؛ [[زن خوب]]، [[زن پاکدامن]] و [[زن فروتن]] و خود کلمه فضیلت یک رویکرد [[مردانه]] دارد. لذا [[زن‌ها]] در عقبه نظریه‌ی اخلاقی غرب، غالباً نادیده گرفته شدند. [[مرد آزاد]] و [[مرد قدرتمند]]، موجودی است که مستعد و سزاوار پروراندن ملکات اخلاقی است. در این تفکر خانه، در خدمت نهاد بزرگتر جامعه است. [[زن‌ها]] و کودک‌ها از آن جهتی که در خانه هستند باید به گونه‌ای عمل کنند که منافع نهاد بزرگتر اجتماع تأمین شود ولو به قیمت از دست رفتن اختیار و اراده‌ی آزاد آنها باشد. این روند تحقیر نسبت به [[زن‌ها]]، به عنوان اینکه در خانه مشغول هستند تا قرن 18 و 19 ادامه دارد. <ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1259، ب 2.</ref>
===[[فمنیست‌ها]]===
===[[فمینیست‌ها]]===
مری ولستون کرافت و [[جان استوارت میل]] خلقیاتی که جامعه به [[زن‌ها]] نسبت می‌داد را غیراصیل و غیرواقعی و ساخته فرهنگ و اجتماع می‌دانستند. آنان اولین کسانی هستند که درصدد رفع فروتری از [[اخلاق زنانه]] هستند. کرافت مدعی شد [[فضایل زنانه]] و [[مردانه]] برخلاف آن چیزی که تا الان تصور می‌شد، یکسان هستند و نظام اخلاقی سنتی غرب یک خطائی کرده که دو جور فضیلت را برای [[زن‌ها]] و [[مردها]] مطرح می‌کند. [[میل]] هم همین مسئله را به عنوان خطای جوامع قبلی معرفی می‌کند و می‌گوید معیار دوگانه نداریم. معیار یکسانی برای سنجش ویژگی‌های اخلاقی [[زن‌ها]] و [[مردها]] داریم.  
مری ولستون کرافت و [[جان استوارت میل]] خلقیاتی که جامعه به [[زن‌ها]] نسبت می‌داد را غیراصیل و غیرواقعی و ساخته فرهنگ و اجتماع می‌دانستند. آنان اولین کسانی هستند که درصدد رفع فروتری از [[اخلاق زنانه]] هستند. کرافت مدعی شد [[فضایل زنانه]] و [[مردانه]] برخلاف آن چیزی که تا الان تصور می‌شد، یکسان هستند و نظام اخلاقی سنتی غرب یک خطائی کرده که دو جور فضیلت را برای [[زن‌ها]] و [[مردها]] مطرح می‌کند. [[میل]] هم همین مسئله را به عنوان خطای جوامع قبلی معرفی می‌کند و می‌گوید معیار دوگانه نداریم. معیار یکسانی برای سنجش ویژگی‌های اخلاقی [[زن‌ها]] و [[مردها]] داریم.