Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== دیدگاههای رادیک == | == دیدگاههای رادیک == | ||
رادیک، در كتاب خود با عنوان تفكر مادرانه<ref>Maternal Thinking.</ref> به شكلي خاص تر بر يك بُعد مراقبت، يعني مادري [يا مراقبت مادرانه]، متمركز مي شود. او اعتقاد دارد كه اين بُعد منظر و بستري براي تفكر فمينيستي، علي الخصوص آن جا كه اين تفكر به عدم خشونت و برقراري صلح مربوط است، فراهم مي آورد. راديك با تأكيد بر اين كه انحاي تفكر از فعاليت هاي عملي مي بالند، مي گويد كه « تفكر مادرانه » از فعاليت مادري بر مي خيزد و مي بالد. به علاوه، به نظر مي رسد كه او با برخي فمينيست ها در اين قول همداستان است كه « موضع »<ref>standpoint.</ref> معرفت شناسانه ي فمينيستيِ برتري وجود دارد. راديك مي گويد موضع، « بينشي مبتني بر مدخليت در باره ي جهان است كه در مقابل انحاي حاكم تفكر قرار مي گيرد و از آن ها برتر است. »<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 129.</ref> او با مقايسه ي ماركسيسم و فمينيسم مي گويد: | رادیک، در كتاب خود با عنوان تفكر مادرانه<ref>Maternal Thinking.</ref> به شكلي خاص تر بر يك بُعد مراقبت، يعني مادري [يا مراقبت مادرانه]، متمركز مي شود. او اعتقاد دارد كه اين بُعد منظر و بستري براي تفكر فمينيستي، علي الخصوص آن جا كه اين تفكر به عدم خشونت و برقراري صلح مربوط است، فراهم مي آورد. راديك با تأكيد بر اين كه انحاي تفكر از فعاليت هاي عملي مي بالند، مي گويد كه « تفكر مادرانه » از فعاليت مادري بر مي خيزد و مي بالد. به علاوه، به نظر مي رسد كه او با برخي فمينيست ها در اين قول همداستان است كه « موضع »<ref>standpoint.</ref> معرفت شناسانه ي فمينيستيِ برتري وجود دارد. راديك مي گويد موضع، « بينشي مبتني بر مدخليت در باره ي جهان است كه در مقابل انحاي حاكم تفكر قرار مي گيرد و از آن ها برتر است. »<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 129.</ref> او با مقايسه ي ماركسيسم و فمينيسم مي گويد: | ||
همان طور كه موضع پرولتاريايي بينشي برتر است كه تجربه و شرايط ظالمانه ي كار آن را پديد آورده است، موضع فمينيستي نيز بينشي برتر است كه شرايط سياسي و كار متمايز زنان آن را ايجاد كرده است...<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 129.</ref> متفكرانِ موضع نگر حاضرند ... اعلام كنند كه ارزش هاي حاكم ويرانگر و انحراف آميزند و موضع فمينيستي نمودار نظم « واقعي » و، به طرزي شايسته، انسانيِ زندگي است. مي توان گفت كه نظريه پردازان موضع نگر، از جمله متفكراني كه به مادري نظر دارند، چشمشان به ديدار حقيقت باز شده است - و، به راستي، به نظر مي رسد كه بسياري از نظريه پردازان موضع نگر كه من كارِ نيروبخش آن ها را حياتي يافته ام دقيقاً همين را مي گويند. | همان طور كه موضع پرولتاريايي بينشي برتر است كه تجربه و شرايط ظالمانه ي كار آن را پديد آورده است، موضع فمينيستي نيز بينشي برتر است كه شرايط سياسي و كار متمايز زنان آن را ايجاد كرده است...<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 129.</ref> متفكرانِ موضع نگر حاضرند ... اعلام كنند كه ارزش هاي حاكم ويرانگر و انحراف آميزند و موضع فمينيستي نمودار نظم « واقعي » و، به طرزي شايسته، انسانيِ زندگي است. مي توان گفت كه نظريه پردازان موضع نگر، از جمله متفكراني كه به مادري نظر دارند، چشمشان به ديدار حقيقت باز شده است - و، به راستي، به نظر مي رسد كه بسياري از نظريه پردازان موضع نگر كه من كارِ نيروبخش آن ها را حياتي يافته ام دقيقاً همين را مي گويند. | ||
گرچه من خودم را در زمره ي نظريه پردازانِ موضع نگر جاي مي دهم، آن گام واپسيني را بر نمي دارم كه به نظر مي رسد برخي بر مي دارند به اين صورت كه مدعي مي شوند يك موضع واجد حقيقتي است كه تمام عيار و مطلق است. از حيث معرفت شناسانه من همچنان اعتقاد دارم كه جميع دلايل با محك اعمالي كه اين دلايل از آن ها سر بر مي آورند آزمون مي شوند؛ بر اين اساس، توجيهات در تعهداتي كه با آن ها آغاز مي شوند پايان مي پذيرند. با اين كه من فكر جهاني را در سر دارم كه با ارزش هاي كارِ مراقبت آميز سامان و سازمان يافته است، نمي توانم بنيادها، دليل يا خدايي را بشناسم كه بر قامت اين پنداشت جامه ي توجيه بپوشاند.<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 134-135.</ref> | گرچه من خودم را در زمره ي نظريه پردازانِ موضع نگر جاي مي دهم، آن گام واپسيني را بر نمي دارم كه به نظر مي رسد برخي بر مي دارند به اين صورت كه مدعي مي شوند يك موضع واجد حقيقتي است كه تمام عيار و مطلق است. از حيث معرفت شناسانه من همچنان اعتقاد دارم كه جميع دلايل با محك اعمالي كه اين دلايل از آن ها سر بر مي آورند آزمون مي شوند؛ بر اين اساس، توجيهات در تعهداتي كه با آن ها آغاز مي شوند پايان مي پذيرند. با اين كه من فكر جهاني را در سر دارم كه با ارزش هاي كارِ مراقبت آميز سامان و سازمان يافته است، نمي توانم بنيادها، دليل يا خدايي را بشناسم كه بر قامت اين پنداشت جامه ي توجيه بپوشاند.<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 134-135.</ref> | ||
به نظر مي رسد كه راديك در اين جا نه تنها قائل به اين است كه موضع معرفت شناسانه ي فمينيستي برتر از مواضع حاكم است، بلكه به اين نيز عقيده مند است كه اين موضع درست است، گو اين كه اين درستي احتمالاً مطلق نيست. | به نظر مي رسد كه راديك در اين جا نه تنها قائل به اين است كه موضع معرفت شناسانه ي فمينيستي برتر از مواضع حاكم است، بلكه به اين نيز عقيده مند است كه اين موضع درست است، گو اين كه اين درستي احتمالاً مطلق نيست. | ||
رويكرد راديك متضمن تعريفي دوباره است. ما به طور معمول مادران را مؤنث مي دانيم و پدران را مذكر. اما راديك مادر را هر آن كسي مي داند كه كار مادري را بر عهده مي گيرد. بخش اعظم چنين كاري را هم مردان و هم زنان مي توانند انجام دهند، اما نه همه ي آن را. مردان نمي توانند باردار شوند، كودكي به دنيا آورند يا از پستان شير دهند (ص 48). بدين قرار اغلبِ مادران در واقع زن هستند. وانگهي، در حالي كه مادر بودن عهده دار شدنِ كاري است كه « نيازهاي فرزندان » آن را « رقم مي زند »، پدر بودن را اقتضائات فرهنگي - نياز به نان آور بودن و حافظ و حامي بودن - تعيّن مي بخشد. راديك مي گويد كه اقتدار پدران « از رهگذر مراقبت حاصل نمي شود و در واقع اقتدار مادرانه را كه از اين طريق به دست مي آيد متزلزل مي كند ».<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 42.</ref> مردان مي توانند بدين قرار بر كار مادران فرزندانشان سيطره يابند و از آن بهره كشي كنند. گذر از اين جنسيتي كردنِ نقش ها - به طوري كه مردان و زنان بتوانند به يكسان مادري كنند و، بنابراين، (تقريباً ) به يكسان مادر به شمار آيند - يك هدف اصليِ آن اخلاقي است كه در تفكر مادرانه ريشه دارد. كارِ مادري، به زعم راديك، نمودار آرمان هاي عاري از خشونتِ چشم پوشي و كناره گيري ( از خشونت )، مقاومت، آشتي دادن و برقراري صلح است ( ص 176 ). چنين نيست كه همه ي مادران اين صفات را در خود جلوه گر سازند يا در همه حال چنين كنند، ولي در مادري كردن گرايشي به تلاش براي نزديك شدن به اين غايات، « پيكاري در راه عدم خشونت »،<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 57.</ref> هست. | رويكرد راديك متضمن تعريفي دوباره است. ما به طور معمول مادران را مؤنث مي دانيم و پدران را مذكر. اما راديك مادر را هر آن كسي مي داند كه كار مادري را بر عهده مي گيرد. بخش اعظم چنين كاري را هم مردان و هم زنان مي توانند انجام دهند، اما نه همه ي آن را. مردان نمي توانند باردار شوند، كودكي به دنيا آورند يا از پستان شير دهند (ص 48). بدين قرار اغلبِ مادران در واقع زن هستند. وانگهي، در حالي كه مادر بودن عهده دار شدنِ كاري است كه « نيازهاي فرزندان » آن را « رقم مي زند »، پدر بودن را اقتضائات فرهنگي - نياز به نان آور بودن و حافظ و حامي بودن - تعيّن مي بخشد. راديك مي گويد كه اقتدار پدران « از رهگذر مراقبت حاصل نمي شود و در واقع اقتدار مادرانه را كه از اين طريق به دست مي آيد متزلزل مي كند ».<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 42.</ref> مردان مي توانند بدين قرار بر كار مادران فرزندانشان سيطره يابند و از آن بهره كشي كنند. گذر از اين جنسيتي كردنِ نقش ها - به طوري كه مردان و زنان بتوانند به يكسان مادري كنند و، بنابراين، (تقريباً ) به يكسان مادر به شمار آيند - يك هدف اصليِ آن اخلاقي است كه در تفكر مادرانه ريشه دارد. كارِ مادري، به زعم راديك، نمودار آرمان هاي عاري از خشونتِ چشم پوشي و كناره گيري ( از خشونت )، مقاومت، آشتي دادن و برقراري صلح است ( ص 176 ). چنين نيست كه همه ي مادران اين صفات را در خود جلوه گر سازند يا در همه حال چنين كنند، ولي در مادري كردن گرايشي به تلاش براي نزديك شدن به اين غايات، « پيكاري در راه عدم خشونت »،<ref>Sara Ruddick, Maternal Thinking: Toward a Politics of Peace (New York: Ballantine Books, 1986), p. 57.</ref> هست. | ||
رادیک مدعي است كه جامعه بايد به فضيلتهايي كه به «عملِ مادرانـه» مـينامـد، ارج نهـد. همانند هر عمل انساني اي، عمل مادر شكلي از انديشيدن با غايات و منطق خـاص اسـت كـه بـا نگهداري فرزندان سازگار است. | رادیک مدعي است كه جامعه بايد به فضيلتهايي كه به «عملِ مادرانـه» مـينامـد، ارج نهـد. همانند هر عمل انساني اي، عمل مادر شكلي از انديشيدن با غايات و منطق خـاص اسـت كـه بـا نگهداري فرزندان سازگار است. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۷: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] |