بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
در انگارههای عرفانی، جهانهای بالاتر هرکدام حقایقی هستند که عکس و سایة آنها در جهان پایینتر افتاده است که از آنها به تجلیات تعبیر میشود. تفاوتهای تکوینی بین مخلوقات همه ناشی از نحوه تجلی حقایق ملکوتی در هنگام تنزل در مراتب وجود است و تفاوتها برحسب نشئتهای مختلف پدیدار میشوند. در چنین سیری است که در عالم ناسوت، تفاوتها در جسم و روح زن و مرد نیز ظاهر میشود. از منظر عرفان، جهان آفرینش تجلی نور الهی بوده و مانند هفت رنگ رنگین کماناند که از شکست پرتوهای متفاوت نور حاصل میشوند. دوگانگی زن و مرد، پرتو انوار الهی در نظام تجلیات است که در حوزة تعینات زنانه به رنگی و در تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش میکند. زنان تجلی جمال و مردان جلوه جلال الهی بوده و هرکدام حامل صفاتی هستند که با این دو صفت الهی بیشتر سازگارند. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 203-200.]</ref> زن جلوه ظرافت است و وظایف ظریفانه دارد، اما مرد جلوه صلابت بوده و عهدهدار کارهای سخت است. <ref>جوادی آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص217.</ref> زن انديشهها و رفتارهای خود را در ظرافت عاطفه، ارائه میدهد؛ چنانكه مرد هنر خود را در تفكّر عقلاني خويش متجلّي میسازد.<ref>جوادی آملی، سرچشمه انديشه، 1386ش، ج5، ص302.</ref> | در انگارههای عرفانی، جهانهای بالاتر هرکدام حقایقی هستند که عکس و سایة آنها در جهان پایینتر افتاده است که از آنها به تجلیات تعبیر میشود. تفاوتهای تکوینی بین مخلوقات همه ناشی از نحوه تجلی حقایق ملکوتی در هنگام تنزل در مراتب وجود است و تفاوتها برحسب نشئتهای مختلف پدیدار میشوند. در چنین سیری است که در عالم ناسوت، تفاوتها در جسم و روح زن و مرد نیز ظاهر میشود. از منظر عرفان، جهان آفرینش تجلی نور الهی بوده و مانند هفت رنگ رنگین کماناند که از شکست پرتوهای متفاوت نور حاصل میشوند. دوگانگی زن و مرد، پرتو انوار الهی در نظام تجلیات است که در حوزة تعینات زنانه به رنگی و در تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش میکند. زنان تجلی جمال و مردان جلوه جلال الهی بوده و هرکدام حامل صفاتی هستند که با این دو صفت الهی بیشتر سازگارند. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 203-200.]</ref> زن جلوه ظرافت است و وظایف ظریفانه دارد، اما مرد جلوه صلابت بوده و عهدهدار کارهای سخت است. <ref>جوادی آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص217.</ref> زن انديشهها و رفتارهای خود را در ظرافت عاطفه، ارائه میدهد؛ چنانكه مرد هنر خود را در تفكّر عقلاني خويش متجلّي میسازد.<ref>جوادی آملی، سرچشمه انديشه، 1386ش، ج5، ص302.</ref> | ||
==تابناک بودن زن در نظام مظهریت== | ==تابناک بودن زن در نظام مظهریت== | ||
در نگاه عرفانی، زن و مرد هر دو مظهر الهی هستند و تفاوتهای تکوینی آنها ناشی از مبدأ واحد و بهمنظور وصول به غایت واحد و در یک سیستم به هم مرتبط متحقق میشوند؛ راز این تفاوتها در قوس صعود این است که زن و مرد بتوانند مکمل وجود یکدیگر بوده و در مدار تکامل انسانی به سوی خداوند باز گردند ولی سرّ تفاوتها در قوس نزول در مظهریت حق است؛ | در نگاه عرفانی، زن و مرد هر دو مظهر الهی هستند و تفاوتهای تکوینی آنها ناشی از مبدأ واحد و بهمنظور وصول به غایت واحد و در یک سیستم به هم مرتبط متحقق میشوند؛ راز این تفاوتها در قوس صعود این است که زن و مرد بتوانند مکمل وجود یکدیگر بوده و در مدار تکامل انسانی به سوی خداوند باز گردند ولی سرّ تفاوتها در قوس نزول در مظهریت حق است؛ <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 203-200.]</ref> برخی عرفا از جمله ابنعربی معتقد است که زن در این قوس از جهاتی در مظهریت خداوند تابناکتر است؛ خدا شخص را با مظهریت صورت خویش آفرید و او را زن نامید و آنگاه حق در آیینة وجود این مظهر، ظاهر گشت؛ وجود زن دارای ویژگیهایی است که بهتر از مرد انوار اسماء الهی را بازتاب میدهد و تابناکتر از وجود مرد، صفات الهی را که نشاندهندة پذیرش، اجابت و عطوفت هستند منعکس میکند؛ لذا پیامبر اسلام محبت ویژه به زنان داشت. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 209-208.]</ref> عبدالله جوادی آملی معتقد است؛ زنان عمدتا تجلیبخش جمال و مهر الهی و مردها تجلی دهندة جلال و قهر خداوند هستند.<ref>جوادی آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص217.</ref> | ||
==جلوههایی از تجلی عرفانی زنان== | ==جلوههایی از تجلی عرفانی زنان== | ||
کسب معارف الهی عمدتا با شیوههای عقلی و قلبی انجام میشوند، دریافتهای حقایق عرفانی، محصول قدرت قلب است و در این راه زنها موفقتر هستند. تاریخ از زنان فراوانی نام میبرد كه در سیر وسلوک عرفانی به مقامات عالیه رسیده بودند؛ رابعه شامیه، وقتی غذا برای همسرش تهیه میکرد میگفت؛ میل کنید که با تسبیح درست شده است و این جملة او ممکن است فراتر از ذکر زبانی حاکی از این حقیقت باشد که این غذا عنایت الهی است که با تسبیح رسیده است، چون زن ميتواند به چنين مقامي برسد چنانچه مریم رسیده بود. رابعه دختر اسماعيل به مقامی رسیده بود كه در برخی حالات اهل بهشت را ميديد. رابعه عدويه نيز از زنان عارفی بود که بسيار اشك ریخته و همين كه سخن از آتش به ميان ميآمد مدهوش میشد، به مرتبهای از طهارت نفس و معارف بلند دست یافته بود که در صدد استغفار کردن از استغفارش نیز بود، معرفتی که تفصیل آن در دعای عرفه حسین بن علی آمده است. عدویه زن عارفی بود که با ذوق عرفانی مکتب عشق و محبت را در عرفان، ابداع کرد، او زهد خشک را به محبتی ملایم و خوف از خدا را به عشق او مبدل کرد. او از جمله عارفانی بود که از راه سیر در انفس به خدا و معرفت نفس دست یافت. البته ویژگی برجسته زنان عارف عمدتا همین سیر در انفس است، ممکن است چنین تفاوتی ناشی از این باشد که زنان بر خلاف مردان که بیشتر با دنیای آفاقی مواجه هستند، در خلوت خانههای خویش، درونگرا شده و به سیر در انفس میپردازند. | کسب معارف الهی عمدتا با شیوههای عقلی و قلبی انجام میشوند، دریافتهای حقایق عرفانی، محصول قدرت قلب است و در این راه زنها موفقتر هستند. تاریخ از زنان فراوانی نام میبرد كه در سیر وسلوک عرفانی به مقامات عالیه رسیده بودند؛ رابعه شامیه، وقتی غذا برای همسرش تهیه میکرد میگفت؛ میل کنید که با تسبیح درست شده است و این جملة او ممکن است فراتر از ذکر زبانی حاکی از این حقیقت باشد که این غذا عنایت الهی است که با تسبیح رسیده است، چون زن ميتواند به چنين مقامي برسد چنانچه مریم رسیده بود. رابعه دختر اسماعيل به مقامی رسیده بود كه در برخی حالات اهل بهشت را ميديد. رابعه عدويه نيز از زنان عارفی بود که بسيار اشك ریخته و همين كه سخن از آتش به ميان ميآمد مدهوش میشد، به مرتبهای از طهارت نفس و معارف بلند دست یافته بود که در صدد استغفار کردن از استغفارش نیز بود، معرفتی که تفصیل آن در دعای عرفه حسین بن علی آمده است. عدویه زن عارفی بود که با ذوق عرفانی مکتب عشق و محبت را در عرفان، ابداع کرد، او زهد خشک را به محبتی ملایم و خوف از خدا را به عشق او مبدل کرد. او از جمله عارفانی بود که از راه سیر در انفس به خدا و معرفت نفس دست یافت. البته ویژگی برجسته زنان عارف عمدتا همین سیر در انفس است، ممکن است چنین تفاوتی ناشی از این باشد که زنان بر خلاف مردان که بیشتر با دنیای آفاقی مواجه هستند، در خلوت خانههای خویش، درونگرا شده و به سیر در انفس میپردازند. | ||