خشونت نمادین در خانواده

از ویکی‌جنسیت

خشونت نمادین در خانواده؛ خشونت‌های پنهان و پذیرفته شده خانگی.

برداشت افکار عمومی از خشونت خانگی، عمدتا خشونت‌های آشکار است، حال این‌که خشونت‌های آشکار بر بنیاد خشونت‌های پنهان نمادین استوار است. اجتناب از خشونت‌های‌ نمادین که در فرهنگ عمومی اساسا خشونت تلقی نمی‌شوند اما در واقع نوعی ستم اعضای خانواده علیه ‌همدیگر است، نقش محوری در تأمین آسایش و آرامش خانوادگی افراد دارد.

مفهوم‌شناسی

خشونت به‌معناى آزار، رنج، عذاب، شکنجه، عقوبت، آسیب و گزند حاکی از ناسازگاری میان افراد بوده و قرابت معنایی با ایذاء دارد. ایذاء به هر چیزى اطلاق می‌شود که انسان از آن کراهت دارد.[۱] خشونت نمادین، نوعی از خشونت است که با همدستی ضمنی کسانی که این خشونت بر آن‌ها اعمال می‌شود و نیز کسانی که آن‌ را اعمال می‌کنند، انجام می‌شود؛ زیرا هردو گروه، نسبت به اعمال آن، آگاهی ندارند. چنین خشونتی، تحمیل‌کننده اطاعت‌هایی است که نه‌فقط به‌مثابه اطاعت درک نمی‌شوند؛ بلکه با اتکا بر انتظارات جمعی و باورهای درونی‌شده اجتماعی، فهمیده می‌شوند. خشونت نمادین بر بازتولید باورها استوار است و کنش‌گران در قالب‌ تصورات ادراکی خاص، دستورات درون یک موقعیّت یا یک گفتار را درک کرده و از آن‌ها اطاعت می‌کنند.[۲]

نظریه خشونت نمادین

خشونت نمادین، از مفاهیم کلیدى‏ در اندیشه پیر بوردیو است و با مفاهیم قدرت و میدان پیوند دارد. خشونت نمادین از طریق قدرت نمادین اعمال می‌شود، میزان کارایی خشونت نمادین بستگی به میزان سرمایه‏‌هاى اجتماعى، اقتصادى، نمادین و فرهنگى فرد دارد. خشونت نمادین براى نایل شدن به هدف خود باید بتواند از شکل صریح و تعارض مستقیم به شکلى غیرمستقیم درآید. مفهوم میدان ناظر به نوع ساختار و توزیع انواعى از سرمایه‌ها است. کسى که درون یک میدان وارد مى‌شود بلافاصله در ساختار توزیع سرمایه قرار گرفته و متناسب با قدرتی که کسب می‌کند به اعمال خشونت نمادین می‌پردازد. خشونت نمادین، ظرفیت اعمال قدرت است که سبب مى‏‌شود افراد به شدت رفتارهاى خود را کنترل کرده و خود را با منشأ خشونت هماهنگ کنند. نظریه خشونت نمادین، نشان می‌دهد که چگونه صاحبان قدرت به اعمال خشونت پرداخته و افراد خشونت‌دیده وادار به اطاعت می‌شوند. خشونت‌های نمادین هرچند در ظاهر خشونت دانسته نمی‌شوند اما منشأ بسیارى از خشونت‏‌هاى آشکار به‌شمار می‌آیند.[۳] اعضای خانواده متناسب با بهره‌مندی از منابع قدرت؛ نظیر درآمد، شغل، تحصیلات، منزلت اجتماعی، سن، مهارت‌های ارتباطی و جذابیت، از ظرفیت اعمال نفوذ و تحمیل خشونت نمادین علیه دیگران برخوردار هستند.[۴]

عوامل خشونت نمادین

خشونت نمادین امر فرهنگی است و عوامل آن نیز ریشه در نظام فرهنگی دارند. در فرهنگ سنتی مردسالار، ساختار نهاد خانواده به‌صورت استبدادی شکل می‌گیرد و خشونت‌ نمادین علیه زنان و کودکان اعمال می‌شود؛ زن فاقد ماهیت انسانی و ملک مرد تلقی شده، رابطه پدر با فرزندان خشک و توأم با خشونت است و چنین پنداشته می‌شود که با اعمال این روش، فرزندان از توانایی‌های لازم برای اداره خود و جامعه برخوردار می‌شوند.[۵] در فرهنگ مدرن؛ نظام ارزشی مردانه تعریف شده و هویت زنانگی زن انکار می‌شود، نهاد خانواده ساختار افقی یافته، با توزیع قدرت میان زن و شوهر، هرچند خشونت‌های نمادین به‌گونه‌های جدید و در سطح اعضای خانواده توزیع شده است اما باز بیشترین خشونت‌ها را زنان تحمل می‌کنند چون مطابق با الزامات فرهنگی، زنان باید در میدان‌ کار با مردان رقابت کنند و در عین حال به‌حکم طبیعت زنانه، به وظایف خانه‌داری نیز می‌پردازند. در فرهنگ متجدد کشورهای اسلامی؛ ساختار خانواده نه عمودی است و نه افقی؛ در چنین ساختاری، انتظارات اعضای خانواده از همدیگر به‌صورت غیر منطقی شکل گرفته و طیف جدیدی از خشونت‌های نمادین در این خانواده‌ها پدید می‌آیند که بیشتر آن‌ها متوجه والدین و به‌ویژه مردان می‌شود.[۶]

خشونت‌های ‌نمادین علیه بانو

زن در بسیارى از جوامع طبق یک تقسیم کار فرهنگى، تمام کارهاى منزل از جمله آشپزى، نظافت منزل، رسیدگى به امور فرزندان، پذیرایى از مهمان و حتى در موارد بسیارى خیاطى، خرید وسایل و مواد مورد نیاز در منزل را بر عهده دارد. در این تقسیم‌ کار نه‌تنها پرداخت اجرت، تعطیلى، مرخصى و بازنشستگى برای زنان وجود ندارد، بلکه هیچ عذرى از آنها در ترک وظایف خود پذیرفته نیست. از سوى دیگر، داشتن فرزندان خردسال، اشتغال در خارج از منزل و اشتغال به تحصیل و امورى از این قبیل نیز براى زن هیچ‏‌گونه تغییرى در این تقسیم کار به وجود نمى‌‏آورد و زن موظف به انجام همزمان همة این وظایف است. یکی دیگر از مصادیق برجسته خشونت نمادین علیه زنان عدم پرداخت مهریه آنها است؛ مهریه حق زن است، اما در فرهنگ رایج، گزاره «مهریه را چه کسى داده و چه کسى گرفته»، حاکى از آن است که اساسا پرداخت مهریه امر غیرمتعارف تلقی می‌شود. همچنین زن در دوران باردارى و ایام شیردهى از انجام بسیارى از اشتغالات درآمدزا یا فعالیت‏‌هاى علمى و غیره معذور است و اسلام برای رعایت حقوق زن حق‏‌الزحمه شیر دادن را تشریع کرده است؛ اما این امر هم در فرهنگ رایج مسلمین مورد غفلت واقع شده است و اگر چنین درخواستى از سوى زنى صورت گیرد به‌شدت از سوى عرف تقبیح شده و پدیدة غیرمتعارف دانسته می‌شود.[۷]

خشوت‌های‌ نمادین علیه شوهر

در فرهنگ اسلام؛ مرد در موقعیت سرپرستی خانواده، همزمان با بیشترین مسئولیت، تصمیم‌گیرنده نهایی است؛ اما در فرهنگ رایج، وظایف مرد سنگین‌تر شده و توان تصمیم‌گیری او کاهش یافته است. به موازات کاهش اقتدار مرد، اقتدار زن افزایش یافته و خشونت‌های نمادین علیه مردها بیشتر شده است. زنان معمولا مهریه‌های سنگین تعیین می‌کنند.[۸] در بسیاری از خانواده‌ها درآمدها و ارتباطات شوهر توسط همسرش کنترل می‌شود. همزمان با غلبه نقش مادری بر نقش‌ همسری، توجه زن به شوهر نیز کاهش یافته است.[۹] یکی دیگر از خشونت‌های نمادین علیه مردان، احساس مالکیت همسر است و زن دوست ندارد که شوهرش حتی مورد توجه خواهر و مادرش باشد،[۱۰] زنان معمولا خود را برای بیرون آراسته و از آراستگی برای همسران‌شان غفلت می‌کنند، حال این‌که آراستگی زن از حقوق شوهر به‌شمار می‌آید.[۱۱] مردها هرچند وظیفه دارند که نیازهای زندگی مشترک‌شان را تأمین کنند اما برخی زنان بدون توجه به مشقات کاری شوهر، پرتوقع هستند و مرد بیشترین فشارهای کاری را تحمل می‌کند تا نیازهای همسرش را تأمین کند.[۱۲]

خشونت‌های‌ نمادین علیه فرزندان

بنیادهای اصلی شخصیت افراد در خانواده پایه‌گذاری می‌شود. رابطه والدین با کودک او را با دنیای اجتماعی آشنا ساخته و مهارت‌های زندگی در جامعه را به او یاد می‌دهد.[۱۳] در فرایند جامعه‌پذیری، برخی خشونت‌های نمادین علیه کودکان اعمال می‌شوند؛ این گونه خشونت‌‌ها، از فرهنگی به‌ فرهنگ دیگر و از سطحی با سطوح دیگر متفاوت است و پیامدهای منفی بر شخصیت کودکان دارد. انتخاب اسم نامناسب، خشونت پنهان است که موجب آسیب‌دیدن شخصیت کودک در بزرگ‌سالی می‌شود.[۱۴] از دیگر خشونت‌های نمادین علیه کودکان، غفلت از بهداشت، آراستگی ظاهری و سلامت جسمی، بی‌توجهی یا تبعیض عاطفی، عدم توجه به وضعیت تحصیلی، کنترل شدید و تهدیدهای متداول مانند دوست‌نداشتن است. همچنین ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران و حتی تصمیم‌گیری برای همه کارهای کودک که او را عملاً از حق انتخاب محروم می‌کند،[۱۵] انتظار اموری فراتر از توان کودک، دیده نشدن کودکان و عدم توجه به نظر آنها نیز از مصادیق خشونت نمادین علیه آنان به‌شمار می‌آیند.[۱۶] نادیده انگاری، منشأ مهم خشونت‌های نمادین علیه کودکان بوده و پیامدهای جدی برای آنها دارد. سطوحی از تنش‌های زناشویی در حضور کودکان که معمولا عادی تلقی شده و بازتابنده اعمال قدرت نمادین در خانواده است، نوع دیگری از خشونت نمادین علیه آنها است.[۱۷]

خشونت‌های‌ نمادین علیه والدین

آزار والدین، در قالب يک آسيب پنهان نه‌تنها مي‌تواند بنياد خانواده را تضعيف كند بلكه موجب خشونت‌های اجتماعي‌ دیگر نيز مي‌شود.[۱۸] پدر و مادری که زمانی خود را صاحب قدرت و نفوذ می‌دانستند در ایام سالمندی خود را ناتوان می‌یابند، در این شرایط بسیاری از رفتارهای فرزندان که عادی تلقی می‌شوند حامل نوعی از خشونت نمادین است که از محوری‌ترین آنها نادیده‌انگاری است.[۱۹] برهمین مبنا و با توجه به‌جایگاه والدین در نهاد خانواده‌، اموری از قبیل تنها زندگی‌کردن، سر زدن دیر به دیر فرزندان، افسردگی، غصه‌های پنهان، خستگی‌های ناشی از یکنواختی روزها، شاد نبودن سالمندان،[۲۰] منع پدر یا مادر بیوه از ازدواج مجدد، فرستادن آنها به آسايشگاه سالمندان، يا محدود كردن استقلال و آزادي آنها از مصادیق خشونت‌ نمادین علیه والدین شمرده می‌شوند.[۲۱]

پانویس

  1. ابراهیمی‌پور، «خشونت‌نمادین در خانواده»، 1390ش، ص18.
  2. خالدی، «خشونت نمادین»، پژوهشکده باقرالعلوم.
  3. ابراهیمی‌پور، «خشونت‌نمادین در خانواده»، 1390ش، ص21-20.
  4. سلیمی و چیت‌ساز، «شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان»، 1399ش، ص6.
  5. محبی، «زن در افغانستان؛ از انکار ماهیت انسانی تا نفی هویت زنانگی»، 1395ش، ص177-174.
  6. محبی، «مردمی‌شدن خانواده؛ فرایند آسیب‌دیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص102-101.
  7. ابراهیمی‌پور، «خشونت‌نمادین در خانواده»، 1390ش، ص25- 22.
  8. ابراهیمی‌پور و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب، 1395ش، ص636.
  9. محبی، «مردمی‌شدن خانواده؛ فرایند آسیب‌دیدگی و بحران خانوادگی»، 1402ش، ص95-94.
  10. شهدوست، «خشونت خانگی علیه مردان؛ بحرانی که نباید خاموش بماند»، در مجله انترنیتی دکتر دکتر»، 1403ش.
  11. ابراهیمی‌پور و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب، 1395ش، ص643.
  12. لبیبی، «عوامل خشونت علیه مردان در خانواده»، خبرگزاری ایسنا.
  13. ابراهیمی‌پور و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب، 1395ش، ص512.
  14. صالحان، «تاثیر نام نیکو بر شخصیت فرزندان»، وب‌سایت راسخون.
  15. فیروزی، «خشونت خانوادگی: خشونت خانوادگی و رفتارهای خشونت آمیز علیه کودکان»، 1388ش، بی‌ص.
  16. ابراهیمی‌پور و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب، 1395ش، ص535-532.
  17. «تاثیر خشونت خانگی بر فرزندان خردسال چیست؟» وب‌سایت کلینیک تخصصی روان‌شناسی و مشاوره بنیش نوین.
  18. صادقي فسايي و شعباني افاراني، «مطالعه درک و تفسیر والدین از پدیده ولی آزاری: یک مطالعه داده بنیاد در شهر تهران»، 1396ش، ص5.
  19. ابراهیمی‌پور و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب، 1395ش، ص618.
  20. ایرانفر، «تجارب خشونت علیه سالمندان شهر تهران سال 1397»، در مجله ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت‌ها، ص225.
  21. صادقي فسايي و شعباني افاراني، «مطالعه درک و تفسیر والدین از پدیده ولی آزاری: یک مطالعه داده بنیاد در شهر تهران»، 1396ش، ص13.

منابع

  • ابراهیمی‌پور، قاسم و دیگران، شاخص‌های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1395ش.
  • ابراهیمی‌پور، قاسم، «خشونت‌نمادین در خانواده»، در معرفت، سال بیستم، شماره 162، خرداد 1390ش.
  • ایرانفر، منیژه، «تجارب خشونت علیه سالمندان شهر تهران سال 1397»، در مجله ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت‌ها، دوره6، شماره4، زمستان 1397ش.
  • «تاثیر خشونت خانگی بر فرزندان خردسال چیست؟» وب‌سایت کلینیک تخصصی روان‌شناسی و مشاوره بینش نوین، تاریخ بازدید: 27 مهر 1403ش.
  • خالدی، سمانه، «خشونت نمادین»، پژوهشکده باقرالعلوم، تاریخ درج: 24 آبان 1393ش.
  • سلیمی، منیژه و چیت‌ساز، محمدعلی، «شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان»، در پژوهش‌های جامعه‌شناختی، سال چهاردهم، شماره 3 (پیاپی 49)، پاییز 1399ش.
  • شهدوست، نیلوفر، «خشونت خانگی علیه مردان؛ بحرانی که نباید خاموش بماند»، در مجله انترنیتی دکتر دکتر»، تارخ درج: 2 شهریور 1403ش.
  • صادقي فسايي، سهيلا و شعباني افاراني، الهه، «مطالعه درک و تفسیر والدین از پدیده ولی آزاری: یک مطالعه داده بنیاد در شهر تهران»، در پژوهشنامه مددكاري اجتماعي، سال سوم، شماره11، بهار1396ش.
  • صالحان، حسنیه، «تأثیر نام نیکو بر شخصیت فرزندان»، وب‌سایت راسخون، تاریخ درج: 27 مهر 1403ش.
  • فیروزی، گلناز، « خشونت خانوادگی: خشونت خانوادگی و رفتارهای خشونت آمیز علیه کودکان»، در پگاه حوزه، 1388ش، شماره 266.
  • لبیبی، محمدمهدی، «عوامل خشونت علیه مردان در خانواده»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج: 5 تیر 1400ش.
  • محبی، محمدعارف، «مردمی شدن خانواده؛ فرایند آسیب‌دیدگی و بحران خانوادگی»، در معرفت فرهنگی اجتماعی، سال پانزدهم، شماره اول، زمستان 1402ش.
  • محبی، محمدعارف، «زن در افغانستان؛ از انکار ماهیت انسانی تا نفی هویت زنانگی»، در فصلنامه اندیشه معاصر، سال دوم، شماره پنجم، پاییز 1395ش.