بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مقاله پاسخ به شبهات دینی}} | {{مقاله پاسخ به شبهات دینی}} | ||
{{بیان شبهه}} | {{بیان شبهه}} | ||
حکم ازدواج موقت در اسلام به نوعی موجب ایجاد شبهه مبنی بر مشابهت آن با معامله جنسی شده است. در این مقاله به بیان منشا تشریع و جواز این حکم | حکم ازدواج موقت در اسلام به نوعی موجب ایجاد شبهه مبنی بر مشابهت آن با معامله جنسی شده است. در این مقاله به بیان منشا تشریع و جواز این حکم پرداختهایم. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
ازدواج پيوندى است ميان زن و مرد كه بر پايه آن رابطه زناشويى شكل | ازدواج پيوندى است ميان زن و مرد كه بر پايه آن رابطه زناشويى شكل مىگيرد و مجموعهاى از تكاليف و حقوق شرعى و قانونى، بر آنها حاكم مىگردد اما اين قرارداد بر دو قسم است: | ||
1. پيوند دائم كه بر اساس آن، | 1. پيوند دائم كه بر اساس آن، خانوادهاى تشكيل مىشود و به عنوان يك بنياد پايدار اجتماعى به شمار مىآيد. | ||
2. پيوند موقت، كه از آن در فرهنگ اسلامى به [[ازدواج موقت]] تعبير | 2. پيوند موقت، كه از آن در فرهنگ اسلامى به [[ازدواج موقت]] تعبير مىشود كه بر پايه آن [[رابطه زناشويى]] موقتى با مدّت و [[مهريه]] مشخص، پديد مىآيد و تفاوت آن با [[ازدواج دائم]]، در اين است كه گذشته از محدود بودن مدت، [[ارث]] و [[نفقه]] براى زن در بر ندارد، مگر آنكه خود او شرط كرده باشد. | ||
== نکاح موقت== | == نکاح موقت== | ||
عدم آگاهى از تعريف صحيح [[نكاح]] موقت و ماهيت آن، موجب اشكالات بى | عدم آگاهى از تعريف صحيح [[نكاح]] موقت و ماهيت آن، موجب اشكالات بى پايهاى شده است گاهى توهم شده كه [[متعه]] چيزى غير از نكاح و شبيه [[زنا]] مىباشد. در حالى كه شك نداريم كه نكاح موقت يا متعه قسمى از نكاح است، | ||
چنانكه حضرت امام خمينى (ره) | چنانكه حضرت امام خمينى (ره) مىگويد: «النكاح على قسمين: دائم و منقطع، و كل منهما يحتاج الى عقد مشتمل على ايجاب و قبول لفظى دالين على إنشاء المعنى المقصود و الرضاية... فلا يكفى مجرد الرضا القلبى من الطرفين و لا المعاطاة الجارية فى غالب المعاملات...» ؛ '''«نكاح بر دو قسم است: دايم و موقت، هر كدام از آنها نيازمند عقدى است كه مشتمل بر ايجاب و قبول لفظى بوده و بر رضايت طرفين و اراده آنان دلالت معتبرى داشته باشد، صرف رضايت دو طرف و حتى [[معاطات]] (بده و بستان و معامله عملى بدون قرارداد در قالب الفاظ خاص) كافى نيست».'''<ref> . تحريرالوسيله، ج2، ص223.</ref> | ||
بنابراين [[ازدواج موقت]] به صِرف رضايت طرفين قابل تحقّق نيست، بلكه احتياج به عقد و قرارداد شرعى و قانونى دارد، همانند ازدواج دايم، و صِرف رضايت طرفين مشروعيت آور نيست، زيرا همه معاملات حلال و حرام | بنابراين [[ازدواج موقت]] به صِرف رضايت طرفين قابل تحقّق نيست، بلكه احتياج به عقد و قرارداد شرعى و قانونى دارد، همانند ازدواج دايم، و صِرف رضايت طرفين مشروعيت آور نيست، زيرا همه معاملات حلال و حرام مىتواند بر اساس رضايت طرفين انجام شود حتى ربا، رشوه و زنا و [[لواط]] و... ممكن است با رضايت طرفين باشد، اما نامشروع است زيرا تجاوز به حريم الهى و عارى از هر گونه مبناى قانونى است، بنابراين [[ازدواج موقت]] ماهيت شرعى و قانونى داشته و تفاوت اساسى با زنا دارد، چون ازدواج موقت بر اساس مجوز و قرارداد شرعى مبتنى بوده كه شكل دهى رابطه را به رضايت طرفين مىافزايد. در حالى كه تنها [[زنا]] به رضايت طرفين و گاهى بدون رضايت استوار است، و رابطه اى است نامشروع كه اديان الهى و حتى بسيارى از كشورهاى متمدن آن را به رسميت نشناخته، و فرزند متولد از اين رابطه را | ||
نامشروع خطاب مى كنند و نتيجه آن جز بيمارى، افسردگى، فساد، تباهى و... نيست. زيرا زنا تابع هيچيك از مقرّرات مربوط به وضع فرزندان و روابط خانوادگى و نظام انسانى و اخلاقى نمى باشد، بلكه حالتى است حيوانى كه زن خود را در معرض فروش و | نامشروع خطاب مى كنند و نتيجه آن جز بيمارى، افسردگى، فساد، تباهى و... نيست. زيرا زنا تابع هيچيك از مقرّرات مربوط به وضع فرزندان و روابط خانوادگى و نظام انسانى و اخلاقى نمى باشد، بلكه حالتى است حيوانى كه زن خود را در معرض فروش و ناهنجارىهاى جنسى قرار مىدهد، با اين اوصاف آيا امكان دارد ازدواج موقت را تشبيه به زنا نماييم؟! ازدواج موقت، نوعى نكاح و قراردادى است كه در آن زن و مرد به عنوان زن و شوهر و بدون احساس گناه، هر چند موقتى اقدام به رابطه جنسى مىكنند اين قرارداد زناشويى به طرفين اطمينان مىدهد كه رابطه شان پاك و مشروع و تابع نظام و مقرّرات شرعى و قانونى باشد و همانند نكاح دايم داراى آثار و احكام مىباشد، از اين رو هرگز قابل مقايسه با زنا نيست. | ||
== ماهیت نکاح موقت و تشابهات آن با ازدواج دائم== | == ماهیت نکاح موقت و تشابهات آن با ازدواج دائم== | ||
براى آشنايى بيشتر با ماهيت و آثار ازدواج موقت | براى آشنايى بيشتر با ماهيت و آثار ازدواج موقت جنبههاى مشترك بين آن و ازدواج دايم را به صورت خلاصه بيان مىداريم: | ||
'''1. شرايط نكاح:''' ازدواج موقت نيز نوعى ازدواج بوده و احتياج به [[صيغه]] و عقد دارد، كه بايد داراى شرايط و با لفظ صريح '''«أنكحت»''' و '''«زوجت»''' و '''«متعت»''' باشد و تعيين زوجين و مهر و اختيار و بلوغ در آن شرط شده است. همانگونه كه در نكاح دايم نيز همه اين شرايط لازم است. | '''1. شرايط نكاح:''' ازدواج موقت نيز نوعى ازدواج بوده و احتياج به [[صيغه]] و عقد دارد، كه بايد داراى شرايط و با لفظ صريح '''«أنكحت»''' و '''«زوجت»''' و '''«متعت»''' باشد و تعيين زوجين و مهر و اختيار و بلوغ در آن شرط شده است. همانگونه كه در نكاح دايم نيز همه اين شرايط لازم است. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
'''2. [[إذن ولى]]:''' به عقيده بسيارى از فقهاء اذن ولى در عقد باكره لازم است و از اين جهت فرقى بين نكاح دايم و موقت نيست. | '''2. [[إذن ولى]]:''' به عقيده بسيارى از فقهاء اذن ولى در عقد باكره لازم است و از اين جهت فرقى بين نكاح دايم و موقت نيست. | ||
'''3. احكام فرزند:''' تمام احكام فرزند ناشى از عقد دايم، در نكاح موقت نيز جارى است، از حيث محرميت، | '''3. احكام فرزند:''' تمام احكام فرزند ناشى از عقد دايم، در نكاح موقت نيز جارى است، از حيث محرميت، [[ارث]]، [[نفقه]]، حضانت و ولايت. | ||
'''4. [[عدّه]]:''' همان گونه كه در عقد دايم [[عدّه]] واجب است در عقد موقت نيز واجب | '''4. [[عدّه]]:''' همان گونه كه در عقد دايم [[عدّه]] واجب است در عقد موقت نيز واجب مىباشد، منتهى [[عدّه عقد موقت]] كوتاهتر از [[عده عقد دايم]] است. | ||
==تفاوت های نکاح موقت با نکاح دائم== | ==تفاوت های نکاح موقت با نکاح دائم== | ||
اما | اما تفاوتهايى كه عقد موقت با دايم دارند و نشان دهنده امتياز و سهولت عقد موقت نسبت به دايم مىباشد عبارتند از: | ||
1. عقد دايم از جهت زمان محدوديتى ندارد، ولى عقد موقت از نظر زمانى وابسته به توافق طرفين است. | 1. عقد دايم از جهت زمان محدوديتى ندارد، ولى عقد موقت از نظر زمانى وابسته به توافق طرفين است. | ||
2. در عقد دايم [[نفقه]] همسر بر مرد واجب است، ولى در عقد موقت چنين نيست. | 2. در عقد دايم [[نفقه]] [[همسر]] بر مرد واجب است، ولى در عقد موقت چنين نيست. | ||
3. برخلاف عقد دايم، در عقد موقت زن و شوهر از همديگر [[ارث]] | 3. برخلاف عقد دايم، در عقد موقت زن و شوهر از همديگر [[ارث]] نمىبرند. | ||
4. در عقد دايم زن و شوهر بدون رضايت يكديگر | 4. در عقد دايم زن و شوهر بدون رضايت يكديگر نمىتوانند از باردارى جلوگيرى كنند اما در عقد موقت مىتوانند. | ||
| |||
5. در ازدواج دايم زن حق همخوابى دارد ولى در عقد موقت زن مىتواند شرط كند كه نزديكى واقع نشود و همخوابگى بستگى به توافق طرفين دارد. <ref> . منهاج الصالحين، سيد ابوالقاسم خويى، ج 2، ص 302 و 303.</ref> | |||
6. در عقد موقت با پايان يافتن مدت يا با رضايت مرد جدايى قهرا حاصل مىشود و نيازى به صيغه طلاق نيست. | |||
بنابراين، [[ازدواج موقت]] داراى شرايط آسانترى است. | |||
== مبدا تشریع [[ازدواج موقت]]== | |||
از برخى احاديث استفاده مىشود كه اين قانون در شرايط خاص جنگى و دورى از همسران نهاده شد. چنانچه در صحيح مسلم آمده است: | |||
== مبدا تشریع ازدواج موقت== | |||
از برخى احاديث استفاده | |||
«... عن قيس قال سمعت عبد الله يقول كنا نغزو مع رسول الله صلى الله عليه وآله ليس لنا نساء فقلنا الا نستخصى فنهانا عن ذلك ثم رخص لنا ان ننكح المرأة... إلى اجل ثم قرأ عبد الله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»<ref> . مائده 5، آيه 87.</ref> » <ref> . صحيح مسلم، مسلم النيسابورى، مجلدات8، ج 4، ص130، دارالفكر، بيروت.</ref>؛ «... قيس گفت: از عبدالله شنيدم كه مى گويد: همراه رسول خدا صلى الله عليه وآله | «... عن قيس قال سمعت عبد الله يقول كنا نغزو مع رسول الله صلى الله عليه وآله ليس لنا نساء فقلنا الا نستخصى فنهانا عن ذلك ثم رخص لنا ان ننكح المرأة... إلى اجل ثم قرأ عبد الله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»<ref> . مائده 5، آيه 87.</ref> » <ref> . صحيح مسلم، مسلم النيسابورى، مجلدات8، ج 4، ص130، دارالفكر، بيروت.</ref>؛ «... قيس گفت: از عبدالله شنيدم كه مى گويد: همراه رسول خدا صلى الله عليه وآله | ||
در جنگ بوديم، دور از زنان خود، به پيامبر صلى الله عليه وآله عرضه داشتيم: آيا خود را اخته نكنيم؟! پيامبر صلى الله عليه | در جنگ بوديم، دور از زنان خود، به پيامبر صلى الله عليه وآله عرضه داشتيم: آيا خود را اخته نكنيم؟! پيامبر صلى الله عليه و آله ما را از اين كار نهى فرمود و سپس به ما اجازه داد تا براى مدتى زنانى را به نكاح درآوريم. سپس عبدالله بن مسعود، اين آيه را خواند: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى (استفاده) شما حلال كرده حرام نشماريد و از حد تجاوز نكنيد كه خداوند متجاوزان را دوست نمىدارد». | ||
همچنين در قرآن آمده است: | همچنين در قرآن آمده است: | ||
«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» ؛ | «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» ؛ | ||
<ref> . نساء 4، آيه 24.</ref> | <ref> . نساء 4، آيه 24.</ref> | ||
'''«زنانى را كه مُتعه | '''«زنانى را كه مُتعه مىكنيد، واجب است مهر آنان را بپردازيد».''' | ||
اين آيه درباره ازدواج موقت است و بنا بر برخى روايات در وضعيت جنگى كه مسلمانان از موطن و همسران خويش دور بودند، نازل شده است. اما با استفاده از روايات ديگر به خوبى فهميده | اين آيه درباره [[ازدواج موقت]] است و بنا بر برخى روايات در وضعيت جنگى كه مسلمانان از موطن و همسران خويش دور بودند، نازل شده است. اما با استفاده از روايات ديگر به خوبى فهميده مىشود كه اختصاص به شرايط جنگى ندارد و شامل همه مواردى مىگردد كه مرد، به همسر خود دسترسى نداشته و يا امكان [[ازدواج دايم]] ندارد. و يا ضرورت ديگرى اقتضاء كند. | ||
در روايتى از فتح بن يزيد نقل شده است كه از ابا الحسن عليه السلام در مورد متعه پرسيدم، حضرت فرمود: «هى حلال مباح مطلق لمن لا يغنه الله بالتزويج فليستعفف بالمتعة فان استغنى عنها بالتزويج فهى مباح له اذا غاب عنها» <ref> . وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مجلدات30، ج21، باب5، ح2.</ref>؛ '''«براى كسى كه خداوند با تزويج او را بى نياز نكرده است، به وسيله ازدواج موقت پاكدامنى پيشه نمايد،اگر هم به سبب ازدواج از [[متعه]] بى نياز باشد، باز متعه گرفتن هنگامى كه همسرش از پيش او رفته باشد، براى او مباح است».''' | در روايتى از فتح بن يزيد نقل شده است كه از ابا الحسن عليه السلام در مورد متعه پرسيدم، حضرت فرمود: «هى حلال مباح مطلق لمن لا يغنه الله بالتزويج فليستعفف بالمتعة فان استغنى عنها بالتزويج فهى مباح له اذا غاب عنها» <ref> . وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مجلدات30، ج21، باب5، ح2.</ref>؛ '''«براى كسى كه خداوند با تزويج او را بى نياز نكرده است، به وسيله [[ازدواج موقت]] پاكدامنى پيشه نمايد،اگر هم به سبب [[ازدواج]] از [[متعه]] بى نياز باشد، باز متعه گرفتن هنگامى كه همسرش از پيش او رفته باشد، براى او مباح است».''' | ||
همچنين امام كاظم عليه السلام به على بن يقطين كه از آن حضرت درباره متعه پرسيده بود | همچنين امام كاظم عليه السلام به على بن يقطين كه از آن حضرت درباره متعه پرسيده بود مىفرمايد: «ما انت و ذاك قد أغناك الله عنها...» <ref> . همان، باب 5، ح 1.</ref>؛ '''«تو را به نكاح متعه چه كار؟! و حال آنكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است».''' | ||
با ملاحظه اين روايات كه منحصر در اينها هم نيست ،<ref> . براى آگاهى بيشتر ر.ك: همان، باب 5.</ref> دانسته مى شود كه تشريع متعه براى مواقع ضرورى و براى كسانى است كه عوامل گوناگون آنها را از دسترسى و امكان به ازدواج دايم باز مى دارند و يا اينكه با ازدواج دايم نيز غريزه آنها مهار و اشباع نمى شود. بنابراين تشريع اوليه متعه براى اين نبوده است كه هوس بازان به صورت گسترده در شهوات و هوى و هوسها غرق شوند، و چنان با اين حكم الهى بازى نمايند كه دوست و دشمن از آن تنفر پيدا كنند و آن را مساوى با زنا و فحشا بدانند. بلكه هدف از جعل و تشريع ازدواج | با ملاحظه اين روايات كه منحصر در اينها هم نيست ،<ref> . براى آگاهى بيشتر ر.ك: همان، باب 5.</ref> دانسته مى شود كه تشريع متعه براى مواقع ضرورى و براى كسانى است كه عوامل گوناگون آنها را از دسترسى و امكان به ازدواج دايم باز مى دارند و يا اينكه با ازدواج دايم نيز غريزه آنها مهار و اشباع نمى شود. بنابراين تشريع اوليه متعه براى اين نبوده است كه هوس بازان به صورت گسترده در شهوات و هوى و هوسها غرق شوند، و چنان با اين حكم الهى بازى نمايند كه دوست و دشمن از آن تنفر پيدا كنند و آن را مساوى با زنا و فحشا بدانند. بلكه هدف از جعل و تشريع [[ازدواج موقت]]، حفظ كردن افراد نيازمند از آلودگى به گناه و فحشا است.<ref> . ر.ك: جزوه درس خارج فقه، ناصر مكارم شيرازى، 14/7/1382.</ref> | ||
== مشروعیت ازدواج موقت== | == مشروعیت ازدواج موقت== | ||
ازدواج موقت و يا به تعبير برخى از كتابهاى فقهى و قانون مدنى ايران، '''نكاح منقطع'''، از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است و تمام فرق اسلامى، بر جواز آن در صدر اسلام، اتفاق نظر دارند، و تنها اختلاف در اين مطلب است كه آيا اين نوع ازدواج در زمان پيامبر صلى الله عليه وآله يا بعد از رحلت آن بزرگوار نسخ شده است يا به جواز اوليه خود باقى است؟ | ازدواج موقت و يا به تعبير برخى از كتابهاى فقهى و قانون مدنى ايران، '''نكاح منقطع'''، از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است و تمام فرق اسلامى، بر جواز آن در صدر اسلام، اتفاق نظر دارند، و تنها اختلاف در اين مطلب است كه آيا اين نوع ازدواج در زمان پيامبر صلى الله عليه وآله يا بعد از رحلت آن بزرگوار نسخ شده است يا به جواز اوليه خود باقى است؟ | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
بنابراين مشروعيت ازدواج موقت مورد اجماع همه علماى اسلام است | بنابراين مشروعيت ازدواج موقت مورد اجماع همه علماى اسلام است | ||
و حتى بالاتر از اجماع، | و حتى بالاتر از اجماع، مىتوان ادعاى ضرورت كرد «چرا كه در شيعه ضرورت مذهب و در عامه ضرورت فقه است» .<ref> . جزوه درس خارج فقه، ناصر مكارم شيرازى، 25/6/82.</ref> | ||
به عبارت ديگر با مراجعه و تتبع در فتاواى علماى اسلام، براى انسان يقين و اطمينان لازم حاصل مى شود كه در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه وآله، متعه مباح بوده است. | به عبارت ديگر با مراجعه و تتبع در فتاواى علماى اسلام، براى انسان يقين و اطمينان لازم حاصل مى شود كه در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه وآله، متعه مباح بوده است. | ||
===آیات و روایات جواز متعه=== | ===آیات و روایات جواز متعه=== | ||
علاوه بر اجماع و ضرورت دين، انديشه ورزان اسلامى، بر جواز (متعه) به آيات و روايات متواترى استناد جسته اند كه به اختصار به نمونه هايى از آنها اشاره | علاوه بر اجماع و ضرورت دين، انديشه ورزان اسلامى، بر جواز (متعه) به آيات و روايات متواترى استناد جسته اند كه به اختصار به نمونه هايى از آنها اشاره مىگردد: | ||
====1. آيات==== | ====1. آيات==== |