Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
الشتاین در 1940 در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر [[مدارس تیمنات]] بود و الشتاین در میان پنج فرزند خانواده از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانی های عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده [[علوم سیاسی]] دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد. | الشتاین در 1940 در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر [[مدارس تیمنات]] بود و الشتاین در میان پنج فرزند خانواده از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانی های عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده [[علوم سیاسی]] دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد. | ||
جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت. | جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت. | ||
== مهمترین آثار الشتین == | |||
-1981 public Man,privati Woman:Women in Social and Political Thought,Princeton,New Jersey,princeton University press. | |||
-1982 The Family in political Thought,Brighton,Harvester. | |||
-1982 Reflections on war and political discourse:realism.just war,and feminism in a nuclear age,political Theory 13:39-57. | |||
-1986 Meditations on Modern political Thougth:Masculine/Feminine Themes from Luther to Arendt,New York,praeger. | |||
-1987 Women and War,New York,Basic Books. | |||
-1988 The problem with peace,Millenium:Journal of International Studies 17: 441-9. | |||
-1990 Power Trips and other Journeys:Essays in Feminism as civic Discourse,Madison,wisconsin,UniverSity of Wisconsin press. | |||
-1992 Just War Theory,Oxford,Basil Blackwell. | |||
-1992 Soverignty,identity,sacrifice,in v.spike peterson (ed).Gendered States:Feminist | |||
(Re) Visions of International Relations Theory,Boulder,Colorado,Lynne Reinner,141-54. | |||
-1993 Bringing it all back home,again,in James N.Rosenau (ed).Global Voices:Dialogues in Internationl Rlations,Boulder,Colorado,Westview press,97-116. | |||
-1994 The risks and responsibilities of affirming ordinary life,in James Tully (ed).philosophy in and Age of pluralism:philosophy of Charles Taylor in Question,Cambridge,Cambridgee University press. | |||
-1995 Democracy on Trial,New York,Basic Books. | |||
-1995 International politics and politics theory,in ken Booth and Steve Smith(eds). | |||
International Relations Theory Today,Cambridge,polity press,263-78. | |||
== دیدگاهها == | == دیدگاهها == | ||
الشتاین از دیگر مدافعین خانواده در جنبش [[فمینیسم خانوادهگرا]]ست. به نظر میرسد که در تاریخچهی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و زنان را در دو دستهی کلی میتوان مورد بررسی قرار داد: | الشتاین از دیگر مدافعین خانواده در جنبش [[فمینیسم خانوادهگرا]]ست. به نظر میرسد که در تاریخچهی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و زنان را در دو دستهی کلی میتوان مورد بررسی قرار داد: | ||
خط ۳۴: | خط ۵۲: | ||
الشتhین اشاره میکند مسئلهی خانواده زمانی مورد توجه قرار گرفت که خانه را بهعنوان محل خشونت به افراد بهخصوص زنان و کودکان معرفی کردند.<ref>Ibid: 259.</ref> معرفی خانواده از این منظر، سبب شکل گرفتن دیدگاههای نادرست دربارهی آن و مغفول ماندن کارکردهایی از خانواده شد که برای اعضای آن و جامعه ضروری هستند. | الشتhین اشاره میکند مسئلهی خانواده زمانی مورد توجه قرار گرفت که خانه را بهعنوان محل خشونت به افراد بهخصوص زنان و کودکان معرفی کردند.<ref>Ibid: 259.</ref> معرفی خانواده از این منظر، سبب شکل گرفتن دیدگاههای نادرست دربارهی آن و مغفول ماندن کارکردهایی از خانواده شد که برای اعضای آن و جامعه ضروری هستند. | ||
از نظر الشتhین، به دنبال نظریات افراطی در مورد خانواده بهعنوان واحد اجتماعی-اقتصادی، نهادی ستمگر نسبت به اعضای خانواده (روزنامهی آزادی زنان انقلابی، 1971)، خانواده بهعنوان تولیدکنندهی ملزومات سرمایهداری<ref>جین همفریز[9]Ibid: 3-261.</ref>، خانه بهعنوان ریشهی هر شر (لائورال لیمپوس<ref>Laurel Limpus.</ref>) و اردوگاه کار اجباری دلپذیر (بتی فریدن)، نظریات روانشناسی نیز به تخریب خانواده پرداختند و خانوادهها را گروهی از افراد «گانگستر» و خانه را مکانی برای «ترور متقابل» معرفی کردند. لاینگ و سنت | از نظر الشتhین، به دنبال نظریات افراطی در مورد خانواده بهعنوان واحد اجتماعی-اقتصادی، نهادی ستمگر نسبت به اعضای خانواده (روزنامهی آزادی زنان انقلابی، 1971)، خانواده بهعنوان تولیدکنندهی ملزومات سرمایهداری<ref>[[جین همفریز]][9]Ibid: 3-261.</ref>، خانه بهعنوان ریشهی هر شر (لائورال لیمپوس<ref>Laurel Limpus.</ref>) و اردوگاه کار اجباری دلپذیر (بتی فریدن)، نظریات روانشناسی نیز به تخریب خانواده پرداختند و خانوادهها را گروهی از افراد «گانگستر» و خانه را مکانی برای «ترور متقابل» معرفی کردند. [[لاینگ و سنت]] عشق خانوادگی و نگرانیهای والدین را نوعی خشونت معرفی کردهاند. «از لحظهی تولد کودک انسانهای اولیه تا کودک قرن بیستمی در معرض خشونتهایی هستند که عشق نامیده میشود» و بنابراین همهی افرادی که در خانوادهها بزرگ شدهاند «موجوداتی نیمهدیوانهاند.» | ||
گروههای طرفدار خانواده، خانه و نقشهای خانوادگی زنان را منبع قدرت و خردی میدانند که میتواند برای تبدیل جهان به مکان بهتر، استفاده شود. از نظر این دسته از فمینیستها، دلیل اصلی ضدیت با خانواده، غرق شدن در جذابیت ظاهری فعالیتهای مردانه و تصور خانواده بهعنوان مانع اصلی رسیدن زنان به این امتیازات است. در حالی که از نظر فمینیستهای طرفدار خانواده، حضور زنان در خانه بهدور از دنیای سیاست و آفات آن، زنان را در همکاری، مراقبت و حفاظت از یکدیگر در موقعیت برتری نسبت به مردان قرار داده است. این گروه معتقدند این خصوصیات زنان میتواند پادزهری برای فرهنگ مردمحور باشد. (Ibid: 427) | گروههای طرفدار خانواده، خانه و نقشهای خانوادگی زنان را منبع قدرت و خردی میدانند که میتواند برای تبدیل جهان به مکان بهتر، استفاده شود. از نظر این دسته از فمینیستها، دلیل اصلی ضدیت با خانواده، غرق شدن در جذابیت ظاهری فعالیتهای مردانه و تصور خانواده بهعنوان مانع اصلی رسیدن زنان به این امتیازات است. در حالی که از نظر فمینیستهای طرفدار خانواده، حضور زنان در خانه بهدور از دنیای سیاست و آفات آن، زنان را در همکاری، مراقبت و حفاظت از یکدیگر در موقعیت برتری نسبت به مردان قرار داده است. این گروه معتقدند این خصوصیات زنان میتواند پادزهری برای فرهنگ مردمحور باشد. (Ibid: 427) | ||
از نظر الشتین، آنچه مانع فردگرایی فزاینده در غرب شده، خانواده است و اینکه این نهاد علیرغم تلاش فمینیستها وجود دارد این است که اولاً جدا کردن انسانها از جمع و از آنچه نیاز به صمیمت را تأمین کند، برخلاف نیازهای اساسی انسانهاست و دوم اینکه آنها نتوانستند جایگزین مناسبی برای تأمین این نیازها معرفی کنند. راهحل این مسئله از نظر الشتین، به نقل از سیمون | از نظر الشتین، آنچه مانع فردگرایی فزاینده در غرب شده، خانواده است و اینکه این نهاد علیرغم تلاش فمینیستها وجود دارد این است که اولاً جدا کردن انسانها از جمع و از آنچه نیاز به صمیمت را تأمین کند، برخلاف نیازهای اساسی انسانهاست و دوم اینکه آنها نتوانستند جایگزین مناسبی برای تأمین این نیازها معرفی کنند. راهحل این مسئله از نظر الشتین، به نقل از [[سیمون ویل]]<ref>Simone Weil</ref><ref>Elshtain، 1995: 271</ref> این است که «لازم است از این دیدگاه که خانواده یا هر نهاد مذهبی در خدمت نظام سرمایهداری است دست کشید و حقیقت این نهاد و خدمات آن را بررسی و تقویت کرد.» | ||
نخست و بالاتر از همه، الشتین نظریه پردازی سیاسی است که به ویژه نقش جنسیت در شکل دادن به ادراک ما از «سیاست» اعم از داخلی و بین المللی علاقه دارد. او به تشریح این مسئله پرداخته است که چگونه نظریه سیاسی با برداشت هایی «جنسیتی» از تمایز میان حوزه عمومی و خصوصی، دولت ملی و جنگ درآمیخته است. بیش تر آثار او روشنگر نقشی است که جنسیت نه تنها در شکل دادن به نحوه دریافت و سخن گفتن ما از روابط بین الملل بلکه در تعیین شیوه عمل ما در روابط بین الملل دارد. بی گمان این خود بخشی است از هدفی والاتر که همانا فرارفتن از آن دسته رویه های فکری و سیاسی است که چگونگی دریافت مردان و زنان را از خودشان و امکاناتی که به روی شان گشوده است استمرار می بخشد. | نخست و بالاتر از همه، الشتین نظریه پردازی سیاسی است که به ویژه نقش جنسیت در شکل دادن به ادراک ما از «سیاست» اعم از داخلی و بین المللی علاقه دارد. او به تشریح این مسئله پرداخته است که چگونه نظریه سیاسی با برداشت هایی «جنسیتی» از تمایز میان حوزه عمومی و خصوصی، دولت ملی و جنگ درآمیخته است. بیش تر آثار او روشنگر نقشی است که جنسیت نه تنها در شکل دادن به نحوه دریافت و سخن گفتن ما از روابط بین الملل بلکه در تعیین شیوه عمل ما در روابط بین الملل دارد. بی گمان این خود بخشی است از هدفی والاتر که همانا فرارفتن از آن دسته رویه های فکری و سیاسی است که چگونگی دریافت مردان و زنان را از خودشان و امکاناتی که به روی شان گشوده است استمرار می بخشد. | ||
خط ۵۹: | خط ۷۷: | ||
جنی ادکینز و ورونیک پین فَت در تحلیل چشمگیری که از آثار الشتین به دست داده اند او را دارای طرحی دو بُعدی می دانند: پای بندی به روشی مکتب برسازی اجتماعی و ضرورت سیاسی «بازسازی امر اجتماعی با توجه به کنترل ناپذیر بودن قالب های گفتمانی (ـــ گفتمان)» (Edkins and pin-Fat 1997:310). متأسفانه معنای «بازسازی امر اجتماعی» در نوشته های او تا اندازه ای مبهم است. او گاه به آن چه خودش «سیاست بدون حاکمیت» می خواند دعوت می کند که به نوعی تقویت جامعه مدنی جهانی اشاره دارد. ولی این دیدگاه او مبهم می ماند و به روشنی بیان نمی شود. در هر حال، الشتین یکی از اندیشمندان کلیدی در روابط بین الملل معاصر است نه برای این که به ما می گوید چگونه از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسیم بلکه به دلیل آن که «وضعیت موجود» را برای ما تشریح می کند. آثار الشتین با نشان دادن این که چگونه جنگ همچنان در فرهنگ غرب یک گفتمان جنسیتی است چنان گشایشی در بررسی روابط بین الملل ایجاد می کند که محققان از هر جنس می توانند پیامدهای سیاسی آن چه را در نهایت چیزی جز اتفاقی زایشی نیست دریابند. | جنی ادکینز و ورونیک پین فَت در تحلیل چشمگیری که از آثار الشتین به دست داده اند او را دارای طرحی دو بُعدی می دانند: پای بندی به روشی مکتب برسازی اجتماعی و ضرورت سیاسی «بازسازی امر اجتماعی با توجه به کنترل ناپذیر بودن قالب های گفتمانی (ـــ گفتمان)» (Edkins and pin-Fat 1997:310). متأسفانه معنای «بازسازی امر اجتماعی» در نوشته های او تا اندازه ای مبهم است. او گاه به آن چه خودش «سیاست بدون حاکمیت» می خواند دعوت می کند که به نوعی تقویت جامعه مدنی جهانی اشاره دارد. ولی این دیدگاه او مبهم می ماند و به روشنی بیان نمی شود. در هر حال، الشتین یکی از اندیشمندان کلیدی در روابط بین الملل معاصر است نه برای این که به ما می گوید چگونه از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسیم بلکه به دلیل آن که «وضعیت موجود» را برای ما تشریح می کند. آثار الشتین با نشان دادن این که چگونه جنگ همچنان در فرهنگ غرب یک گفتمان جنسیتی است چنان گشایشی در بررسی روابط بین الملل ایجاد می کند که محققان از هر جنس می توانند پیامدهای سیاسی آن چه را در نهایت چیزی جز اتفاقی زایشی نیست دریابند. | ||
اِنلو؛ واکر؛ والزر | اِنلو؛ واکر؛ والزر | ||
== | == مدخلهای مرتبط == | ||
* [[بتی فریدان]] | |||
== منابع == | |||
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390 | گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390 | ||
[[رده: کنشگران جنسیت]] | |||
[[رده: فمینیسم خانوادهگرا]] |