ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
==دیدگاه==
==دیدگاه==
آمنه ودود از شاگردان فضل‌الرّحمن (1988ـ1919 م)<ref group="پانویس">فضل‌الرّحمن معتقد است که صرفاً یک روش معتبر برای تفسیر متن وجود ندارد. از نظر او، تفاسیر متعدّد برای بقای دین و نیز برای انسجام‌بخشی قرآن امری اساسی به‌شمار می‌رود. این امر پدیده‌ای طبیعی و چه‌بسا ضروری است. تکثّر و تنوّع برداشت‌ها به‌هیچ‌وجه از تقدّس متنی که پدیدآورنده‌اش خداست، نمی‌کاهد. وانگهی، متن قرآن به‌مثابه پدیده‌ای زبانی و پیامی ‌به همة افراد بشر ـ اگر بنا باشد معتبر بماند ـ نیازمند تفاسیر متنوّع است. تقدّس و تغییرناپذیری، مربوط به خود متن است نه تفاسیر آن که صرفاً فهم‌های بشری است. فضل‌الرّحمن تأکید دارد که استنباط معانی از متن قرآن باید با اصولی معیّن و مجموعه‌ای از ارزشهای طبقه‌بندی‌شده اجتماعی ‌ـ ‌اخلاقی هدایت شود تا از برداشت‌های غیرضروری و دلبخواهی یا غیراصولی و تحمیلی از متن جلوگیری شود. فضل‌الرّحمن عناصر تشکیل‌دهنده رویکرد خود را به تفسیر قرآن به منظور مرتبط ساختن آنها با نیازهای مسلمانان امروز در نظریّه‌ای مدوّن کرد که به «نظریّه دوحرکتی» مشهور است. وی می‌گوید برای بنا کردن مجموعه‌ای اصیل و قابل اجرا از قوانین اسلامی ‌باید دو حرکت انجام داد: نخست باید از برخوردهای عینی قرآن ـ که شرایط اجتماعی مرتبط با آن دوره در آن لحاظ شده است ـ به‌ سوی اصول عمومی پیونددهنده تمام آموزه‌های قرآن حرکت کرد. در حرکت دوم، باید از این سطح عمومی ‌به سوی قوانین ویژه‌ای که شرایط متناسب با عصر حاضر در آن منظور شده‌است، بازگشت. به نظر فضل‌الرّحمن، این امر شامل دو حرکت در اندیشه فقهی است: اوّل از جزء به کُلّ و دوم از کُل به جزء. در حرکت نخست، به منظور دستیابی به اصولی عمومی، ‌نظیر عدالت، برابری و آزادی درباره بافت اجتماعی ‌ـ‌ تاریخی قرآن و اوضاع و شرایط نزول وحی تحقیق می‌شود. در حرکت دوم، اصول عمومی ‌به‌دست‌آمده از حرکت اوّل، به ‌مثابۀ مبنایی برای طرح‌ قوانین متناسب با دوره جدید به‌کار می‌روند.</ref>، محقّق و اندیشمند مسلمان پاکستانی است و تحت تأثیر اندیشه‌های روش‌شناسانه‌ی او الگویی هرمنوتیکی برای فهم قرآن به نام «هرمنوتیک توحیدی» ارائه می‌دهد.<ref>خندق‌آبادی، حسین، ((متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء))، ص43</ref>
آمنه ودود از شاگردان فضل‌الرّحمن (1988ـ1919 م)<ref group="پانویس">فضل‌الرّحمن معتقد است که صرفاً یک روش معتبر برای تفسیر متن وجود ندارد. از نظر او، تفاسیر متعدّد برای بقای دین و نیز برای انسجام‌بخشی قرآن امری اساسی به‌شمار می‌رود. این امر پدیده‌ای طبیعی و چه‌بسا ضروری است. تکثّر و تنوّع برداشت‌ها به‌هیچ‌وجه از تقدّس متنی که پدیدآورنده‌اش خداست، نمی‌کاهد. وانگهی، متن قرآن به‌مثابه پدیده‌ای زبانی و پیامی ‌به همة افراد بشر ـ اگر بنا باشد معتبر بماند ـ نیازمند تفاسیر متنوّع است. تقدّس و تغییرناپذیری، مربوط به خود متن است نه تفاسیر آن که صرفاً فهم‌های بشری است. فضل‌الرّحمن تأکید دارد که استنباط معانی از متن قرآن باید با اصولی معیّن و مجموعه‌ای از ارزشهای طبقه‌بندی‌شده اجتماعی ‌ـ ‌اخلاقی هدایت شود تا از برداشت‌های غیرضروری و دلبخواهی یا غیراصولی و تحمیلی از متن جلوگیری شود. فضل‌الرّحمن عناصر تشکیل‌دهنده رویکرد خود را به تفسیر قرآن به منظور مرتبط ساختن آنها با نیازهای مسلمانان امروز در نظریّه‌ای مدوّن کرد که به «نظریّه دوحرکتی» مشهور است. وی می‌گوید برای بنا کردن مجموعه‌ای اصیل و قابل اجرا از قوانین اسلامی ‌باید دو حرکت انجام داد: نخست باید از برخوردهای عینی قرآن ـ که شرایط اجتماعی مرتبط با آن دوره در آن لحاظ شده است ـ به‌ سوی اصول عمومی پیونددهنده تمام آموزه‌های قرآن حرکت کرد. در حرکت دوم، باید از این سطح عمومی ‌به سوی قوانین ویژه‌ای که شرایط متناسب با عصر حاضر در آن منظور شده‌است، بازگشت. به نظر فضل‌الرّحمن، این امر شامل دو حرکت در اندیشه فقهی است: اوّل از جزء به کُلّ و دوم از کُل به جزء. در حرکت نخست، به منظور دستیابی به اصولی عمومی، ‌نظیر عدالت، برابری و آزادی درباره بافت اجتماعی ‌ـ‌ تاریخی قرآن و اوضاع و شرایط نزول وحی تحقیق می‌شود. در حرکت دوم، اصول عمومی ‌به‌دست‌آمده از حرکت اوّل، به ‌مثابۀ مبنایی برای طرح‌ قوانین متناسب با دوره جدید به‌کار می‌روند.</ref>، محقّق و اندیشمند مسلمان پاکستانی است و تحت تأثیر اندیشه‌های روش‌شناسانه‌ی او الگویی هرمنوتیکی برای فهم قرآن به نام «هرمنوتیک توحیدی» ارائه می‌دهد.<ref>خندق‌آبادی، حسین، ((متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء))، ص43</ref>
ودود قرآن را پاسخی به موقعیت جامعه عربستان می‌داند. پاسخی که غالباً شامل اظهار نظرهای اخلاقی، دینی و اجتماعی، به مسائل خاص و در موقعیت‌های خاص  بوده‌است. وی مدعی است  آیین‌ها و مناسک عبادی  مطرح در قرآن غیر قابل تغییرند و باید از آنها تبعیت کرد، اما بخش‌های دیگر قرآن که عام هستند، لزوماً تقلیدی نبوده و قابل تغییر هستند.ودود مدعی است  جهت استمرار هدایت عام قرآن در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی باید میان امور خاص تاریخی یا فرهنگی دورانِ نزول قرآن با عصر امروز تفکیک قائل شد. نمی توان همان احکام و قوانین در صدر اسلام و در بستر تاریخی آن دوران را لزوماً بر جامعه‌­ی امروز منطبق دانست. <ref>[https://www.dinonline.com/19327/%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D9%88%D8%AF%D9%88%D8%AF%D8%9B-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/ طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین، 20 تیر 1399]</ref>
ودود قرآن را پاسخی به موقعیت جامعه عربستان می‌داند. پاسخی که غالباً شامل اظهار نظرهای اخلاقی، دینی و اجتماعی، به مسائل خاص و در موقعیت‌های خاص  بوده‌است. وی مدعی است  آیین‌ها و مناسک عبادی  مطرح در قرآن غیر قابل تغییرند و باید از آنها تبعیت کرد، اما بخش‌های دیگر قرآن که عام هستند، لزوماً تقلیدی نبوده و قابل تغییر هستند.ودود مدعی است  جهت استمرار هدایت عام قرآن در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی باید میان امور خاص تاریخی یا فرهنگی دورانِ نزول قرآن با عصر امروز تفکیک قائل شد. نمی توان همان احکام و قوانین در صدر اسلام و در بستر تاریخی آن دوران را لزوماً بر جامعه‌­ی امروز منطبق دانست. <ref>[[https://www.dinonline.com/19327 طالبی، میلاد؛ آمنه، ودود؛ «تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین، آنلاین، 20 تیر 1399ش]
 
</ref>
ودود ستم‌ها و تبعیضاتی که به نام دین در حق [[زنان]] شده را به سبب فهم ناصحیح از قرآن می‌داند. وی معتقد است که قرآن در زمانی نازل شده که جامعه عربستان در جاهلیت محض بود. به گونه‌ای که دخترانِ خود را زنده به گور می کردند و [[زن]] هیچ جایگاهی نداشت. وقتی کسی برای زن شأنی قائل نیست نمی تواند بفهمد که وقتی خدا می گوید زن و [[مرد]] برابرند یعنی چه و تفسیر خودش را بر این آیه بار می کند.وی معتقد است که برخی از تفسیرها از قرآن سبب صدمه زیادی به قرآن و اسلام شده است. این از آنجا نشأت گرفته که راه‌حل‌های قرآنی برای مشکلات خاص را چنان تعبیر کرده‌اند که گویی اصول عام‌اند. وی به این موضوع تأکید دارد که اگر خطوط راهنمایی قرآن را تنها در تقلید مو به موی آن در جامعه ی صدر اسلام بدانیم، در حق قرآن بی انصافی کرده‌ایم. چرا که هیچ جامعه‌ای نیست که شبیه به جامعه‌ی دیگری باشد. به تعبیر دیگر، هیچ جامعه‌ای را نمی توان رونوشتی از جامعه‌ی دیگر دانست. قرآن هم هیچگاه چنین درخواستی از بشر نداشته است. بلکه هدف قرآن برتری جستن در اصول کلیدی مانند عدالت، مسئولیت اخلاقی؛ آگاهی معنوی بوده است. هدف و غایت نهایی قرآن، گرایش به این امور است، نه تقلید صِرف از جامعه صدر اسلام.<ref>طالبی ، میلاد؛آمنه، ودود؛« تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین»، 20 تیر 1399ش]</ref>
ودود ستم‌ها و تبعیضاتی که به نام دین در حق [[زنان]] شده را به سبب فهم ناصحیح از قرآن می‌داند. وی معتقد است که قرآن در زمانی نازل شده که جامعه عربستان در جاهلیت محض بود. به گونه‌ای که دخترانِ خود را زنده به گور می کردند و [[زن]] هیچ جایگاهی نداشت. وقتی کسی برای زن شأنی قائل نیست نمی تواند بفهمد که وقتی خدا می گوید زن و [[مرد]] برابرند یعنی چه و تفسیر خودش را بر این آیه بار می کند.وی معتقد است که برخی از تفسیرها از قرآن سبب صدمه زیادی به قرآن و اسلام شده است. این از آنجا نشأت گرفته که راه‌حل‌های قرآنی برای مشکلات خاص را چنان تعبیر کرده‌اند که گویی اصول عام‌اند. وی به این موضوع تأکید دارد که اگر خطوط راهنمایی قرآن را تنها در تقلید مو به موی آن در جامعه ی صدر اسلام بدانیم، در حق قرآن بی انصافی کرده‌ایم. چرا که هیچ جامعه‌ای نیست که شبیه به جامعه‌ی دیگری باشد. به تعبیر دیگر، هیچ جامعه‌ای را نمی توان رونوشتی از جامعه‌ی دیگر دانست. قرآن هم هیچگاه چنین درخواستی از بشر نداشته است. بلکه هدف قرآن برتری جستن در اصول کلیدی مانند عدالت، مسئولیت اخلاقی؛ آگاهی معنوی بوده است. هدف و غایت نهایی قرآن، گرایش به این امور است، نه تقلید صِرف از جامعه صدر اسلام.<ref>طالبی ، میلاد؛آمنه، ودود؛« تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین»، 20 تیر 1399ش]</ref>