Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
نوشین احمدی خراسانی روزنامه نگار، فعال حقوق زنان و فمنیست میباشد.وی بنیان‌گذاران مرکز فرهنگی زنان، از اعضای اولیه کمپین یک میلیون امضا و از فعالان جنبش زنان در ایران است.نوشین خراسانی نشر توسعه را از سال ۱۳۶۹ به همراه همسرش جواد موسوی خوزستانی اداره می‌کند. او از سال ۱۳۷۳ در نشریات مختلف به نوشتن مقاله‌هایی دربارهٔ مسایل زنان و چاپ کتاب می‌پردازد. همچنین فصلنامه جنس دوم را که از نخستین نشریه‌های مستقل زنان بعد از انقلاب و شامل مجموعه مقالاتی دربارهٔ مسایل زنان از زبان فمنیستهای سکولار مقیم خارج بود را از سال ۱۳۷۷ منتشر می‌کرد. نوشین احمدی خراسانی نخستین «سالنامه زنان ایران» را نیز منتشر کرده‌است. او با نشریه‌هایی همچون نامه نیز همکاری داشت و سردبیری فصلنامه فصل زنان را برعهده داشت. شماره اول و دوم و سوم این فصلنامه توسط نشر «توسعه» و شماره‌های بعد توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد.<ref>ویکی پدیا صفحه نوشین احمدی</ref>
نوشین احمدی خراسانی روزنامه نگار، فعال حقوق زنان و فمنیست ایرانی است.وی از بنیان‌گذاران مرکز فرهنگی زنان، از اعضای اولیه کمپین یک میلیون امضااست.نوشین خراسانی نشر توسعه را از سال ۱۳۶۹ به همراه همسرش جواد موسوی خوزستانی اداره می‌کند. او از سال ۱۳۷۳ در نشریات مختلف به نوشتن مقاله‌هایی دربارهٔ مسائل زنان و چاپ کتاب می‌پردازد. همچنین فصلنامه جنس دوم را که از نخستین نشریه‌های مستقل زنان بعد از انقلاب و شامل مجموعه مقالاتی دربارهٔ مسایل زنان از زبان فمنیستهای سکولار مقیم خارج بود را از سال ۱۳۷۷ منتشر می‌کرد. نوشین احمدی خراسانی نخستین «سالنامه زنان ایران» را نیز منتشر کرده‌است. او با نشریه‌هایی همچون نامه نیز همکاری داشت و سردبیری فصلنامه فصل زنان را برعهده داشت. شماره اول و دوم و سوم این فصلنامه توسط نشر «توسعه» و شماره‌های بعد توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد.<ref>ویکی پدیا صفحه نوشین احمدی</ref>
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
نوشین احمدی خراسانی در سال ۱۳۴۸ در منطقه کارگری نظام‌آباد در جنوب تهران در یک خانواده 8نفره متولد شد و تقریبا چهل سال بعد، نظام‌آباد نخستین محلی بود که در آنجا شروع به جمع‌آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا کرد.<ref>سایت توانا، نوشین‌ احمدی خراسانی؛ بیست سال فعالیت برای زنان، </ref>پدر خانم احمدی مهندس تاسیسات و کارمند یکی از ادارات دولتی و مادرش خانه دار بود.بعد از انقلاب از پست ریاست کنار گذاشته میشود و به یک کارمند معمولی تبدیل میشود.این تنزل و تنشهای ناشی از آن سرانجام موجب شد پدر دچار بحرانهای روحی و عصبی شد و به تبع از محل کار اخراج شد.و این اخراج وضع معیشت خانواده را دچار سختی و فشار کرد. احمدی این تغییر و تحولات خانوادگی را ناشی از انقلاب دانسته و وقوع انقلاب را مسبب مشکلات خانوادگی و سختیهایی میداند که در دوران کودکی بر او تحمیل شده است.<ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص20</ref> ص18-19</ref>احمدی در کتاب بهار جنبش زنان تاثیرات جنگ بر خانواده خود را چنین توضیح میدهد:« جنگ و انقلاب معمولا همزاد هم هستند. گاه، اول جنگ رخ میدهد و دربطن خود خشونت انقلاب را میپروراند و گاه این انقلاب است که بستر ظهورجنگ و خونریزی میشود حال میخواهد این جنگ داخلی باشد یا خارجی .مردم ایران اما ابتدا، وقوع انقلاب را تجربه کردند و بعد جنگی که به همراه آن آمد. ارمغان جنگ 8 ساله برای خانواده‌ی ما، چیزی نبود جز وخامت حال پدر،کمبود فزاینده امکانات زندگی روزمره، و سرگردانی برادران فراری از جنگ،که باید در خانه مینشستند و چون به خدمت سربازی و شرکت در جنگ،نرفته بودند طبعاً نمیتوانستند کار و شغلی داشته باشند. به همین دلیل من به‌رغم آن که سومین فرزند خانواده بودم اما به خاطر همین شرایط ویژه خانوادگی،اولین فرزند خانواده بودم که شاغل شدم.»<ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص19</ref> از طرفی مطالعه رمانها و آثار نویسندگانی چون «مرجان ساتراپی» در شکل دهی افکار فمنیستی نوشین بی‌تاثیر نبوده‌است.<ref group="پانویس"> مرجان ساتراپی متولد 1348 فعال حقوق بشر، انیماتور و مقیم خارج از کشور میباشد.رمان اتوبیوگرافی داستان دختری است به نام مرجان که روایت جنگ‌ و آوارگی، زندگی مهاجران، بحرانهای مذهبی و سنتی جامعه ایران و حوادث انقلاب و جنگ را از دید وی شرح میدهد</ref>وی این تاثیرپذیری را چنین شرح میدهد:«وقتخی کتاب مصور «مرجخان ساتراپی» را میخواندم انگار سرگذشت نوجوانی خودم را در دوران جنگ مرور میکردم، چرا که مرجان نیز درست هم سن و سال من است و با همان ماجراهای معمول آن دوره در زندگی اش روبرو شده. یعنی با همان کاست ویدئوهای قاچاقی مایکل جکسون، مبارزه برای پوشیدن شلواری پاچه تنگ در مدرسه، یا داستان معلمهای «امور تربیتی» که ما را به عضویت وهمکاری با بسیج مدرسه، هدایت می کردند و ... به یاددارم که اولین تحلیلها و درک سیاسی ام را در همین بسیج مدرسه آموختم .» <ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص20</ref>
نوشین احمدی خراسانی در سال ۱۳۴۸ در منطقه کارگری نظام‌آباد در جنوب تهران در یک خانواده 8نفره متولد شد و تقریبا چهل سال بعد، نظام‌آباد نخستین محلی بود که در آنجا شروع به جمع‌آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا کرد.<ref>سایت توانا، نوشین‌ احمدی خراسانی؛ بیست سال فعالیت برای زنان، </ref>پدر خانم احمدی مهندس تاسیسات و کارمند یکی از ادارات دولتی و مادرش خانه دار بود.بعد از انقلاب از پست ریاست کنار گذاشته میشود و به یک کارمند معمولی تبدیل میشود.این تنزل و تنشهای ناشی از آن سرانجام موجب شد پدر دچار بحرانهای روحی و عصبی شد و به تبع از محل کار اخراج شد.و این اخراج وضع معیشت خانواده را دچار سختی و فشار کرد. احمدی این تغییر و تحولات خانوادگی را ناشی از انقلاب دانسته و وقوع انقلاب را مسبب مشکلات خانوادگی و سختیهایی میداند که در دوران کودکی بر او تحمیل شده است.<ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص20</ref> ص18-19</ref>احمدی در کتاب بهار جنبش زنان تاثیرات جنگ بر خانواده خود را چنین توضیح میدهد:« جنگ و انقلاب معمولا همزاد هم هستند. گاه، اول جنگ رخ میدهد و دربطن خود خشونت انقلاب را میپروراند و گاه این انقلاب است که بستر ظهورجنگ و خونریزی میشود حال میخواهد این جنگ داخلی باشد یا خارجی .مردم ایران اما ابتدا، وقوع انقلاب را تجربه کردند و بعد جنگی که به همراه آن آمد. ارمغان جنگ 8 ساله برای خانواده‌ی ما، چیزی نبود جز وخامت حال پدر،کمبود فزاینده امکانات زندگی روزمره، و سرگردانی برادران فراری از جنگ،که باید در خانه مینشستند و چون به خدمت سربازی و شرکت در جنگ،نرفته بودند طبعاً نمیتوانستند کار و شغلی داشته باشند. به همین دلیل من به‌رغم آن که سومین فرزند خانواده بودم اما به خاطر همین شرایط ویژه خانوادگی،اولین فرزند خانواده بودم که شاغل شدم.»<ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص19</ref> از طرفی مطالعه رمانها و آثار نویسندگانی چون «مرجان ساتراپی» در شکل دهی افکار فمنیستی نوشین بی‌تاثیر نبوده‌است.<ref group="پانویس"> مرجان ساتراپی متولد 1348 فعال حقوق بشر، انیماتور و مقیم خارج از کشور میباشد.رمان اتوبیوگرافی داستان دختری است به نام مرجان که روایت جنگ‌ و آوارگی، زندگی مهاجران، بحرانهای مذهبی و سنتی جامعه ایران و حوادث انقلاب و جنگ را از دید وی شرح میدهد</ref>وی این تاثیرپذیری را چنین شرح میدهد:«وقتخی کتاب مصور «مرجخان ساتراپی» را میخواندم انگار سرگذشت نوجوانی خودم را در دوران جنگ مرور میکردم، چرا که مرجان نیز درست هم سن و سال من است و با همان ماجراهای معمول آن دوره در زندگی اش روبرو شده. یعنی با همان کاست ویدئوهای قاچاقی مایکل جکسون، مبارزه برای پوشیدن شلواری پاچه تنگ در مدرسه، یا داستان معلمهای «امور تربیتی» که ما را به عضویت وهمکاری با بسیج مدرسه، هدایت می کردند و ... به یاددارم که اولین تحلیلها و درک سیاسی ام را در همین بسیج مدرسه آموختم .» <ref>احمدی خراسانی، بهار جنبش زنان، ص20</ref>