بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
تفسیر نمونه؛ حقوق زن در دوران قبل و بعد از اسلام را مقایسه کرده، معتقد است، زن از آغاز تاریخ، در بعضى از جوامع طفیلی مرد و محروم از حقوق اقتصادى، سياسى و اجتماعى بود و اين وضع در پارهاى از كشورها تا قرون اخير نیز ادامه داشت و حتى در قانون مدنى فرانسه نیز ديده مىشود. مردان عصر جاهلیت، زنان را ملک خود تلقی میکردند و جهت ارتزاق خود زن را كرايه میدادند، <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص162-160.</ref> در مواردی پس از مرگ شوهر، زن زنده بهگور شده، یا براى هميشه از ازدواج مجدد محروم میشدند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص193.</ref> در برخی از نظامهای اعتقادی، زن منشأ گناه، موجود نفرین شده و فاقد روح انسانی تلقی میشد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> اسلام بر تمام این ستمها پایان داد زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى، اراده آزاد دانسته و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مىبيند، لذا برنامههاى تربيتى، اخلاقى و علمى را براى زن و مرد لازم میداند. اسلام زن را ركن اساسى جامعه دانسته و هرگز اجازه نمیدهد که با او معامله يك موجود فاقد اراده و نيازمند به قيم شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص163-162.</ref> | تفسیر نمونه؛ حقوق زن در دوران قبل و بعد از اسلام را مقایسه کرده، معتقد است، زن از آغاز تاریخ، در بعضى از جوامع طفیلی مرد و محروم از حقوق اقتصادى، سياسى و اجتماعى بود و اين وضع در پارهاى از كشورها تا قرون اخير نیز ادامه داشت و حتى در قانون مدنى فرانسه نیز ديده مىشود. مردان عصر جاهلیت، زنان را ملک خود تلقی میکردند و جهت ارتزاق خود زن را كرايه میدادند، <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص162-160.</ref> در مواردی پس از مرگ شوهر، زن زنده بهگور شده، یا براى هميشه از ازدواج مجدد محروم میشدند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص193.</ref> در برخی از نظامهای اعتقادی، زن منشأ گناه، موجود نفرین شده و فاقد روح انسانی تلقی میشد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> اسلام بر تمام این ستمها پایان داد زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى، اراده آزاد دانسته و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مىبيند، لذا برنامههاى تربيتى، اخلاقى و علمى را براى زن و مرد لازم میداند. اسلام زن را ركن اساسى جامعه دانسته و هرگز اجازه نمیدهد که با او معامله يك موجود فاقد اراده و نيازمند به قيم شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص163-162.</ref> | ||
==شباهتهای زن و مرد== | ==شباهتهای زن و مرد== | ||
از منظر تفسیر نمونه؛ زن و مرد از يك جنس هستند. | از منظر تفسیر نمونه؛ زن و مرد از يك جنس هستند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> هيچگونه تفاوتی از نظر انسانى و مقامات معنوى ميان آنها وجود ندارد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج17، ص313.</ref> درهاى سعادت بهطور يكسان بهروى هر دو باز است.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> زن مانند مرد از حقوق فردى، اجتماعى و انسانى برخوردار بوده و هردو میتوانند در پرتوی ایمان و عمل صالح دارای حیات طیبه <ref>سوره نحل، آيه 97.</ref> و بهشتی شوند. <ref>سوره غافر، آيه 40.</ref> اسلام زن را مانند مرد مستقل دانسته <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص162.</ref> و هر دو جنس را در کسب کمالات انسانی از شرایط یکسان برخوردار میداند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص223.</ref> مردان و زنان هر كدام متناسب با تلاشهای خود موقعیتهای اجتماعی و مقامات معنوی را کسب میکنند. <ref>سوره نساء، آيه 32.</ref> زنان مانند مردان میتوانند به درجات عالی علمی برسند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج17، ص314.</ref> انواع ارتباطات مالى براى زن بلامانع بوده<ref>سوره نساء، آيه 32.</ref> و هر دو به مجازات واحدى محكوم مىشوند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص163.</ref> تفاوتهای جسمی، روانی و پارهای از تفاوتها در مسئولیتهای اجتماعی هرگز به ارزش انسانی زن لطمه نمیزند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> | ||
==تفاوتهای طبیعی زن و مرد== | ==تفاوتهای طبیعی زن و مرد== | ||
از منظر تفسیر نمونه؛ زنان و مردان از نظر روحى و جسمى تفاوتهای زيادى دارند. تفاوتهاي طبیعی زن و مرد پايه نظام اجتماعى است. زن پايگاه پيدايش انسان و رشد نونهالان است. همانگونه که جسم زنانه متناسب با حمل آفريده شده است از نظر روحى نیز سهم بيشترى از عواطف و احساسات را دارد. مرد متناسب با استعداد خاص بدنى نفوذ بيشترى در جامعه داشته و درآمد بيشتر در دست مردان است. مردان براى انتخاب همسر مجدد امکان بيشترى دارند ولى زنان بيوه مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها که زیبایی بدنیشان کاهش مییابد امكاناتشان براى انتخاب همسر جديد كمتر میشود. قرآن تفاوتهای طبیعی را پایه نظام اجتماعی و دارای اسرار میداند که بر بنیاد عدالت استوار است. تفاوتهای طبیعی، تفاوتهای نسبی در برخی از قوانین حقوقی زن و مرد ايجاد میکند. تفاوت حقوقی موجب تفاوت در تکالیف میشود چون وظیفه و حق مستلزم یکدیگر هستند. | از منظر تفسیر نمونه؛ زنان و مردان از نظر روحى و جسمى تفاوتهای زيادى دارند. تفاوتهاي طبیعی زن و مرد پايه نظام اجتماعى است. زن پايگاه پيدايش انسان و رشد نونهالان است. همانگونه که جسم زنانه متناسب با حمل آفريده شده است از نظر روحى نیز سهم بيشترى از عواطف و احساسات را دارد. مرد متناسب با استعداد خاص بدنى نفوذ بيشترى در جامعه داشته و درآمد بيشتر در دست مردان است. مردان براى انتخاب همسر مجدد امکان بيشترى دارند ولى زنان بيوه مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها که زیبایی بدنیشان کاهش مییابد امكاناتشان براى انتخاب همسر جديد كمتر میشود. قرآن تفاوتهای طبیعی را پایه نظام اجتماعی و دارای اسرار میداند که بر بنیاد عدالت استوار است. تفاوتهای طبیعی، تفاوتهای نسبی در برخی از قوانین حقوقی زن و مرد ايجاد میکند. تفاوت حقوقی موجب تفاوت در تکالیف میشود چون وظیفه و حق مستلزم یکدیگر هستند. | ||