| خط ۵: | خط ۵: | ||
خشونت بهمعناى آزار، رنج، عذاب، شکنجه، عقوبت، آسیب و گزند بوده و قرابت معنایی با ایذاء دارد. ایذاء به هر چیزى اطلاق میشود که انسان از آن کراهت دارد.<ref> [http://ensani.ir/file/download/article/20130115085858-9723-81.pdf ابراهیمیپور، «خشونتنمادین در خانواده»، 1390ش، ص18.]</ref> خشونت نمادین، نوعی از خشونت است که با همدستی ضمنی کسانی که این خشونت بر آنها اعمال میشود و نیز کسانی که آن را اعمال میکنند، انجام میشود؛ زیرا هردو گروه، نسبت به اعمال آن، آگاهی ندارند. چنین خشونتی، تحمیلکننده اطاعتهایی است که نهفقط بهمثابه اطاعت درک نمیشوند؛ بلکه با اتکا بر انتظارات جمعی و باورهای درونیشده اجتماعی، فهمیده میشوند. خشونت نمادین بر بازتولید باورها استوار است و کنشگران در قالب تصورات ادراکی خاص، دستورات درون یک موقعیّت یا یک گفتار را درک کرده و از آنها اطاعت میکنند.<ref> [http://pajoohe.ir/%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%86__a-34490.aspx خالدی، «خشونت نمادین»، پژوهشکده باقرالعلوم.]</ref> | خشونت بهمعناى آزار، رنج، عذاب، شکنجه، عقوبت، آسیب و گزند بوده و قرابت معنایی با ایذاء دارد. ایذاء به هر چیزى اطلاق میشود که انسان از آن کراهت دارد.<ref> [http://ensani.ir/file/download/article/20130115085858-9723-81.pdf ابراهیمیپور، «خشونتنمادین در خانواده»، 1390ش، ص18.]</ref> خشونت نمادین، نوعی از خشونت است که با همدستی ضمنی کسانی که این خشونت بر آنها اعمال میشود و نیز کسانی که آن را اعمال میکنند، انجام میشود؛ زیرا هردو گروه، نسبت به اعمال آن، آگاهی ندارند. چنین خشونتی، تحمیلکننده اطاعتهایی است که نهفقط بهمثابه اطاعت درک نمیشوند؛ بلکه با اتکا بر انتظارات جمعی و باورهای درونیشده اجتماعی، فهمیده میشوند. خشونت نمادین بر بازتولید باورها استوار است و کنشگران در قالب تصورات ادراکی خاص، دستورات درون یک موقعیّت یا یک گفتار را درک کرده و از آنها اطاعت میکنند.<ref> [http://pajoohe.ir/%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%86__a-34490.aspx خالدی، «خشونت نمادین»، پژوهشکده باقرالعلوم.]</ref> | ||
==نظریه خشونت نمادین== | ==نظریه خشونت نمادین== | ||
خشونت نمادین، از مفاهیم کلیدى در اندیشه پیر بوردیو است و با مفاهیم قدرت و میدان پیوند دارد. خشونت نمادین از طریق قدرت نمادین اعمال میشود، میزان کارایی خشونت نمادین بستگی به میزان | خشونت نمادین، از مفاهیم کلیدى در اندیشه پیر بوردیو است و با مفاهیم قدرت و میدان پیوند دارد. خشونت نمادین از طریق قدرت نمادین اعمال میشود، میزان کارایی خشونت نمادین بستگی به میزان سرمایههاى اجتماعى، اقتصادى، نمادین و فرهنگى فرد دارد. خشونت نمادین براى نایل شدن به هدف خود باید بتواند از شکل صریح و تعارض مستقیم به شکلى غیرمستقیم درآید. مفهوم میدان ناظر به نوع ساختار و توزیع انواعى از سرمایهها است. کسى که درون یک میدان وارد مىشود بلافاصله در ساختار توزیع سرمایه قرار گرفته و متناسب با قدرتی که کسب میکند به اعمال خشونت نمادین میپردازد. خشونت نمادین، ظرفیت اعمال قدرت است که سبب مىشود افراد به شدت رفتارهاى خود را کنترل کرده و خود را با منشأ خشونت هماهنگ کنند. نظریه خشونت نمادین، نشان میدهد که چگونه صاحبان قدرت به اعمال خشونت پرداخته و افراد خشونتدیده وادار به اطاعت میشوند. خشونتهای نمادین هرچند در ظاهر خشونت دانسته نمیشوند اما منشأ بسیارى از خشونتهاى آشکار بهشمار میآیند. <ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20130115085858-9723-81.pdf ابراهیمیپور، «خشونتنمادین در خانواده»، 1390ش، ص21-20.]</ref> اعضای خانواده متناسب با بهرهمندی از منابع قدرت؛ نظیر درآمد، شغل، تحصیلات، منزلت اجتماعی، سن، مهارتهای ارتباطی و جذابیت، از ظرفیت اعمال نفوذ و تحمیل خشونت نمادین علیه دیگران برخوردار هستند. <ref>[http://ensani.ir/file/download/article/1632133587-10457-1400-88.pdf سلیمی و چیتساز، «شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان»، 1399ش، ص6.]</ref> | ||
==عوامل خشونت نمادین== | ==عوامل خشونت نمادین== | ||
خشونت نمادین امر فرهنگی است و عوامل آن نیز ریشه در نظام فرهنگی دارند. در فرهنگ سنتی مردسالار، ساختار نهاد خانواده بهصورت استبدادی شکل میگیرد و خشونت نمادین علیه زنان و کودکان اعمال میشود؛ زن فاقد ماهیت انسانی و ملک مرد تلقی شده، رابطه پدر با فرزندان خشک و توأم با خشونت است و چنین پنداشته میشود که با اعمال این روش، فرزندان از تواناییهای لازم برای اداره خود و جامعه برخوردار میشوند. <ref>محبی، «زن در افغانستان؛ از انکار ماهیت انسانی تا نفی هویت زنانگی»، 1395ش، ص177-174.</ref> در فرهنگ مدرن؛ نظام ارزشی مردانه تعریف شده و هویت زنانگی زن انکار میشود، نهاد خانواده ساختار افقی یافته، با توزیع قدرت میان زن و شوهر، هرچند خشونتهای نمادین بهگونههای جدید و در سطح اعضای خانواده توزیع شده است اما باز بیشترین خشونتها را زنان تحمل میکنند چون مطابق با الزامات فرهنگی، زنان باید در میدان کار با مردان رقابت کنند و در عین حال بهحکم طبیعت زنانه، به وظایف خانهداری نیز میپردازند. در فرهنگ متجدد کشورهای اسلامی؛ ساختار خانواده نه عمودی است و نه افقی؛ در چنین ساختاری، انتظارات اعضای خانواده از همدیگر بهصورت غیر منطقی شکل گرفته و طیف جدیدی از خشونتهای نمادین در این خانوادهها پدید میآیند که بیشتر آنها متوجه والدین و بهویژه مردان میشود. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=910550 محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص102-101.]</ref> | خشونت نمادین امر فرهنگی است و عوامل آن نیز ریشه در نظام فرهنگی دارند. در فرهنگ سنتی مردسالار، ساختار نهاد خانواده بهصورت استبدادی شکل میگیرد و خشونت نمادین علیه زنان و کودکان اعمال میشود؛ زن فاقد ماهیت انسانی و ملک مرد تلقی شده، رابطه پدر با فرزندان خشک و توأم با خشونت است و چنین پنداشته میشود که با اعمال این روش، فرزندان از تواناییهای لازم برای اداره خود و جامعه برخوردار میشوند. <ref>محبی، «زن در افغانستان؛ از انکار ماهیت انسانی تا نفی هویت زنانگی»، 1395ش، ص177-174.</ref> در فرهنگ مدرن؛ نظام ارزشی مردانه تعریف شده و هویت زنانگی زن انکار میشود، نهاد خانواده ساختار افقی یافته، با توزیع قدرت میان زن و شوهر، هرچند خشونتهای نمادین بهگونههای جدید و در سطح اعضای خانواده توزیع شده است اما باز بیشترین خشونتها را زنان تحمل میکنند چون مطابق با الزامات فرهنگی، زنان باید در میدان کار با مردان رقابت کنند و در عین حال بهحکم طبیعت زنانه، به وظایف خانهداری نیز میپردازند. در فرهنگ متجدد کشورهای اسلامی؛ ساختار خانواده نه عمودی است و نه افقی؛ در چنین ساختاری، انتظارات اعضای خانواده از همدیگر بهصورت غیر منطقی شکل گرفته و طیف جدیدی از خشونتهای نمادین در این خانوادهها پدید میآیند که بیشتر آنها متوجه والدین و بهویژه مردان میشود. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=910550 محبی، «مردمیشدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص102-101.]</ref> | ||