Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سارا لوسيا هوگلند<ref>Sarah Lucia Hoagland.</ref>  
سارا لوسيا هوگلند<ref>Sarah Lucia Hoagland.</ref>  
در سال 1978، سارا هوگلند، اصطلاح «اخلاق هم‏جنس گرایی زنانه »  را در كارگاهی در مؤسسه كارآموزی زنان در ناحیه میدن راك در ویسكانسین به كار برد و در بوستون، مری دیلی عنوان فرعی رساله پزشكی زنان خود را «فرا اخلاق فمینیسم رادیكال»  نهاد.
وی اظهار می‌دارد كه اخلاق مساحقه، به جامعه، اهتمام دارد؛ وقتى يك زن همجنس‌گرا براى خود انتخاب می‌كند، براى ديگر زنان همجنس‌گرا انتخاب می‌كند و آن‌ها نيز به نوبه خود براى او انتخاب می‌كنند. از اين ديدگاه، اهتمام اخلاق اين نيست كه زن همجنس‌گرا به آن‌چه مطلقاً صواب می‌داند، عمل كند، بلكه جامعه همجنس‌گرايان زن، ارزش‌های اخلاقى را شكل می‌دهند، از اين‌رو، ارزش و معناى اخلاقى در فضاى موجود، بين يك فرد و ديگران به وجود آمده و دوام می‌يابد. اخلاقيون مساحقه‌گرا نمی‌خواهند اشخاصى باشند كه به شركت در روابط سلطه‌گرى و سلطه‌پذيرى عادت كرده‌اند»، و به قول لوگنز می‌خواهند افرادى شوخ و بذله‌گو باشند كه توان قدرت سفر به داخل و خارجِ جهان ديگران را داشته باشند. زنان همجنس‌گرا هرقدر بياموزند كه چگونه در جهان‌بينى‌های متنوع، سير كرده و لذت ببرند، اخلاق را به‌قول هاگلند به عنوان «ابزار كنترل» به‌کار نمی‌برند.


{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
خط ۳۳: خط ۳۰:
== زندگینامه ==
== زندگینامه ==
== آثار==
== آثار==
== دیدگاه‌ها ==
Hoagland, Sarah Lucia; Penelope, Julia (1988). For lesbians only: a separatist anthology. London: Onlywomen Press Ltd. ISBN 9780906500286.
 
Hoagland, Sarah (1992). Lesbian Ethics: Toward New Value. Palo Alto, California: Institute of Lesbian Studies. ISBN 9780934903035.
 
Hoagland, Sarah Lucia; Frye, Marilyn (2000). Feminist interpretations of Mary Daly. Re-reading the cannon. University Park, Pennsylvania: Pennsylvania State University. ISBN 9780271020198.
== دیدگاه‌های هوگلند ==
در سال 1978، سارا هوگلند، اصطلاح «اخلاق هم‏جنس گرایی زنانه »  را در كارگاهی در مؤسسه كارآموزی زنان در ناحیه میدن راك در ویسكانسین به كار برد و در بوستون، مری دیلی عنوان فرعی رساله پزشكی زنان خود را «[[فرا اخلاق فمینیسم رادیكال]]»  نهاد.
 
وی اظهار می‌دارد كه اخلاق مساحقه، به جامعه، اهتمام دارد؛ وقتى يك زن همجنس‌گرا براى خود انتخاب می‌كند، براى ديگر زنان همجنس‌گرا انتخاب می‌كند و آن‌ها نيز به نوبه خود براى او انتخاب می‌كنند. از اين ديدگاه، اهتمام اخلاق اين نيست كه زن همجنس‌گرا به آن‌چه مطلقاً صواب می‌داند، عمل كند، بلكه جامعه همجنس‌گرايان زن، ارزش‌های اخلاقى را شكل می‌دهند، از اين‌رو، ارزش و معناى اخلاقى در فضاى موجود، بين يك فرد و ديگران به وجود آمده و دوام می‌يابد. اخلاقيون مساحقه‌گرا نمی‌خواهند اشخاصى باشند كه به شركت در روابط سلطه‌گرى و سلطه‌پذيرى عادت كرده‌اند»، و به قول لوگنز می‌خواهند افرادى شوخ و بذله‌گو باشند كه توان قدرت سفر به داخل و خارجِ جهان ديگران را داشته باشند. زنان همجنس‌گرا هرقدر بياموزند كه چگونه در جهان‌بينى‌های متنوع، سير كرده و لذت ببرند، اخلاق را به‌قول هاگلند به عنوان «ابزار كنترل» به‌کار نمی‌برند.
 
 
 
سارا لوسيا هوگلند
كاملاً مضرّ ميدانند؛ چون معتقدند خودآئيني، ما را ترغيب ميكند كه باور كنيم پيوند و ارتباط
ما با ديگري و پيوستگي با ايشان ما را محدود و معناي خوديت و خويشـتن را در مـا انسـانهـا
مخدوش ميكند [9 .[البته نقد برداشت فردگرايانه از خودبنيادي و تأكيد بر فرديت بـه معنـاي
خاص آن مسئلهاي نيست كه فقط مخـتص فمنيسـم باشـد؛ مـثلاً مـيتـوان از اجتمـاعگرايـان
نيز بهمنزلة گروهي كه نقد مشابهي از فردگرايي را مطرح كردهانـد يـاد كـرد؛ 5) جماعتگرايان)
مثلاً مكاينتاير طيفهاي مختلف ليبرال، اعم از نوزيك و راولز، را به سبب باور به تقـدم هسـتي
فرد و منافع فردي بر اجتماع و تلقي جامعه بهمثابة امري ثـانوي و فرعـي مـورد نقـد قـرار داده
است [27 .[ديگراني همچون مايكل سندل نيز نقدهاي مشابهي مطرح كـردهانـد و لـذا نزديكـي
بين نقدهاي اين دو نحلة فكري باعث شده گاهي از اتحاد ميـان فمنيسـتهـا و اجتمـاعگرايـان
سخن گفته شود [9 .[چنانكه اشاره شد، كانون نقدهاي اين دو جريان عمدتاً به مباني ليبرالـي
معطوف است، چون ايشان برآناند كه «ليبرالها به جاي مسئوليتها بر حقوق تأكيد ميكننـد.
تقابل بالقوهاي كه ليبرالها ميان منافع فرد و نيازهاي جامعه مشاهده ميكننـد در تمايلاتشـان
به حداقليكردن تعداد و شدت وظايف انعكاس مييابد» [5
== نقد دیدگاه‌های هوگلند==
== نقد دیدگاه‌های هوگلند==
رهيافت‌هاي مراقبت‌محـور فمنيسـتي، بـهرغـم ادعـاي بـيطرفـي در دعـاوي اخلاقـي و طـرح فضيلت‌هاي اخلاقي، به دليل حساسيت جنسي، رهیافت‌هايي زن‌مدارانه و يكجانبه نگرند، چـون اخلاق نميتواند از منظر خاص زنانه شروع شود و به منزلة اخلاق‌ها قلمـداد شـود. طبـق اخـلاق سنتي گرچه با توجه به خصوصيات هريك از مرد و زن، برخى فضايل براي مردان شايسته‌تـر و برخى برازندة زنان است، فضايل اصيل اخلاقي عام و مشتركاند. پس طبق اين منظـر، منصـفانه نیست بگويم در اخلاق سنتي فضايل و رذایل به دو دستة زنانه و مردانـه تقسیم مي‌شـوند يـا فضایل مردانه را برتر ميداند . چنانكه [[پيتر سينگر]] با آوردن سخنان زني در كتاب [[کارول گيليگان]]، كـه در آن صداي اخلاق جهاني شنيده ميشود، نتيجه ميگيرد زنان نيـز هماننـد مـردان بـه اصـول كلي اخلاقي گرايش دارند و اخـلاق جنسـيت‌مـدار نيسـت. <ref>اسلامي، سید حسن 1387؛ «جنسيت و اخلاق مراقبت»، فصـلنامـة مطالعـات راهبـردي زنان، س 11 ، 42؛ ص 32.</ref>
رهيافت‌هاي مراقبت‌محـور فمنيسـتي، بـهرغـم ادعـاي بـيطرفـي در دعـاوي اخلاقـي و طـرح فضيلت‌هاي اخلاقي، به دليل حساسيت جنسي، رهیافت‌هايي زن‌مدارانه و يكجانبه نگرند، چـون اخلاق نميتواند از منظر خاص زنانه شروع شود و به منزلة اخلاق‌ها قلمـداد شـود. طبـق اخـلاق سنتي گرچه با توجه به خصوصيات هريك از مرد و زن، برخى فضايل براي مردان شايسته‌تـر و برخى برازندة زنان است، فضايل اصيل اخلاقي عام و مشتركاند. پس طبق اين منظـر، منصـفانه نیست بگويم در اخلاق سنتي فضايل و رذایل به دو دستة زنانه و مردانـه تقسیم مي‌شـوند يـا فضایل مردانه را برتر ميداند . چنانكه [[پيتر سينگر]] با آوردن سخنان زني در كتاب [[کارول گيليگان]]، كـه در آن صداي اخلاق جهاني شنيده ميشود، نتيجه ميگيرد زنان نيـز هماننـد مـردان بـه اصـول كلي اخلاقي گرايش دارند و اخـلاق جنسـيت‌مـدار نيسـت. <ref>اسلامي، سید حسن 1387؛ «جنسيت و اخلاق مراقبت»، فصـلنامـة مطالعـات راهبـردي زنان، س 11 ، 42؛ ص 32.</ref>