Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
گیلیگان در ادبیات انگلیسی مدرک لیسانسش را با درجهی ممتاز از دانشکدهی سوارتمر دریافت کرد، مدرک کارشناسی ارشدش را در روانشناسی بالینی از دانشکدهی رادکلیف و مدرک دکترایش را در روانشناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد به دست آورد. | گیلیگان در ادبیات انگلیسی مدرک لیسانسش را با درجهی ممتاز از دانشکدهی سوارتمر دریافت کرد، مدرک کارشناسی ارشدش را در روانشناسی بالینی از دانشکدهی رادکلیف و مدرک دکترایش را در روانشناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد به دست آورد. | ||
گیلیگان به دلیل همکاری با لارنس کوهلبرگ در زمینه مراحل رشد اخلاقی و همچنین انتقاد از رویکرد وی به مراحل شناخته شده است. گیلیگان به عنوان دستیار پژوهشی کوهلبرگ استدلال کرد که مراحل رشد اخلاقی لارنس کوهلبرگ مردانه است و این امر توانایی تعمیم آنها را به زنان محدود می کند. در مقاله ای که گیلیگان در صدایی متفاوت بازنگری کرد ، اظهار داشت: | |||
من در اواخر دهه 1960 وارد گفتگو در مورد زنان و اخلاق شدم ، زمانی که در ایالات متحده شاهد همگرایی جنبش حقوق مدنی ، جنبش ضد جنگ ، جنبش برای متوقف کردن آزمایش اتمسفر سلاح های هسته ای ، جنبش پایان فقر ، جنبش زنان و جنبش آزادی همجنسگرایان. من در دانشگاه هاروارد با اریک اریکسون ، روانکاو که در سنت فرویدی کار می کرد ، و لارنس کوهلبرگ ، روانشناس رشد شناختی که در سنت پیاژه کار می کرد ، تدریس می کردم. برای همه این مردان - فروید و اریکسون ، پیاژه و کوهلبرگ - زنان از نظر رشد دچار کمبود بودند.<ref>Gilligan, Carol. 2011. "Looking Back to Look Forward: Revisiting In a Different Voice". Classics@, Issue 9, "Defense Mechanisms".</ref> | |||
] | |||
== دیدگاههای گیلیگان == | == دیدگاههای گیلیگان == | ||
گیلیگان تحت تأثیر [[نانسی چودروف]] ([[نظریه تحلیلگری فمینیستی]]) و [[لارنس کوهلبرگ]] ([[تحول شناختی در رشد اخلاقی]]) قرار دارد. انتقاد وی به کهلبرگ آن است که کهلبرگ همچون فروید زنان را از نظر اخلاقی از مردان کمتر میداند. از نظر او، مراحل اخلاقی کهلبرگ سوگیرانه و بر ضد نوع استدلال اخلاقی زنان است. تفاوت در شکلگیری شخصیت دو جنس، علت روانشناختی تفاوت استدلال اخلاقی دو جنس می باشد. | گیلیگان تحت تأثیر [[نانسی چودروف]] ([[نظریه تحلیلگری فمینیستی]]) و [[لارنس کوهلبرگ]] ([[تحول شناختی در رشد اخلاقی]]) قرار دارد. انتقاد وی به کهلبرگ آن است که کهلبرگ همچون فروید زنان را از نظر اخلاقی از مردان کمتر میداند. از نظر او، مراحل اخلاقی کهلبرگ سوگیرانه و بر ضد نوع استدلال اخلاقی زنان است. تفاوت در شکلگیری شخصیت دو جنس، علت روانشناختی تفاوت استدلال اخلاقی دو جنس می باشد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۸: | ||
• ارزشگذاری بر اساس روابط انسانی فراتر از اصول انتزاعی، خود نوعی برتری است. | • ارزشگذاری بر اساس روابط انسانی فراتر از اصول انتزاعی، خود نوعی برتری است. | ||
گیلیگان نظریه مراحل رشد اخلاقی زنان را بر اساس ایده او درباره صداهای اخلاقی ارائه کرد. از نظر گیلیگان ، دو نوع صدای اخلاقی وجود دارد: صدای مردانه و زنانه. صدای مردانه "منطقی و فردگرا" است،<ref> Muuss, R. E. (Spring 1988). "Carol Giligan's theory of sex differences in the development of moral reasoning during adolescence". Adolescence. 23 (89): 229–243.</ref> به این معنی که تأکید در تصمیمات اخلاقی، حفظ حقوق افراد و اطمینان از رعایت عدالت است. صدای زنانه تأکید بیشتری بر محافظت از روابط بین فردی و مراقبت از افراد دیگر دارد. این صدا بر "دیدگاه مراقبت"،<ref> Kyte, Richard (1996). "Moral reasoning as perception: A reading of Carol Gilligan". Hypatia. 11 (3): 97–113.</ref> تمرکز می کند که به معنی تمرکز بر نیازهای فرد به منظور تصمیم گیری اخلاقی است. از نظر گیلیگان ، مراحل رشد اخلاقی کوهلبرگ بر صدای مردانه تأکید داشت و به این دلیل ناسازگاری در صداها ، اندازه گیری دقیق رشد اخلاقی زن را دشوار می کرد. گیلیگان استدلال می کند که آندروژنی یا ادغام زن و مرد ، بهترین راه برای درک توانایی های خود به عنوان یک انسان است. مراحل رشد اخلاقی زن در گیلیگان به عنوان توضیحی برای شیوه های مختلف برخورد مردان و زنان با مسائل اخلاقی در محل کار نیز نشان داده شده است.<ref>White, Thomas (1992). "Business, ethics, and Carol Gilligan's "Two Voices"". Business Ethics Quarterly. 2 (1): 51–61.</ref> | |||
گیلیگان مراحل توسعه اخلاقی خود را با این ایده توسعه داد که زنان تصمیم اخلاقی و اخلاقی را بر اساس نحوه تأثیر آنها بر دیگران در ذهن می گیرند. او مراحل اخلاقیات متعارف ، متعارف و پسا متعارف کلربرگ را دنبال کرد ، اما این تحقیقات را بر اساس تحقیقات خود در مورد زنان و نه مردان انجام داد. این سه مرحله همچنین دارای دو گذار بین سه مرحله اخلاق است. مراحل به شرح زیر است: | |||
اخلاق متعارف-این مرحله حول منافع شخصی و بقا می چرخد. هنگامی که بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تضاد ایجاد می شود ، یک زن ابتدا نیازهای خود را انتخاب می کند. | |||
گذار اول: در طی این گذار ، یک زن متوجه مسئولیت خود در قبال دیگران می شود و قبلاً می توانست خودخواهانه فکر کند. | |||
اخلاق متعارف - این مرحله حول محور فداکاری و اولویت بندی مراقبت از دیگران می چرخد. زن نیازهای دیگران را درک می کند و از آنها مراقبت می کند و منجر به ایثار می شود. | |||
گذار دوم: در گذار دوم ، زن متوجه می شود که نیازهای او به اندازه نیازهای دیگران اهمیت دارد. او متوجه می شود که باید بین نیازهای خود و دیگران تعادل ایجاد کند. این تغییر از "خوبی" به "حقیقت" است زیرا او صادقانه نیازهای هر یک را ارزیابی می کند ، نه فقط به عنوان یک مسئولیت. | |||
اخلاق پسا متعارف - این مراحل شامل توجه زنان به نحوه تأثیر اعمالشان بر دیگران و پذیرفتن مسئولیت آن عواقب خوب و بد است. زنان همچنین کنترل زندگی خود را در دست گرفته و مراقبت شدیدی از دیگران نشان می دهند. در اینجا ، یک زن متوجه می شود که نیازهای خود به اندازه نیازهای دیگران مهم است ، بنابراین منجر به اخلاق جهانی مراقبت و توجه می شود. | |||
در صدایی متفاوت از گیلیگان ، انتقادات وی از کوهلبرگ و مراحل رشد اخلاقی زنان را عمیق تر می کند و یکی از دستاوردهایی بود که او را در خط مقدم جنبش فمینیستی قرار داد. | |||
== نقد دیدگاه گیلیگان == | == نقد دیدگاه گیلیگان == |