بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
زینب به این هم اكتفا نكرد و علوم دینی را نیز در نزد در نزد شخصیت هایی چون: شیخ عبدالمجید اللبان جانشین شیخ الازهر و شیخ محمد سلیمان رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه های شیخ حسن البنا، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref> | زینب به این هم اكتفا نكرد و علوم دینی را نیز در نزد در نزد شخصیت هایی چون: شیخ عبدالمجید اللبان جانشین شیخ الازهر و شیخ محمد سلیمان رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه های شیخ حسن البنا، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref> | ||
==فعالیت== | ==فعالیت== | ||
پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه ها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «[[ | پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه ها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «[[هدا شعراوی]]» تصمیم دارد سه نفر از فارغ التحیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فورا به مقر اتحادیه زنان رفت و با [[هدا شعراوی]] دیدار كرد. [[هدا شعراوی]] پس از شنیدن داستان زینب و سختیهایی كه برای تحصیل متحمل شده و فورا او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای به دست آوردن زینب خوشحال می شد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! [[هدا شعراوی]] در زینب همان كسی را می دید كه برای جانشینی خود مناسب می دید. | ||
طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید.پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. | طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید.پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. | ||
شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم... | شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم... | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی هایش استفاده می كرد خوششان نمی آمد و آن را نشانه ارتجاع می دانستند! | از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی هایش استفاده می كرد خوششان نمی آمد و آن را نشانه ارتجاع می دانستند! | ||
در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیتهای اتحادیه زنان مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار» ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.<ref>پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران</ref> | در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیتهای اتحادیه زنان مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار» ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.<ref>پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران</ref> | ||
==نقطه عطف== | ==نقطه عطف== | ||
اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثراین حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!» | اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثراین حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!» |