محمد مجتهد شبستری

از ویکی‌جنسیت
محمد مجتهد شبستری
اطلاعات شخصی
زاده 1315، تبریز؛ شبستر
محل سکونت ایران
سایر مشخصات
آثار

پژوهش‌هایی درباره قرآن و وحی

تاملاتی در قرائت انسانی از دین
خدمات
دین اسلام
مذهب شیعه دوازده‌امامی
تحصیلات درس خارج فقه و اصول
محل تحصیل دانشگاه تهران، حوزه علمیه قم

محمد مجتهد شبستری؛ از شخصیت‌ها و اساتید معاصر در زمینه الهیات و معارف اسلامی، بخصوص فلسفه، عرفان و کلام اسلامی.

محمد مجتهد شبستری از نخستین اشخاصی است که پای تحلیل‌های هرمنوتیک به ادبیات دینی ایران را باز کرد. این تحلیل مبنای نواندیشی در مساله زن و خانواده نیز شد.

زندگی‌نامه

محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ش در شبستر (آذربایجان شرقی) چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به اتفاق خانواده برای سکونت به تبریز منتقل شد. پدرش مرحوم آیت الله حاج میرزا کاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضا خانی بود. وی پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدتی در شبستر رحل اقامت افکند. سپس ده سال آخر عمرش را مقیم تبریز شد و از عالمان طراز اول شهر به شمار می‌آمد. جدش مرحوم ملا علی اشرف از علمای بزرگ آذربایجان بوده‌اند.در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید. مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند.[۱]

شبستری با تفکر روشنفکران مذهبی مانند جلال احمد و علی شریعتی و هم‌چنین روحانی با انگیزه سیاسی مرتضی مطهری ارتباط نزدیکی داشت.[۲] وی می‌گوید: در سال‌های پایانی دوره تحصیلم در قم، نشریاتی، منتشر می‌شد و در آن نشریات، سعی می‌شد معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده مملکت عرضه شود که معروف‌ترین آنها، مجله مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بودم.[۳]

فعالیت‌های فرهنگی - اجتماعی

در سال ۱۳۴۸ دو تن از مراجع تقلید شیعه و مرحوم دکتر سید محمد بهشتی از وی دعوت کردند تا برای اداره مرکز اسلامی هامبورگ آلمان به آن کشور برود. او این دعوت را پذیرفت و به اتفاق خانواده به شهر هامبورگ رفت و در آنجا اقامت گزید. وی با سمت مدیر مرکز اسلامی هامبورگ مدت ۹ سال در کشور آلمان اقامت داشت. اقامت در اروپا برای وی فرصتی پیش آورد تا با تسلط بر زبان آلمانی در فرهنگ و تمدن غرب به ویژه فلسفه جدید و الهیات مسیحی از نزدیک مطالعات و تحقیقاتی به عمل آورد. او در این مدت برای شرکت در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی فلسفی و الهیاتی و سخنرانی در آنها بارها به کشورهای مختلف اروپایی، عربی و امریکا سفر کرد و با شخصیت‌های برجسته مسیحی، یهودی، بودایی و مسلمان در نقاط مختلف جهان به گفتگو نشست و با آنان دربار چالش‌های علم و فلسفه جدید با الهیات ادیان بزرگ جهان تبادل نظر کرد و فراوان از آنان آموخت.[۴]

مجتهد شبستری در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. در آن سال طلیعه‌های انقلاب اسلامی ایران یکی پس از دیگری آشکار می‌شد. وی که در دوران اقامت در آلمان نیز فعالیت سیاسی جهت استقرار دموکراسی در ایران را در برنامه خود قرار داده بود، پس از پیروزی انقلاب در ایران با شور و علاقه وافر وارد صحنه‌های سیاسی شد، مقالات فرهنگی سیاسی وی در مجلات و روزنامه‌های معتبر آن دوران انتشار می‌یافت و سخنرانی‌های او هم از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد. در سال ۱۳۵۸ وی به نشر یک مجله تئوریک (دو هفته یک بار) به نام اندیشه اسلامی پرداخت.[۵]

اما به علت بروز مشکلات مالی از این مجله ۱۵ شماره بیشتر منتشر نشد. این مجله در عین حال که در سمت و سوی حمایت و حراست از انقلاب حرکت می‌کرد از روند اوضاع سیاسی نیز به صراحت انتقاد می‌نمود. در اولین دوره انتخابات مجلس شورای ملی پس از انقلاب وی از آذربایجان شرقی به نمایندگی مجلس شورا انتخاب شد. او در آن مجلس در عین طرفداری از انقلاب منتقد روند اوضاع سیاسی بودند و آراء و افکار خود را در مجلس و رسانه‌ها بیان می‌کردند. وی پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی از شرکت در دوره دوم انتخابات خودداری کرد.[۶]

در همان سال‌ها وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران از وی دعوت کرد عضویت هیات علمی دانشگاه تهران را بپذیرد وی با استقبال از این دعوت در دانشکده الهیات و معارف اسلامی، گروه فلسفه و کلام اسلامی مشغول تدریس شد و سپس به گروه ادیان و عرفان همان دانشکده انتقال یافت. در سال‌های بعد وی به رتبه دانشیاری و سپس رتبه «استاد تمام» ارتقاء یافت. او در دانشکده الهیات، سال‌های متمادی در رشته‌های کلام تطبیقی، تاریخ ادیان تطبیقی و عرفان تطبیقی (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم) در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرد. راهنمائی و یا مشاوره ده‌ها رساله کارشناسی ارشد و دکتری در دروس تخصصی یاد شده را بر عهده گرفت.[۷]

دیدگاه

شبستری در مساله فقه اسلامی و حقوق زن بر اساس دیدگاه هرمونتیکی خود و تاثیر پیش‌فرض‌ها و انتظارات مفسر در تفسیر متن چنین می‌گوید: «در فقه اسلامی میان زن و مرد نابرابری‌های حقوقی متعددی در اموری نظیر طلاق، حضانت، ریاست خانواده، داوری، ارث و. . . وجود دارد. سوال اصلی در این نابرابری‌ها این است که فقیهان مسلمان بر اساس کدام پیش فهم‌ها و انتظارات احکام فقهی ناظر بر زنان را استنباط کرده‌اند؟» شبستری می‌گوید فقیهان به دلیل اینکه قائل بودند که نظام خانواده طبیعی است و بر اساس نظام آفرینش است لذا حقوق، وظایف و تقسیم کار باید بر اساس نظام طبیعی باشد. لذا تمام حقوق و تکالیفی که به زن و مرد داده می‌شود یا از آنها سلب می‌شود باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند.[۸]

در مقابل هستند کسانی که تفاوت‌های طبیعی را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمی‌دانند. این‌ها معتقدند طبیعی دانستن نظام خانواده که مبتنی بر تفاوتهای بدنی و ساختار روانی زن و مرد است راه به جایی نمی‌برد. امروزه نمی‌توان ادعا کرد که فلان شکل معین از خانواده بهترین نوع تنظیم مناسبات میان زن و مرد است. این پرسش که حقوق زن و مرد بر چه اساسی تنظیم شود؟ در عصرهای مختلف پاسخ‌های متفاوتی دارد. باید کارکردهای مختلف اشکال گوناگون زندگی اجتماعی و نظام خانواده را در هر عصری تعیین کرد و آن وقت با مقایسه فهمید که در هر عصری کدام نوع زندگی تعیین‌کننده حقوق عادلانه میان زن و مرد است.[۹]

کسانی که تفاوت‌های طبیعی زن و مرد را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمی‌دانند؛ منکر تفاوت‌ها نیستند بلکه برای آن منشائ طبیعی و آفرینشی قائل نیستند. آنها معتقدند این تفاوت‌ها در روند تکامل تدریجی انسان به وجود آمده‌اند. معنای تکامل تدریجی این است که تکامل بدون نقشه قبلی بوده و این تکامل در سیر زندگی انسان ایجاد شده است. معتقدان به نظریه تاریخی تکامل انسان می‌گویند این ساختاری که الان در بین زن و مرد حاکم است قابل تغییر است. می‌توان شکل دیگری از زندگی خانوادگی را با نوع دیگری از تقسیم کار و سیستم حقوقی مطرح کرد و تفاوت‌های موجود را به نفع عدالت و برابری کاهش داد.[۱۰]

به همین دلیل شبستری معتقد است فقیه و مفسر نباید پیش‌فهم‌های خود را مبنای تفسیر متون دینی قرار دهد باید فقیه و مفسر نگاه خود را تغییر دهد و با دید تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کند. فقیه باید از خود بپرسید که در آن عصر و در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص و معین، پیامبر اسلام از طریق کتاب و سنت چه می‌خواست بکند؛ باید از کاری که او می‌خواست بکند، تفسیری به دست دهد. می‌بینیم پیامبر در زمان خویش مالکیت زنان را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیل‌هایی قائل شد و... خلاصه آن که نابرابری‌های شدیدی را که در آن جامعه علیه زنان وجود داشت، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد.[۱۱]

اگر با این پیش‌فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل می‌شود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابری‌های موجود چیست؟ واقعیت‌های اجتماعی ما در چه حالی است؟ واقعیت‌های اقتصادی ما در چه حالی است؟ و در حال حاضر عدالت چه چیز را ایجاب می‌کند؟ ما باید از موضع عدالت حرکت کنیم و مقررات موجود را تعدیل کنیم یا تغییر دهیم.[۱۲]

لذا عدالت را باید در هر عصری تعریف کرد. ما تفسیر ثابتی از عدالت، نه تنها در مسائل مربوط به زنان و مردان، بلکه در نظام سیاسی و اقتصادی هم نداریم. تعریف عدالت در هر عصر به خود انسان‌ها واگذار می‌شود و آن‌ها باید تعریفی از آن ارائه دهند. در هر عصری باید دید مثلا ً چه نوع نظام اقتصادی، خانوادگی و سیاسی است که می‌تواند حق افراد جامعه را به آنان بدهد یا به تعبیری، فرصت‌ها را به صورت برابر در اختیار همه قرار دهد. و در آخر شبستری نتیجه می‌گیرد برای رفع نابرابری‌های موجود میان زن و مرد باید به جای تکیه بر نظام طبیعی، تحلیلی از مفهوم عدالت در ارتباط با نظام خانواده ارائه داد.[۱۳]

آنچه به عنوان نقد اصلی و مبنایی بر دیدگاه شبستری وارد است مساله وحی و قرآن است.شبستری قرآن را کلام نبوی و آن را حاصل تجربه دینی پیامبر می‌داند و معتقد است قرآن زمانی می‌تواند فهم شود که کلام بشری باشد. این در حالی است که از دیدگاه ما قرآن کلام خداوند و از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است و پیامبر هیچ‌گونه دخل و تصرفی در آن نداشته است. وی با تکیه بر مبنا و رویکرد هرمنوتیک فلسفی نسبت به فهم متون دینی، معتقد است که فهم و تفسیر هیچ متن دینی بدون پیش‌‏فرض، پیش‌‏فهم، انتظارات و علایق نیست. از سخنان آقای شبستری چنین استنباط می‏‌شود: 1. هر تفسیری، مستلزم پیش‏‌فرض و پیش ‏فهم است. 2. هیچ فهم و تفسیر و قرائتی از متون دینی، قطعی نیست. 3. در عالم انسان هیچ قرائت قطعی و یقینی وجود ندارد. 4. اسلام، خود یک قرائت از دین است، در نتیجه هیچ‏ یک از اعتقادهای آن یقینی و قطعی نیست و تمام آموزه‏‌های آن ظنی است.

گر چه مطلب مذکور به نحو فی الجمله درست است و پیش ‏فهم‌‏ها و پیش فرض‌ها و اصول موضوعه یک شخص در فهم برخی از سطوح معنایی آیات قرآن و روایات، مؤثر است، لکن این ادعا به عنوان یک قاعده کلی و مطلق پذیرفته نیست، زیرا لازمه آن فقدان فهم مشترک میان افراد بشر (در هر دو حوزه معرفت دینی و غیر دینی) و بسته شدن باب تفهیم و تفهّم و تعلیم و تعلّم است. به‏‌علاوه شواهد بسیاری وجود دارد که از برخی گزاره‏‌های دینی، مفسران و حتی دانشمندان غیر مسلمان، فهم مشترکی داشته و دارند.[۱۴] پر واضح است که آگاهی‏‌های دینی و غیر دینی در بهره‌‏برداری بیشتر و فهم عمیق‏‌تر از متون دینی مؤثر است، لکن با اشتراک فهم منافاتی ندارد.

این که خداوند می‌گوید، تأویل آیات قرآن را جز خداوند، فقط راسخون در علم، می‌‏دانند، «و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم» [۱۵]دلیلی گویا بر همین حقیقت است، زیرا معلوم می‌‏شود که مرتبه‏‌ای از فهم قرآن کریم ویژه ریشه‌داران در دانش است. آن‏چه در اشتراک فهم مد نظر است، فهم نخستین مرتبه معارف آیات قرآن است. اصولاً درک و فهم عمیق‏‌تر، وقتی معنا دارد که فهم ثابت و مشترک و یکسانی وجود داشته باشد، تا در مقایسه با آن، فهم بیشتر و عمیق‌‏تر تحقق یابد.[۱۶]

از طرفی دیگر ایشان می‌‏گوید از یک متن قرائت‏‌های مختلفی وجود دارد؛ و می‌دانیم که یکی از قرائت‏‌ها این است که ما مسلمات و اصول فقهی ثابت و یقینی داریم، ولی آقای شبستری با این قرائت به مخالفت بر می‌‏خیزد، یعنی از یک طرف ایشان، همه قرائت‏‌ها را معتبر می‏‌داند، ولی با یک قرائت که به ‏زعم ایشان قرائت متعارف و رایج است مخالفت می‏‌کند. و از قرائت خویش دفاع می‌کند. حال اگر واقعا شما همه قرائت‏‌ها را معتبر می‌دانید و می‌گویید هیچ قرائتی مطلق نیست، دلیلی ندارد که با قرائت متعارف و رایج مخالفت کرده و آن را اشتباه بدانید و در عوض، قرائت خود را صحیح دانسته و در صدد به کرسی نشاندن آن، در دیدگاه دیگران باشید.[۱۷]

مساله دیگر بحث عدالت و تعریف آن در دیدگاه ایشان است. بر طبق رویکرد ایشان، تفسیر ثابتی از عدالت نمی‌‎توان ارائه داد، بلکه عدالت، امری نسبی و متغیر می‌‎گردد و تعریف آن در هر عصری به خود انسان‌ها واگذار می‌‎شود، بنابراین با توجه به آنچه که مطرح گردید. عدالت در مورد زنان منوط به شرایط زمان و مکان متغیر می‌‎گردد. یعنی عدالت و بسیاری از مفاهیم دیگر تاریخی و زمان‌مند خواهند شد. زمان‌مند، عصری و تاریخی دانستن احکام شریعت اسلام اگر به معنای نسخ‌پذیری دین اسلام باشد، با خاتمیت اسلام که از بدیهیات مسلمین است در تعارض خواهد بود.

اسلام، دین خاتم و جاودانی است و احکام آن نیز نسخ‌ناپذیر بوده و تا روز قیامت ثابت و غیر قابل تغییر خواهد بود. البته روشن است که ثابت بودن احکام الهی با گشوده بودن باب اجتهاد و لزوم روزآمد بودن دین در تعارض نیست. این که هر عصری نیازها و مقتضیات خاص خود را دارد و احکام خاص خود را می‌طلبد، به معنای عصری بودن احکام شریعت نمی‌باشد. کشف و تنقیح مناط احکام و تناسب بین موضوعات و احکامی که بر آن‌ها بار می‌شود، از وظایف و تخصص‌های مجتهدین و فقیهان آشنا با دین و مقتضیات زمان است.اصول ثابت در هر زمانی ثابت است و این فقیه است که به مقتضای زمان، مکان و تغییرات این اصول را با مسائل زمانه تطبیق می‌دهد.[۱۸]

از طرفی شواهد زیادی وجود دارد که تفاوت‌های اساسی و ذاتی بین زن و مرد از ابتداء خلقت وجود داشته است واین گونه نبوده که در اثر تکامل تدریجی ایجاد شده باشد.این مساله در آیات قرآن کریم به روشنی قابل استنباط است. در آیه32سوره مبارکه زخرف، طبیعی و هدفداری تفاوت‌های آدمیان استنباط می‌گردد. در این آیه آمده است: أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِى الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیّاً وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ.‏

بخش نخست آیه مذکور بر طبیعی بودن تفاوت‌ها و بخش دوم آن بر هدفداری آن دلالت روشنی دارد. خداوند متعال با تعابیر (نحن قسمنا) و (رفعنا) تفاوت‌ها را به خود نسبت داده است و به همین دلیل نظریه تاریخی بودن تفاوت‌ها از نظر قرآن کریم باطل است. سپس با تعبیر (لیتخذ بعضهم بعضا سخریا) هدف تفاوت‌ها را بیان می‌کند. البته از مباحث گفته شده نتیجه نمی‌گیریم که همه تفاوت‌ها موجود میان دو جنس زن و مرد طبیعی و تدبیر آفرینش است؛ زیرا برخی از تفاوت‌های معلول شرایط محیطی و فرهنگی است.[۱۹]

تفاوت‌های طبیعی که منشاء تفاوت‌های حقوقی و خانوادگی شده در خدمت اهداف غایی و آخرت‌گرا اسلام است. تمامی موجودات و از جمله انسان، در وجودشان به سوی هدفی که برای آن آفریده شده‌اند، هدایت شده و در خلقتشان به هر جهاز و ابزاری که در رسیدن به آن هدف نیازمندند، مجهز هستند. از این رو در انسان بر حسب مقتضیات طبیعی دو جنس مخالف، به ضرورت، تفاوت‌های حقوقی بنا گشته است؛ لذا این تفاوت‌ها ریشه در واقعیت نفس الامری دارد، نه در امور اعتباری و قراردادی. به عبارت دیگر، قواعد حقوقی شرعی بر اساس هماهنگی و همسوئی با مصالح و مفاسد واقعی بنا ‌شده‌اند، نه بر اساس سلیقه‌های افراد یا گروه‌ها که اگر تعارضی دیدند و نتوانستند حل کنند کل قوانین ثابت را انکار کنند.[۲۰]

آثار

از وی مقالات متعددی به زبان‌های آلمانی و عربی در مجله‌های تخصصی اروپایی و عربی منتشر شده است. صاحب نظران متعددی مقالات او را به آلمانی و انگلیسی و عربی و ترکی ترجمه و منتشر کردند و یا بر افکار او نقد نوشته‌اند. مهم‌ترین آثار:

  • پژوهش‌هایی درباره قرآن و وحی، صبحی صالح، محمد مجتهد شبستری (ترجمه)
  • ایمان و آزادی؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
  • هرمنوتیک، کتاب و سنت؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
  • سه گونه قرائت از سنت در عصر مدرنیته (قسمت دوم کتاب سنت و سکولاریسم، نشر: صراط ۱۳۸۱)
  • نقدی بر قرائت رسمی از دین؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۸۱
  • تاملاتی بر قرائت انسانی از دین؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۸۳

پانویس

  1. «مجتهد شبستری، محمد»، ویکی نور
  2. [ویکی پدیا انگلیسی صفحه مجتهد شبستریhttps://en.wikipedia.org/wiki/Mohammad_Mojtahed_Shabestari|«Mohammad Mojtahed Shabestari»، در ویکی پدیا انگلیسی]
  3. «مجتهد شبستری»، در ویکی فقه
  4. «مجتهد شبستری»، در ویکی فقه
  5. «مجتهد شبستری، محمد»، ویکی نور
  6. «مجتهد شبستری، محمد»، ویکی نور
  7. «مجتهد شبستری»، در ویکی فقه
  8. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  9. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  10. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  11. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  12. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  13. «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری
  14. «ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی»،خبرگذاری فارس
  15. آل عمران آیه 7
  16. «ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی»،خبرگذاری فارس
  17. «ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی»،خبرگذاری فارس
  18. حسنی، سیده معصومه، تفاوت‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم
  19. هدایت نیا، فرج‌الله، الگو سوم، ص132تا135
  20. حسنی، سیده معصومه، تفاوت‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم

منابع

  • «فقه اسلامی و حقوق زنان»، وب‌سایت مجتهد شبستری، تاریخ درج مطلب: 31 خرداد 1393ش، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
  • «مجتهد شبستری»، در ویکی فقه، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
  • «مجتهد شبستری»، در ویکی نور، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
  • «Mohammad Mojtahed Shabestari»، در ویکی پدیا انگلیسی، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
  • «ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی»،خبرگذاری فارس، تاریخ درجمطلب: 29 آذر 1395ش، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
  • حسنی، سیده معصومه، تفاوت‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، مطالعات راهبردی زنان، شماره 23، 1383ش.
  • هدایت نیا، فرج‌الله، الگوی سوم زن، نشر لشگر فرشتگان،1395ش.
  • «زندگینامه محمد مجتهد شبستری»، وب‌سایت مجتهد شبستری، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.