صله رحم
صلهرحم؛ ارتباط با خویشاوندان و رسیدگی به آنها
صلهرحم از موضوعات فقهی و اخلاقی اسلام است. با توجه به آثار ژرف صلهرحم در حوزه فردی و اجتماعی و زندگی دنیوی و اخروی انسان، آیات و روایات بهطور گسترده بر آن تأکید ورزیده و اهمیت آن را گوشزد کردهاند. تا آنجا که قرآن قطعکنندگان صلهرحم را در شمار «زیانکاران» [۱] و «لعنتشدگان» [۲] معرفی میکند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) هم در زمینه صلهرحم فرمودند: هر کس با جان و مال خود در راه صلهرحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش یکصد شهید به او میدهد. [۳]
مفهوم
صله از ریشه «وصل» به معنای پیوستگی [۴] و نقطه مقابل آن فصل است. [۵]
این واژه در مورد پدیدههاى عینى و حقیقى به معناى اتصال و پیوستگى خارجى و محسوس است و در مقولات معنوى به عمل و رفتارى كه قرابت و پیوند میان افراد را ایجاد مىكند یا تحكیم مىبخشد اطلاق مىگردد. [۶]
واژه رحم به معنای عطوفت و مهربانی است. [۷] به جایگاه رشد کودک در شکم مادر نیز رحم گفته میشود. [۸]
این واژه برای تمام خویشاوندان نیز اطلاق شده است. [۹] از دیدگاه علامه طباطبایی رحم عبارت است از مجتمع خانوادگى و كوچك. [۱۰]
بنابراین صله رحم عبارت است از هرگونه احسان و نیکی در حق خویشاوندان، مانند: دیدار، کمک به کسب و کار، حل مشکلات، عیادت و... . [۱۱]
در مقابل، قطع رحم رفتارى است كه پیوند میان انسانها را تضعیف كرده یا منقطع مىسازد. [۱۲] انواع و سطوح شبکه ارتباطی انسان با دیگران عبارت است از: خویشاوندان، همسایگان و دوستان.
مصادیق صله رحم
بهطور كلی، هر گونه عملی كه از روی لطف و احسان و با هدف تأمین نیازهای اولی و ثانوی افراد خویشاوند یا ابراز علاقه به آنها، به انگیزه وفاداری به حقوق و تكالیف متقابل و تحكیم روابط عاطفی و صمیمی میان ایشان صورت پذیرد، مصداق صله و متقابلا هر نوع بیاعتنایی، سرپیچی از ادای وظایف، بیتوجهی به انتظارات و توقعات مشروع خویشاوندان یا ارتكاب اعمال منافی یا اقتضائات خویشاوندی، آگاهانه یا ناآگاهانه، كه موجب ناخشنودی، كدورت و ایجاد فاصله روانی و اجتماعی میان ایشان میگردد، از مصادیق قطع رحم شمرده میشود. انفاق زبانی، انفاق فعلی، انفاق قلبی و انفاق مالی از مراتب انفاق در فقه هستند. [۱۳]
- انفاق زبانی
مصادیق انفاق زبانی عبارتند از؛ سلام و رد سلام، ارسال سلام (از طریق وسایط) دعا كردن در حق احسان شونده (و مقدم داشتن او در دعای خود)، دعا به هنگام عطسه مؤمن (تسمیة العاطس )، برخورد دوستانه داشتن، اظهار همدردی و غمخواری، ذكر نام او به نیكی، دوری گزیدن از غیبت، تهمت، فحش، سعایت و... حفظالغیب او، برحذر داشتن عیب كنندگان او، دروغ گفتن برای تأمین مصالح او، شیرین زبانی با او، آشكار ساختن نیكیهای او، عدم اشاعه سیئات او، تشكر و سپاس از خدمات او، پذیرفتن عذر او، استغفار برای مردگان، دلجویی مستمر؛ نصیحت و موعظه و تذكار به نعمت های حق، رذایل اخلاقی، امور مهم و... دادن علم و آگاهی (از طریق زبان و قلم ) در امور دینی و دنیوی، تلاش در جهت اصلاح اعمال دینی و دنیوی آنها، تلاش در جهت اصلاح انحرافات اعتقادی و اخلاقی همچون شرك، نفاق، سوءظن، ریا و... هدایت به هنگام طلب مشورت، یافتن پاسخهای مناسب برای حل مشكلات و شبهات آنها، بهرهگیری از سرمایههای علمی و اخلاقی آنها، اعطای كلمات حكمتآمیز، خوشباش گفتن (نثار كردن بارك الله و كلمات تشویق كننده به هنگام لزوم)، اعطای كلمات حكمت آمیز، تلاش در جهت رفع همه آنچه به پستی و حقارت او منتهی میشود، دفاع از ایشان مادام كه حقند و ... . [۱۴]
- انفاق فعلی
انفاق فعلی شامل موارد ذیل است؛ به جا آوردن نماز، روزه، حج، زیارت به نیابت یا به عنوان هدیه برای مردگان؛ امر به معروف و نهی از منكر، وفا كردن به وعدهها، دید و بازدید و گفتگو در حضر، رفتن به منازل آنها و دعوت از آنها در منزل، نامهنگاری در سفر، مسافرت برای دیدار او، سلام و رد سلام، تبسم و گشادهرویی در برخورد، مصافحه و معانقه و تقبیل، ابراز محبت از طرق مختلف، پرهیز از به خشم در آوردن او، فرو بردن خشم ناشی از عملكرد او، تلاش دایم در جلب خشنودی او، صبر بر ظلم و بی اعتنایی او، عدم قطع ارتباط، قهر نكردن بیش از سه روز، پیشی گرفتن در برقراری دوستی با او به هنگام وقوع فاصله، اصلاح اختلافات میان آنها، دقت نداشتن و ضرورت تسامح در امور عادی و بیاهمیت، حفظ احترام و رعایت شأن و موقعیت آنها، عیادت از بیمار، تشییع جنازه، شركت در مجالس بزرگداشت او، اجابت دعوت او، پوشانیدن برهنگان، دوستی با دوستان بی آلایش او، دشمنی با دشمنان وی، تلاش برای رفع كدورتهای او، دوری گزیدن از خیانت به او، كتمان اسرار او، مسرور كردن مؤمن، خود را برای آنها به زحمت انداختن (تلاش در حل مشكلات آنها) اعانت و ایثار، اصلاح مفاسد، دست مالیدن بر سر و روی یتیم، دفع ظلم از مؤمن (و از اذیت و آزار دیگران به او مانع شدن)، در اختیار نهادن مركب، سوار كردن او بر مركب، دفع ظالم از مظلوم آنها، جا باز كردن به هنگام ورود او به مجالس، دوری گزیدن از ایذای آنها، مشایعت مسافر، استقبال مسافر، اطعام نمودن، خوردن نیم خورده مؤمن، فرمانبرداری از او، وفاداری به سوگندهای مربوط به مصالح او، پذیرش درخواستهای او، حاجتشان را قبل از ابراز برآورده كردن، شریك بودن در شادی و غم او، اطعام و پوشاندن او به هنگام گرسنگی و برهنگی، در هر حال راهنمای او بودن، نكو داشت و بزرگداشت مستمر نیكان آنها، پنهان داشتن باورهایی كه اظهار آن موجب ایذای خاطر ایشان میگردد، عفو و چشمپوشی از خطاها و لغزشهای او، تغافل از بدیهای او، سرپرستی و مراقبت از فقرا و كار افتادگان و بیسرپرستان ایشان، دستگیری و راهنمایی نابینایان و ایجاد زمینه جهت گذراندن عادی زندگی آنها، انكار مؤمن را در مورد اتهام بر شهادت دیگران مقدم داشتن (حتی اگر چهل مؤمن كاری را به او نسبت دهند كه او خود منكر آن است، حرف او را باید بر دیگران مقدم نمود)، شفاعت از او در روز قیامت و.. [۱۵]
- انفاق قلبی
انفاق قلبی یعنی؛آرزوی وصول خیرات دنیوی و اخروی، آرزوی دفع بلاهای دنیوی و اخروی، آرزوی ابقای نعمتهای موجود، مهر دوستان به دل داشتن و بیزاری جستن از دشمنان ایشان، دایم به یاد یكدیگر بودن، آئینه او بودن (نشان دادن بیشائبه خوبیها و بدیها به یكدیگر است. [۱۶]
انفاق مالی، اعطای كمك مالی بلاعوض (برای رفع مشكلات مؤ منان )، دادن قرضالحسنه، دادن مهلت در پرداخت قروض (انظار معسر)، ابرای ذمه و اسقاط حق خود، قضای دیون، رفع حاجات دنیوی، اعطای هدایا در مناسبتهای خاص، هزینه كردن مال برای رفع تخاصمات ایشان، مواسات با او در مال، حفظ اموال او و حذر كردن از وارد ساختن زیانهای مالی، پرداخت صدقات مالی به نیابت از آنها و ... است. [۱۷]
گستره صلهرحم
مراد از صله مطلق احسان و نیکی است، هرچند با سلام کردن و دیدار با یکدیگر که بر حسب عادات و رسوم، مختلف است . [۱۸] مراد از «رحم» خویشاوندان نسبی است که از راه ولادت منتسب به انساناند ـ نه دامادی و شیر خوردن ـ مانند برادر و خواهر نسبی، عمو، عمّه، خاله، دایی و فرزندان آنان. برخی، رحم را به محارمیکه ازدواج با آنان حرام است، اختصاص دادهاند. [۱۹]
چهار اصل کلی؛ قسط و عدل، احسان، تقدم مصالح معنوی بر مادی و سلسله مراتبی بودن حقوق و تكالیف که قواعد فقهی حاکم بر روابط اجتماعی مسلمین است، در مورد صلهرحم نیز جریان دارد. لازمه انصاف در رفتار، صلهرحم و مهربانی با خویشاوند است. همچنین داشتن روابط صمیمی و عاطفی با اقوام و انجام صلهرحم در هر مرتبه و سطحی از مصادیق آشکار احسان است. آیات قرآن بر احسان به خویشاوندان دلالت صریح دارد. [۲۰] و اما مطابق اصل سوم، ارتباط با والدین و اقوام تا حدی است كه با مصالح مهمتر تعارض نداشته باشد؛ از اینرو دعوت به شرك، ترك واجبات، و یا هر چیز دیگری که انسان را به گناه اندازد از ایشان قابل اطاعت نیست و البته این خواستههای غیراسلامی والدین و اقوام مجوز قطع رحم نمیباشد، اما ارتباط با آنها فقط در حد رفتارهای خوب ظاهری است و شامل مودت قلبی نمیشود. با استناد به اصل چهارم، سلسله مراتبی بودن حقوق و تكالیف خویشاوندان بستگی به مرتبه و جایگاه و موقعیتهای مختلف آنها در شبكه خویشاوندی دارد.
حرمت عاق شدن توسط والدین
عاق والدین در مورد فرزندی است که پدر و مادر هر دو از او ناراضی بوده و او رانفرین کرده باشند. [۲۱] ملا احمد نراقی (ره ) در توضیح مصادیق قطع رحم و عقوق والدین میگوید: قطع رحم كه حرام است به معنی اذیت کردن والدین با گفتار ، كردار و با رفتار ناشایست است. یا سخن ناخوش نسبت به آنها بهصورتی كه دل شكسته شوند. همچنین در صورت نیاز والدین به مسکن، لباسی یا خوراكی که فرزند قدرت بر رفع احتیاج او داشته باشد و زیادتر از قدر ضرورت متمكن باشد اما مضایقه كند یا ظالمی نسبت به آنها ظلمی كند و فرزند توان رفع آن را داشته باشد اما كوتاهی کند یا از راه كینه و حسد از والدین كنارهگیری و دوری کند. بدون عذر مسموع در وقت مرض، از آنها عیادت نكند و چون از سفر آید به دیدن آنها نرود و چون او را مصیبتی روی دهد به تعزیه او حاضر نشود و امثال اینها و جمع اینها قطع رحم است. [۲۲] مصادیق صله و رحم از نظر ملا احمد نراقی (ره) عبارت است از؛ سخن درشت و كردار زشت نداشتن نسبت به والدین ، یاری کردن با مال و دست و زبان و آبرو، رفت و آمد با آنها، احوالپرسی از آنها [۲۳]
عقوق پدر و مادر عبارت است از؛ خشم آوردن و شكستن دل و آزردن خاطر ایشان خواه به زدن یا دشنام دادن یا صدا به ایشان بلند كردن یا تیز برایشان نگریستن یا از ایشان روی گردانیدن و با بیاعتنایی و نافرمانی از ایشان. [۲۴]
پانویس
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۷
- ↑ سوره محمد، آیات ۲۲ و ۲۳
- ↑ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1385ش، ج۴، ص ۱۶
- ↑ راغب اصفهانی، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن،1369ش، ج4، ص461
- ↑ ابن منظور، لسانالعرب، 1414ق، ج11، ص 727
- ↑ شرفالدین، تحليلى اجتماعى از صله رحم، 1378ش، ص27
- ↑ ابن فارس، معجم مقاييس اللغه،1404ق، ج2، ص498
- ↑ فراهيدی، كتاب العين، 1409ق، ج3، ص224
- ↑ راغب اصفهانی، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن،1369ش، ج2، ص57
- ↑ طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، 1374ش، ج4، ص220
- ↑ وطن دوست و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، 1388ش، ص377
- ↑ شرف الدین، تحليلى اجتماعى از صله رحم،1378ش، ص 27
- ↑ فيض كاشانى، محجة البيضاء، ج 2، فصل آداب الصحبة و المعاشرة
- ↑ شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، 1378ش، ص 45.
- ↑ شرف الدين، تحليلي اجتماعی از صله رحم، 1378ش، ص 46.
- ↑ شرف الدين، تحليلی اجتماعی از صله رحم،1378ش، ص 47.
- ↑ شرفالدين، تحليلی اجتماعی از صله رحم، 1378ش، ص 47.
- ↑ علامه مجلسي، مرآة العقول، 1404ق، ج۱، ص۳۶۳.
- ↑ تبريزي، صراط النجاة، 1385ش، ج۵، ص۲۶۱؛ فيض کاشانی، مفاتيح الشرائع، ج۱، ص۸.
- ↑ آياتي مانند: بالوالدين احسانا و بذى القربى (سوره نساء، آيه 36) ان ترك خيرا الوصية للوالدين والاءقربين (سوره بقره، آيه 180) و غيره
- ↑ صدر حاج سید جوادی، دایره المعارف تشیع، ۱۳۸۲ش، ج ۱۱، ص ۳۳۳.
- ↑ ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.
- ↑ ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.
- ↑ ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.
منابع
- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، محقق، مصحح عبدالسلام هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404 ق.
- ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق.
- ابن بابویه محمد بن علی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۸۵ش.
- تبریزی، جواد، صراط النجاه، قم : دارالصدیقه الشهید، ۱۳۸۵ش.
- شرفالدین، حسین، تحلیلى اجتماعى از صله رحم؛ کلیاتی از ابعاد فقهی صله و قطع رحم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، مركز انتشارات، چاپ اول، 1378ش.
- طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، مصحح محمد باقر موسوى، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374ش.
- راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات، ترجمه: غلامرضا خسروى حسینى، تهران، مرتضوى، چاپ اول، 1369ش.
- فراهیدى، خلیل بن احمد، كتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، 1409 ق.
- وطن دوست و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، 1388ش.
- فیض كاشانی، محسن، محجة البیضاء، چاپ دوم، مؤ سسه النشر الاسلامی، بیتا.
- فیض کاشانی، محسن، مفاتیح الشرائع فی فقه الامامیه، جلد 1، کتابخانه مدرسه فقاهت، بیتا.
- مجلسی، محمد تقی، مرآة العقول، جلد 1، دار الكتب الإسلامیّة، 1404 ه.ق.
- صدر حاج سید جوادی، احمد و دیگران، دایره المعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- نراقی، ملااحمد، معراج السعادة، تهران، انتشارات رشیدی، بیتا.