مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵: خط ۴۵:
از نظر شوماخر مذهب و الهیات از یکدیگر منفک بودند. او بیان می‌کند که مذهب در فراسوی الهیات و اخلاقیات قرار دارد. از نظر وی مذهب حقیقی حس و شوقی است که برای تجربه کردن نامتناهی وجود دارد، طبق این تفسیر ساحت تعلق مذهب احساسات حضوری فرد است و این متمایز از شناخت و عمل آنچه صحیح انگاشته می‌شود، است.
از نظر شوماخر مذهب و الهیات از یکدیگر منفک بودند. او بیان می‌کند که مذهب در فراسوی الهیات و اخلاقیات قرار دارد. از نظر وی مذهب حقیقی حس و شوقی است که برای تجربه کردن نامتناهی وجود دارد، طبق این تفسیر ساحت تعلق مذهب احساسات حضوری فرد است و این متمایز از شناخت و عمل آنچه صحیح انگاشته می‌شود، است.


==دیدگاه [[بولتمان]]==
==دیدگاه بولتمان==
ایشان معتقد است که پذیرش جهان‌نگری اسطوره‌ای در دوران معاصر ناممکن و حتی غیر ضروری است؛ چرا که این جهان‌نگری خاصه برای دورانی بود که علم در زندگی بشر نقش مهمی نداشت. وی مطرح می‌کند که باید که برای رهاشدن از پذیرش جهان‌نگری اسطوره‌ای انتخاب عناصری که می‌توان به آن ایمان داشت و زدودن و کنارگذاشتن عناصری که دیگر پذیرش آنان در دوران معاصر ناممکن است, به علت یکپارچگی کلیت جهان‌نگری اسطوره‌ای امکان‌پذیر است.  
ایشان معتقد است که پذیرش جهان‌نگری اسطوره‌ای در دوران معاصر ناممکن و حتی غیر ضروری است؛ چرا که این جهان‌نگری خاصه برای دورانی بود که علم در زندگی بشر نقش مهمی نداشت. وی مطرح می‌کند که باید که برای رهاشدن از پذیرش جهان‌نگری اسطوره‌ای انتخاب عناصری که می‌توان به آن ایمان داشت و زدودن و کنارگذاشتن عناصری که دیگر پذیرش آنان در دوران معاصر ناممکن است, به علت یکپارچگی کلیت جهان‌نگری اسطوره‌ای امکان‌پذیر است.