Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۶: خط ۳۶:
==دیدگاه==
==دیدگاه==
شبستری در مساله فقه اسلامی و حقوق زن بر اساس دیدگاه هرمونتیکی خود و تاثیر پیش فرضها  و انتظارات مفسر در تفسیر متن چنین میگوید: «در فقه اسلامی میان زن و مرد نابرابری‌های حقوقی متعددی در اموری نظیر طلاق، حضانت، ریاست خانواده، داوری، ارث و. . . وجود دارد. اسوال اصلی در این نابرابریها این است  که  فقیهان مسلمان بر اساس کدام پیش فهم‌ها وانتظارات احکام فقهی ناظر بر زنان را استنباط کرده‌اند؟» شبستری میگوید فقیهان به دلیل اینکه قائل بودند که نظام خانواده طبیعی است و بر اساس نظام آفرینش است لذا حقوق، وظایف و تقسیم کا ر باید بر اساس نظام طبیعی باشد. لذا تمام حقوق و تکالیفی که به زن و مرد داده میشود یا از آنها سلب میشود باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
شبستری در مساله فقه اسلامی و حقوق زن بر اساس دیدگاه هرمونتیکی خود و تاثیر پیش فرضها  و انتظارات مفسر در تفسیر متن چنین میگوید: «در فقه اسلامی میان زن و مرد نابرابری‌های حقوقی متعددی در اموری نظیر طلاق، حضانت، ریاست خانواده، داوری، ارث و. . . وجود دارد. اسوال اصلی در این نابرابریها این است  که  فقیهان مسلمان بر اساس کدام پیش فهم‌ها وانتظارات احکام فقهی ناظر بر زنان را استنباط کرده‌اند؟» شبستری میگوید فقیهان به دلیل اینکه قائل بودند که نظام خانواده طبیعی است و بر اساس نظام آفرینش است لذا حقوق، وظایف و تقسیم کا ر باید بر اساس نظام طبیعی باشد. لذا تمام حقوق و تکالیفی که به زن و مرد داده میشود یا از آنها سلب میشود باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
در مقابل هستند کسانی که تفاوتهای طبیعی را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمیدانند. اینها معتقدند طبیعی دانستن نظام خانواده که مبتنی بر تفاوتهای بدنی و ساختار روانی زن و مرد است راه به جایی نمیبرد. امروزه نمیتوان ادعا کرد که فلان شکل معین از خانواده بهترین نوع تنظیم مناسبات میان زن ومرد است. این پرسش که حقوق زن و مرد بر چه اساسی تنظیم شود؟ در عصرهای مختلف پاسخ های متفاوتی دارد. باید کارکردهای مختلف اشکال گوناگون زندگی اجتماعی  و نظام خانواده رادر هر عصری تعیین کرد و آن وقت با مقایسه فهمید که در هر عصری کدام نوع زندگی تعیین کننده حقوق عادلانه میان زن و مرد است.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>  
 
در مقابل هستند کسانی که تفاوتهای طبیعی را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمیدانند. اینها معتقدند طبیعی دانستن نظام خانواده که مبتنی بر تفاوتهای بدنی و ساختار روانی زن و مرد است راه به جایی نمیبرد. امروزه نمیتوان ادعا کرد که فلان شکل معین از خانواده بهترین نوع تنظیم مناسبات میان زن ومرد است. این پرسش که حقوق زن و مرد بر چه اساسی تنظیم شود؟ در عصرهای مختلف پاسخ های متفاوتی دارد. باید کارکردهای مختلف اشکال گوناگون زندگی اجتماعی  و نظام خانواده رادر هر عصری تعیین کرد و آن وقت با مقایسه فهمید که در هر عصری کدام نوع زندگی تعیین کننده حقوق عادلانه میان زن و مرد است.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
کسانی که تفاوت های طبیعی زن ومرد را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمیدانند؛ منکر تفاوتها نیستند بلکه برای آن منشائ طبیعی و آفرینشی قائل نیستند.آنها معتقدند این تفاوتها در روند تکامل تدریجی انسان به وجود آمده اند. معنای تکامل تدریجی این است که تکامل بدون نقشه قبلی بوده  و این تکامل در سیر زندگی انسان ایجاد شده است. معتقدان به نظریه تاریخی تکامل انسان میگویند این ساختاری که الان در بین زن ومرد حاکم است قابل تغییر است.  میتوان شکل دیگری از زندگی خانوادگی را با نوع دیگری از تقسیم کار و سیستم حقوقی مطرح کرد و تفاوتهای موجود را به نفع عدالت وبرابری کاهش داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>  
کسانی که تفاوت های طبیعی زن ومرد را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمیدانند؛ منکر تفاوتها نیستند بلکه برای آن منشائ طبیعی و آفرینشی قائل نیستند.آنها معتقدند این تفاوتها در روند تکامل تدریجی انسان به وجود آمده اند. معنای تکامل تدریجی این است که تکامل بدون نقشه قبلی بوده  و این تکامل در سیر زندگی انسان ایجاد شده است. معتقدان به نظریه تاریخی تکامل انسان میگویند این ساختاری که الان در بین زن ومرد حاکم است قابل تغییر است.  میتوان شکل دیگری از زندگی خانوادگی را با نوع دیگری از تقسیم کار و سیستم حقوقی مطرح کرد و تفاوتهای موجود را به نفع عدالت وبرابری کاهش داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>  
به همین دلیل  شبستری معتقد است فقیه و مفسر نباید  پیش فهم های  خود را  مبنای تفسیر متون دینی قرار دهد باید فقیه و مفسر نگاه خود را تغییر دهد و با دید تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کند. فقیه باید از خود بپرسیدکه در آن عصر و در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص و معین، پیامبراسلام از طریق کتاب و سنت چه می‌خواست بکند؛ باید از کاری که او می‌خواست بکند، تفسیری به دست دهد.  میبینیم پیامبر  در  زمان خویش مالکیت زنان را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیل‌هایی قائل شد و. . . خلاصه آن که نابرابری‌های شدیدی را که در آن جامعه علیه زنان وجود داشت ، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد. اگر با این پیش فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل می‌شود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابری‌های موجود چیست؟واقعیت‌های اجتماعی ما در چه حالی است؟ واقعیت‌های اقتصادی ما در چه حالی است؟ و در حال حاضر عدالت چه چیز را ایجاب می‌کند؟ ما باید از موضع عدالت حرکت کنیم و مقررات موجود را تعدیل کنیم یا تغییر دهیم.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
به همین دلیل  شبستری معتقد است فقیه و مفسر نباید  پیش فهم های  خود را  مبنای تفسیر متون دینی قرار دهد باید فقیه و مفسر نگاه خود را تغییر دهد و با دید تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کند. فقیه باید از خود بپرسیدکه در آن عصر و در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص و معین، پیامبراسلام از طریق کتاب و سنت چه می‌خواست بکند؛ باید از کاری که او می‌خواست بکند، تفسیری به دست دهد.  میبینیم پیامبر  در  زمان خویش مالکیت زنان را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیل‌هایی قائل شد و. . . خلاصه آن که نابرابری‌های شدیدی را که در آن جامعه علیه زنان وجود داشت ، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد. اگر با این پیش فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل می‌شود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابری‌های موجود چیست؟واقعیت‌های اجتماعی ما در چه حالی است؟ واقعیت‌های اقتصادی ما در چه حالی است؟ و در حال حاضر عدالت چه چیز را ایجاب می‌کند؟ ما باید از موضع عدالت حرکت کنیم و مقررات موجود را تعدیل کنیم یا تغییر دهیم.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
لذا عدالت را باید در هر عصری تعریف کرد. ما تفسیر ثابتی از عدالت، نه تنها در مسائل مربوط به زنان و مردان، بلکه در نظام سیاسی و اقتصادی هم نداریم. تعریف عدالت در هر عصر به خود انسان‌ها واگذار می‌شود و آن‌ها باید تعریفی از آن ارائه دهند. در هر عصری باید دید مثلا ً چه نوع نظام اقتصادی، خانوادگی و سیاسی است که می‌تواند حق افراد جامعه را به آنان بدهد یا، به تعبیری، فرصت‌ها را به صورت برابر در اختیار همه قرار دهد. و در آخر شبستری نتیجه میگیرد برای رفع نابرابری‌های موجود میان زن و مرد باید به جای تکیه بر نظام طبیعی، تحلیلی از مفهوم عدالت در ارتباط با نظام خانواده ارائه داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
لذا عدالت را باید در هر عصری تعریف کرد. ما تفسیر ثابتی از عدالت، نه تنها در مسائل مربوط به زنان و مردان، بلکه در نظام سیاسی و اقتصادی هم نداریم. تعریف عدالت در هر عصر به خود انسان‌ها واگذار می‌شود و آن‌ها باید تعریفی از آن ارائه دهند. در هر عصری باید دید مثلا ً چه نوع نظام اقتصادی، خانوادگی و سیاسی است که می‌تواند حق افراد جامعه را به آنان بدهد یا، به تعبیری، فرصت‌ها را به صورت برابر در اختیار همه قرار دهد. و در آخر شبستری نتیجه میگیرد برای رفع نابرابری‌های موجود میان زن و مرد باید به جای تکیه بر نظام طبیعی، تحلیلی از مفهوم عدالت در ارتباط با نظام خانواده ارائه داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق زنان ، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
==نقد==
==نقد==
آنچه به عنوان نقد اصلی و مبنایی بر دیدگاه شبستری وارد است مساله وحی و قرآن است.شبستری قرآن را کلام نبوی و آن را حاصل تجربه دینی پیامبر میداند و معتقد است قرآن زمانی میتواند فهم شود که کلام بشری باشد. این در حالی است که از دیدگاه ما قرآن کلام خداوند و از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است و پیامبر هیچ گونه دخل و تصرفی در آن نداشته است. وی با تکیه بر مبنا و رویکرد هرمنوتیک فلسفی نسبت به فهم متون دینی، معتقد است که فهم و تفسیر هیچ متن دینی بدون پیش‏فرض، پیش‏فهم، انتظارات و علایق نیست. از سخنان آقای شبستری چنین استنباط می‏‌شود:
آنچه به عنوان نقد اصلی و مبنایی بر دیدگاه شبستری وارد است مساله وحی و قرآن است.شبستری قرآن را کلام نبوی و آن را حاصل تجربه دینی پیامبر میداند و معتقد است قرآن زمانی میتواند فهم شود که کلام بشری باشد. این در حالی است که از دیدگاه ما قرآن کلام خداوند و از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است و پیامبر هیچ گونه دخل و تصرفی در آن نداشته است. وی با تکیه بر مبنا و رویکرد هرمنوتیک فلسفی نسبت به فهم متون دینی، معتقد است که فهم و تفسیر هیچ متن دینی بدون پیش‏فرض، پیش‏فهم، انتظارات و علایق نیست. از سخنان آقای شبستری چنین استنباط می‏‌شود: