|
|
خط ۲۵: |
خط ۲۵: |
|
| |
|
| ==نظریههای معرفتشناسی فمینیستی== | | ==نظریههای معرفتشناسی فمینیستی== |
| با توجه به انتقادهایی كه فمینیست ها بر معرفتشناسی علوم معاصر وارد دانستهاند، درمقام پیشنهاد، راه حلهایی را برای بهبود وضع معرفتشناسی علمی و به تبع آن، روش شناسی علمی مطرح كردهاند. | | با توجه به انتقادهایی كه فمینیست ها بر معرفتشناسی علوم معاصر وارد دانستهاند، درمقام پیشنهاد، راه حلهایی را برای بهبود وضع معرفتشناسی علمی و به تبع آن، روش شناسی علمی مطرح كردهاند.اما فمینیستها در مقام صورت بندی چارچوب معرفتشناسی مورد نظر خود، یعنی معرفتشناسی جنسیتی، اتفاق نظر كامل ندارند، و پیشنهادهای متفاوتی را مطرح کردهاند. |
| | | * تجربهگرایی فمینیستی: فمینیستهای تجربه گرا به این مساله میپردازند که ارزشهای فمینیستی چگونه میتواند پژوهشهای پوزیتویستی را تحت تاثیر قرار دهد.هدف تجربهگرایان فمنیستی ایجاد شناختی عاری از نگاه مردانه،گـرايش |
| انتقاد اساسی این است كه معرفتشناسی علمی، سوگیری مردانه داشته است. بنابراین، پیشنهاد اساسی نیز آن است كه باید این سوگیری مهار و زمینه ای فراهم شود كه از مواضع فمینیستی، به معرفتشناسی و روششناسی علمی بیندیشیم. اما فمینیستها در مقام صورت بندی چارچوب معرفتشناسی مورد نظر خود، یعنی معرفتشناسی جنسیتی، اتفاق نظر كامل ندارند، و پیشنهادهای متفاوتی را مطرح کردهاند.
| | جنسى، نژادی، طبقهای و ديگر گرايشها است.<ref>حاجیدهآبادی و زارع، «بيين و بررسى معرفتشناسى فمينيستى»، 1397ش، ص80-82</ref> |
| | | * نظریه چشم انداز (دیدگاه):این رویكرد معتقد است: اختلاف زنان با مردان معلول رابطه اجتماعی ـ اقتصادی است و «معرفتشناسی از لحاظ دیدگاه» نام دارد. ویژگی اصلی این نظریه آن است كه یك منظر ـ یا شاید هم چندین منظر ـ فمینیستی در شناخت وجود دارد و این منظر و دیدگاه توسط معرفتشناسی تحلیلی سنّتی نادیده گرفته شده است. تفاوت دیدگاهها شامل ویژگیهایی در زمینههای جزئی اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است.<ref>امیری، «نگاهی انتقادی به مبانی معرفتشناسی فمینیسم»، 1386a، ص 87</ref> |
| درحالی كه تجربه گرایان فمینیست، اصول پوزیتویستی پژوهش بی طرف در ارزشگذاری را پذیرفتند و كار علمی موجود را به سبب ناتوانی در تطبیق با این ایدهآلها به نقد كشیدند، نظریه پردازان فمینیست بر این باورند كه دانش، الزاماً باید به طور اجتماعی استقرار یافته و چشم اندازپذیر باشد؛
| | *نظریه پُست مدرنیسم: پستمدرنهای فمنیستی هرگونه روایت کلان در حوزه معرفتشناسی را رد میکنند.معرفتشناسان پستمدرن این اصل کلی مدرن را که انسان میتواند با توسل به خرد محض به دانـش كامـل و عينـى دربـارۀ جهـان دسـت يابد را رد میکنند.این نحله فرض میدارد كه هيچ حقيقت غايى وجود ندارد. آنها هيچ اسـتاندارد غـايى و معينى در ذهن ندارند كه درست را از اشتباه و عقلانيت را از غيرعقلانيت تمييز دهنـد. معرفتشناسان پستمدرن، تضاد بين دانش مطلق و دانش نسبى را رد كرده و بر اين باور اسـت كـه كـل دانـش، ِبسترمند و تاريخى است.<ref>حاجیدهآبادی و زارع، «بيين و بررسى معرفتشناسى فمينيستى»، 1397ش، ص85-87</ref> |
| | |
| زیرا برخی چشم اندازها، ازجمله چشم اندازی فمینیستی، از لحاظ معرفتشناسی ارجحیت دارند. اما، پسامدرنیست ها این سؤال را مطرح كردهاند كه آیا میتوان گفت: یك چشم انداز نسبت به دیگری ارجحیت دارد؟ و این امر آنها را به جاده نسبیگرایی هدایت كرد. توضیح هر یك از این سه رویكرد مفید مینماید.
| |
| * تجربه گرایی فمینیستی
| |
| * نظریه چشم انداز (دیدگاه)
| |
| *نظریه پُست مدرنیسم، | |
| این موارد را به طور کامل شرح میدهد. | |
| معرفتشناسی و فلسفه علوم فمینیستی شیوه هایی را مطالعه میكند كه در آن جنسیت برفهم زنان از دانش، موضوع شناسا و رویههای پژوهش و استدلال تأثیر میگذارد.
| |
| | |
| فلسفه علم فمینیستی استدلال میكند كه رویههای دانش مسلط، زنان را به شیوههای متفاوت از زندگی اجتماعی محروم میكند. مانند طرد آنها از فرآیند پژوهش، انكاركردن آنها از اقتدار معرفت شناسانه، كوچك شمردن سبك ها و شیوههای شناخت فمینیستی دانش؛
| |
| | |
| تولید نظریاتی در مورد زنان كه آنها را به مثابه موجودات پست، غیرطبیعی و نابهنجار نشان میدهند، تولید نظریاتی در مورد پدیدههای اجتماعی كه فعالیت و منافع زنان را كم رنگ جلوه می دهد؛ تولید دانشی كه برای اقشار ضعیف سودمند نیست و یا صرفاً جنسیت و یا سایر سلسله مراتب اجتماعی را تقویت میكند.
| |
| | |
| به نظر میرسد، گام اول برای ایمن سازی جامعه اسلامی مان در برابر هجمه اندیشههای غربی از جمله فمینیسم، شناخت دقیق این مكاتب است كه افزون بر اینكه از جمله مطالبات نظام اسلامی است، از رسالتهای نهادهای تحقیقاتی، دانشگاهها و حوزههای علمیه نیز به شمار میآید؛ به ویژه این كه معرفتشناسی، حوزه ای مهم در مبارزات فمینیستی محسوب میشود و شناخت آن، مقدمه تقابل گفتمانی اندیشه اسلامی و جریان فمینیستی است.
| |
| | |
| در هر حال، این مقاله میكوشد با روش تحلیلی و با استفاده از منابع كتابخانهای، دیدگاههای فمینیستها درباره معرفت را توضیح داده و مورد نقد قرار دهد. از این رو، پس از تبیین دیدگاههای معرفت شناختی فمینیستی، به نقد آن میپردازد.
| |
| با این سوال اساسی آغاز میکنیم که آیا در ادبیات دینی با همین سبکی که فمنیستها معتقدند که دیدگاه زنانه داریم و دیدگاه مردانه و اینها با هم متفاوتند؛
| |
| | |
| آیا ما در ادبیات دینی هم چنین چیزی داریم؟ آیا میتوانیم بگوییم که در ادبیات دینی هم معرفتشناسی زنانه داریم و شناخت زنان با شناخت مردان متفاوت است و چون متفاوت هستند، فرض بگیریم قضاوت اخلاقی زنان با قضاوت اخلاقی مردان متفاوت است؟ در بررسی این مساله، میتوان هم دیدگاه انتقادی به نظریه فمنیستی داشت و هم دیدگاه اسلام را مطرح کرد.
| |
|
| |
|
| ==دیدگاه اندیشمندان مسلمان== | | ==دیدگاه اندیشمندان مسلمان== |