طوبی آزموده

از ویکی‌جنسیت
طوبی آزموده
اطلاعات شخصی
زاده 1257؛ تهران
درگذشت 1315 (57-58)؛ تهران
محل سکونت تهران
همسر عبدالحسین‌ میرپنج‌
سایر مشخصات
زبان فارسی
شغل معلم

طوبی آزموده؛ فعال سیاسی و اجتماعی دوره مشروطه، موسس دبستان‌ دخترانه‌ «ناموس».

زندگینامه

طوبی‌ آزموده‌ دختر مرحوم‌ میرزا حسن‌ خان‌ سرتیپ‌ در سال‌ 1257ش‌ به‌ دنیا آمد.[۱] او در چهارده‌ سالگی‌ به‌ همسری‌ عبدالحسین‌ میرپنج‌ درآمد، این‌ زن و شوهر فرزندی‌ نداشتند و اختلاف‌ سنی‌ آنها نیز زیاد بود.

میرپنج‌ برای‌ مشغول‌ داشتن‌ زن‌ خود، او را به‌ وسیله‌ معلمان‌ خصوصی‌ به‌ تحصیل‌ فارسی‌ و عربی‌ و فرانسه‌ تشویق‌ کرد.[۲]آزموده‌ در این‌ فرصت‌ توانست‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی، عربی‌ و فرانسه‌ را به‌خوبی‌ فرابگیرد.

از اقدامات‌ مهم‌ طوبی‌ آزموده‌ که‌ موجب‌ شده‌ تا از او به‌ عنوان‌ فعال‌ سیاسی، اجتماعی‌ زنان در دوره‌ مشروطه‌ یاد شود این‌ است‌ که‌، او در سال‌ 1286ش‌ دبستان‌ دخترانه‌ «ناموس» را که‌ بعد از مدرسهِ‌ «دوشیزگان» دومین‌ مدرسه‌ دخترانه‌ در ایران‌ بود تأسیس‌ کرد.[۳] [پانویس ۱]

فعالیت‌‌های سیاسی اجتماعی

مهمترین اقدام طوبي‌ آزموده‌ تأسيس‌ مدرسه‌اي‌ جديد تحت‌ عنوان‌ «دبستان‌ دخترانه‌ ناموس» در سال‌ 1286ش در خيابان‌ شاهپور بود. او توانست‌ در مدتي‌ كوتاه‌ تعداد مدارس‌ دخترانه‌ را به‌ شش‌ دستگاه‌ برساند و در سال‌ 1293ش، يعني‌ 8 سال‌ پس‌ از تاسيس‌ اولين‌ مدرسه، 3474 دختر دانش‌ آموز را جذب‌ اين‌ مدارس‌ كند.

خانم‌ آزموده، اين‌ مدارس‌ را به‌ صورت‌ يكي‌ از مهم‌ترين‌ و مجهزترين‌ مدارس‌ متوسطه‌ كامل‌ و كانون‌ پرورش‌ دختران‌ متجدد درآورد. به‌ عبارت‌ ديگر اگر ميرزا حسن‌ رشديه‌ بنيانگذار مدارس‌ كنوني‌ پسرانه‌ است، طوبي‌ آزموده را نيز بايد بنيانگذار مدارس‌ دخترانه‌ كنوني‌ دانست.[۴][پانویس ۲]

گسترش‌ مدرسه‌ ناموس‌

مدرسه‌ ناموس‌ چند سال‌ بعد از تأسیس‌ به‌ خیابان‌ فرمان‌فرما و بعد از آن‌ به‌ محل‌ بزرگتری‌ در خیابان‌ شاهپور (حافظ‌ فعلی) منتقل‌ شد. در این‌ زمان‌ مدرسه‌ ناموس‌ به‌ قدری‌ توسعه‌ یافته‌ بود که‌ به‌ صورت‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ و مجهزترین‌ مدارس‌ متوسطه‌ کامل‌ درآمد، [۵]و تا پایان‌ دوره‌ دبیرستان‌ دختران‌ را آموزش‌ می‌داد.

در 1307 ش اولین‌ گروهِ دیپلمه‌ مدرسه‌ ناموس‌ فارغ‌التحصیل‌ شدند. [۶]دسته‌ اول‌ این‌ گروه‌ شامل‌ خانم‌ها توران‌ آزموده، فخر عظمی‌ ارغنون، بی‌بی‌خانم‌ خلوتی، گیلان‌ خانم، فرخنده‌ خانم‌ و مهرانور سمیعی‌ بودند. ایشان‌ علاوه‌ بر دایر کردن‌ مدارس‌ دختران، کلاس‌های‌ اکابر را جهت‌ جذب‌ زنان مسن‌تر نیز دایر نمود.

مردانی‌ که‌ ایشان‌ را در این‌ راه‌ یاری‌ می‌دادند عبارت‌ بودند از: سیدجوادخان‌ سرتیپ، میرزاحسن‌ رشدیه، نصیرالدوله‌ و ادیب‌الدوله.[۷] بانو آزموده‌ به‌ پاس‌ جبران‌ کمک‌ها و هدایت‌های‌ میرزاحسن‌ رشدیه‌ نسبت‌ به‌ ایشان‌ در نظام‌نامه‌ مدرسه‌ مقرر داشته‌ بود که‌ برای‌ همیشه‌ و تا هر زمان‌ که‌ مدرسه‌ ناموس‌ پابرجاست، یکی‌ از دختران‌ خاندانِ رشدیه‌ می‌تواند در آن‌ تدریس‌ کند.

چرا مدرسه‌ خانم‌ آزموده‌ هيچ‌گاه‌ تعطيل‌ نشد؟

در صدر مشروطه‌ مدارس‌ جدید دخترانه‌ با توجه‌ به‌ گرایشات‌ مذهبی‌ بسیار بالای‌ مردم‌ و همچنین‌ به‌ دلیل‌ حساسیت‌ فوق‌ العاده‌ای‌ که‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ آنها داشتند بیشتر زیر ذره‌بین‌ بودند.

از طرفی‌ این‌ نوع‌ مدارس‌ معمولاً توسط‌ اتباع‌ دولت‌های‌ بیگانه‌ خصوصاً مبلغه‌های‌ مسیحی‌ (همانند مدارس‌ بیت‌ ایل، الیانس، جردن و فرانکوپرسان) در سراسر ایران‌ تأسیس‌ می‌شدند، (خصوصاً که‌ بعدها هم‌زمان‌ با تأسیس‌ مشروطه‌ و مجلس‌ شورای‌ ملی، مدارس‌ ملی‌ و مردمی‌ نیز متأسفانه‌ در عمل‌ ادامه‌ دهنده‌ همان‌ سیاست‌ مدارس‌ خارجی‌ در ایران‌ بودند) و از طرف‌ دیگر با وجود مکتب‌خانه‌های‌ بی‌شماری‌ که‌ در سطح‌ شهر وجود داشت، [پانویس ۳] [۸] ضرورتی‌ برای‌ تأسیس‌ مدارس‌ جدید احساس‌ نمی‌شد؛ این‌ دو امر موجب‌ شده‌ بود که‌ علما و مردم‌ مذهبی‌ نسبت‌ به‌ این‌ مدارس‌ حساسیت‌ بیشتری‌ از خود نشان‌ بدهند.

اما در عین‌ حال‌ ما شاهد برخوردهای‌ دوگانه‌ علما و مردم‌ با این‌گونه‌ مدارس‌ هستیم‌ به‌ این‌ معنا که‌ در آن‌ واحد، نسبت‌ به‌ بعضی‌ از این‌ مدارس‌ حساسیت‌ شدیدی‌ از خود بروز داده‌ و در عین‌ حال‌ همزمان‌ نسبت‌ به‌ بعضی‌ دیگر حساسیتی‌ از خود بروز نمی‌دادند که‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ در اصفهان‌ درست‌ در زمانی‌ که‌ مدرسه‌ خانواده‌ صدیقه دولت آبادی توسط‌ مردم‌ و علما به‌ تعطیلی‌ کشیده‌ می‌شود، همزمان‌ مدرسه‌ دخترانه‌ دیگری‌ در کمال‌ آزادی‌ به‌ کار خود ادامه‌ می‌دهد. [۹]

در خصوص‌ مدرسه‌ای‌ که‌ خانم‌ آزموده‌ آن‌ را تأسیس‌ کرده‌ بود، همان‌ مسأله‌ تکرار می‌شود، یعنی‌ در حالی‌ که‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ (که‌ توسط‌ خانم‌ وزیرف تأسیس‌ شد) تحت‌ فشار مردم‌ و علما مدتی‌ کوتاه‌ پس‌ از افتتاح‌ به‌ تعطیلی‌ کشیده‌ می‌شود، [۱۰] اما مدرسه‌ «ناموس» که‌ خانم‌ آزموده‌ آن‌ را تاسیس‌ می‌کند تا سالیان‌ متمادی‌ بدون‌ هیچ‌ مشکلی‌ به‌ کار خود ادامه‌ می‌دهد.

برای‌ تبیین‌ چرایی‌ این‌ امر لازم‌ است‌ تا نگاهی‌ گذرا به‌ عملکرد خانم‌ بی‌بی‌ وزیرف‌ داشته‌ باشیم. خانم‌ بی‌بی‌ وزیرف‌ (همسر موسی‌ خان‌ میر پنج) زنی‌ منورالفکر از اهالی‌ و تحصیل‌ کرده‌ قفقاز (یکی‌ از جمهوری‌های‌ روسیه) بود. [۱۱]

ایشان‌ با توجه‌ به‌ اینکه‌ تربیت‌ یافته‌ فضای‌ غیر دینی‌ قفقاز بود، سعی‌ می‌کرد تا فرهنگ‌ غیر دینی‌ خاص‌ جوامع‌ غربی‌ را در ایران‌ رواج‌ دهد، برای‌ همین‌ علاوه‌ بر تأسیس‌ مدرسه‌ دخترانه‌ و دادن‌ آموزش‌های‌ غیر‌دینی‌ به‌ آنها یکی‌ دیگر از کارهای‌ بی‌بی‌ وزیرف‌ آن‌ بود که‌ زنان را فرا می‌خواند تا در روزهای‌ آخر هفته‌ در خانه‌ او گرد‌آیند و ضمن‌ نوشیدن‌ قهوه‌ و کشیدن‌ قلیان‌ درباره‌ موضوعات‌ سیاسی‌ خصوصاً از منافع‌ دولت‌ مشروطه‌ (به‌ سبک‌ غربی) بحث‌ کنند،[۱۲]و معمولاً خود ایشان‌ سخنران‌ آن‌ جلسات‌ بود. [۱۳]

طبیعی‌ بود که‌ این‌ قبیل‌ اقدامات‌ از دید عموم‌ مردم‌ مذهبی‌ وعلما پنهان‌ نمی‌ماند. ایشان‌ اقدامات‌ تشویقی‌ بسیاری‌ را جهت‌ جلب‌ نظر عامه‌ نسبت‌ به‌ مدرسه‌ خود در پیش گرفت، ولی‌ علی‌رغم‌ این، مدرسه‌ او همچنان‌ مورد اعتراض‌ مردم‌ قرار می‌گرفت‌ و زنان، شاگردان‌ و معلم‌های‌ مدرسه،‌ او را مورد حمله‌ فیزیکی‌ و لفظی‌ قرار می‌دادند. [۱۴] (در زمان‌ تصدی‌ وزارت‌ معارف‌ توسط‌ صنیع‌ الدوله)،[پانویس ۴]

به‌ جهت‌ روندی‌ که‌ در تربیت‌ غیر دینی‌ دختران‌ در این‌ مدارس‌ در پیش‌ گرفته‌ شده‌ بود و آموزش‌ و پرورش‌ غربی‌ معیار اصلی‌ آنها بود، از طرف‌ روحانیونی‌ چون‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری [۱۵]و سید علی‌ شوشتری [۱۶]با مخالفت‌ شدیدی‌ روبرو شد و آنها تأسیس‌ چنین‌ مدارسی‌ را «مایه‌ وحشت‌ و حیرت‌ روِ‌سا و ائمه‌ جماعت‌ و قاطبه`‌ مقدسین‌ و متدینین» دانستند.[۱۷]

به‌ نظر می‌رسد علت‌ اصلی‌ مخالفت‌ این‌ روحانیون‌، [۱۸] زمینه‌سازی‌ این‌ مدارس‌ در گرایش‌ و پیروی‌ زنان‌ و دختران‌ ایرانی‌ از اصول‌ و مبانی‌ فرهنگ‌ غرب‌ و سست‌ شدن‌ پایه‌های‌ ایمان‌ اسلامی‌ مردم‌ بود. [۱۹]

چنانچه‌ پری‌ شیخ‌ الاسلامی‌ نیز معتقد است‌ که: «ایجاد مدارس‌ متعدد که‌ از آن‌ پس‌ [بعد از مشروطه] بصورت‌ نهضتی‌ درآمده‌ بود، یکی‌ از عوامل‌ اصلی‌ تغییر سیمای‌ اجتماعی‌ ایران‌ - بطور اعم‌ - و دگرگونی‌ در وضع‌ زنان -بطور اخص‌- بود».

خانم‌های‌ متجدد و روشنفکر در مواقع‌ امتحانات‌ و جشن‌های‌ سالانه‌ مدارس، اجتماعاتی‌ در صحن‌ آموزشگاه‌ها ترتیب‌ می‌دادند و درباره‌ وضع‌ زنان، کنفرانس‌های‌ مهیج‌ و پرشوری‌ برگزار می‌کردند. بسیاری‌ از زنان‌ روشنفکر و پیشرو، از فارغ‌التحصیلان‌ همین‌ مدارس‌ بودند. [۲۰]

طوبی‌ آزموده‌ در این‌ شرایط‌ می‌دانست‌ که‌ تنها علت‌ مخالفت‌ علما با تأسیس‌ مدارس‌ دخترانه‌ صرفاً به‌ خاطر رواج‌ فرهنگ‌ بیگانگان‌ می‌باشد، لذا بر آن‌ شد تا با حفظ‌ ظواهر اسلامی‌ چنین‌ القا کند که‌ این‌ مدرسه‌ تنها به‌ منظور ترویج‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و با سواد کردن‌ دختران‌ تأسیس‌ شده‌ است.

برای‌ این‌ منظور، هم‌ در نصب‌ تابلوی‌ مدرسه‌ و هم‌ در مواد آموزشی‌ و هم‌ در برنامه‌های‌ غیر آموزشی‌ تجدید نظر کرده، سعی‌ کرد تا ظاهری‌ اسلامی‌ به‌ مدرسه‌ خود ببخشد.

بنابراین،‌ آزموده‌ به‌ کمک‌ دو تن‌ از شاگردان‌ خود، احادیثی‌ در تشویق‌ فراگیری‌ علم‌ و کلمات‌ قصار بزرگان‌ دین‌ را برای‌ توجه‌ هرچه‌ بیشتر مردم‌ بر دیوارهای‌ مدرسه‌ نصب‌ می‌کرد.[۲۱]تدریس‌ قرآن، جزو برنامه‌های‌ اصلی‌ دروس‌ مدرسه‌ بود، در مناسبت‌های‌ مذهبی‌ مجالس‌ روضه‌ خوانی‌ نیز برقرار بود. [۲۲]

او هم‌چنین‌ در استفاده‌ از معلمین‌ مرد، بسیار احتیاط‌ می‌کرد و برای‌ این‌کار، شب‌ها در خانه‌ خود بوسیله‌ شوهرش‌ از معلمین‌ مرد مورد نظر دعوت‌ می‌کرد. [۲۳]بسیاری‌ از شرح‌ حال‌ نویسان، این‌ عمل‌ طوبی‌ را ریاکارانه‌ و به‌ منظور خام‌ کردن‌ اقشار مذهبی‌ دانسته‌اند. به‌ عنوان‌ نمونه؛ ژانت‌ آفاری‌ معتقد است‌ که‌ خانم‌ طوبی‌ آزموده‌ همان‌ اقدامات‌ خانم‌ وزیرف‌ را در شکلی‌ جدید دنبال‌ می‌کرد. [۲۴]

بدرالملوک تکین (بامداد) نیز معتقد است‌ که‌ خانم‌ آزموده‌ برای‌ رهایی‌ از مخالفت‌ گسترده‌ افکار عمومی، (که‌ حتی‌ به‌ شکل‌ اشعار هجو، نام‌ دختران‌ شرکت‌ کننده‌ در این‌ مدارس‌ بر سر زبان‌ها می‌افتاد) و تکفیر احتمالی‌ علما، در تمامی‌ کلاس‌ها کتاب‌های‌ مذهبی‌ و قرآن‌ تدریس‌ می‌کرد و سالی‌ چند روز مجلس‌ روضه‌خوانی‌ بر پا می‌داشت.[۲۵]

در سایت‌ تریبون‌ فمینیستی چنین‌ آمده‌ است: «فراز و نشیب‌هایی‌ که‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ و مؤسس‌ آن‌ بی‌بی‌خانم‌ با آن‌ مواجه‌ شده‌ بود، طوبی را سخت‌ هوشیار و مصمم‌تر می‌کرد. او به‌خوبی‌ درک‌ کرده‌ بود که‌ مخالفت‌خوانی‌ها و مانع‌تراشی‌هایی‌ که‌ گاه‌ دانسته‌ و گاه‌ نادانسته‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ را به‌ تعطیلی‌ کشانده‌ بود، سد مهیبی‌ است‌ که‌ مدرسه‌ ناموس‌ را باید از آنها دور ساخت. در این‌ میانه‌ طوبی که‌ به‌ دفع‌ حملات‌ دشمنان‌ مصمم‌ بود به‌ فکر یاری‌ جستن‌ از علما و روحانیون‌ نواندیش‌ برآمد. طوبی به‌ کمک‌ دو تن‌ از شاگردان‌ خویش، عبارات‌ و کلمات‌ قصار بزرگان‌ دین‌ را برای‌ توجه‌ هرچه‌ بیشتر مردم‌ بر دیوارهای‌ مدرسه‌ نصب‌ می‌کرد و ... . او، در عین‌حال‌ می‌ کوشید، با یاری‌ گرفتن‌ از روضه‌خوان‌ها و مبلّغان‌ و برپایی‌ جلسات‌ روضه‌خوانی‌ در محیط‌ مدرسه، تبلیغات‌ مغرضانه‌ سنت‌گرایان را خنثی‌ کند».[۲۶]

ظاهراً این‌ سخن‌ها با توجه‌ به‌ اقدامات‌ بعدی‌ ایشان‌ و هم‌چنین‌ با توجه‌ به‌ کسانی‌ که‌ از مدرسه‌ او فارغ‌التحصیل‌ شدند، (همانند فخر عظمی‌ ارغنون، توران‌ آزموده، بی‌بی‌خانم‌ خلوتی، گیلان‌ خانم، فرخنده‌ خانم‌ و مهر انور سمیعی) [۲۷] واقعیت‌ دارد و این‌ برنامه‌ها چیزی‌ جز ظاهر سازی‌های‌ زیبا نبوده‌ است.

شاهد دیگر، اینکه‌ در مشروطه‌ دوم‌ بعد از فتح‌ تهران‌ و اعدام‌ مجتهدینی‌ همچون‌ شیخ‌ فضل‌ الله‌ و حاکمیت‌ سکولارهایی‌ امثال‌ یفرم‌ خان‌ ارمنی، مجلس‌ جشنی‌ با حضور قریب‌ به‌ دوهزار نفر در مدرسه‌ ناموس‌ برگزار می‌شود و با دعوت‌ از زنان متجدد ملل‌ دیگر، نطق‌های‌ مهیجی‌ از طرف‌ زنان‌ ایراد می‌شود، که‌ از جمله‌ آنها یکی‌ از معلمین‌ بود که‌ در مقام‌ شکرگزاری‌ از دوران‌ جدید گفت: «هزاران‌ شکر که‌ منتهای‌ آرزوی‌ ایرانیان‌ حاصل‌ گردید، و میلیون‌ها سپاس‌ و حق‌گذاری‌ که‌ دوره‌ تب روزگاری‌ را طی‌ کرده، پا به‌ دایره‌ زندگانی‌ تازه‌ گذاردیم‌، یعنی‌ به‌ واسطه‌ اقدامات‌ سرداران‌ ملی‌ و قهرمان‌ آزادی‌ و مجاهدین‌ راه‌ حریت‌ و فداییان‌ عدالت‌ به‌ انعقاد پارلمان‌ و مجلس‌ موفق‌ شدیم». [۲۸]

در سخنرانی‌ که‌ در جلسه‌ امتحان‌ مدرسه‌ ناموس‌ ایراد شد؛ علت‌ دوری‌ زنان از عالم‌ تمدن‌ (تجدد) در طول‌ سال‌های‌ گذشته‌ را دور ماندن‌ از فرمایشات‌ پیامبر اسلام‌ (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ وسلم) و تعلیمات‌ دینی‌ اسلام‌ عنوان‌ کرد. [۲۹]

نتیجه فعالیت‌ها

خانم‌ طوبی‌ آزموده با استفاده‌ از تجارب‌ مدرسه‌ دوشیزگان‌ توانست‌ با رعایت‌ ظواهر شرعی‌ نه‌ تنها از تحریک‌ افکار عمومی‌ علیه‌ خود جلوگیری‌ کند بلکه‌ خوشنامی‌ هم‌ کسب‌ کرده‌ و در سایه‌ آن‌ به‌ راحتی‌ توانست‌ مدارس‌ خود را گسترش‌ دهد و در نتیجه، بسیاری‌ از تجدد‌طلبان‌ توانستند در پوشش‌ مدارس‌ او به‌ فعالیت‌ فرهنگی‌ مورد نظر خود بپردازند.

آنها در وهله‌ اول‌ با تکیه‌ بر شعارهایی‌ مانند خودکفایی‌ اقتصادی، صرفه‌‌جویی، ترویج‌ کالاهای‌‌وطنی‌‌‌‌ به‌ میدان‌ آمدند اما با تکامل‌ صنعت‌ و رشد تولید و ضرورت‌ مصرف‌ و بازاریابی‌ به‌ خصوص‌ در کشورهایی‌ چون‌ ایران، استفاده‌ از زنان در جهت‌ ایجاد انگیزه‌ برای‌ مصرف‌ با استفاده‌ از جاذبه‌های‌ زنانه، مد نظر قرار می‌گیرد، این‌ نگرش‌ به‌ زن از جمله‌ ویژگی‌های‌ این‌ دوران‌ است‌ (بعد از مشروطه‌ و حکومت‌ پهلوی) و به‌ این‌ ترتیب‌ کارکرد جدیدی‌ برای‌ زن‌ درنظر گرفته‌ می‌شود که‌ مانع‌ اصلی‌ آن‌ دینداری‌ زنان‌ است.[۳۰]

امروزه‌ بسیاری‌ از روشنفکران،‌طوبی‌ آزموده‌ را به بزرگی‌ یاد می‌کنند و معتقدند که‌ ایشان‌ علم‌ را در جامعه‌ نسوان‌ زنده‌ کرد اما باید به‌ یاد داشته‌ باشیم‌ که‌ مدارس،‌ در آن‌ زمان‌ چندان‌ وضع‌ مطلوبی‌ نداشتند.

در حقیقت‌ در بسیاری‌ اوقات، مکتب‌خانه‌های‌ دخترانه‌ رقیب‌ جدی‌ مدارس‌ جدید بودند چنانکه‌ در سال‌ 1305 ش‌ وقتی‌ قرار شد اولین‌ مدرسه‌ دولتی‌ در بوشهر تأسیس‌ شود، مشکل‌ اصلی، برکناری‌ بانو ملاباجی‌ مدیر اولین‌ مدرسه‌ مردمی‌ در بوشهر بود. بانو ملاباجی‌ که‌ چهل‌ سال‌ قبل‌ از آن‌ ابتدا مکتب‌ علوم‌ دینی‌ و زبان‌ فارسی‌ را در بوشهر اداره‌ می‌کرد و سپس‌ مدرسه‌ معینیه‌ را تأسیس‌ کرده‌ بود، در بین‌ بانوان جنوب‌ ایران‌ محبوبیت‌ فراوانی‌ داشت. این‌ زن علی‌‌رغم‌ جایگاه‌ منحصر به‌ فردی‌ که‌ داشت، توسط‌ دستگاه‌ رضا خان‌ از کارش‌ جلوگیری‌ می‌شد.[۳۱]

اما امثال‌ مدارس‌ خانم‌ آزموده‌ روز به‌ روز گسترده‌ و این‌ دوگانگی‌ در آموزش‌ دختران‌ از نقاط‌ مبهم‌ و تاریک‌ تاریخ‌ کشور ماست. علاوه‌ بر‌اینکه‌ بسیاری‌ از این‌ مدارس‌ حتی‌ به‌ لحاظ‌ آموزشی‌ نیز وضع‌ به‌ غایت‌ ناهنجاری‌ به‌ خود گرفته‌ بودند.

درسال‌ 1331 ش گروهی‌ از مدیران‌ مدارس‌ دخترانه‌ نسبت‌ به‌ وضعیت‌ نابسامان‌ مدارس‌ دخترانه‌ تهران‌ و بی‌توجهی‌ وزارت‌ معارف‌ به‌ آن، اعتراض‌ کردند و یکی‌ از آنها خطاب‌ به‌ وزارت‌ معارف‌ می‌نویسد: «در هر گذری‌ بیست‌ الی‌ سی‌ مدرسه‌ [دایر] است‌ ولی‌ ابداً معلوم‌ نیست‌ که‌ این‌ اشخاص‌ ... لیاقت‌ این‌ امر مهم‌ را دارند یا ندارند؟ مدرسه‌ است‌ یا وسوسه‌ است؟ تدریس‌ است‌ یا تدلیس؟ مقام‌ علم‌ و معرفت‌ است‌ یا مکان‌ لهو و لعب‌ و شیطنت؟» [۳۲]

هم‌چنین‌ بسیاری‌ از فعالان‌ حقوق‌ زنان مدعی‌ بودند که‌ اداره‌ معارف‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ صلاحیت‌ علمی‌ و اخلاقی‌ ندارند به‌ واسطه‌ کاغذپرانی‌های‌ بی‌محل‌ و چاپلوسی‌ و پارتی‌ بازی‌ها و اشتباه‌ کاری‌ها اجازه‌ تأ‌سیس‌ مدرسه‌ دخترانه‌ داده‌اند ... [۳۳]و به‌ اعتراض‌ می‌نوشتند: «معارف‌ نسوان‌ هم‌ مثل‌ خانه‌ بی‌صاحب‌ می‌ماند،... هرکس‌ به‌ خیال‌ خودش‌ مکانی‌ و اساسی‌ ترتیب‌ داده‌ اسم‌ آن‌ را مدرسه‌ گذاشته‌ است».

یادداشت

  1. لازم‌ به‌ تذكر است‌ مراد از دومين‌ مدرسه‌ يعني‌ دومين‌ مدرسه‌ ايراني‌ و مردمي‌ است‌ و الا بيگانگان‌ و مبلغين‌ مسيحي‌ قبلاً مدارس‌ دخترانه‌ زيادي‌ در سراسر ايران‌ تاسيس‌ كرده‌ بودند او در اول‌ مهر ماه‌ 1315 ش‌ در سن‌ پنجاه‌ و هشت‌ سالگی، در تهران‌ در گذشت.
  2. البته‌ لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ اولین‌ مدرسه‌ دخترانه‌ توسط‌ خانم‌ بی‌بی‌ وزیرف‌ به‌ نام‌ دبستان‌ دوشیزگان در 1285 ش‌ (یک‌ سال‌ قبل‌ از مدرسه‌ «ناموس» تأسیس‌ شد که‌ ظاهراً خانم‌ طوبی‌ از او خواست‌ که‌ اجازه‌ دهد تا در آنجا تدریس‌ کند که‌ با مخالفت‌ مدیر مدرسه‌ «دوشیزگان» مواجه‌ می‌شود.
  3. در سال‌ تحصيلي‌ 1309-1310 ش‌ تعداد 2309 باب‌ مكتب‌خانه‌ در سراسر ايران‌ مشغول‌ به‌ كار بودند كه‌ با توجه‌ به‌ حجم‌ جمعيت‌ آنروز ايران‌ تعداد آن‌ها قابل‌ ملاحظه‌ است‌.
  4. صنيع‌ الدوله‌ وزير معارف‌ كابينه‌ وثوق‌ الدوله‌ (عاقد قرارداد تحت‌ الحمايگي‌ ايران‌ توسط‌ انگليسي‌ها و مجري‌ آن)بود

پانویس

  1. بامداد، زن‌ ايراني‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ تا انقلاب‌ سفيد، 1347ش، ص‌ 42
  2. بامداد، زن‌ ايراني‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ تا انقلاب‌ سفيد، 1347ش، ص‌ 42
  3. بامداد، زن‌ ايراني‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ تا انقلاب سفید، 1347ش، ص41
  4. «طوبی آزموده; پیشگام تاسیس مدارس جدید دخترانه»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
  5. بامداد، همان، ص‌ 41
  6. ر.ك: سايت‌ تريبون‌ فيمينيستي‌ www.iftribune.com
  7. رك: بامداد، همان، ص‌ 42 و 43
  8. خاقاني، عباس، تحول‌ آموزش‌ و پرورش‌ درايران، تهران، موسسه‌ مطالعات‌ تحقيقات‌ اجتماعي، بي‌تا ، ص‌ 23
  9. ر.ك: رمضان‌ نرگسي،رضا، سايه‌ روشن‌ صديقه‌ دولت‌آبادي، حوراء شماره‌ 4 و خسروپناه، محمد حسين، هدفها و مبارزه‌ زن‌ ايراني‌ ...، ص‌ 221
  10. خسروپناه‌ ، محمد حسين، هدفها و مبارزه‌ زن‌ ايراني‌ از انقلاب‌ مشروطه‌ تا سلطنت‌ پهلوي، نشر پيام‌ امروز، تهران، 1381،، ص‌ 220
  11. ر ك: خسروپناه‌ ، محمد حسين، همان، ص‌ 33
  12. ر.ك: آفاري، انجمن‌هاي‌ نيمه‌ سري‌ زنان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ ، مترجم‌ دكتر جواد يوسفيان، نشر بانو، تهران، 1377، ص‌ 41 و 42
  13. ر.ك: آفاري، انجمن‌هاي‌ نيمه‌ سري‌ زنان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ ، مترجم‌ دكتر جواد يوسفيان، نشر بانو، تهران، 1377، ص‌ 41 و 42
  14. آفاري، همان، ص‌ 28بنابراین‌ پس‌ از بازگشایی‌ این‌ مدرسه‌ در سال‌ 1324 ه‌.ق‌
  15. رضواني،هما لوايح‌ آقا شيخ‌ فضل‌ الله‌ نوري‌ ، نشر تاريخ‌ ايران، ، تهران. 1362، ص‌ ص‌ 33-27
  16. ملاح، نرجس‌ مهر انگيز، بي‌ بي‌ خانم‌ استر ابادي‌ و خانم‌ افضل‌ وزيري‌ مادر ودختري‌ از پيشگامان‌ معارف‌ و حقوق‌ زنان، نيويورگ‌ نشر نگرش‌ و نگارش‌ زن، 1375، ص‌ 16
  17. فتحي، مريم، كانون‌ بانوان‌ با رويكردي‌ به‌ ريشه‌هاي‌ تاريخي‌ حركت‌هاي‌ زنان‌ در ايران، موسسه‌ مطالعات‌ تاريخ‌ معاصر ايران، تهران، 1383، ص‌ 59
  18. روزنامه‌ حبل‌ المتين‌ 23 رجب‌ 1325 ه‌ ق‌ و روزنامه‌ تمدن، 27 ربيع‌ الاول‌ 1325 ه‌ ق‌
  19. فتحي‌ ، مريم، همان، ص‌ 60
  20. شيخ‌ الاسلامي، پري، زن‌ در ايران‌ و جهان، مولف، تهران،1351، ص‌ 66
  21. ر.ك: سايت‌ تريبون‌ فيمينيستي‌ www.iftribune.com
  22. ر.ك: بامداد ، همان، ص‌ 42
  23. ر.ك: بامداد، همان، ص‌ 42
  24. ر.ك: آفاري، ژانت، انجمن‌هاي‌ نيمه‌ سري‌ زنان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ ، مترجم‌ دكتر جواد يوسفيان، نشر بانو، تهران، 1377، ص‌ 29- 28
  25. بامداد، همان، ص‌ 41 و 42
  26. سايت‌ تريبون‌ فيمينيستي‌ www.iftribune.com
  27. بامداد، همان، ص‌ 42
  28. روزنامه‌ ايران‌ نو، پنج‌ شنبه‌ 11 ذي‌ القعده‌ الحرام‌ 1327 ه‌ ق‌ سال‌ اول‌ ش‌ 74 ص‌ 2 ، نقل‌ از فتحي، كانون‌ بانوان، ص‌ 65
  29. خطابه‌ يكي‌ از شاگران‌ دبستان‌ ناموس‌ در جلسه‌ امتحان، روزنامه‌ ايران‌ نو، چهار شنبه‌ 22 شعبان‌ المعظم‌ 1327ه‌ ق‌ سال‌ اول‌ شماره‌ 13 ص‌ 2، نقل‌ از فتحي، همان، ص‌ 68
  30. فتحي، همان، ص‌ 50
  31. رك: شيخ‌ الاسلامي، زن‌ درايران‌ و جهان، ص‌ 171
  32. شكوفه‌ سال‌ 1 شماره‌ 13 28 شعبان‌ 1331 ص‌ 3 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 207
  33. روزنامه‌ شكوفه‌ سال‌ 2 شماره‌ 13 2 رجب‌ 1332، ص‌ 2 نقل‌ از خسروپناه، همان، ص‌ 51- 209

منابع

  • پیشگام تاسیس مدارس جدید دخترانه، طوبی آزموده، دوماهنامه فلمی فرهنگی و اجتماعی حوراء دفتر مطالعاتو تحقیقات زنان شماره 16 سال 1384
  • دانشنامه الکترونیکی زنان
  • ویکی پدیا( توبا آزموده)