بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
دکتر سیروس اصانلو با تکمیل تحصیلاتش در آمریکا و بازگشت به ایران در دهۀ ۱۳۴۰ش، نخستین برنامه آکادمیک جراحی پلاستیک را در دانشگاه علوم پزشکی تهران پایهگذاری کرد و با تربیت نسل اول جراحان پلاستیک کشور، زیربنای تبدیل ایران به یکی از قطبهای منطقهای این رشته را فراهم کرد.<ref>. رجبی، «بررسی جامعهشناسی با تعریف هویت زنان و گرایش آنان به جراحیهای زیبایی در شهر تهران»، ۱۳۸۷ش، ص۵۰.</ref> | دکتر سیروس اصانلو با تکمیل تحصیلاتش در آمریکا و بازگشت به ایران در دهۀ ۱۳۴۰ش، نخستین برنامه آکادمیک جراحی پلاستیک را در دانشگاه علوم پزشکی تهران پایهگذاری کرد و با تربیت نسل اول جراحان پلاستیک کشور، زیربنای تبدیل ایران به یکی از قطبهای منطقهای این رشته را فراهم کرد.<ref>. رجبی، «بررسی جامعهشناسی با تعریف هویت زنان و گرایش آنان به جراحیهای زیبایی در شهر تهران»، ۱۳۸۷ش، ص۵۰.</ref> | ||
در میان انواع جراحیهای زیبایی، جراحی بینی (رینوپلاستی) پرطرفدارترین عمل زیبایی در ایران محسوب میشود که از نظر تعداد و کیفیت، رتبۀ نخست را به خود اختصاص داده است. پس از آن، لیپوساکشن بهعنوان دومین جراحی پرتقاضا در حوزۀ زیبایی بدن در ایران است.<ref>. [https://wjps.ir/browse.php?a_id=309&sid=1&slc_lang=en Loghmani and et al., “Demographic Characteristics of Patients Undergoing Rhinoplasty: A Single Center Two-Time-Period Comparison”, 2017, p.276-277.]</ref> | در میان انواع جراحیهای زیبایی، جراحی بینی (رینوپلاستی) پرطرفدارترین عمل زیبایی در ایران محسوب میشود که از نظر تعداد و کیفیت، رتبۀ نخست را به خود اختصاص داده است. پس از آن، لیپوساکشن بهعنوان دومین جراحی پرتقاضا در حوزۀ زیبایی [[بدن]] در ایران است.<ref>. [https://wjps.ir/browse.php?a_id=309&sid=1&slc_lang=en Loghmani and et al., “Demographic Characteristics of Patients Undergoing Rhinoplasty: A Single Center Two-Time-Period Comparison”, 2017, p.276-277.]</ref> | ||
==اقسام جراحی زیبایی== | ==اقسام جراحی زیبایی== | ||
===جراحی زیبایی با ماهیت درمانی=== | ===جراحی زیبایی با ماهیت درمانی=== | ||
بر اساس دیدگاههای پزشکیحقوقی، زمانی جراحی زیبایی بهعنوان یک اقدام درمانی توجیهپذیر میشود که نقص موجود، سلامت جسمی یا روانی فرد را بهطور جدی تهدید کند.<ref>. استفانی و همکاران، حقوق جزای عمومی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۱۲.</ref> معیار کلیدی، رعایت تناسب بین شدت عیب ساختاری و پیامدهای بالینی آن است. در این موارد، جراحی بهعنوان ابزاری برای بازگرداندن سلامت روانیاجتماعی فرد و حفظ کیفیت زندگی وی عمل میکند. این رویکرد با موازین اخلاق پزشکی و حقوق بیماران نیز همسو است.<ref>. شجاع پوریان، مسئولیت مدنی ناشی از خطای شغلی پزشک، ۱۳۷۳ش، ص۱۷۶.</ref> | بر اساس دیدگاههای پزشکیحقوقی، زمانی جراحی زیبایی بهعنوان یک اقدام درمانی توجیهپذیر میشود که نقص موجود، سلامت جسمی یا روانی فرد را بهطور جدی تهدید کند.<ref>. استفانی و همکاران، حقوق جزای عمومی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۱۲.</ref> معیار کلیدی، رعایت تناسب بین شدت عیب ساختاری و پیامدهای بالینی آن است. در این موارد، جراحی بهعنوان ابزاری برای بازگرداندن [[حق سلامتی زنان|سلامت]] روانیاجتماعی فرد و حفظ کیفیت زندگی وی عمل میکند. این رویکرد با موازین اخلاق پزشکی و حقوق بیماران نیز همسو است.<ref>. شجاع پوریان، مسئولیت مدنی ناشی از خطای شغلی پزشک، ۱۳۷۳ش، ص۱۷۶.</ref> | ||
===جراحی زیبایی غیردرمانی=== | ===جراحی زیبایی غیردرمانی=== | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''اروینگ گافمن،''' بدن بهعنوان رسانه ارتباطات روزمره از طریق کنترل حالات چهره و حرکات، همواره در حال مدیریت برداشتهای دیگران و بازتولید روابط و هویتهای اجتماعی است.<ref>. Edgar and Sedgwick, Cultural Theory, The Key Thinkers, 2000, p.86-85; Featherstone and et al., The Body: Social Process and Cultural Theory, 1991, p.12.</ref> | '''اروینگ گافمن،''' بدن بهعنوان رسانه ارتباطات روزمره از طریق کنترل حالات چهره و حرکات، همواره در حال مدیریت برداشتهای دیگران و بازتولید روابط و هویتهای اجتماعی است.<ref>. Edgar and Sedgwick, Cultural Theory, The Key Thinkers, 2000, p.86-85; Featherstone and et al., The Body: Social Process and Cultural Theory, 1991, p.12.</ref> | ||
'''نوربرت الیاس،''' تحلیل تاریخی او نشان میدهد چگونه کنترل اجتماعی از اجبار بیرونی به خودانضباطی درونی تبدیل شد، بهطوریکه بدنها بهتدریج تحت نظارت خود فرد قرار گرفتند.<ref>. Edgar and Sedgwick, Cultural Theory, The Key Thinkers, 2000, p.67-69.</ref> | '''نوربرت الیاس،''' تحلیل تاریخی او نشان میدهد چگونه کنترل اجتماعی از اجبار بیرونی به خودانضباطی درونی و [[مدیریت بدن]] تبدیل شد، بهطوریکه بدنها بهتدریج تحت نظارت خود فرد قرار گرفتند.<ref>. Edgar and Sedgwick, Cultural Theory, The Key Thinkers, 2000, p.67-69.</ref> | ||
'''برایان ترنر،''' تمرکز او بر چگونگی تبدیل بدن به «مشکل اجتماعی» در جوامع مدرن است، جایی که نهادها از طریق پزشکی، ورزش و فناوریها، آن را مدیریت میکنند.<ref>. Michael, Reconnecting Culture, Technology and Nature, from Society to Heterogeneity, 2000, p.97-98; Turner, The Body and Society: Explorations in Social Theory, 1996, p.3-6.</ref> ترنر، بدن را بهعنوان مجموعهای از عاملیت و مکانی از اختیار، تشخیص میدهد.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/258131080_Punk_Porn_and_Resistance Langman, “Punk, porn and resistance: carnivalization and the body in popular culture”, 2008, p.657.]</ref> | '''برایان ترنر،''' تمرکز او بر چگونگی تبدیل بدن به «مشکل اجتماعی» در جوامع مدرن است، جایی که نهادها از طریق پزشکی، [[ورزش بانوان|ورزش]] و فناوریها، آن را مدیریت میکنند.<ref>. Michael, Reconnecting Culture, Technology and Nature, from Society to Heterogeneity, 2000, p.97-98; Turner, The Body and Society: Explorations in Social Theory, 1996, p.3-6.</ref> ترنر، بدن را بهعنوان مجموعهای از عاملیت و مکانی از اختیار، تشخیص میدهد.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/258131080_Punk_Porn_and_Resistance Langman, “Punk, porn and resistance: carnivalization and the body in popular culture”, 2008, p.657.]</ref> | ||
نوربرت الیاس و برایان ترنز هر دو نشان میدهند بدن صحنهای برای اجرای قدرت ساختارهای اجتماعی است، اما الیاس با رویکرد تاریخی و ترنر با تحلیل نهادی روبرو است.<ref>. Featherstone and et al., The Body: Social Process and Cultural Theory, 1991, p.5-8.</ref> | نوربرت الیاس و برایان ترنز هر دو نشان میدهند بدن صحنهای برای اجرای [[بدن و مناسبات قدرت|قدرت]] ساختارهای اجتماعی است، اما الیاس با رویکرد تاریخی و ترنر با تحلیل نهادی روبرو است.<ref>. Featherstone and et al., The Body: Social Process and Cultural Theory, 1991, p.5-8.</ref> | ||
'''میشل فوکو،''' قدرت در جوامع مدرن از طریق نهادها بدنها را تحت نظارت و کنترل دقیق قرار میدهد و با مکانیسمهای انضباطی، سوژههای مطیع میسازد.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۷7-۱۷8.</ref> قدرت نه فقط سرکوبگر، بلکه سازنده است و از طریق بدنها، هویتها و رفتارها را تولید میکند.<ref>. لوپز و اسکات، ساخت اجتماعی، ۱۳۸۵ش، ص۱56-۱60.</ref> | '''میشل فوکو،''' قدرت در جوامع مدرن از طریق نهادها بدنها را تحت نظارت و کنترل دقیق قرار میدهد و با مکانیسمهای انضباطی، سوژههای مطیع میسازد.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۷7-۱۷8.</ref> قدرت نه فقط سرکوبگر، بلکه سازنده است و از طریق بدنها، هویتها و رفتارها را تولید میکند.<ref>. لوپز و اسکات، ساخت اجتماعی، ۱۳۸۵ش، ص۱56-۱60.</ref> | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
'''پیر بوردیو،''' عادتوارههای طبقاتی از طریق بدن تجسم مییابند و الگوهای رفتاری، سلیقهها و حتی حرکات بدنی، بازتاب موقعیت اجتماعی افراد هستند.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۶.</ref> بدن نه فقط یک موجودیت زیستی، بلکه سرمایهای نمادین است که نابرابریهای اجتماعی را بازتولید میکند.<ref>. لوپز و اسکات، ساخت اجتماعی، ۱۳۸۵ش، ص۱58-۱63.</ref> | '''پیر بوردیو،''' عادتوارههای طبقاتی از طریق بدن تجسم مییابند و الگوهای رفتاری، سلیقهها و حتی حرکات بدنی، بازتاب موقعیت اجتماعی افراد هستند.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۶.</ref> بدن نه فقط یک موجودیت زیستی، بلکه سرمایهای نمادین است که نابرابریهای اجتماعی را بازتولید میکند.<ref>. لوپز و اسکات، ساخت اجتماعی، ۱۳۸۵ش، ص۱58-۱63.</ref> | ||
'''آنتونی گیدنز،''' بدن در مدرنیته به پروژهای بازتابی تبدیل میشود که افراد از طریق سبک زندگی و انتخابهای روزمره، آن را فعالانه میسازند و بازتعریف میکنند.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/249686254_Identity_as_an_Embodied_Event Budgeon, “Identity as an embodied event”, 2003, p.36.]</ref> این خودساختگی تحتتأثیر نهادهای مدرن (پزشکی، رسانهها، بازار) صورت میگیرد.<ref>. گیدنز، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> تعامل پیچیده بین عاملیت فردی و ساختارهای اجتماعی در شکلدهی به بدن بهعنوان کالایی فرهنگیاجتماعی، نکته کلیدی نظریه گیدنز است.<ref>. اسمیت، درآمدی بر نظریه فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۲.</ref> | '''آنتونی گیدنز،''' بدن در مدرنیته به پروژهای بازتابی تبدیل میشود که افراد از طریق سبک زندگی و انتخابهای روزمره، آن را فعالانه میسازند و بازتعریف میکنند.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/249686254_Identity_as_an_Embodied_Event Budgeon, “Identity as an embodied event”, 2003, p.36.]</ref> این خودساختگی تحتتأثیر نهادهای مدرن (پزشکی، رسانهها، بازار) صورت میگیرد.<ref>. گیدنز، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> تعامل پیچیده بین عاملیت فردی و ساختارهای اجتماعی در شکلدهی به [[بدن]] بهعنوان کالایی فرهنگیاجتماعی، نکته کلیدی نظریه گیدنز است.<ref>. اسمیت، درآمدی بر نظریه فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۲.</ref> | ||
====مقایسه نظریههای جامعهشناسی بدن==== | ====مقایسه نظریههای [[جامعه شناسی بدن|جامعهشناسی بدن]]==== | ||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
| خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
'''فمینیسم لیبرال'''؛ اگرچه زنان تحت فشار ساختارهای اجتماعی هستند، اما با اصلاح قوانین و افزایش انتخابهای فردی میتوان به خودمختاری بدن دست یافت.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۸۲ش، ص۲7۸-۲8۸.</ref> | '''فمینیسم لیبرال'''؛ اگرچه زنان تحت فشار ساختارهای اجتماعی هستند، اما با اصلاح قوانین و افزایش انتخابهای فردی میتوان به خودمختاری بدن دست یافت.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۸۲ش، ص۲7۸-۲8۸.</ref> | ||
هر دو جریان تأکید دارند که بدن زنان در فرهنگ مصرفی به کالایی تبدیل شده که توسط قدرتهای اجتماعی مدیریت میشود.<ref>. Luo, Aching for the Modern Body: Chinese women’s consumption of cosmetic surgery2008, p.36-43.</ref> | هر دو جریان تأکید دارند که بدن زنان در فرهنگ [[مصرف نمایشی|مصرفی]] به کالایی تبدیل شده که توسط قدرتهای اجتماعی مدیریت میشود.<ref>. Luo, Aching for the Modern Body: Chinese women’s consumption of cosmetic surgery2008, p.36-43.</ref> | ||
====مقایسه فمینیسم رادیکال و لیبرال در تحلیل بدن زنانه==== | ====مقایسه فمینیسم رادیکال و لیبرال در تحلیل بدن زنانه==== | ||
| خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
===رویکرد مطالعات فرهنگی=== | ===رویکرد مطالعات فرهنگی=== | ||
جراحی زیبایی به مثابه «متن فرهنگی» تحلیل میشود که بازتابی از هنجارهای سلطهگر زیبایی، ایدئولوژیهای مصرفی و روابط قدرت در جوامع سرمایهداری است. بدن عرصهای برای بازآفرینی فرهنگی و اجتماعی و محملی برای هویت است.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱69-۱70.</ref> | جراحی زیبایی به مثابه «متن فرهنگی» تحلیل میشود که بازتابی از هنجارهای سلطهگر زیبایی، ایدئولوژیهای مصرفی و روابط [[بدن و مناسبات قدرت|قدرت]] در جوامع سرمایهداری است. بدن عرصهای برای بازآفرینی فرهنگی و اجتماعی و محملی برای [[هویت جنسیتی|هویت]] است.<ref>. ذکائی، جامعهشناسی جوانان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱69-۱70.</ref> | ||
==نقش رسانه== | ==نقش رسانه== | ||