Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۷: خط ۴۷:
4. اسلام، خود یک قرائت از دین است، در نتیجه هیچ‏یک از اعتقادهایِ آن یقینی و قطعی نیست و تمام آموزه‏های آن ظنی است.
4. اسلام، خود یک قرائت از دین است، در نتیجه هیچ‏یک از اعتقادهایِ آن یقینی و قطعی نیست و تمام آموزه‏های آن ظنی است.
گرچه مطلب مذکور به نحو فی الجمله درست است و پیش ‏فهم‏ها و پیش فرض ها و اصول موضوعه یک شخص در فهم برخی از سطوح معنایی آیات قرآن و روایات، مؤثر است، لکن این ادعا به عنوان یک قاعده کلی و مطلق پذیرفته نیست، زیرا لازمه آن فقدان فهم مشترک میان افراد بشر (در هر دو حوزه معرفت دینی و غیردینی) و بسته شدن باب تفهیم و تفهّم و تعلیم و تعلّم است. به‏علاوه شواهد بسیاری وجود دارد که از برخی گزاره‏های دینی، مفسران و حتی دانشمندان غیر مسلمان، فهم مشترکی داشته و دارند.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
گرچه مطلب مذکور به نحو فی الجمله درست است و پیش ‏فهم‏ها و پیش فرض ها و اصول موضوعه یک شخص در فهم برخی از سطوح معنایی آیات قرآن و روایات، مؤثر است، لکن این ادعا به عنوان یک قاعده کلی و مطلق پذیرفته نیست، زیرا لازمه آن فقدان فهم مشترک میان افراد بشر (در هر دو حوزه معرفت دینی و غیردینی) و بسته شدن باب تفهیم و تفهّم و تعلیم و تعلّم است. به‏علاوه شواهد بسیاری وجود دارد که از برخی گزاره‏های دینی، مفسران و حتی دانشمندان غیر مسلمان، فهم مشترکی داشته و دارند.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
پر واضح است که آگاهی‏های دینی و غیردینی در بهره‏برداری بیشتر و فهم عمیق‏تر از متون دینی مؤثر است، لکن با اشتراک فهم منافاتی ندارد. این که خداوند می گوید، تأویل آیات قرآن را جز خداوند، فقط راسخون در علم، می‏دانند،(و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم(( آل عمران/ 7) دلیلی گویا بر همین حقیقت است، زیرا معلوم می‏شود که مرتبه‏ای از فهم قرآن کریم ویژه ریشه داران در دانش است. آن‏چه در اشتراک فهم مد نظر است، فهم نخستین مرتبه معارف آیات قرآن است. اصولاً درک و فهم عمیق‏تر، وقتی معنا دارد که فهم ثابت و مشترک و یکسانی وجود داشته باشد، تا در مقایسه با آن، فهم بیشتر و عمیق‏تر تحقق یابد.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
پر واضح است که آگاهی‏های دینی و غیردینی در بهره‏برداری بیشتر و فهم عمیق‏تر از متون دینی مؤثر است، لکن با اشتراک فهم منافاتی ندارد. این که خداوند می گوید، تأویل آیات قرآن را جز خداوند، فقط راسخون در علم، می‏دانند،«و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم» <ref>آل عمران آیه 7</ref>دلیلی گویا بر همین حقیقت است، زیرا معلوم می‏شود که مرتبه‏ای از فهم قرآن کریم ویژه ریشه داران در دانش است. آن‏چه در اشتراک فهم مد نظر است، فهم نخستین مرتبه معارف آیات قرآن است. اصولاً درک و فهم عمیق‏تر، وقتی معنا دارد که فهم ثابت و مشترک و یکسانی وجود داشته باشد، تا در مقایسه با آن، فهم بیشتر و عمیق‏تر تحقق یابد.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
از طرفی دیگر ایشان می‏گوید از یک متن قرائت‏‌های مختلفی وجود دارد؛ و می‌دانیم که یکی از قرائت‏‌ها این است که ما مسلمات و اصول فقهی ثابت و یقینی داریم، ولی آقای شبستری با این قرائت به مخالفت برمی‏خیزد، یعنی از یک طرف ایشان، همه قرائت‏ها را معتبر می‏‌داند، ولی با یک قرائت که به ‏زعم ایشان قرائت متعارف و رایج است مخالفت می‏کند. و از قرائت خویش دفاع می کند. حال اگر واقعا شما همه قرائت‏‌ها را معتبر می‏دانید و می گویید هیچ قرائتی مطلق نیست، دلیلی ندارد که با قرائت متعارف و رایج مخالفت کرده و آن را اشتباه بدانید و در عوض، قرائت خود را صحیح دانسته و در صدد به کرسی نشاندن آن، در دیدگاه دیگران باشید.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
از طرفی دیگر ایشان می‏گوید از یک متن قرائت‏‌های مختلفی وجود دارد؛ و می‌دانیم که یکی از قرائت‏‌ها این است که ما مسلمات و اصول فقهی ثابت و یقینی داریم، ولی آقای شبستری با این قرائت به مخالفت برمی‏خیزد، یعنی از یک طرف ایشان، همه قرائت‏ها را معتبر می‏‌داند، ولی با یک قرائت که به ‏زعم ایشان قرائت متعارف و رایج است مخالفت می‏کند. و از قرائت خویش دفاع می کند. حال اگر واقعا شما همه قرائت‏‌ها را معتبر می‏دانید و می گویید هیچ قرائتی مطلق نیست، دلیلی ندارد که با قرائت متعارف و رایج مخالفت کرده و آن را اشتباه بدانید و در عوض، قرائت خود را صحیح دانسته و در صدد به کرسی نشاندن آن، در دیدگاه دیگران باشید.<ref>خبرگذاری فارس، ادعای فربه اما متناقض مجتهد شبستری درباره تجربه دینی، 29/9/95</ref>
مساله دیگر بحث عدالت وتعریف آن در دیدگاه ایشان است. برطبق رویکرد ایشان، تفسیر ثابتی از عدالت نمی‎توان ارائه داد، بلکه عدالت، امری نسبی و متغیر می‎گردد و تعریف آن در هر عصری به خود انسان‌ها واگذار می‎شود، بنابراین با توجه به آنچه که مطرح گردید. عدالت در مورد زنان منوط به شرایط زمان و مکان متغیر می‎گردد.یعنی عدالت و بسیاری از مفاهیم دیگر تاریخی و زمانمند خواهند شد. زمان‌مند ، عصری و تاریخی دانستن احکام شریعت اسلام اگر به معنای نسخ‌پذیری دین اسلام باشد، با خاتمیت اسلام که از بدیهیات مسلمین است در تعارض خواهد بود. اسلام، دین خاتم و جاودانی است و احکام آن نیز نسخ‌ناپذیر بوده و تا روز قیامت ثابت و غیر قابل تغییر خواهد بود. البته روشن است که ثابت بودن احکام الهی با گشوده بودن باب اجتهاد و لزوم روزآمد بودن دین در تعارض نیست. این که هر عصری نیازها و مقتضیات خاص خود را دارد و احکام خاص خود را می‌طلبد، به معنای عصری بودن احکام شریعت نمی‌باشد. کشف و تنقیح مناط احکام و تناسب بین موضوعات و احکامی که بر آن‌ها بار می‌شود، از وظایف و تخصص‌های مجتهدین و فقیهان آشنا با دین و مقتضیات زمان است.اصول ثابت در هر زمانی ثابت است و این فقیه است که به مقتضای زمان، مکان و تغییرات این اصول را با مسائل زمانه تطبیق میدهد.<ref>حسنی، سیده معصومه،  تفاوت‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم</ref>
مساله دیگر بحث عدالت وتعریف آن در دیدگاه ایشان است. برطبق رویکرد ایشان، تفسیر ثابتی از عدالت نمی‎توان ارائه داد، بلکه عدالت، امری نسبی و متغیر می‎گردد و تعریف آن در هر عصری به خود انسان‌ها واگذار می‎شود، بنابراین با توجه به آنچه که مطرح گردید. عدالت در مورد زنان منوط به شرایط زمان و مکان متغیر می‎گردد.یعنی عدالت و بسیاری از مفاهیم دیگر تاریخی و زمانمند خواهند شد. زمان‌مند ، عصری و تاریخی دانستن احکام شریعت اسلام اگر به معنای نسخ‌پذیری دین اسلام باشد، با خاتمیت اسلام که از بدیهیات مسلمین است در تعارض خواهد بود. اسلام، دین خاتم و جاودانی است و احکام آن نیز نسخ‌ناپذیر بوده و تا روز قیامت ثابت و غیر قابل تغییر خواهد بود. البته روشن است که ثابت بودن احکام الهی با گشوده بودن باب اجتهاد و لزوم روزآمد بودن دین در تعارض نیست. این که هر عصری نیازها و مقتضیات خاص خود را دارد و احکام خاص خود را می‌طلبد، به معنای عصری بودن احکام شریعت نمی‌باشد. کشف و تنقیح مناط احکام و تناسب بین موضوعات و احکامی که بر آن‌ها بار می‌شود، از وظایف و تخصص‌های مجتهدین و فقیهان آشنا با دین و مقتضیات زمان است.اصول ثابت در هر زمانی ثابت است و این فقیه است که به مقتضای زمان، مکان و تغییرات این اصول را با مسائل زمانه تطبیق میدهد.<ref>حسنی، سیده معصومه،  تفاوت‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم</ref>