Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۱: خط ۲۱:
مصادیق انفاق زبانی عبارتند از؛ سلام و رد سلام، ارسال سلام (از طريق وسايط) دعا كردن در حق احسان شونده (و مقدم داشتن او در دعاي خود)، دعا به هنگام عطسه مؤمن (تسمية العاطس )، برخورد دوستانه داشتن، اظهار همدردي و غم‌خواري، ذكر نام او به نيكي، دوري گزيدن از غيبت، تهمت، فحش، سعايت و... حفظالغيب او، برحذر داشتن عيب كنندگان او، دروغ گفتن براي تأمين مصالح او، شيرين زباني با او، آشكار ساختن نيكي‌هاي او، عدم اشاعه سيئات او، تشكر و سپاس از خدمات او، پذيرفتن عذر او، استغفار براي مردگان، دلجويي مستمر؛ نصيحت و موعظه و تذكار به نعمت هاي حق، رذايل اخلاقي، امور مهم و... دادن علم و آگاهي (از طريق زبان و قلم ) در امور ديني و دنيوي، تلاش در جهت اصلاح اعمال ديني و دنيوي آن‌ها، تلاش در جهت اصلاح انحرافات اعتقادي و اخلاقي هم‌چون شرك، نفاق، سوء‌ظن، ريا و... هدايت به هنگام طلب مشورت، يافتن پاسخ‌هاي مناسب براي حل مشكلات و شبهات آن‌ها، بهره‌گيري از سرمايه‌هاي علمي و اخلاقي آن‌ها، اعطاي كلمات حكمت‌آميز، خوشباش گفتن (نثار كردن بارك الله و كلمات تشويق كننده به هنگام لزوم)، اعطاي كلمات حكمت آميز، تلاش در جهت رفع همه آن‌چه به پستي و حقارت او منتهي مي‌شود، دفاع از ايشان مادام كه حقند و ... . <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 45.</ref>
مصادیق انفاق زبانی عبارتند از؛ سلام و رد سلام، ارسال سلام (از طريق وسايط) دعا كردن در حق احسان شونده (و مقدم داشتن او در دعاي خود)، دعا به هنگام عطسه مؤمن (تسمية العاطس )، برخورد دوستانه داشتن، اظهار همدردي و غم‌خواري، ذكر نام او به نيكي، دوري گزيدن از غيبت، تهمت، فحش، سعايت و... حفظالغيب او، برحذر داشتن عيب كنندگان او، دروغ گفتن براي تأمين مصالح او، شيرين زباني با او، آشكار ساختن نيكي‌هاي او، عدم اشاعه سيئات او، تشكر و سپاس از خدمات او، پذيرفتن عذر او، استغفار براي مردگان، دلجويي مستمر؛ نصيحت و موعظه و تذكار به نعمت هاي حق، رذايل اخلاقي، امور مهم و... دادن علم و آگاهي (از طريق زبان و قلم ) در امور ديني و دنيوي، تلاش در جهت اصلاح اعمال ديني و دنيوي آن‌ها، تلاش در جهت اصلاح انحرافات اعتقادي و اخلاقي هم‌چون شرك، نفاق، سوء‌ظن، ريا و... هدايت به هنگام طلب مشورت، يافتن پاسخ‌هاي مناسب براي حل مشكلات و شبهات آن‌ها، بهره‌گيري از سرمايه‌هاي علمي و اخلاقي آن‌ها، اعطاي كلمات حكمت‌آميز، خوشباش گفتن (نثار كردن بارك الله و كلمات تشويق كننده به هنگام لزوم)، اعطاي كلمات حكمت آميز، تلاش در جهت رفع همه آن‌چه به پستي و حقارت او منتهي مي‌شود، دفاع از ايشان مادام كه حقند و ... . <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 45.</ref>
*انفاق فعلي  
*انفاق فعلي  
اناق فعلی مانند به جا آوردن نماز، روزه، حج، زيارت به نيابت يا به عنوان هديه براي مردگان؛ امر به معروف و نهي از منكر، وفا كردن به وعده‌ها، ديد و بازديد و گفتگو در حضر، رفتن به منازل آن‌ها و دعوت از آن‌ها در منزل، نامه‌نگاري در سفر، مسافرت براي ديدار او، سلام و رد سلام، تبسم و گشاده‌رويي در برخورد، مصافحه و معانقه و تقبيل، ابراز محبت از طرق مختلف‌، پرهيز از به خشم در آوردن او، فرو بردن خشم ناشي از عملكرد او، تلاش دايم در جلب خشنودي او، صبر بر ظلم و بي اعتنايي او، عدم قطع ارتباط، قهر نكردن بيش از سه روز، پيشي گرفتن در برقراري دوستي با او به هنگام وقوع فاصله، اصلاح اختلافات ميان آن‌ها، دقت نداشتن و ضرورت تسامح در امور عادي و بي‌اهميت، حفظ احترام و رعايت شأن و موقعيت آن‌ها، عيادت از بيمار، تشييع جنازه، شركت در مجالس بزرگداشت او، اجابت دعوت او، پوشانيدن برهنگان، دوستي با دوستان بي آلايش او، دشمني با دشمنان وي، تلاش براي رفع كدورت‌هاي او، دوري گزيدن از خيانت به او، كتمان اسرار او، مسرور كردن مؤمن، خود را براي آن‌ها به زحمت انداختن (تلاش در حل مشكلات آن‌ها) اعانت و ايثار، اصلاح مفاسد، دست ماليدن بر سر و روي يتيم، دفع ظلم از مؤمن (و از اذيت و آزار ديگران به او مانع شدن)، در اختيار نهادن مركب، سوار كردن او بر مركب، دفع ظالم از مظلوم آن‌ها، جا باز كردن به هنگام ورود او به مجالس، دوري گزيدن از ايذاي آن‌ها، مشايعت مسافر، استقبال مسافر، اطعام نمودن، خوردن نيم خورده مؤمن، فرمانبرداري از او، وفاداري به سوگندهاي مربوط به مصالح او، پذيرش درخواست‌هاي او، حاجت‌شان را قبل از ابراز برآورده كردن، شريك بودن در شادي و غم او، اطعام و پوشاندن او به هنگام گرسنگي و برهنگي، در هر حال راهنماي او بودن، نكو داشت و بزرگداشت مستمر نيكان آن‌ها، پنهان داشتن باورهايي كه اظهار آن موجب ايذاي خاطر ايشان مي‌گردد، عفو و چشم‌پوشي از خطاها و لغزش‌هاي او، تغافل از بدي‌هاي او، سرپرستي و مراقبت از فقرا و كار افتادگان و بي‌سرپرستان ايشان، دستگيري و راهنمايي نابينايان و ايجاد زمينه جهت گذراندن عادي زندگي آن‌ها، انكار مؤمن را در مورد اتهام بر شهادت ديگران مقدم داشتن (حتي اگر چهل مؤمن كاري را به او نسبت دهند كه او خود منكر آن است، حرف او را بايد بر ديگران مقدم نمود)، شفاعت از او در روز قيامت و... . <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 46.</ref>
انفاق فعلی شامل موارد ذیل است؛  به جا آوردن نماز، روزه، حج، زيارت به نيابت يا به عنوان هديه براي مردگان؛ امر به معروف و نهي از منكر، وفا كردن به وعده‌ها، ديد و بازديد و گفتگو در حضر، رفتن به منازل آن‌ها و دعوت از آن‌ها در منزل، نامه‌نگاري در سفر، مسافرت براي ديدار او، سلام و رد سلام، تبسم و گشاده‌رويي در برخورد، مصافحه و معانقه و تقبيل، ابراز محبت از طرق مختلف‌، پرهيز از به خشم در آوردن او، فرو بردن خشم ناشي از عملكرد او، تلاش دايم در جلب خشنودي او، صبر بر ظلم و بي اعتنايي او، عدم قطع ارتباط، قهر نكردن بيش از سه روز، پيشي گرفتن در برقراري دوستي با او به هنگام وقوع فاصله، اصلاح اختلافات ميان آن‌ها، دقت نداشتن و ضرورت تسامح در امور عادي و بي‌اهميت، حفظ احترام و رعايت شأن و موقعيت آن‌ها، عيادت از بيمار، تشييع جنازه، شركت در مجالس بزرگداشت او، اجابت دعوت او، پوشانيدن برهنگان، دوستي با دوستان بي آلايش او، دشمني با دشمنان وي، تلاش براي رفع كدورت‌هاي او، دوري گزيدن از خيانت به او، كتمان اسرار او، مسرور كردن مؤمن، خود را براي آن‌ها به زحمت انداختن (تلاش در حل مشكلات آن‌ها) اعانت و ايثار، اصلاح مفاسد، دست ماليدن بر سر و روي يتيم، دفع ظلم از مؤمن (و از اذيت و آزار ديگران به او مانع شدن)، در اختيار نهادن مركب، سوار كردن او بر مركب، دفع ظالم از مظلوم آن‌ها، جا باز كردن به هنگام ورود او به مجالس، دوري گزيدن از ايذاي آن‌ها، مشايعت مسافر، استقبال مسافر، اطعام نمودن، خوردن نيم خورده مؤمن، فرمانبرداري از او، وفاداري به سوگندهاي مربوط به مصالح او، پذيرش درخواست‌هاي او، حاجت‌شان را قبل از ابراز برآورده كردن، شريك بودن در شادي و غم او، اطعام و پوشاندن او به هنگام گرسنگي و برهنگي، در هر حال راهنماي او بودن، نكو داشت و بزرگداشت مستمر نيكان آن‌ها، پنهان داشتن باورهايي كه اظهار آن موجب ايذاي خاطر ايشان مي‌گردد، عفو و چشم‌پوشي از خطاها و لغزش‌هاي او، تغافل از بدي‌هاي او، سرپرستي و مراقبت از فقرا و كار افتادگان و بي‌سرپرستان ايشان، دستگيري و راهنمايي نابينايان و ايجاد زمينه جهت گذراندن عادي زندگي آن‌ها، انكار مؤمن را در مورد اتهام بر شهادت ديگران مقدم داشتن (حتي اگر چهل مؤمن كاري را به او نسبت دهند كه او خود منكر آن است، حرف او را بايد بر ديگران مقدم نمود)، شفاعت از او در روز قيامت و.. <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 46.</ref>
*انفاق قلبي  
*انفاق قلبي  
انفاق قلبی یعنی؛آرزوي وصول خيرات دنيوي و اخروي، آرزوي دفع بلاهاي دنيوي و اخروي، آرزوي ابقاي نعمت‌هاي موجود، مهر دوستان به دل داشتن و بيزاري جستن از دشمنان ايشان، دايم به ياد يكديگر بودن، آئينه او بودن (نشان دادن بي‌شائبه خوبي‌ها و بدي‌ها به يكديگر است. <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 47.</ref>
انفاق قلبی یعنی؛آرزوي وصول خيرات دنيوي و اخروي، آرزوي دفع بلاهاي دنيوي و اخروي، آرزوي ابقاي نعمت‌هاي موجود، مهر دوستان به دل داشتن و بيزاري جستن از دشمنان ايشان، دايم به ياد يكديگر بودن، آئينه او بودن (نشان دادن بي‌شائبه خوبي‌ها و بدي‌ها به يكديگر است. <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، ص 47.</ref>