بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
رویکرد ادیان به جنس، نزدیک به رویکرد طبیعی به این مفهوم است. صاحبنظران دینی جنس و خصوصیات و تکالیف مرتبط با آن را ذاتی میدانند. از نظر این گروه، خالق هستی بنا بر مصلحت و حکمتی جنس طبیعی و ثابتی را در ابناء بشر پیشبینی کرده است.<ref>. طباطبائی، تفسیر المیزان، 1399ش، ج2، ص413؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص113-124.</ref> از آنجا که در تاریخ گزارشی از تغییر در اساس خلقت دو جنس و تکالیف مربوط به آنان نیامده است، بنابراین جنس افراد، بنیانی اصیل و سختتغییر است<ref>. کارل، انسان موجود ناشناخته، 1402ش، ص90.</ref> که افراد بر اساس آن بهسمت هویت و نقشهای طبیعی هدایت میشوند.<ref>. مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص150؛ علاسوند، زن در قران، 1390ش، ج1، ص84.</ref> | رویکرد ادیان به جنس، نزدیک به رویکرد طبیعی به این مفهوم است. صاحبنظران دینی جنس و خصوصیات و تکالیف مرتبط با آن را ذاتی میدانند. از نظر این گروه، خالق هستی بنا بر مصلحت و حکمتی جنس طبیعی و ثابتی را در ابناء بشر پیشبینی کرده است.<ref>. طباطبائی، تفسیر المیزان، 1399ش، ج2، ص413؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص113-124.</ref> از آنجا که در تاریخ گزارشی از تغییر در اساس خلقت دو جنس و تکالیف مربوط به آنان نیامده است، بنابراین جنس افراد، بنیانی اصیل و سختتغییر است<ref>. کارل، انسان موجود ناشناخته، 1402ش، ص90.</ref> که افراد بر اساس آن بهسمت هویت و نقشهای طبیعی هدایت میشوند.<ref>. مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، 1371ش، ص150؛ علاسوند، زن در قران، 1390ش، ج1، ص84.</ref> | ||
در این رویکرد برای اشاره به اصالت جنس از واژگانی چون طبیعت، ذات، خلقت، تکوین و فطرت استفاده میشود<ref>. | در این رویکرد برای اشاره به اصالت جنس از واژگانی چون طبیعت، ذات، خلقت، تکوین و فطرت استفاده میشود<ref>. زيبايينژاد، هویت و نقشهای جنسیتی، 1388ش، ص56-57.</ref> که امروزه از حوزههای چالش برانگیز بهشمار میآید؛ بهعنوان مثال در اشاره به صفات طبیعی یک مرد و یک زن، امروزه به میزان بهرهمندی مرد یا زن از هر ویژگی توجه میشود،<ref>. زيبايينژاد، هویت و نقشهای جنسیتی، 1388ش، ص68؛ محمدی، «تحليل تفاوتهاي جنسيتي زن و مرد در علوم تجربي و آموزههاي ديني»، 1392ش، ص74.</ref> مانند بهرهمندی از عقل،<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA .پارسانیا، «رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به عقل و جنسیت»، 1384ش، ص20.]</ref> اقتدار، احساسات، مادری، حیا، عفت و غیرت.<ref>. زیبایینژاد، هویت و نقشهای جنسیتی، 1388ش، ص72-95.</ref> از این منظر، تنها ویژگی اختصاصی انسان مذکر و مونث، تفاوت در اندام تناسلی و توانایی انحصاری زن در باروری، فرزندزایی و شیردهی به فرزند است.<ref>. مطهری، بیست گفتار، 1395ش، ص50ـ60.</ref> | ||
==رویکردهای گفتمانی به جنس== | ==رویکردهای گفتمانی به جنس== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در این رویکرد آنچه به افراد دارای ذخیرۀ ژنتیکی XX و XY منتسب میشود، تماماً برساخت فرهنگی و ناشی از بازیهای زبانی و گفتمانی شمرده میشود.<ref>. باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص55.</ref> مذکر یا مونث نامیدن فرد دارای ذخیرۀ ژنتیکی خاص، آغاز مسیری است که او را بهسمت هویت، نقش و تکالیف متمایزی میبرد که برای همیشه او را در محاصرۀ خود نگاه خواهد داشت. این محاصرۀ تاریخی موجب میشود ظرفیتهای بیولوژیک، حیات یک فرد را به چند خصوصیت و قابلیت زیستی کاهش داده و آنان را در راستای گفتمان قدرت منتفع از آن، تنظیم و هدایت کند.<ref>. باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص67.</ref> | در این رویکرد آنچه به افراد دارای ذخیرۀ ژنتیکی XX و XY منتسب میشود، تماماً برساخت فرهنگی و ناشی از بازیهای زبانی و گفتمانی شمرده میشود.<ref>. باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص55.</ref> مذکر یا مونث نامیدن فرد دارای ذخیرۀ ژنتیکی خاص، آغاز مسیری است که او را بهسمت هویت، نقش و تکالیف متمایزی میبرد که برای همیشه او را در محاصرۀ خود نگاه خواهد داشت. این محاصرۀ تاریخی موجب میشود ظرفیتهای بیولوژیک، حیات یک فرد را به چند خصوصیت و قابلیت زیستی کاهش داده و آنان را در راستای گفتمان قدرت منتفع از آن، تنظیم و هدایت کند.<ref>. باتلر، آشفتگی جنسیت، 1385ش، ص67.</ref> | ||
در این رویکرد واژگان، حاوی بار معنایی جهتدار هستند.<ref>اسمارت، میشل فوکو، 1385ش، ص100.</ref> بر این اساس مذکر یا مرد نامیدن یک فرد بر اساس اندام جنسی، به برتری یافتن او بر فرد دیگری میانجامد که مونث یا زن نامیده شده است. مدافعان این نظر بر این باورند که برای رهایی از این زندان زیستی، که توانش فرد را برش زده و محدودیتهایی برای او ایجاد میکند،<ref>. بهرامی برومند، از زنان | در این رویکرد واژگان، حاوی بار معنایی جهتدار هستند.<ref>اسمارت، میشل فوکو، 1385ش، ص100.</ref> بر این اساس مذکر یا مرد نامیدن یک فرد بر اساس اندام جنسی، به برتری یافتن او بر فرد دیگری میانجامد که مونث یا زن نامیده شده است. مدافعان این نظر بر این باورند که برای رهایی از این زندان زیستی، که توانش فرد را برش زده و محدودیتهایی برای او ایجاد میکند،<ref>. بهرامی برومند، از زنان پردهنشین تا بدنهای رام، 1399ش، ص65.</ref> لازم است علاوه بر ابداع گروه جدیدی از واژگان،<ref>. تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی، 1388ش، ص356؛ هاردینگ، شناختشناسیهای دارای دیدگاه فمنیستی، 1388ش، ص644.</ref> منابع مقدسساز و طبیعینمایاندن این رویه خنثی شوند.<ref>. بوردیو، سلطه مذکر، 2010م ، ص52.</ref> | ||
==رویکردهای پستمدرن به جنس== | ==رویکردهای پستمدرن به جنس== |