نفقه: تفاوت میان نسخهها
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
تکلیف نفقه بر عهدهی مرد است و عدم دارا بودن مرد، تأثیری در آن ندارد. بنابراین زن موظف نیست که از اموال شخصی خود، مخارج زندگیاش را تأمین کند. در واقع نفقه از حقوق زوجه میباشد. مبنای تکلیف مرد در دادن نفقهی به زن، تمکین زن در برابر مرد است. [[نفقه]] هم در رابطه با [[زوجین]] و هم در رابطه با [[فرزند]]ان و دیگر بستگان است. زیرا از نظر اسلام دو دسته افراد [[واجبالنفقه]] هستند. | |||
[[نفقه]] هم در رابطه با [[زوجین]] و هم در رابطه با [[فرزند]]ان و دیگر بستگان است. زیرا از نظر اسلام دو دسته افراد [[واجبالنفقه]] هستند. | |||
1.افرادی که از طریق سبب با انفاق کننده نسبت دارند که شامل [[زوجه]] در [[عقد دائم]] میشود وهمچنین درصورتی که پرداخت نفقه در [[عقد موقت]]، شرط شده باشد، عمل به آن واجب است. | 1.افرادی که از طریق سبب با انفاق کننده نسبت دارند که شامل [[زوجه]] در [[عقد دائم]] میشود وهمچنین درصورتی که پرداخت نفقه در [[عقد موقت]]، شرط شده باشد، عمل به آن واجب است. | ||
2.افرادی که از طریق [[نسب]] با انفاق کننده نسبت دارند؛ مانند آبا و اجداد که واجبالنفقه هستند<ref>شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیتا، ج5، ص465. ؛نجفی، جواهرالکلام ، 1262ش،ج، ص301.</ref> | 2.افرادی که از طریق [[نسب]] با انفاق کننده نسبت دارند؛ مانند آبا و اجداد که واجبالنفقه هستند<ref>شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیتا، ج5، ص465. ؛نجفی، جواهرالکلام ، 1262ش،ج، ص301.</ref> |
نسخهٔ ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۳۹
تکلیف نفقه بر عهدهی مرد است و عدم دارا بودن مرد، تأثیری در آن ندارد. بنابراین زن موظف نیست که از اموال شخصی خود، مخارج زندگیاش را تأمین کند. در واقع نفقه از حقوق زوجه میباشد. مبنای تکلیف مرد در دادن نفقهی به زن، تمکین زن در برابر مرد است. نفقه هم در رابطه با زوجین و هم در رابطه با فرزندان و دیگر بستگان است. زیرا از نظر اسلام دو دسته افراد واجبالنفقه هستند. 1.افرادی که از طریق سبب با انفاق کننده نسبت دارند که شامل زوجه در عقد دائم میشود وهمچنین درصورتی که پرداخت نفقه در عقد موقت، شرط شده باشد، عمل به آن واجب است. 2.افرادی که از طریق نسب با انفاق کننده نسبت دارند؛ مانند آبا و اجداد که واجبالنفقه هستند[۱]
نفقه در لغت و اصطلاح
نفقه اسم مصدر «انفاق»[۲] و جمع آن «نفقات» و«نفاق» است [۳] ودر کتابهای لغت معانی متعددی را برای آن بیان کردهاند؛ در کتاب لسانالعرب، به معنای خروج، هلاکت، نابودی، بذل وبخشش کردن وچشم پوشی کردن از چیزی بیان شده است.[۴] گروهی باتوجه به موارد کاربرد نفقه، معانی مختلفی برای آن قائل شدهاند؛ مثلا هنگامی که این واژه در مورد حیوان به کار رود به معنای مرگ و هلاك حیوان است؛ ولی اگر این واژه در مورد معامله به کار رود، به معنای شیوع و رواج آن معامله است. [۵] باتوجه به اینکه نفقهای که زوج برای همسرش خرج میکند، مال خويش را از ملكش خارج میکند و این به معنای خروج وهلاک شدن است.[۶] دیدگاه بعضی از لغویون این است که هرکلمهای که فاءالفعل آن، حرف«ن» وعین الفعلش«ف» باشد، به معنای خروج و ذهاب است؛ مانند: نفق، نفر، نفخ و... .[۷] اما در مقابل برخی این قول را قبول ندارند وبیان میکنند که نفقه از نفوق به معنای هلاکت، مشتق نشده است بلکه اسم اشیایی است که مرد برای خانوادهاش خرج میکند.[۸]
اکثر فقها تعریف مشخصی از نفقه بیان نکردهاند؛ اما با توجه به عبارتهایی که در متونشان برای نفقه آورده اندبه برآوردن نیازهای زوجه بصورت محدود را نفقه میگویند.[۹] بعبارت دیگر فقها برای تعریف نفقه به ذکر مصادیق آن اشاره کردهاند. حتی گاهی موارد نفقه را به عدد ذکر کردهاند مانند علامه حلی که نفقه را در 8 مورد بیان میکند [۱۰] ولی به مرور زمان فقها، مصادیق نفقه را گسترش دادند تا جایی که بسیاری بر این عقیدهاند: ضابطه کلی برای نفقه چیزی است که، برای زندگی متعارف مورد نیاز است و زن در زندگی به آن احتیاج دارد.[۱۱]
اسباب وجوب نفقه زوجيت، قرابت و ملك است. [۱۲] كسانى كه بر آنها نفقه واجب است:
- نفقه بر خود شخص
- نفقه زن
- نفقه نزديكان
- نفقه بر خويشاوندى كه فقير است
- نفقه بر نيازمند
- نفقه بر گمشده
- نفقه براى حمايت از تلف شدن اشيا
- نفقه براى تحصيل حق. [۱۳] بر حسب روایتی، از امام جعفر صادق (ع) سوال شده است که : پرداخت نفقه ی کدام یک از خویشاوندان بر مرد واجب است؟ و آن حضرت در پاسخ فرموده اند: والدین، فرزند و همسر. [۱۴] به موجب روایاتی از این قبیل، همسر، فرزندان و والدین، قدر متیقن از این حکم اند.
در هر حال، برای نفقهی زوجه خصوصیاتی ذکر کردهاند که آن را از دیگر نفقههای واجب متمایز میکند؛ نخست آنکه مشروط به نیازمندی زوجه نیست و شوهر در هر حال، موظف به پرداخت آن است؛ دوم آنکه در صورت عدم پرداخت آن، حق زوجه ساقط نمیشود و قضای آن بر عهدهی شوهر ثابت میگردد؛ سوم آنکه نفقهی زوجه بر نفقهی دیگر خویشاوندان تقدم دارد و چهارم اینکه در صورت امتناع شوهر از ادای این حق، زن میتواند با مراجعه به دادگاه از وی شکایت کند که در این فرض، شوهر بین پرداخت نفقه یا طلاق زن مخیر خواهد شد. [۱۵]
احکام نفقه زن
نفقه زوجه دائمی واجب است. نفقه زن در زمان عده بر عهده شوهر است. نفقه زن در صورت نشوز یا طلاق ساقط میشود. ارتداد سبب سقوط نفقه میشود. [۱۶] در اينكه هزينه درمان زوجه، جزء نفقه به شمار مىرود، اختلاف است. برخى قائل به تفصيل شده و گفتهاند: داروهايى كه نياز به آنها متعارف است و در مداواى بيماریهاى جزئى و رايج به كار مىرود، جزء نفقه محسوب مىگردد؛ امّا داروهايى كه در بيماریهاى صعبالعلاج و نامتعارف كاربرد دارد، بويژه در صورتى كه تأمين آنها مستلزم پرداخت مبلغى زياد باشد، جزء نفقه به شمار نمىرود. [۱۷]
پانویس
- ↑ شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیتا، ج5، ص465. ؛نجفی، جواهرالکلام ، 1262ش،ج، ص301.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، 1412ق، ص816..
- ↑ فیومی، المصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیر، بیتا، ج، ص618.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، 1414ه، ج10، ص357.
- ↑ زبیدی، تاج العروس من الجواهرالقاموس، بی تا، ج، ص463 ؛ جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربية، 1407ق، ج4، ص 1560.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج7، ص97.
- ↑ ابن عابدین، الدرالمختار وحاشیه ابن عابدین (رد المحتار)، 1412ق، ج3، ص572.
- ↑ ابن عابدین، الدر المختار وحاشیه ابن عابدین (رد المحتار)، 1412ق، ج3، ص 572.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، 1387ق، ج6، ص4-5.
- ↑ علامه حلی، قواعدالاحکام، 1419ق، ج3، ص104.
- ↑ محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، 1408ق، ج2، ص293.
- ↑ سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج3، ص: 2029
- ↑ جلالى زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه ص: 231.
- ↑ حر العاملی، وسایل الشیعه، ج15ص 237.
- ↑ بستان، خانواده در اسلام، ص147.
- ↑ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۱۴-۳۱۴
- ↑ نجفی، جواهرالكلام 31/ 335- 338؛ امام خمینی، تحريرالوسيلة 2/ 316- 317.
منابع
- عمید، حسن، فرهنگ عمید
- دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالكلام،(43جلدی)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
- امام خمینی، تحريرالوسيلة ،مؤسسه مطبوعات دارالعلم، قم، بیتا.
- ویکی شیعه
- بستان(نجفی)، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
- جلالىزاده، جلال مبادى و اصطلاحات علم فقه احسان تهران: 1387 ه. ش نوبت چاپ: 1
- قرشى بنابى، على اكبر قاموس قرآن دار الكتب الإسلامية تهران1371 ه. ش نوبت چاپ: 6
- سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى (3جلد) ، كومش، تهران، 1373ه. ش، چاپ: 3
- حرالعاملی، محمد بن حسن، وسایلالشیعه، مؤسسة آل البيت عليهمالسلام، قم1409 ق.