Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
== زندگینامه ==
== زندگینامه ==
== دیدگاه‌ها ==
== دیدگاه‌ها ==
یکی از افرد موثر در [[معرفت‌شناسی فمینیستی]]، ایونلی فاکس کلر است که با [[سوزان بوردو]] و [[سندارا هاردینگ]] همنظر هستند. معرفت‌شناسی معاصر که پایه اساسی علوم تجربی است، بر تمایز قاطع میان عالِم و عالَم یا ذهن و طبیعت و به دیگر سخن میان فاعل شناسایی و متعلق آن تأکید می‌ورزد. این تفکیک که از ویژگی‌های بنیادی معرفت‌شناسی مدرن است، در دوره‌های ماقبل مدرن وجود نداشته است. زیرا اندیشه‌های حاکم بر دوران پیش از مدرن، جهان را یک ارگانیسم زنده پنداشته و انسان جزئی از این ارگانیسم تلقی می‌شده است. در نتیجه چنین تفکری جهان به صورت روحانی و معنادار درک می‌شد. در حالی که این تصویر در دوران مدرن دگرگون گشت.  
یکی از افرد موثر در [[معرفت‌شناسی فمینیستی]]، ایونلی فاکس کلر است که با [[سوزان بوردو]] و [[سندرا هاردینگ]] همنظر هستند. معرفت‌شناسی معاصر که پایه اساسی علوم تجربی است، بر تمایز قاطع میان عالِم و عالَم یا ذهن و طبیعت و به دیگر سخن میان فاعل شناسایی و متعلق آن تأکید می‌ورزد. این تفکیک که از ویژگی‌های بنیادی معرفت‌شناسی مدرن است، در دوره‌های ماقبل مدرن وجود نداشته است. زیرا اندیشه‌های حاکم بر دوران پیش از مدرن، جهان را یک ارگانیسم زنده پنداشته و انسان جزئی از این ارگانیسم تلقی می‌شده است. در نتیجه چنین تفکری جهان به صورت روحانی و معنادار درک می‌شد. در حالی که این تصویر در دوران مدرن دگرگون گشت.  


بر اساس اندیشه مدرن، اولاً جهان متشکل از موجودات بی‌جان و عاری از شعور است و ثانیاً فاصله‌ای عمیق میان انسان به عنوان موجود درک کننده و [[فاعل شناسا]] و موجودات دیگر به عنوان متعلق شناسایی وجود دارد. و به همین خاطر دخالت دادن عواطف در فرایند حصول معرفت، انسان را از دست‌یابی به معرفت صحیح ناکام خواهد گذاشت. بنابراین جهت وصول به عینیت در فهم باید تا آن‌جا که می‌توان عقل را از عواطف پالایش نمود و از هرگونه تأثیرپذیری بر کنار داشت. که در علوم تجربی این تلاش انجام شد. معرفت‌شناسی دوران مدرن مدعی است که ابژکتیو بوده و به لحاظ ارزشی بی‌طرف است؛ یعنی رویکردی غیرجانب‌دارانه به متعلق شناسایی دارد. بنابراین تفکیک میان فاعل شناسایی و متعلق شناسایی و همین طور عینیت در معرفت، یعنی به لحاظ ارزشی بی‌طرف بودن و دخالت ندادن ویژگی‌های روانی و عاطفی فاعل شناسایی در حصول معرفت از عناصر برجسته معرفت‌شناسی معاصر است.  
بر اساس اندیشه مدرن، اولاً جهان متشکل از موجودات بی‌جان و عاری از شعور است و ثانیاً فاصله‌ای عمیق میان انسان به عنوان موجود درک کننده و [[فاعل شناسا]] و موجودات دیگر به عنوان متعلق شناسایی وجود دارد. و به همین خاطر دخالت دادن عواطف در فرایند حصول معرفت، انسان را از دست‌یابی به معرفت صحیح ناکام خواهد گذاشت. بنابراین جهت وصول به عینیت در فهم باید تا آن‌جا که می‌توان عقل را از عواطف پالایش نمود و از هرگونه تأثیرپذیری بر کنار داشت. که در علوم تجربی این تلاش انجام شد. معرفت‌شناسی دوران مدرن مدعی است که ابژکتیو بوده و به لحاظ ارزشی بی‌طرف است؛ یعنی رویکردی غیرجانب‌دارانه به متعلق شناسایی دارد. بنابراین تفکیک میان فاعل شناسایی و متعلق شناسایی و همین طور عینیت در معرفت، یعنی به لحاظ ارزشی بی‌طرف بودن و دخالت ندادن ویژگی‌های روانی و عاطفی فاعل شناسایی در حصول معرفت از عناصر برجسته معرفت‌شناسی معاصر است.  
خط ۳۹: خط ۳۹:
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[سوزان بوردو]]
* [[سوزان بوردو]]
* [[سندارا هاردینگ]]
* [[سندرا هاردینگ]]
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}