خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
مهمترین نقدی که میتوان به ابوزید و طرفدارانش وارد کرد این نکته است که نومعتزله در عصر حاضر، وقتی با مسائل جدیدی در دوران مدرنیته روبرو شدهاند، برای پاسخ به آنها چارهای جز استفاده از مبانی عقلی عهد مدرنیته، نیافتند. استفاده از این مبانی، برای تبیین آموزههای دینی و برای رفع چالش سنت و مدرنیته، نتایجی غیر از تعالیم اصیل اسلام داشت. به عبارت دیگر، استفاده از اندیشههای افرادی مانند کانت، دکارت، پوپر، فوکو، گادامر، هیدگر و ... که برای حل مشکالت مسیحیت تحریف شده شکل گرفتند، توسط نومعتزله برای تبیین عقاید مسلمانان بهکارگرفته شدند که نتیجهای جز تحریف اسالم و عقاید آن در پی نداشت.لازمه دیدگاه ابوزید مبنی بر محصول فرهنگی و بشری دانستن قرآن این است که قوانین و احکام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اسلام از جمله احکام مرتبط با زنان، منطبق با فرهنگ و برهه تاریخی عصر نزول باشد و در جهان معاصر اعتباری نداشته باشد. بنابراین، متن دینی، امروزه فاقد اعتبار است و انسان به واسطه عقل خود میتواند قوانینی متناسب با زمان حال وضع کند؛ زیرا عقل انسان، معیار و مال ک سنجش و داوری در هر امری بوده و بهترین قانونگذار است.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | مهمترین نقدی که میتوان به ابوزید و طرفدارانش وارد کرد این نکته است که نومعتزله در عصر حاضر، وقتی با مسائل جدیدی در دوران مدرنیته روبرو شدهاند، برای پاسخ به آنها چارهای جز استفاده از مبانی عقلی عهد مدرنیته، نیافتند. استفاده از این مبانی، برای تبیین آموزههای دینی و برای رفع چالش سنت و مدرنیته، نتایجی غیر از تعالیم اصیل اسلام داشت. به عبارت دیگر، استفاده از اندیشههای افرادی مانند کانت، دکارت، پوپر، فوکو، گادامر، هیدگر و ... که برای حل مشکالت مسیحیت تحریف شده شکل گرفتند، توسط نومعتزله برای تبیین عقاید مسلمانان بهکارگرفته شدند که نتیجهای جز تحریف اسالم و عقاید آن در پی نداشت.لازمه دیدگاه ابوزید مبنی بر محصول فرهنگی و بشری دانستن قرآن این است که قوانین و احکام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اسلام از جمله احکام مرتبط با زنان، منطبق با فرهنگ و برهه تاریخی عصر نزول باشد و در جهان معاصر اعتباری نداشته باشد. بنابراین، متن دینی، امروزه فاقد اعتبار است و انسان به واسطه عقل خود میتواند قوانینی متناسب با زمان حال وضع کند؛ زیرا عقل انسان، معیار و مال ک سنجش و داوری در هر امری بوده و بهترین قانونگذار است.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | ||
ا گرچه انسانها تفاوتهای زیادی از نظر مکانی، زمانی و فرهنگی با یکدیگر دارند، اما همچنان اشترا کات بسیاری در بینشها، فطریات، غرایز و روابط دارند. با توجه به این امور مشترک میان انسانها، آن دسته از قوانین و احکام که ناظر به این امور مشترک وضع میشوند، ثابت هستند و تفاوتهای فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی انسانها، موجب تغییر در این قوانین نمیشوند. به عبارت دیگر، دین هم از نظر مبدأ فاعلی و هم از نظر مبدأ قابلی، ثابت است؛ زیرا منشأ دین، حقیقتی ثابت است و مقصد و مخاطب آن، ذات و فطرت انسانها است که مشترک میان تمتم انسانها است و به گفته قرآن کریم تبدیل پذیر نیست.« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» | ا گرچه انسانها تفاوتهای زیادی از نظر مکانی، زمانی و فرهنگی با یکدیگر دارند، اما همچنان اشترا کات بسیاری در بینشها، فطریات، غرایز و روابط دارند. با توجه به این امور مشترک میان انسانها، آن دسته از قوانین و احکام که ناظر به این امور مشترک وضع میشوند، ثابت هستند و تفاوتهای فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی انسانها، موجب تغییر در این قوانین نمیشوند. به عبارت دیگر، دین هم از نظر مبدأ فاعلی و هم از نظر مبدأ قابلی، ثابت است؛ زیرا منشأ دین، حقیقتی ثابت است و مقصد و مخاطب آن، ذات و فطرت انسانها است که مشترک میان تمتم انسانها است و به گفته قرآن کریم تبدیل پذیر نیست.« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» <ref>سوره روم، آیه 30</ref> بنابراین اسا آموزه های قرآن تاریخمن نیست و گذشت زمان آن را تغییر نمیدهد. | ||
مهمترین مبانی که ابوزید در مسئله زنان از آن بهره گرفته، مبانی فکری او در تأویل و تفسیر متون دینی است. ابوزید، به هرمنوتیک با عنوان پیشرفت علمی غرب در پژوهشهای غربی مینگریست و مبهوت آن شده بود. بنابراین، تلاش داشت تا این پدیده نوظهور را در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم و فرهنگ متنی دین به کار بندد. این نوع نگرش او به هرمنوتیک باعث شد که نتواند مشکلات آشکار آن را نبیند. مشکلاتی مانند نسبیت در فهم متون، انسداد باب علم و خودشکنی این نظریه.<ref>همان</ref> | مهمترین مبانی که ابوزید در مسئله زنان از آن بهره گرفته، مبانی فکری او در تأویل و تفسیر متون دینی است. ابوزید، به هرمنوتیک با عنوان پیشرفت علمی غرب در پژوهشهای غربی مینگریست و مبهوت آن شده بود. بنابراین، تلاش داشت تا این پدیده نوظهور را در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم و فرهنگ متنی دین به کار بندد. این نوع نگرش او به هرمنوتیک باعث شد که نتواند مشکلات آشکار آن را نبیند. مشکلاتی مانند نسبیت در فهم متون، انسداد باب علم و خودشکنی این نظریه.<ref>همان</ref> | ||
همچنین مدعای محوری نظریه ابوزید در زبانشناسی، آن است که مفاهیم بازتاب فرهنگ زمانه است و با تغییر فرهنگ تغییر میکند، اما این مدعا اشکالات زیادی دارد. یکی اینکه مدعای فوق با توجه به تقسیمات مفاهیم و چگونگی دستیابی عقل به هر نوع از آنها کلیت ندارد. برای مثال، برخی از مفاهیم هستند که وهمیات نامیده میشوند. این مفاهیم، مصداق خارجی ندارند مانند مفهوم غول. چنین مفاهیمی در فرهنگ و زمانهای مختلف هستند، اما برخی از مفاهیم، مانند عدل، ظلم، مالکیت و زوجیت که موضوعات اخلاقی هستند، در تمام فرهنگها و زمانها وجود داشته و در تعیین مصداق آنها ممکن است تفاوت وجود داشته باشد، اما مفهوم آنها هرگز تغییر نمیکند.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی آموزش فلسفه، ج1،ص201</ref>دوم آنکه ا گر مفاهیم، بازتاب فرهنگ زمانه باشد و با تغییر فرهنگ، مفاهیم نیز تغییر کند، با توجه به تفاوت فرهنگ جوامع مختلف، تبادل افکار مطالعات دین پژوهی نباید ممکن باشد. الزمه این نظریه، انسداد باب تفهیم و تفاهم میان افراد متعلق به فرهنگهای مختلف است.<ref>مجموعه مقلات جریانشناسی و نقد اعتزال نو،ص103</ref> | همچنین مدعای محوری نظریه ابوزید در زبانشناسی، آن است که مفاهیم بازتاب فرهنگ زمانه است و با تغییر فرهنگ تغییر میکند، اما این مدعا اشکالات زیادی دارد. یکی اینکه مدعای فوق با توجه به تقسیمات مفاهیم و چگونگی دستیابی عقل به هر نوع از آنها کلیت ندارد. برای مثال، برخی از مفاهیم هستند که وهمیات نامیده میشوند. این مفاهیم، مصداق خارجی ندارند مانند مفهوم غول. چنین مفاهیمی در فرهنگ و زمانهای مختلف هستند، اما برخی از مفاهیم، مانند عدل، ظلم، مالکیت و زوجیت که موضوعات اخلاقی هستند، در تمام فرهنگها و زمانها وجود داشته و در تعیین مصداق آنها ممکن است تفاوت وجود داشته باشد، اما مفهوم آنها هرگز تغییر نمیکند.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی آموزش فلسفه، ج1،ص201</ref>دوم آنکه ا گر مفاهیم، بازتاب فرهنگ زمانه باشد و با تغییر فرهنگ، مفاهیم نیز تغییر کند، با توجه به تفاوت فرهنگ جوامع مختلف، تبادل افکار مطالعات دین پژوهی نباید ممکن باشد. الزمه این نظریه، انسداد باب تفهیم و تفاهم میان افراد متعلق به فرهنگهای مختلف است.<ref>مجموعه مقلات جریانشناسی و نقد اعتزال نو،ص103</ref> | ||
درست است که در اسلام، جنسیت برتری نمیآورد، اما موجب اختلاف و امتیاز میشود. این اختلاف، در نظام خانوده در اسلام به خوبی خود را نمایان میکند؛ زیرا این زن است که نقش مادری را در خانواده برعهده میگیرد و وظیفه سنگین بارداری، شیردهی و مراقبت از کودک را دارد. در مقابل، وجوب نفقه زن و فرزندان بر دوش مردان است که مستلزم کارهای سخت و گاه طاقتفرسا در خار ج از خانه است. از طرف دیگر، اسلام احکامی مانند وجوب نفقه، مهریه، جهاد نظامی و ... را بر عهده مردان گذاشته است. | درست است که در اسلام، جنسیت برتری نمیآورد، اما موجب اختلاف و امتیاز میشود. این اختلاف، در نظام خانوده در اسلام به خوبی خود را نمایان میکند؛ زیرا این زن است که نقش مادری را در خانواده برعهده میگیرد و وظیفه سنگین بارداری، شیردهی و مراقبت از کودک را دارد. در مقابل، وجوب نفقه زن و فرزندان بر دوش مردان است که مستلزم کارهای سخت و گاه طاقتفرسا در خار ج از خانه است. از طرف دیگر، اسلام احکامی مانند وجوب نفقه، مهریه، جهاد نظامی و ... را بر عهده مردان گذاشته است. | ||
سؤالی که در اینجا مطر ح میشود این است که چرا ابوزید این احکام سنگین را در رابطه با مردان نادیده میگیرد و چرا اینها را تاریخمند و تابع شرایط روز نمیداند؟ آیا غیر از آن است که احکام اسالمی مبتنی بر اقتضائات فطری و ذاتی بشر است که تابع تاریخ و فرهنگ نیست؟ ابوزید در مباحث خود نسبت به زنان، به سه مسئله مهم و اساسی، یعنی تعدد زوجات، ارث و پوشش، نگاه ویژه دارد. به نظر میرسد که آرای ابوزید در این مسائل بر پایه نفی ضرورت وجود حکم دینی است؛ زیرا نبود حکم در یک مسئله، این امکان را فراهم میکند تا بتوان حکمی دیگر را بنا به مصلحت، جایگزین آن کرد. بنابراین، احکام دین تنها محدود به عبادات و فعالیتهای فردی است. از دیدگاه ابوزید، مسائل زنان، مجموعه ای از احکام مدنی یا اجتماعی هستند که در مجموع احکام دینی نمیگنجد و باید برای آنها بنا بر مقتضیات عصر حاضر، احکامی اجتماعی وضع کرد، حتی ا گر مخالف با نصوص دینی باشد.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | سؤالی که در اینجا مطر ح میشود این است که چرا ابوزید این احکام سنگین را در رابطه با مردان نادیده میگیرد و چرا اینها را تاریخمند و تابع شرایط روز نمیداند؟ آیا غیر از آن است که احکام اسالمی مبتنی بر اقتضائات فطری و ذاتی بشر است که تابع تاریخ و فرهنگ نیست؟ ابوزید در مباحث خود نسبت به زنان، به سه مسئله مهم و اساسی، یعنی تعدد زوجات، ارث و پوشش، نگاه ویژه دارد. به نظر میرسد که آرای ابوزید در این مسائل بر پایه نفی ضرورت وجود حکم دینی است؛ زیرا نبود حکم در یک مسئله، این امکان را فراهم میکند تا بتوان حکمی دیگر را بنا به مصلحت، جایگزین آن کرد. بنابراین، احکام دین تنها محدود به عبادات و فعالیتهای فردی است. از دیدگاه ابوزید، مسائل زنان، مجموعه ای از احکام مدنی یا اجتماعی هستند که در مجموع احکام دینی نمیگنجد و باید برای آنها بنا بر مقتضیات عصر حاضر، احکامی اجتماعی وضع کرد، حتی ا گر مخالف با نصوص دینی باشد.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
این آثار از ابوزید به فارسی ترجمه شده است: | این آثار از ابوزید به فارسی ترجمه شده است: |