مادري: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==عنوان مقاله==
==عنوان مقاله==
[[زنان]]، دين داري و [[مادر|مادري]]
[[زنان]]، دین داری و [[مادر|مادری]]
==درجه مقاله==
==درجه مقاله==
علمی- پژوهشی
علمی- پژوهشی
==چكيده==
==چكیده==
[[مادر]] شدن هم برای [[زنان]] و هم براي جامعه مهم است. [[مادر|مادري]] سنگ بناي [[خانواده]] و منبع عمده هويت [[زنان|زنانگي]] است و به همين دليل نسبت آشكاري با تلاش [[زنان]] براي حضور در عرصة عمومي و نیز تغييرات اجتماعي فرهنگي جامعه دارد.  دراين صورت، آيا نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادري]] كردن در حال تغيير از سنتي به مدرن است؟ و آیا پارسونز به مثابة يك نظام کنش (A.G.I.L) دين داري بر آن مؤثر است؟ در تحقيق حاضر، [[مادر|مادری]] براساس الگوي صورت بندي شده است. در پژوهشي پيمايشي در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات يادشده پاسخ داده شود.  نتايج بيانگر آن است كه پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر ياد شده  بسته  به مؤلفه هاي بررسي شدة آن ها متفاوت است، نگرش بيشترين نسبت پاسخگويان به [[مادر|مادري]] و ابعاد آن، نه سنتي و نه مدرن، بلكه تركيبي از اين دو است . اين امر در خصوص بعد اجتماعي به  بيشترين حد  76/2،  بعد فرهنگي به كمترين حد  66 درصد مي رسد. سهم اصلي در تبيين تغييرات نگرش به مادري بيشتر برعهد ة التقاطي و تركيبي بودن نگرش غالب به مادري را مي توان  حاكي از شرايط گذار جامعه از سنتي به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاري در آينده تفسير كرد.
[[مادر]] شدن هم برای [[زنان]] و هم برای جامعه مهم است. [[مادر|مادری]] سنگ بنای [[خانواده]] و منبع عمده هویت [[زنان|زنانگی]] است و به همین دلیل نسبت آشكاری با تلاش [[زنان]] برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد.  دراین صورت، آیا نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادری]] كردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا پارسونز به مثابة یك نظام کنش (A.G.I.L) دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، [[مادر|مادری]] براساس الگوی صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود.  نتایج بیانگر آن است كه پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یاد شده  بسته  به مؤلفه های بررسی شدة آن ها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخگویان به [[مادر|مادری]] و ابعاد آن، نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است . این امر در خصوص بعد اجتماعی به  بیشترین حد  76/2،  بعد فرهنگی به كمترین حد  66 درصد می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده التقاطی و تركیبی بودن نگرش غالب به مادری را می توان  حاكی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر كرد.
==كليد واژگان==
==كلید واژگان==
تغييرات فرهنگی، [[خانواده]]، دين داری، [[زنان]]، [[مادر|مادری]].
تغییرات فرهنگی، [[خانواده]]، دین داری، [[زنان]]، [[مادر|مادری]].
==مقدمه==
==مقدمه==
به موازات تضعيف [[خانواده]] در جوامع صنعتي، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پيوست؛ نخست: افزايش [[اشتغال زنان]] و به تبع آن بسط [[خانواده |خانواده هايي]] با دو نان آور، دوم :كاهش نرخ [[باروري]] به زير جايگزيني موسوم به انتقال دوم جمعيتی، كه برخلاف اولين مرحلة انتقال جمعيتي به طرزي آشكار با استحاله ی [[خانواده]] توأم بوده است. هر دو پديده در موج دوم نهضت [[زنان]] در 1960 ريشه داشت . اين نهضت كه پس از به دست آوردن تساوي حقوقي و قانوني براي [[زنان]]، همچنين خواهان تساوي كامل اجتماعي و اقتصادي آنان بود، به بسط اين ايده انجاميد كه [[زنان]] بخواهند در زندگي مستقل شوند؛ يعني براي خود شغلي و درآمدي داشته باشند. حال، با توجه به هم زماني وقوع تاريخي تحول فرهنگي ارزش هاي [[خانواده|خانوادگي]]، [[زنان]] و [[روابط جنسي]] از يك سو و تضعيف ارزش هاي ديني از سوي ديگر در جوامع صنعتي و با استناد به نظرية انتقال جمعيتي دوم، كه استدلال مي كند كاهش در ميزان دینداري و رشد سكولاريزم با كاهش در اندازة [[خانواده]] و ميزان [[باروري]] و ساير تغييراتي كه با مدرنيته و جامعه جديد همراه بوده، هم بسته است. بدين اعتبار، سؤال اصلي تحقيق حاضر اين است كه تا چه حد نگرش [[زنان]] به نقش [[مادر|مادري]] سنتي يا مدرن است و اين نگرش تا چه حد تابع دينداري آن هاست؟
به موازات تضعیف [[خانواده]] در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش [[اشتغال زنان]] و به تبع آن بسط [[خانواده |خانواده هایی]] با دو نان آور، دوم :كاهش نرخ [[باروري|باروری]] به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه برخلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی به طرزی آشكار با استحاله ی [[خانواده]] توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت [[زنان]] در 1960 ریشه داشت . این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای [[زنان]]، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه [[زنان]] بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزش های [[خانواده|خانوادگی]]، [[زنان]] و [[روابط جنسي|روابط جنسی]] از یك سو و تضعیف ارزش های دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریة انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازة [[خانواده]] و میزان [[باروري|باروری]] و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش [[زنان]] به نقش [[مادر|مادری]] سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟
==گزارش مقاله==
==گزارش مقاله==
نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:
نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:
===[[مادر|مادري]]؛ منزلت يا تجربه؟===
===[[مادر|مادری]]؛ منزلت یا تجربه؟===
در اواخر قرن گذشته، مطالعه[[مادر|مادري]] یه طور چشمگیری گسـترش يافتـه اسـت و بسياری از بحث هاي ضروري سياسي و اجتماعي سالهاي اخير، همچون [[سقط جنـين]]، [[اشـتغال زنان]]، اصلاحات دولت رفاه و فناوري هاي [[توليد مثل]]، مباحث [[مادر|مادري]] را در مركز خود داشـته انـد. اين بحث ها شامل مناقشه تعاريف [[زنان]] و [[زنان|زنـانگي]]، [[مردان]] و [[مردان|مردانگـي]]، [[خانواده]]، بـزرگسـالی و چالش هاي ناشي از تقسيم [[جنسی]] كار مي شود. تمركز بر اين بررسي ها بيانگر دو جريان غالب در اين حوزه است؛ یکی نظريه پردازي دربـاره [[مادر]] و [[مادر|مادرشدن]] و ديگري مطالعه تجربی از تجربيـات [[مادر|مادري]]. رويكرد نخست را مي توان رويكرد اثباتي به [[مادر|مادری]] ناميد؛ که تمركز پژوهش ها در این رويكرد (پوزيتيويستي) بر انحراف از گفتمان ساختار ايـدئولوژيك [[مادر|مادري]] مبتني است که موضوعاتي از قبيل: روندهاي جمعيت شناختي، به تعويق انـداختن بچـه دار شـدن از سوي [[زنان]]، كـاهش ميـزان تولـد، افـزايش [[مـادران مجـرد]]، [[مـادران همجنسگرا]]، اشتغال رو به تزايد [[مادران متأهل]] طبقة متوسط و فناوري هاي نوين [[توليـد مثـل]] و [[زنان|زناني]] كه از اين قبيل فناور يها استفاده مي كنند كه با رونـد طبيعـي [[توليـد مثـل]] تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل اين رويكرد، رويكرد تفسيرگرا از [[مادر|مادری]] قـرار دارد كـه مـي تـوان آن را بـه منزلـة تفسيري انتقادي، هرمونتيكي، كيفي و [[فمنيستي]] بر [[مادر|مادرشدن]] [[زنان]] تلقي كرد. بنـابراين، ايـن رويكرد مدل واحدي از [[مادر|مادرشدن]] را به زير سؤال مي برد و اصرار دارد كه ديـدگاه هـاي مختلـف [[زنان]]، درك و تجارب [[مادر|مادري كردن]] آنها بايد در نظر گرفتـه شـود.
در اواخر قرن گذشته، مطالعه[[مادر|مادری]] یه طور چشمگیری گسـترش یافتـه اسـت و بسیاری از بحث های ضروری سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، همچون [[سقط جنـين|سقط جنـین]]، [[اشـتغال زنان]]، اصلاحات دولت رفاه و فناوری های [[توليد مثل|تولید مثل]]، مباحث [[مادر|مادری]] را در مركز خود داشـته انـد. این بحث ها شامل مناقشه تعاریف [[زنان]] و [[زنان|زنـانگی]]، [[مردان]] و [[مردان|مردانگـی]]، [[خانواده]]، بـزرگسـالی و چالش های ناشی از تقسیم [[جنسی]] كار می شود. تمركز بر این بررسی ها بیانگر دو جریان غالب در این حوزه است؛ یکی نظریه پردازی دربـاره [[مادر]] و [[مادر|مادرشدن]] و دیگری مطالعه تجربی از تجربیـات [[مادر|مادری]]. رویكرد نخست را می توان رویكرد اثباتی به [[مادر|مادری]] نامید؛ که تمركز پژوهش ها در این رویكرد (پوزیتیویستی) بر انحراف از گفتمان ساختار ایـدئولوژیك [[مادر|مادری]] مبتنی است که موضوعاتی از قبیل: روندهای جمعیت شناختی، به تعویق انـداختن بچـه دار شـدن از سوی [[زنان]]، كـاهش میـزان تولـد، افـزایش [[مـادران مجـرد]]، [[مـادران همجنسگرا]]، اشتغال رو به تزاید [[مادران متأهل]] طبقة متوسط و فناوری های نوین [[توليـد مثـل|تولیـد مثـل]] و [[زنان|زنانی]] كه از این قبیل فناور یها استفاده می كنند كه با رونـد طبیعـی [[توليـد مثـل|تولیـد مثـل]] تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل این رویكرد، رویكرد تفسیرگرا از [[مادر|مادری]] قـرار دارد كـه مـی تـوان آن را بـه منزلـة تفسیری انتقادی، هرمونتیكی، كیفی و [[فمنيستي|فمنیستی]] بر [[مادر|مادرشدن]] [[زنان]] تلقی كرد. بنـابراین، ایـن رویكرد مدل واحدی از [[مادر|مادرشدن]] را به زیر سؤال می برد و اصرار دارد كه دیـدگاه هـای مختلـف [[زنان]]، درك و تجارب [[مادر|مادری كردن]] آنها باید در نظر گرفتـه شـود.


===[[مادر|مادري]] به مثابة نظام كنش===
===[[مادر|مادری]] به مثابة نظام كنش===
در تحقيق حاضر، به تبعيت از رويكرد نخست و با استناد به نظريه عمومي كنش، [[مادر|مادري]] به مثابة يك نظام كنش صورت بندي شده است. مطابق با ديدگاه پارسونز ، كنش انساني قابليت تحليل سيستمي را دارد، زيرا از مجموعه اي از واحد هاي كنشي ساخته مي شود و در هر سطحي از واقعيت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه هاي نسبتاً پايدار تشكيل شده و فرايندي است متضمن تغييرات منظم. از اين رو، هر نظام كنش به منظور تضمين بقاي خود چهار كاركرد يا بعد دارد. به اين اعتبار، مي توان براي [[مادر|مادري]] چهار  بعد يا مؤلفة كلي در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.
در تحقیق حاضر، به تبعیت از رویكرد نخست و با استناد به نظریه عمومی كنش، [[مادر|مادری]] به مثابة یك نظام كنش صورت بندی شده است. مطابق با دیدگاه پارسونز ، كنش انسانی قابلیت تحلیل سیستمی را دارد، زیرا از مجموعه ای از واحد های كنشی ساخته می شود و در هر سطحی از واقعیت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه های نسبتاً پایدار تشكیل شده و فرایندی است متضمن تغییرات منظم. از این رو، هر نظام كنش به منظور تضمین بقای خود چهار كاركرد یا بعد دارد. به این اعتبار، می توان برای [[مادر|مادری]] چهار  بعد یا مؤلفة كلی در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.
===مادري و دين داري===
===مادری و دین داری===
تحقيقــات نشــان مــي دهنــد كــه مــذهب ارتبــاطي قــوي بــا [[خانواده]] و مشروعيت بخشيدن به آن دارد  به طوري كه بسياري از مذاهب، به تأكيد بـر ارزش هـاي [[خانواده]] گرايش دارند. بنابراين، مي توان نتيجه گرفت كه شدت عمل مـذهبي فقـط در صـورتي بر باروري تأثير خواهد داشت كه آن مذهب واجد ايـدئولوژي طرفـداري از [[زادوولـد]] و [[باروري]] باشـد. یكي از كاركردهايي كه به مذهب نسبت داده مي شود، ايجاد رفـاه ذهنـي و كمـك بـه معتقدان براي غلبه بر فشارهاي زندگي و بلاتكليفي و ترديـد اسـت كـه جـزء بسـيار حيـاتي از بهزيستي رواني فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگي افراد است، كه به طـور بـالقوه آنها را با ترديدهايي از ناپايداري اقتصادي گرفته تا ناتواني در پرورش فرزند درگير مـي كنـد. از عهدة اين چالش ها برآمدن مي تواند براي افراد مذهبي چنانچـه آسـايش و راحتـي را در مـذهب مورد نظر خود پيدا كنند، آسـانتـر باشـد بـه همـين دليـل، [[زنان]] شـاغلي كـه وابستگي مذهبي بيشتري دارند، كمتر تعـارض كارــ [[خانواده|خـانواده]] را احسـاس مـي كننـد و بنـابراين راحت تر به [[باروري]] بالاتر مي رسند .
تحقیقــات نشــان مــی دهنــد كــه مــذهب ارتبــاطی قــوی بــا [[خانواده]] و مشروعیت بخشیدن به آن دارد  به طوری كه بسیاری از مذاهب، به تأكید بـر ارزش هـای [[خانواده]] گرایش دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت كه شدت عمل مـذهبی فقـط در صـورتی بر باروری تأثیر خواهد داشت كه آن مذهب واجد ایـدئولوژی طرفـداری از [[زادوولـد]] و [[باروري|باروری]] باشـد. یكی از كاركردهایی كه به مذهب نسبت داده می شود، ایجاد رفـاه ذهنـی و كمـك بـه معتقدان برای غلبه بر فشارهای زندگی و بلاتكلیفی و تردیـد اسـت كـه جـزء بسـیار حیـاتی از بهزیستی روانی فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگی افراد است، كه به طـور بـالقوه آنها را با تردیدهایی از ناپایداری اقتصادی گرفته تا ناتوانی در پرورش فرزند درگیر مـی كنـد. از عهدة این چالش ها برآمدن می تواند برای افراد مذهبی چنانچـه آسـایش و راحتـی را در مـذهب مورد نظر خود پیدا كنند، آسـانتـر باشـد بـه همـین دلیـل، [[زنان]] شـاغلی كـه وابستگی مذهبی بیشتری دارند، كمتر تعـارض كارــ [[خانواده|خـانواده]] را احسـاس مـی كننـد و بنـابراین راحت تر به [[باروري|باروری]] بالاتر می رسند .


===فرضيه هاي تحقيق===
===فرضیه های تحقیق===
برمبناي مباحث نظري يادشده، دو فرضيه در تحقيق حاضر آزموده مي شود:
برمبنای مباحث نظری یادشده، دو فرضیه در تحقیق حاضر آزموده می شود:
1-بين دين داري [[زنان]] با نگرش به [[مادر|مادري]] رابطة مثبت وجود دارد؛ 2 - رابطة دين داري عملي با نگرش به [[مادر|مادري]] شديد تر از دين داري ذهني است.
1-بین دین داری [[زنان]] با نگرش به [[مادر|مادری]] رابطة مثبت وجود دارد؛ 2 - رابطة دین داری عملی با نگرش به [[مادر|مادری]] شدید تر از دین داری ذهنی است.
جامعة آماري اين تحقيق [[زنان]] 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدو ل ها و اطلاعات گزارش شدة سازمان آمار و درگاه ملي، آمار به دست آمده شامل 2 ميليون و 822 هزار و 152 نفر است . روش نمونه گيري در اين پژوهش خوشه اي است كه در چهار مرحله انجام شد.  
جامعة آماری این تحقیق [[زنان]] 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدو ل ها و اطلاعات گزارش شدة سازمان آمار و درگاه ملی، آمار به دست آمده شامل 2 میلیون و 822 هزار و 152 نفر است . روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه ای است كه در چهار مرحله انجام شد.  
متغير هاي تحقيق: نگرش به [[مادر|مادري]]، دین داری
متغیر های تحقیق: نگرش به [[مادر|مادری]]، دین داری
یافته های تحقیق: نگرش بيشترين نسبت پاسخ گويان به [[مادر|مادري]] و ابعاد آن نه سنتي و نه مدرن، بلكه تركيبي از اين دو است. اين امر در خصوص بعد اجتماعي به بيشترين حد 76/2 درصد  و در خصوص بعد فرهنگي به كمترين حد  66 درصد مي رسد . با اين همه، نسبت نگرش مدرن به سنتي در كل و هر يك از ابعاد [[مادر|مادري]] به استثناي بعد فرهنگي بيشتر است.
یافته های تحقیق: نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به [[مادر|مادری]] و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2 درصد  و در خصوص بعد فرهنگی به كمترین حد  66 درصد می رسد . با این همه، نسبت نگرش مدرن به سنتی در كل و هر یك از ابعاد [[مادر|مادری]] به استثنای بعد فرهنگی بیشتر است.
يافته هاي استنباطي: با انجام این تحقیق، معلوم مي شود كه رابطة دين داري با نگرش سنتي به [[مادر|مادري]] مثبت و معنادار و سهم اصلي در تبيين تغييرات نگرش به مادري نيز بيشتر برعهده دين داري ذهني است.
یافته های استنباطی: با انجام این تحقیق، معلوم می شود كه رابطة دین داری با نگرش سنتی به [[مادر|مادری]] مثبت و معنادار و سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری نیز بیشتر برعهده دین داری ذهنی است.
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
سعي اين تحقيق ارائة پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادري]] تا چه حد سنتي يا مدرن است و تا چه حد دين داري مي تواند اين تغييرات نگرشي را توضيح دهد. در تحقيق حاضر، [[مادر|مادري]] به منزلة نوعي نظام كنش صورت بندي شد كه واجد چهار بعد زيستي، شخصيتي، اجتماعي و فرهنگي است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه نگرش غالب به [[مادر|مادري]] و هريك از ابعاد اصلي آن نه مدرن و نه سنتي، بلكه تركيبي از هر دو است. با اين همه، در مقايسة دوقطبي نگرش مدرن سنتي بيشترين شکاف نگرشي در ابعاد شخصيتي و اجتماعي [[مادر|مادري]] ديده مي شود، كه گرايش به تلقي مدرن از [[مادر|مادري]] به حداكثر مي رسد. در مقابل، در بعد فرهنگي شكاف يادشده به نفع گرايش به تلقي سنتي تغيير مي كند. در بعد زيستي نيز، هرچند گرايش به وجه مدرن است، از ميزان شكاف تا حد زيادي كاسته مي شود. اين نتايج از يك سو مبين اهميت نقش [[مادر|مادري]] در هويت [[زنان]] و بازتوليد آن در جامعه است؛ وجود رابطة معنادار بين دين داري و نگرش سنتي به [[مادر|مادري]] در تحقيق حاضر با نتايج تحقيقات قبلي منطبق است نشان دادند كه هرچه [[زنان]] مذهبي تر باشند، گرايش آن ها به ارزش هاي سنتي بيشتر است. در مقابل [[زنان]] غير مذهبی،  مقاومت بيشتري در برابر الگوي [[زن]] سنتي داشته اند و خود را باهويت تحصيلي و شغلي شان معرفي كرده اند؛ حال آنكه [[زنان]] مذهبي ايده آل خود را [[زن]] سنتي تصوير كرده اند؛ يعني علاقه مند به [[مادر|مادري]] و [[همسر|همسري]] نمونه.
سعی این تحقیق ارائة پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادری]] تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دین داری می تواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، [[مادر|مادری]] به منزلة نوعی نظام كنش صورت بندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد كه نگرش غالب به [[مادر|مادری]] و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسة دوقطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی [[مادر|مادری]] دیده می شود، كه گرایش به تلقی مدرن از [[مادر|مادری]] به حداكثر می رسد. در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر می كند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته می شود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش [[مادر|مادری]] در هویت [[زنان]] و بازتولید آن در جامعه است؛ وجود رابطة معنادار بین دین داری و نگرش سنتی به [[مادر|مادری]] در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه [[زنان]] مذهبی تر باشند، گرایش آن ها به ارزش های سنتی بیشتر است. در مقابل [[زنان]] غیر مذهبی،  مقاومت بیشتری در برابر الگوی [[زن]] سنتی داشته اند و خود را باهویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كرده اند؛ حال آنكه [[زنان]] مذهبی ایده آل خود را [[زن]] سنتی تصویر كرده اند؛ یعنی علاقه مند به [[مادر|مادری]] و [[همسر|همسری]] نمونه.
==منبع==
==منبع==



نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۱

عنوان مقاله

زنان، دین داری و مادری

درجه مقاله

علمی- پژوهشی

چكیده

مادر شدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشكاری با تلاش زنان برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد. دراین صورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادری كردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا پارسونز به مثابة یك نظام کنش (A.G.I.L) دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است كه پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یاد شده بسته به مؤلفه های بررسی شدة آن ها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخگویان به مادری و ابعاد آن، نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است . این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2، بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده التقاطی و تركیبی بودن نگرش غالب به مادری را می توان حاكی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر كرد.

كلید واژگان

تغییرات فرهنگی، خانواده، دین داری، زنان، مادری.

مقدمه

به موازات تضعیف خانواده در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش اشتغال زنان و به تبع آن بسط خانواده هایی با دو نان آور، دوم :كاهش نرخ باروری به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه برخلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی به طرزی آشكار با استحاله ی خانواده توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت زنان در 1960 ریشه داشت . این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای زنان، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه زنان بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزش های خانوادگی، زنان و روابط جنسی از یك سو و تضعیف ارزش های دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریة انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازة خانواده و میزان باروری و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش زنان به نقش مادری سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟

گزارش مقاله

نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:

مادری؛ منزلت یا تجربه؟

در اواخر قرن گذشته، مطالعهمادری یه طور چشمگیری گسـترش یافتـه اسـت و بسیاری از بحث های ضروری سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، همچون سقط جنـین، اشـتغال زنان، اصلاحات دولت رفاه و فناوری های تولید مثل، مباحث مادری را در مركز خود داشـته انـد. این بحث ها شامل مناقشه تعاریف زنان و زنـانگی، مردان و مردانگـی، خانواده، بـزرگسـالی و چالش های ناشی از تقسیم جنسی كار می شود. تمركز بر این بررسی ها بیانگر دو جریان غالب در این حوزه است؛ یکی نظریه پردازی دربـاره مادر و مادرشدن و دیگری مطالعه تجربی از تجربیـات مادری. رویكرد نخست را می توان رویكرد اثباتی به مادری نامید؛ که تمركز پژوهش ها در این رویكرد (پوزیتیویستی) بر انحراف از گفتمان ساختار ایـدئولوژیك مادری مبتنی است که موضوعاتی از قبیل: روندهای جمعیت شناختی، به تعویق انـداختن بچـه دار شـدن از سوی زنان، كـاهش میـزان تولـد، افـزایش مـادران مجـرد، مـادران همجنسگرا، اشتغال رو به تزاید مادران متأهل طبقة متوسط و فناوری های نوین تولیـد مثـل و زنانی كه از این قبیل فناور یها استفاده می كنند كه با رونـد طبیعـی تولیـد مثـل تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل این رویكرد، رویكرد تفسیرگرا از مادری قـرار دارد كـه مـی تـوان آن را بـه منزلـة تفسیری انتقادی، هرمونتیكی، كیفی و فمنیستی بر مادرشدن زنان تلقی كرد. بنـابراین، ایـن رویكرد مدل واحدی از مادرشدن را به زیر سؤال می برد و اصرار دارد كه دیـدگاه هـای مختلـف زنان، درك و تجارب مادری كردن آنها باید در نظر گرفتـه شـود.

مادری به مثابة نظام كنش

در تحقیق حاضر، به تبعیت از رویكرد نخست و با استناد به نظریه عمومی كنش، مادری به مثابة یك نظام كنش صورت بندی شده است. مطابق با دیدگاه پارسونز ، كنش انسانی قابلیت تحلیل سیستمی را دارد، زیرا از مجموعه ای از واحد های كنشی ساخته می شود و در هر سطحی از واقعیت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه های نسبتاً پایدار تشكیل شده و فرایندی است متضمن تغییرات منظم. از این رو، هر نظام كنش به منظور تضمین بقای خود چهار كاركرد یا بعد دارد. به این اعتبار، می توان برای مادری چهار بعد یا مؤلفة كلی در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.

مادری و دین داری

تحقیقــات نشــان مــی دهنــد كــه مــذهب ارتبــاطی قــوی بــا خانواده و مشروعیت بخشیدن به آن دارد به طوری كه بسیاری از مذاهب، به تأكید بـر ارزش هـای خانواده گرایش دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت كه شدت عمل مـذهبی فقـط در صـورتی بر باروری تأثیر خواهد داشت كه آن مذهب واجد ایـدئولوژی طرفـداری از زادوولـد و باروری باشـد. یكی از كاركردهایی كه به مذهب نسبت داده می شود، ایجاد رفـاه ذهنـی و كمـك بـه معتقدان برای غلبه بر فشارهای زندگی و بلاتكلیفی و تردیـد اسـت كـه جـزء بسـیار حیـاتی از بهزیستی روانی فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگی افراد است، كه به طـور بـالقوه آنها را با تردیدهایی از ناپایداری اقتصادی گرفته تا ناتوانی در پرورش فرزند درگیر مـی كنـد. از عهدة این چالش ها برآمدن می تواند برای افراد مذهبی چنانچـه آسـایش و راحتـی را در مـذهب مورد نظر خود پیدا كنند، آسـانتـر باشـد بـه همـین دلیـل، زنان شـاغلی كـه وابستگی مذهبی بیشتری دارند، كمتر تعـارض كارــ خـانواده را احسـاس مـی كننـد و بنـابراین راحت تر به باروری بالاتر می رسند .

فرضیه های تحقیق

برمبنای مباحث نظری یادشده، دو فرضیه در تحقیق حاضر آزموده می شود: 1-بین دین داری زنان با نگرش به مادری رابطة مثبت وجود دارد؛ 2 - رابطة دین داری عملی با نگرش به مادری شدید تر از دین داری ذهنی است. جامعة آماری این تحقیق زنان 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدو ل ها و اطلاعات گزارش شدة سازمان آمار و درگاه ملی، آمار به دست آمده شامل 2 میلیون و 822 هزار و 152 نفر است . روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه ای است كه در چهار مرحله انجام شد. متغیر های تحقیق: نگرش به مادری، دین داری یافته های تحقیق: نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2 درصد و در خصوص بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می رسد . با این همه، نسبت نگرش مدرن به سنتی در كل و هر یك از ابعاد مادری به استثنای بعد فرهنگی بیشتر است. یافته های استنباطی: با انجام این تحقیق، معلوم می شود كه رابطة دین داری با نگرش سنتی به مادری مثبت و معنادار و سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری نیز بیشتر برعهده دین داری ذهنی است.

نتیجه گیری

سعی این تحقیق ارائة پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش زنان نسبت به مادری تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دین داری می تواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، مادری به منزلة نوعی نظام كنش صورت بندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد كه نگرش غالب به مادری و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسة دوقطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی مادری دیده می شود، كه گرایش به تلقی مدرن از مادری به حداكثر می رسد. در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر می كند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته می شود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش مادری در هویت زنان و بازتولید آن در جامعه است؛ وجود رابطة معنادار بین دین داری و نگرش سنتی به مادری در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه زنان مذهبی تر باشند، گرایش آن ها به ارزش های سنتی بیشتر است. در مقابل زنان غیر مذهبی، مقاومت بیشتری در برابر الگوی زن سنتی داشته اند و خود را باهویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كرده اند؛ حال آنكه زنان مذهبی ایده آل خود را زن سنتی تصویر كرده اند؛ یعنی علاقه مند به مادری و همسری نمونه.

منبع

  • پدیدآورنده: امیر رستگار خالد؛ علوم اجتماعی:: نشریه زن در توسعه و سیاست:: بهار 1395 - شماره 51 علمی-پژوهشی I SC / صفحات: از 1 تا 32
  • لینک نور مگز