بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
|||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
عرفان، معرفتِ به هستی مطلق و حقایق عالم وجود است که از طریق مشاهدۀ حضوری حاصل میشود. عرفا معتقدند که عارف با گام نهادن در ساحت عرفان، به حقیقت مطلق رهنمون میشود و از نیستی به هستی مطلق میرسد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_117708/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%DB%8C%DA%A9_%D8%B3%D8%A7%D8%BA%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C طباطبائی، «عشق، رهگشای حقیقت، موضوع و تعریف عرفان»، 1387ش، ص139-138.]</ref> زنانگی در عرفان معنای وسیع دارد. ابنعربی از دو دسته عنصر مؤنث نام میبرد؛ نخست گروهی که بهلحاظ زبانی مؤنث هستند مانند واژگان ذات، صفات، قدرت و اراده که در آفرینش نقش دارند. دسته دوم شامل مواردی میشود که بهلحاظ رفتاری متأثر و پذیرنده هستند و او این گروه را زن و مادر معرفی کرده و داشتن صفت انفعال را برای زن یک ضابطه میداند. اثرپذیری، نقشی است که یادآور بارداری زنان بوده و زن محل تکوین موجودات بعدی و نسل پس از خود است؛ وی هر آنچه محل تکوین است، زن میداند. <ref>[https://jrm.ut.ac.ir/article_60557.html وفایی و ابراهیمی، «زنانگی و تأنیث در هستی شناسی ابنعربی»، 1395ش، ص127-125.]</ref> | عرفان، معرفتِ به هستی مطلق و حقایق عالم وجود است که از طریق مشاهدۀ حضوری حاصل میشود. عرفا معتقدند که عارف با گام نهادن در ساحت عرفان، به حقیقت مطلق رهنمون میشود و از نیستی به هستی مطلق میرسد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_117708/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%DB%8C%DA%A9_%D8%B3%D8%A7%D8%BA%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C طباطبائی، «عشق، رهگشای حقیقت، موضوع و تعریف عرفان»، 1387ش، ص139-138.]</ref> زنانگی در عرفان معنای وسیع دارد. ابنعربی از دو دسته عنصر مؤنث نام میبرد؛ نخست گروهی که بهلحاظ زبانی مؤنث هستند مانند واژگان ذات، صفات، قدرت و اراده که در آفرینش نقش دارند. دسته دوم شامل مواردی میشود که بهلحاظ رفتاری متأثر و پذیرنده هستند و او این گروه را زن و مادر معرفی کرده و داشتن صفت انفعال را برای زن یک ضابطه میداند. اثرپذیری، نقشی است که یادآور بارداری زنان بوده و زن محل تکوین موجودات بعدی و نسل پس از خود است؛ وی هر آنچه محل تکوین است، زن میداند. <ref>[https://jrm.ut.ac.ir/article_60557.html وفایی و ابراهیمی، «زنانگی و تأنیث در هستی شناسی ابنعربی»، 1395ش، ص127-125.]</ref> | ||
==جنسیت و تناکح در عوالم== | ==جنسیت و تناکح در عوالم== | ||
در نظام فکری عرفا، مفهوم نکاح هرچند ناظر به همان ازدواج لغوی است، اما با توسعه معنایی، شامل ازدواج هر دو چیز برای تحقق چیزی سوم میشود. در این رویکرد، تناکح امری فراگیر است و عامل پیوند نکاح، محبت دانسته میشود،<ref> [https://sanad.iau.ir/Journal/jt/Article/1048588 عطار و دیگران، «تانیث و تناکح در هستی شناسی ابنعربی»، 1398ش، ص5.]</ref> چون این سریان ناشی از حرکت حُبّی در مراتب کلی وجود است. ظهور نور الهی در کسوت اسماء و صفات متکثره با تناکح اسمائی آغاز میشود. اسماء جزئیه از اسماء کلیه ظهور مییابند و از تناکح عوالم کلیه، عوالم دیگری ایجاد میشوند. برخی عرفا، عالم خاک را صورت نازلة تناکحات عالیة آسمانی میدانند. از این منظر، تفاوت جنسیت زن و مرد برای حصول نوع نازلة تناکح در این عالم و تکثیر نسل است. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، ص210-209.]</ref> تناکح انسانی موجبات دوري از گناه و ورود در مقامات طهارت نفس و تصفيه باطن را نیز فراهم ميسازد.<ref>[http://pmbo.ir/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%88%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A__a-64.aspx امینینژاد، »مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي»، وبسایت پژوهشهای معنوی، 1393ش.]</ref> | در نظام فکری عرفا، مفهوم نکاح هرچند ناظر به همان ازدواج لغوی است، اما با توسعه معنایی، شامل ازدواج هر دو چیز برای تحقق چیزی سوم میشود. در این رویکرد، تناکح امری فراگیر است و عامل پیوند نکاح، محبت دانسته میشود،<ref> [https://sanad.iau.ir/Journal/jt/Article/1048588 عطار و دیگران، «تانیث و تناکح در هستی شناسی ابنعربی»، 1398ش، ص5.]</ref> چون این سریان ناشی از حرکت حُبّی در مراتب کلی وجود است. ظهور نور الهی در کسوت اسماء و صفات متکثره با تناکح اسمائی آغاز میشود. اسماء جزئیه از اسماء کلیه ظهور مییابند و از تناکح عوالم کلیه، عوالم دیگری ایجاد میشوند. برخی عرفا، عالم خاک را صورت نازلة تناکحات عالیة آسمانی میدانند. از این منظر، تفاوت جنسیت زن و مرد برای حصول نوع نازلة تناکح در این عالم و تکثیر نسل است.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، ص210-209.]</ref> تناکح انسانی موجبات دوري از گناه و ورود در مقامات طهارت نفس و تصفيه باطن را نیز فراهم ميسازد.<ref>[http://pmbo.ir/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%88%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A__a-64.aspx امینینژاد، »مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي»، وبسایت پژوهشهای معنوی، 1393ش.]</ref> | ||
==جنسیت و عقل از منظر عرفا== | ==جنسیت و عقل از منظر عرفا== | ||
در دیدگاه عرفانی عقل همان شهود حقایق و معرفت به آنها است؛ شعور نیز بهمعنای نوعی علم است. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 214-211.]</ref> درک، شهود، تقوا، اراده و صبر که از اوصاف عقل نظری و عملی هستند، هیچکدام متصف به مردانگی و زنانگی نمیشوند. <ref>جوادی آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص80- 79.</ref> در این رویکرد همة هستی یکپارچه حیات، نطق، تسبیح، شعور، علم و آگاهی است و همة موجودات مظهر وجود خداوند هستند و هر موجودی در هر مرتبهای از هستی که موجودیت دارد متناسب با همان مرتبه، نوعی ادراک و شعور دارد. از این منظر، زنانگی و مردانگی حاکی از رتبه وجودی نیست و هر انسانی متناسب با مرتبه وجودی خود دارای عقل و درک است.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 214-211.]</ref> اگر زن در مدار «زن کامل بودن» و مرد در مدار «مرد کامل بودن» حرکت کند فروتریها و برتریها در این سنجه بیمعنا خواهد شد.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 218.]</ref> | در دیدگاه عرفانی عقل همان شهود حقایق و معرفت به آنها است؛ شعور نیز بهمعنای نوعی علم است. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 214-211.]</ref> درک، شهود، تقوا، اراده و صبر که از اوصاف عقل نظری و عملی هستند، هیچکدام متصف به مردانگی و زنانگی نمیشوند. <ref>جوادی آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص80- 79.</ref> در این رویکرد همة هستی یکپارچه حیات، نطق، تسبیح، شعور، علم و آگاهی است و همة موجودات مظهر وجود خداوند هستند و هر موجودی در هر مرتبهای از هستی که موجودیت دارد متناسب با همان مرتبه، نوعی ادراک و شعور دارد. از این منظر، زنانگی و مردانگی حاکی از رتبه وجودی نیست و هر انسانی متناسب با مرتبه وجودی خود دارای عقل و درک است.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 214-211.]</ref> اگر زن در مدار «زن کامل بودن» و مرد در مدار «مرد کامل بودن» حرکت کند فروتریها و برتریها در این سنجه بیمعنا خواهد شد.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 218.]</ref> | ||