Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۱: خط ۴۱:


==نتیجه فعالیت‌ها==
==نتیجه فعالیت‌ها==
خانم‌ [[طوبی‌ آزموده‌]] با استفاده‌ از تجارب‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ توانست‌ با رعایت‌ ظواهر شرعی‌ نه‌ تنها از تحریک‌ افکار عمومی‌ علیه‌ خود جلوگیری‌ کند بلکه‌ خوشنامی‌ هم‌ کسب‌ کرده‌ و در سایه‌ آن‌ به‌ راحتی‌ توانست‌ مدارس‌ خود را گسترش‌ دهد و در نتیجه، بسیاری‌ از تجدد طلبان‌ توانستند در پوشش‌ مدارس‌ او به‌ فعالیت‌ فرهنگی‌ مورد نظر خود بپردازند. آنها در وهله‌ اول‌ با تکیه‌ بر شعارهایی‌ مانند خودکفایی‌ اقتصادی، صرفه‌ جویی، ترویج‌ کالاهای‌ وطنی‌ به‌ میدان‌ آمدند اما با تکامل‌ صنعت‌ و رشد تولید و ضرورت‌ مصرف‌ و بازاریابی‌ به‌ خصوص‌ در کشورهایی‌ چون‌ ایران، استفاده‌ از زنان‌ در جهت‌ ایجاد انگیزه‌ برای‌ مصرف‌ با استفاده‌ از جاذبه‌های‌ زنانه، مد نظر قرار می‌گیرد، این‌ نگرش‌ به‌ زن‌ از جمله‌ ویژگی‌های‌ این‌ دوران‌ است‌ (بعد از مشروطه‌ و حکومت‌ پهلوی) و به‌ این‌ ترتیب‌ کارکرد جدیدی‌ برای‌ زن‌ درنظر گرفته‌ می‌شود که‌ مانع‌ اصلی‌ آن‌ دینداری‌ زنان‌ است.<ref> فتحي، همان، ص‌ 50</ref> امروزه‌ بسیاری‌ از روشنفکران،‌ [[طوبی‌ آزموده‌]] را با بزرگی‌ یاد می‌کنند و معتقدند که‌ ایشان‌ علم‌ را در جامعه‌ نسوان‌ زنده‌ کرد اما باید به‌ یاد داشته‌ باشیم‌ که‌ مدارس،‌ در آن‌ زمان‌ چندان‌ وضع‌ مطلوبی‌ نداشتند و در حقیقت‌ در بسیاری‌ اوقات، مکتب‌خانه‌های‌ دخترانه‌ رقیب‌ جدی‌ مدارس‌ جدید بودند چنانکه‌ در سال‌ 1305 ش‌ وقتی‌ قرار شد اولین‌ مدرسه‌ دولتی‌ در بوشهر تأسیس‌ شود، مشکل‌ اصلی، برکناری‌ بانو ملاباجی‌ مدیره‌ اولین‌ مدرسه‌ مردمی‌ در بوشهر بود. بانو ملاباجی‌ که‌ چهل‌ سال‌ قبل‌ از آن‌ ابتدا مکتب‌ علوم‌ دینی‌ و زبان‌ فارسی‌ را در بوشهر اداره‌ می‌کرد و سپس‌ مدرسه‌ معینیه‌ را تاسیس‌ کرده‌ بود در بین‌ بانوان‌ جنوب‌ ایران‌ محبوبیت‌ فراوانی‌ داشت. این‌ زن‌ علی‌ رغم‌ جایگاه‌ منحصر به‌ فردی‌ که‌ داشت، توسط‌ دستگاه‌ رضا خان‌ از کارش‌ جلوگیری‌ می‌شود<ref> رك: شيخ‌ الاسلامي، زن‌ درايران‌ و جهان، ص‌ 171</ref> اما امثال‌ مدارس‌ خانم‌ آزموده‌ روز به‌ روز گسترده‌ و این‌ دوگانگی‌ در آموزش‌ دختران‌ از نقاط‌ مبهم‌ و تاریک‌ تاریخ‌ کشور ماست. علاوه‌ بر اینکه‌ بسیاری‌ از این‌ مدارس‌ حتی‌ به‌ لحاظ‌ آموزشی‌ نیز وضع‌ به‌ غایت‌ ناهنجاری‌ به‌ خود گرفته‌ بودند بطوری‌ که‌ درسال‌ 1331 ق‌ گروهی‌ از مدیران‌ مدارس‌ دخترانه‌ نسبت‌ به‌ وضعیت‌ نابسامان‌ مدارس‌ دخترانه‌ تهران‌ و بی‌توجهی‌ وزارت‌ معارف‌ به‌ آن، اعتراض‌ کردند و یکی‌ از آنها خطاب‌ به‌ وزارت‌ معارف‌ می‌نویسد:((در هر گذری‌ بیست‌ الی‌ سی‌ مدرسه‌ [دایر] است‌ ولی‌ ابداً معلوم‌ نیست‌ که‌ این‌ اشخاص‌ ... لیاقت‌ این‌ امر مهم‌ را دارند یا ندارند؟ مدرسه‌ است‌ یا وسوسه‌ است؟ تدریس‌ است‌ یا تدلیس؟ مقام‌ علم‌ و معرفت‌ است‌ یا مکان‌ لهو و لعب‌ و شیطنت؟ <ref>شكوفه‌ سال‌ 1 شماره‌ 13 28 شعبان‌ 1331 ص‌ 3 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 207</ref> هم‌چنین‌ بسیاری‌ از فعالان‌ حقوق‌ زنان‌ مدعی‌ بودند که‌ اداره‌ معارف‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ صلاحیت‌ علمی‌ و اخلاقی‌ ندارند به‌ واسطه‌ <کاغذپرانی‌های‌ بی‌محل‌ و چاپلوسی‌ و پارتی‌ بازی‌ها و اشتباه‌ کاری‌ها اجازه‌ تأ‌سیس‌ مدرسه‌ دخترانه‌ داده‌اند ... <ref> روزنامه‌ شكوفه‌ سال‌ 2 شماره‌ 13 2 رجب‌ 1332، ص‌ 2 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 51-  209 </ref>و به‌ اعتراض‌ می‌نوشتند: معارف‌ نسوان‌ هم‌ مثل‌ خانه‌ بی‌صاحب‌ می‌ماند،... هرکس‌ به‌ خیال‌ خودش‌ مکانی‌ و اساسی‌ ترتیب‌ داده‌ اسم‌ آن‌ را مدرسه‌ گذاشته‌ است.
خانم‌ طوبی‌ آزموده با استفاده‌ از تجارب‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ توانست‌ با رعایت‌ ظواهر شرعی‌ نه‌ تنها از تحریک‌ افکار عمومی‌ علیه‌ خود جلوگیری‌ کند بلکه‌ خوشنامی‌ هم‌ کسب‌ کرده‌ و در سایه‌ آن‌ به‌ راحتی‌ توانست‌ مدارس‌ خود را گسترش‌ دهد و در نتیجه، بسیاری‌ از تجدد طلبان‌ توانستند در پوشش‌ مدارس‌ او به‌ فعالیت‌ فرهنگی‌ مورد نظر خود بپردازند. آنها در وهله‌ اول‌ با تکیه‌ بر شعارهایی‌ مانند خودکفایی‌ اقتصادی، صرفه‌ جویی، ترویج‌ کالاهای‌ وطنی‌ به‌ میدان‌ آمدند اما با تکامل‌ صنعت‌ و رشد تولید و ضرورت‌ مصرف‌ و بازاریابی‌ به‌ خصوص‌ در کشورهایی‌ چون‌ ایران، استفاده‌ از زنان‌ در جهت‌ ایجاد انگیزه‌ برای‌ مصرف‌ با استفاده‌ از جاذبه‌های‌ زنانه، مد نظر قرار می‌گیرد، این‌ نگرش‌ به‌ زن‌ از جمله‌ ویژگی‌های‌ این‌ دوران‌ است‌ (بعد از مشروطه‌ و حکومت‌ پهلوی) و به‌ این‌ ترتیب‌ کارکرد جدیدی‌ برای‌ زن‌ درنظر گرفته‌ می‌شود که‌ مانع‌ اصلی‌ آن‌ دینداری‌ زنان‌ است.<ref> فتحي، همان، ص‌ 50</ref> امروزه‌ بسیاری‌ از روشنفکران،‌طوبی‌ آزموده‌ را با بزرگی‌ یاد می‌کنند و معتقدند که‌ ایشان‌ علم‌ را در جامعه‌ نسوان‌ زنده‌ کرد اما باید به‌ یاد داشته‌ باشیم‌ که‌ مدارس،‌ در آن‌ زمان‌ چندان‌ وضع‌ مطلوبی‌ نداشتند و در حقیقت‌ در بسیاری‌ اوقات، مکتب‌خانه‌های‌ دخترانه‌ رقیب‌ جدی‌ مدارس‌ جدید بودند چنانکه‌ در سال‌ 1305 ش‌ وقتی‌ قرار شد اولین‌ مدرسه‌ دولتی‌ در بوشهر تأسیس‌ شود، مشکل‌ اصلی، برکناری‌ بانو ملاباجی‌ مدیره‌ اولین‌ مدرسه‌ مردمی‌ در بوشهر بود. بانو ملاباجی‌ که‌ چهل‌ سال‌ قبل‌ از آن‌ ابتدا مکتب‌ علوم‌ دینی‌ و زبان‌ فارسی‌ را در بوشهر اداره‌ می‌کرد و سپس‌ مدرسه‌ معینیه‌ را تاسیس‌ کرده‌ بود در بین‌ بانوان‌ جنوب‌ ایران‌ محبوبیت‌ فراوانی‌ داشت. این‌ زن‌ علی‌ رغم‌ جایگاه‌ منحصر به‌ فردی‌ که‌ داشت، توسط‌ دستگاه‌ رضا خان‌ از کارش‌ جلوگیری‌ می‌شود<ref> رك: شيخ‌ الاسلامي، زن‌ درايران‌ و جهان، ص‌ 171</ref> اما امثال‌ مدارس‌ خانم‌ آزموده‌ روز به‌ روز گسترده‌ و این‌ دوگانگی‌ در آموزش‌ دختران‌ از نقاط‌ مبهم‌ و تاریک‌ تاریخ‌ کشور ماست. علاوه‌ بر اینکه‌ بسیاری‌ از این‌ مدارس‌ حتی‌ به‌ لحاظ‌ آموزشی‌ نیز وضع‌ به‌ غایت‌ ناهنجاری‌ به‌ خود گرفته‌ بودند بطوری‌ که‌ درسال‌ 1331 ق‌ گروهی‌ از مدیران‌ مدارس‌ دخترانه‌ نسبت‌ به‌ وضعیت‌ نابسامان‌ مدارس‌ دخترانه‌ تهران‌ و بی‌توجهی‌ وزارت‌ معارف‌ به‌ آن، اعتراض‌ کردند و یکی‌ از آنها خطاب‌ به‌ وزارت‌ معارف‌ می‌نویسد:((در هر گذری‌ بیست‌ الی‌ سی‌ مدرسه‌ [دایر] است‌ ولی‌ ابداً معلوم‌ نیست‌ که‌ این‌ اشخاص‌ ... لیاقت‌ این‌ امر مهم‌ را دارند یا ندارند؟ مدرسه‌ است‌ یا وسوسه‌ است؟ تدریس‌ است‌ یا تدلیس؟ مقام‌ علم‌ و معرفت‌ است‌ یا مکان‌ لهو و لعب‌ و شیطنت؟ <ref>شكوفه‌ سال‌ 1 شماره‌ 13 28 شعبان‌ 1331 ص‌ 3 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 207</ref> هم‌چنین‌ بسیاری‌ از فعالان‌ حقوق‌ زنان‌ مدعی‌ بودند که‌ اداره‌ معارف‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ صلاحیت‌ علمی‌ و اخلاقی‌ ندارند به‌ واسطه‌ <کاغذپرانی‌های‌ بی‌محل‌ و چاپلوسی‌ و پارتی‌ بازی‌ها و اشتباه‌ کاری‌ها اجازه‌ تأ‌سیس‌ مدرسه‌ دخترانه‌ داده‌اند ... <ref> روزنامه‌ شكوفه‌ سال‌ 2 شماره‌ 13 2 رجب‌ 1332، ص‌ 2 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 51-  209 </ref>و به‌ اعتراض‌ می‌نوشتند: معارف‌ نسوان‌ هم‌ مثل‌ خانه‌ بی‌صاحب‌ می‌ماند،... هرکس‌ به‌ خیال‌ خودش‌ مکانی‌ و اساسی‌ ترتیب‌ داده‌ اسم‌ آن‌ را مدرسه‌ گذاشته‌ است.
 
==یادداشت==
==یادداشت==
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}