خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
3. در عالم انسان هیچ قرائت قطعی و یقینی وجود ندارد. | 3. در عالم انسان هیچ قرائت قطعی و یقینی وجود ندارد. | ||
4. اسلام، خود یک قرائت از دین است، در نتیجه هیچیک از اعتقادهایِ آن یقینی و قطعی نیست و تمام آموزههای آن ظنی است. | 4. اسلام، خود یک قرائت از دین است، در نتیجه هیچیک از اعتقادهایِ آن یقینی و قطعی نیست و تمام آموزههای آن ظنی است. | ||
گرچه مطلب مذکور به نحو فی الجمله درست است و پیش فهمها و پیش فرض ها و اصول موضوعه یک شخص در فهم برخی از سطوح معنایی آیات قرآن و روایات، مؤثر است، لکن این ادعا به عنوان یک قاعده کلی و مطلق پذیرفته نیست، زیرا لازمه آن فقدان فهم مشترک میان افراد بشر (در هر دو حوزه معرفت دینی و غیردینی) و بسته شدن باب تفهیم و تفهّم و تعلیم و تعلّم است. بهعلاوه شواهد بسیاری وجود دارد که از برخی گزارههای دینی، مفسران و حتی دانشمندان غیر مسلمان، فهم مشترکی داشته و دارند.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref> | |||
پر واضح است که آگاهیهای دینی و غیردینی در بهرهبرداری بیشتر و فهم عمیقتر از متون دینی مؤثر است، لکن با اشتراک فهم منافاتی ندارد. این که خداوند می گوید، تأویل آیات قرآن را جز خداوند، فقط راسخون در علم، میدانند،(و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم(( آل عمران/ 7) دلیلی گویا بر همین حقیقت است، زیرا معلوم میشود که مرتبهای از فهم قرآن کریم ویژه ریشه داران در دانش است. آنچه در اشتراک فهم مد نظر است، فهم نخستین مرتبه معارف آیات قرآن است. اصولاً درک و فهم عمیقتر، وقتی معنا دارد که فهم ثابت و مشترک و یکسانی وجود داشته باشد، تا در مقایسه با آن، فهم بیشتر و عمیقتر تحقق یابد.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref> | پر واضح است که آگاهیهای دینی و غیردینی در بهرهبرداری بیشتر و فهم عمیقتر از متون دینی مؤثر است، لکن با اشتراک فهم منافاتی ندارد. این که خداوند می گوید، تأویل آیات قرآن را جز خداوند، فقط راسخون در علم، میدانند،(و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم(( آل عمران/ 7) دلیلی گویا بر همین حقیقت است، زیرا معلوم میشود که مرتبهای از فهم قرآن کریم ویژه ریشه داران در دانش است. آنچه در اشتراک فهم مد نظر است، فهم نخستین مرتبه معارف آیات قرآن است. اصولاً درک و فهم عمیقتر، وقتی معنا دارد که فهم ثابت و مشترک و یکسانی وجود داشته باشد، تا در مقایسه با آن، فهم بیشتر و عمیقتر تحقق یابد.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref> | ||
از طرفی دیگر ایشان میگوید از یک متن قرائتهای مختلفی وجود دارد؛ و میدانیم که یکی از قرائتها این است که ما مسلمات و اصول فقهی ثابت و یقینی داریم، ولی آقای شبستری با این قرائت به مخالفت برمیخیزد، یعنی از یک طرف ایشان، همه قرائتها را معتبر میداند، ولی با یک قرائت که به زعم ایشان قرائت متعارف و رایج است مخالفت میکند. و از قرائت خویش دفاع می کند. حال اگر واقعا شما همه قرائتها را معتبر میدانید و می گویید هیچ قرائتی مطلق نیست، دلیلی ندارد که با قرائت متعارف و رایج مخالفت کرده و آن را اشتباه بدانید و در عوض، قرائت خود را صحیح دانسته و در صدد به کرسی نشاندن آن، در دیدگاه دیگران باشید.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref> | از طرفی دیگر ایشان میگوید از یک متن قرائتهای مختلفی وجود دارد؛ و میدانیم که یکی از قرائتها این است که ما مسلمات و اصول فقهی ثابت و یقینی داریم، ولی آقای شبستری با این قرائت به مخالفت برمیخیزد، یعنی از یک طرف ایشان، همه قرائتها را معتبر میداند، ولی با یک قرائت که به زعم ایشان قرائت متعارف و رایج است مخالفت میکند. و از قرائت خویش دفاع می کند. حال اگر واقعا شما همه قرائتها را معتبر میدانید و می گویید هیچ قرائتی مطلق نیست، دلیلی ندارد که با قرائت متعارف و رایج مخالفت کرده و آن را اشتباه بدانید و در عوض، قرائت خود را صحیح دانسته و در صدد به کرسی نشاندن آن، در دیدگاه دیگران باشید.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref> |